نمایش نوار ابزار

اما واگرها در باره شورای علمای شیعه افغانستان

سه‌شنبه 25 عقرب 1389

(به بهانه ای برگزاری هشتمین مجمع شورای علمای شیعه)

   حدود نه سال قبل به ابتکار آیت الله محسنی، مرکب از علمای اهل تشیع  با اهداف انسجام میان علما و مدارس دینی افغانستان شورای علمای شیعه ایجاد گردید و به فعالیت آغاز نمود که اساسی ترین ساختار تشکیلات شورای علمای شیعه مجمع عمومی(سال یکبار) و شورای اجرائیه (هفته یکبار)  می باشد، مجمع عمومی عالیترین بخش این نهاد دینی و مذهبی هست که با تشکیل جلسه سال یکبار، رئیس، معاونین، منشی  اول و دوم و اعضای شورای اجرائیه  را برای  مدت یک سال انتخاب می نمایند و طبق اساسنامه شورای علماء شیعه، هر سال یک بار اجلاس عمومی  تحت عنوان«مجمع عمومی شورای علمای شیعه» با شرکت از 66 نمایندگی ولایات و ولسوالی‌ها در شهر کابل  برگزار می  گردد.

ترکیب شورای اجرائیه را 30  نفرآقا و خانم  تشکیل می دهند که همگی بالای 30 سال سن داشته و درس خارج را خوانده  و دارای حسن سابقه‌ و به وسیله مجمع عمومی تأیید شده‌ باشند.

 واما  نحوه برگزاری جلسات سالانه این شورا در اجلاس سه روزه بدین ترتیب می باشد:

 روز اول رئیس و اعضای هیئت رئیسه، دیدگاه‌های‌شان را بیان می‌کنند.

روز دوم علمایی که از ولسوالی‌ها و ولایات می آیند گزارش کاری شان  را به شورا ارائه می دهند.

روز سوم انتخابات سالانه هیئت رئیسه و شورای اجرائیه برگزار می گردد و  پنج نفر به حیث هیئت رئیسه و 20 نفر به حیث شورای اجرائیه انتخاب می گردد؛ هرچند از تأسیس این شورا تا کنون در مجمع عمومی سالانه آیت الله محسنی بعنوان رئیس، آیت الله صالحی مدرس معاون اول، استاد عرفانی معاون دوم بدون رقابت انتخاباتی و بر اساس مصلحت ها مسئولیت های شان تمدید  می گردد.

هرچند شورای علمای شیعه در همان سالهای آغازین فعالیت شان در اثر رقابت و کسب عنوان منجر به انشعابات گردید و شورای ائمه مساجد و تکایا و چندین شورای علمای دیگر بوجود آمده و برخی شخصیت ها کنار رفتند.

اما امسال که هشتمین دور این مجمع  از 28 سنبله 1389 در حوزه علمیه خاتم النبیین(ص)  به مدت سه روز برگزار گردید، در این اجلاس سه روزه طبق معمول و سنوات سالهای گذشته شخصیت های علمی و سیاسی که هرکدام دارای عنوان و مقام سیاسی و اجتماعی هستند  و همچنین در مجمع امسال برخی علماء از مرکز سایر ولایات و ولسوالیها سخنرانی نمودند و برخی از سخنرانان در مجمع امسال عبارتند بودند از؛ آیت الله محسنی و حجج اسلام سید رحمت الله مرتضوی، قربانعلی عرفانی، سید محمد هادی«هادی»، سید ابراهیم سجادی، جعفری قندوزی، نوری شولگره ای، سید غلام سخی اصغری از ولایت غزنی، شیخ کاظم جعفری از ولایت بلخ و…

در سالهای گذشته مهمانان اجلاس را بیشتر علمای ولایات تشکیل می دادند و سعی برآن بود که آنها معضلات و مشکلات و نیازمندیهای مناطق شان را مطرح کنند، اما امسال خلاف سالهای قبل حضور علمای ولایات و مرکز در مجمع عمومی کمرنگ بود، سخنرانان نیز بجای تبادل افگار با انتقاد  بر ضعف های شورا و عدم مدیریت مسئولین آن اشاره می نمودند و آیت الله محسنی نیز در پاسخ به گفته های منتقدان سعی می کرد که بدون استدلال و تحلیل و یا توجیه بصورت تحکم پاسخ گوید، آن طوری که انتظار می رفت تا این مجمع پاسخگوی معضلات و رفع نواقصات شورا در مرکز و نمایندگی ها و جامعه مخصوصا مناطق محروم باشد و در این زمینه ها بحث و تبادل نظر صورت گیرد، متأسفانه مباحث بیشتر به تعارفات و کلی گویی ها پرداخته می شد، البته بعضی سخنرانان طرح و مطالب خوبی را بیان نمودند و لکن به طرح ها و گفته های آنان توجه صورت نگرفت.

در مجموع  در شرايط کنونی، حرکت به طرف روشنگري که آن هم دين و مذهب باشد، متأسفانه بدان توجه صورت نگرفته و فقدان چنين امر مهم و دانستن آموزه هاي ديني مخصوصا در مناطق محروم انتظار می رفت تا شورای علمای شیعه پاسخگو باشند، اگر علما در کنار مسائل سیاسی به مسائل دینی و  فرهنگی توجه کافی می کردند، امروز ما شاهد آسیب های اجتماعی نبودیم، اما از سوی مدعیان مذهبی و علمی متأسفانه علاقه کمتری به مسائل دینی و فرهنگی دیده می شود که اشارات بدان زمان دیگری را می طلبد و برای نگارنده دشوار است تا در باره ي مشکلات فعلی علمای کشور مخصوصا نواقص ساختار شورای علمای شیعه چیزی بنویسم، سعی بر آن است تا  نگارنده نيم نگاهی به برخی معضلات شورای علمای شیعه به بهانه برگزاری هشتمین مجمع عمومی آن شورای داشته باشم.

الف) یاد آوری از خدمات و نقش علمای گذشته

  جا داشت که شورای علمای شیعه در مجمع سالانه اش از خدمات و نقش علمای گذشته این کشور  یاد آوری به عمل می آوردند، زیرا صدها سال است كه روحانيت شیعه در این کشور تكيه گاه محرومان بوده و آنان در هر عصرى از اعصار براى دفاع از مقدسات دينى خود مرارتها و تلخي‌هايى متحمل شده‏اند و همراه با تحمل اسارت‌ها و تبعيدها، زندان‌ها و اذيت و آزارها هرگز زير بار منت و ذلت نرفته‏اند.

اگر ما در صد سال اخیر به جایگاه  و كاركرد علمای گذشته بنگیریم،  برای ما روشن خواهد شد، مجاهدتهای مرحوم آیت الله  العظمی حجت، مبارزات شهید آیت الله العظمی واعظ و شهید آیت الله العظمی افشار و علامه شهید بلخی ودهها شخصیت دیگر جامعه امروزی را  از بدبختی نجات داده و امروز همه بر سفره خدمات آن بزرگواران نشسته و مدعی برخی افتخارات هستند زیرا؛

 اولا: آنها  در این کشور به دين و امت اسلامي خدمت كردند و به تعليم و نشر معارف اسلامی  پرداختند و مردم را به راه اسلام و اخلاق عاليه ديني دعوت كردند، با توجه به شرايط زماني هر كدام آن بزرگواران، شيوه و سلوك خاصي داشتند و همين مسئله موجب امتياز آنان از همديگر مي شدند، با آنكه همه آنها در يك چيز مشترك بودند كه آن هدف، بيان احكام شرع و هدايت مردم به اخلاق عالي ديني بودند و براي رسيدن به آن هدف و مسائل حلال وحرام را در تألیفات شان اظهار نمودند وگروه ديگر از آن به بیان مسائل اخلاق و سير وسلوك پرداختند وتهذيب نفوس مردم و اهتمام مسائل زندگي اجتماعي را برعهده گرفتند واز فقرا و محتاجان جامعه دستگيري نمودند وبه تدريس وتربيت نسلها پرداختند که تا امروز آن بزگان در قلوب جا دارند.

دوما: اگر واقعیت را بپذیریم اینکه در گذشته علمای بزرگوار که هرکدام آنان ارتحال و یا به شهادت رسیده اند، آنها معماران اخوت و برادری در این کشور بودند، در گذشته علماء بیشتر از این زمان  برای اخوت و همدلی امت اسلامی تلاش نمودند و ارتباط میان علمای تشیع و تسنن به مراتب بیشتر از امروز بودند، آیات عظام؛ میرعلی احمد حجت کابلی، سید سرور واعظ، شیخ محمد امین افشار، علامه صدر و … شاگردان زیادی را از پیروان مذهب حنفی داشتنند و به آنها علوم مختلف را تدریس می نمودند و همین طور بسیاری از علمای شیعه در نزد علمای اهل سنت تحصیل می نمودند.

لذا بايد ميان علماي واقعي و علماء نماها فرق قايل شد، علماي واقعي که چهرهء راستين دين را به نمايش مي گذاشتند، همانندآیات عظام؛ حجت، بلبل، واعظ، افشار، علامه صدر، علامه بلخی و ده ها مثال ديگر که آنها گاها مجبور به ترک ديار شدند، انتظار می رفت تا شورای علمای شیعه در اجلاس سالانه اش از آنها یاد آوری و تقدیر بعمل می آرودند که با کمال تأسف حتی بردن نام آنها در بعضی محافل برای برخی ها تحمل پذیر نیست.

ب) حفظ استقلال و موقعیت اجتماعی علمای فعلی

در اساسنامه این شور آمده که اعضای آن باید اشخاصی باشند که درس خارج را به پایان رسانیده باشد، این گونه شرایط مشکل است که در افغانستان عملی گردد، متأسفانه برخی از اعضای شورا در حال حاضر حتی سطوح را درست نخوانده و از سوی دیگر گاها افرادی هستند که تحصیلات شان کم بوده ولی با داشتن نام نیک و تقوا، بیشتر مصدر خدمات دینی و فرهنگی قرار گرفته اند و یا چه بسا اشخاصیکه عمرشان در کنج مدرسه گذشته ولی هیچ نفع و فاییده برای جامعه نداشته اند و بفرمایش پیامبر اسلام(ص): احب الناس الی الله انفعهم للناس، یعنی بهترین مردم کسانی هستند که نفع شان در جامعه رسیده باشد.

  شورای علماء و شخص آیت الله محسنی بايد از  علماي متبحر و با تقوا که بعضا به تدريس و تبلیغ مشغول هستند، برای عضویت در این شورا دعوت می کردند، به نظر نگارنده خوب بود که آیت الله محسنی در این شورا از علمای مطرح که بعضا دارای مراکزی هستند چون آیات و حجج اسلام؛ شیخ نور محمد تقدسی، سید محسن حجت کابلی، شیخزاده کابلی، شیخ نقی افشار، سید محمد امین مجاهد، واعظ زاده بهسودی، سید حسن فاضل زاده، سید حسین واعظ زاده و… که هرکدام در جامعه از نفوذ و پایگاه مردمی برخوردارهستند دعوت می نمودند.

از سوی دیگر چه لزومی دارد که  در شورای علمای دینی که نمایندگان اعتقادات دینی مردم هستند، بیشتر برحضور سیاسیون تأکید شود و شخصیت های سیاسی که هرکدام از سوی حزبی جهت داده می شوند در شورای علماء قرار گرفته وظایف علمای دینی را انجام و از این آدرس مواضع حزبی شان را به جامعه گوشزد نمایند؟

 چه خوب هست که علمای دین در کنار یکدیگر، بدون دخالت سیاسیون و حکومتداران بنششنند و بدون جانبداری موقعیت اسلام و سیر اعتقادی مسلمین را بررسی نمایند.

با کمال تأسف این شورا در برخی موارد استقلال رای ندارد و برخی برنامه هایش طبق میل سیاستمداران پیش می رود، در انتخابات شورای ملی امسال معیارهای را که آیت الله محسنی ریاست شورای علمای شیعه افغانتسان در روز عید فطر بیان کرد خیلی عالی و برای مردم سرنوشت ساز بود و مورد استقبال گرم طیف های مختلف جامعه قرار گرفت، اما بخاطر مصلحت های سیاسی با تأیید لیست 21 نفر، گفته های آیت الله محسنی  کمرنگ و مردم متدین نسبت به این شورا بی اعتماد گردیدند، اگر قرار است که علما نیز مانند سیاسیون، در راستای تقویت منافع شان مصلحت اندیشی کنند و در هر مقطعی و موقعیتی جای سخن گفتن خود را به آنان بدهند، بدانند که اعتماد جمعی به علمای دین رو به ضعف خواهد گذاشت که پیامد آن (خدای ناکرده) همانا بی اعتمادی به جایگاه علماء در منظر عام خواهد بود و این کار نتایج خطرناکی را در پی خواهد داشت.

همچنین در جلسات سالانه سلیقه ای شورای علمای شیعه برخورد نشود و از شخصیت های مطرح دعوت گردد تا مشکلات و راهکارها را مطرح نمایند، در مجمع سالانه که علماء از ولایات مختلف و مرکز کابل دعوت می شوند و به برخی آنان فرصت سخنرانی را می دهند، چنانچه مشکلات و معضلات شورا گفته شود، خوب است که به آن اشکالات توجه صورت گیرد، نباید بجای استدلال و بحث منطقی و بررسی  مشکلات با سرزنش سخنرانان انجامد، بعنوان مثال؛ سخنرانی که حجج اسلام آقایان مرتضوی، جعفری مزار، سید محمد هادی «هادی»، سجادی و جعفری قندوزی داشتند که مورد استقبال حاضرین نیز قرار گرفتند ولی متأسفانه با واکنش تند مسئولین این شورا  رو برو شده و آنان را به مسخره گرفتند، باید توجه به این معنا داشته باشیم که ما مسلمان و اهل قرآن هستیم و با احترام و حفظ حرمت به همدیگر باید انتقاد پذیر باشیم و همدیگر را تحمل نموده و زندگی بزرگان گذشته کشور ما درس عبرت باشد.

در اخیر امید وارم دستورات خداوند، پیامبر اسلام(ص) و بزرگان دینی و مذهبی مان را سرمسق و سرلوحه برنامه های اجتماعی خویش قرار داده و مصدر خدمت در جامعه قرار گیریم.

به امید آن روز

نویسنده :

سیدجعفرعادلی «حسینی» عضو شورای علمای شیعه و معاون تبلیغ و امور فرهنگی(بنیاد فرهنگی، تبلیغی پیامبراعظم(ص))

مطالب مشابه
دیدگاه ها
  • مهدی ثاقب 4 قوس 1389 8:46

    از مطلب شما استفاده نمودم. واقعا در ساختار برخی از تشکل ها نارسایی ها و مشکلات عدیده به صورت طبیعی مشهود است اما در رابطه به شورای علمای شیعه با توجه به حضور افراد مجرب و خبره در مسائل مذهبی و دینی دور از انتظار بوده و هست. آقای عادلی در این مقوله با انگشت گذاشتن به این نقاط حساس خواسته اند در ضمن ارئه نقد سالم و اساسی شالوده های لرزان این نهاد ها را به تصویر بکشانند. واقعیت این است که متاسفانه شورا بصورت سراسیمه و غیر قابل مهار به سوی سیاسی شدن و خلط گردیدن در دنیای زد وبندهای واهی سیاست پیش میرود. شورای علماء شیعه افغانستان نه تنها ممثل استوانه های محکم و نیرومند عقاید مردمی باشد بلکه با مطرح نمودن نمودارهای اساسی سیاست علوی خطوط خود را از بافت های ناهنجار سیاست های متعفن و زنگارهای ابلیس گونه جدا سازند. آنچه شورای علما به آن توجه مهم نماید دور شدن از معیارهای شیطانی و نزدیک شدن و اساسات رحمانی است. امیدوارم که با درک واقعیت های عینی از آیات قرآنی و احادیث شریف به منزلگه پاکی و روشنی نائل گردیم.
    مهدی ثاقب از کابل

  • ahmadi 4 قوس 1389 12:26

    من از دوران تحصیل جناب استاد ثاقب را می شناسم، دوره های داستان نویسی را باهم بودیم، ایشان در نویسندگی ید طولا دارد، دیدگاه و نظریات ایشان بر مطلب حجت الاسلام آقای سید جعفرعادلی«حسینی» راجع به شورای علمای شیعه قابل تأمل است، زیرا شورای علمای شیعه سیاست زده شده در این شورا بیشتر اشخاص و افراد احزاب سیاسی نفوذ نموده و آیت الله محسنی نیز براساس برخی مصلحت ها به آنها امتیاز می دهد، برخی از اعضای آن دوستان ما هستند و متأسفانه آنان در امورات دینی کم توجه هستند، به گفته جناب آقای عادلی برخی اعضای شورای علمای شیعه افراد کم سواد و بی تأثیر در جامعه می باشد، امیدوارم به بقیه دوستان و اعضای شورای علمای شیعه و هر تشکل دیگری این شهامت را بدهد تا نواقص و معضلات شورا را با جرئت و منطقی اظهار نمایند؛ من از بسیاری دوستان که در شورای علمای شیعه عضویت دارند بارها اعتراضاتی زیادی شان را نسبت به تک روی های آقایان شنیده بودم و لی آنها در برابر حضرات جرئت گفتنش را ندارند.
    خداوند یار ونگهدار تان باد!
    حسن احمدی

  • hashemi 4 قوس 1389 17:41

    شورای علمای شیعه افغانستان که ادعای نمایندگی از تشیع افغانستان را دارد، اولا باید در موضوعات مختلف دینی و مذهبی مصوبه داشته باشند و مردم را در برخی مسائل از سردرگمی و تفرقه نجات دهند.
    دوما باید اعضای این شورا مخصوصا حضرت آیت الله محسنی در مجمع عمومی سالانه أش از خدمات علمای گذشته یاد آوری و تقدیر بعمل بیاورند، آیت الله محسنی قبل از جهاد مورد محبت و حمایت علمای بزرگوار کابل قرار داشت وبه ایشان فرصت سخنرانی را در مدارس دینی کابل می دادند و او در بسیاری از محافل توسط علمای کابل معرفی گردیده بود، از جمله در نشریه وزین علمی و دینی برهان که صاحب امتیاز آن حضرت آیت الله العظمی واعظ(ره) بود، ایشان آیت الله محسنی را به عنوان عضو هیئت تحریر این نشریه قرار داده بود، آیت الله محسنی در دوران جهاد بازهم مورد حمایت بیوت آیات عظام؛ حجت کابلی، شهید شیخ محمد امین افشار، شهید سید سرور واعظ و دیگر بزرگان کابل قرار گرفت و به حمایت علمای بزرگوار کابل و سادات محترم بهسود به اقتدار و عنوان کلان سیاسی رسید.
    ایشان نه تنها در مجمع عمومی شورای علمای شیعه از خدمات علمای گذشته یاد آوری نمایند، باید سیمنارهای علمی پیرامون شخصیت آن بزرگواران می گرفتند، زیرا نسبت به دیگرعلمای افغانستان از آیت الله محسنی بیشتر انتظار می رفت.
    بهرحال! اگر ما مروری برزندگی بزرگان گذشته کشورمان داشته باشیم، در می یابیم که آنها از هر لحاظ: علم، سیاست، مبارزه و تقوا نسبت به علمای کنونی موفقیت بیشتری داشتند، جناب آقای عادلی نیز حرف دل ما را بیان فرمودند که از ایشان نیز تشکر و سپاسگذاری می گردد.
    هاشمی از قم

  • مرتضی 4 قوس 1389 17:45

    من به عنوان یکی از شهروندان کابل از چند سال بدینسوگاها نام شورای علمای شیعه را می شنوم ولی کدام کارکرد و فعالیت موثری آن را ندیده ام، بعضی افرادی که در شورای علمای شیعه عضویت دارند و می شناسم آنها نیز چندان آدم های خوشنام نیستند، بعضی آنها در گذشته در قم و مشهد نامه فروشی می کردند وبه بهانه های مختلف از مهاجرین امتیاز طلبی می نمودند، همان اشخاص در روزهای اخیر تبلیغات مبارزاتی انتخابات پارلمانی با اغفال آیت الله محسنی لیست ۲۱ نفر را آوردند که به هیچ وجه تأیید آنها از سوی شورای علمای شیعه به صلاح نبود.
    من از بعضی علمای که خودشان را عضوکمیسیون شناسایی کاندیدان اصلح پارلمانی می دانستند و لیست ۲۱ نفر را مشخص نمودند، شنیدم که می گفت: فاطمه نظری و… به اصرار آیت الله محسنی در لیست گنجانیده شده بود ویکی ازاعضای آن کمیسیون عکسی از فاطمه نظری را با خود داشت که در یکی از کشورهای خارجی بدون حجاب با خارجی ها گرفته شده بود به هرکسی نشان می داد که این هم لکه ننگ شورای علمای شیعه.
    برادر عزیز جناب آقای عادلی حسینی درود برشما و مطلب تان واقعا مناسب و بجاست و موفق و پیروز باشید.
    مرتضی از کابل

  • احسانی 5 قوس 1389 17:06

    در حیرتم از مرام این مردم!
    آقای سید جعفرعادلی که در این یاد داشتش اعضای شورای علماء را نصیحت نموده بهتر است اول خودش درس بخواند و در قطار علماء قرار گیرد و آنگاه نصیحت هایش به اعضای شورای علماء بنماید به نظر من او در آن حد نیست که علمای واقعی و علماء نماها را از هم تفکیک کند؛ خداوند به همه ما انصاف و آگاهی درست عنایت کند(آمین).
    احسانی از شهر مقدسه قم

  • حسینی 5 قوس 1389 17:14

    در یادداشتی که توسط روحانی پرتلاش جناب حاج آقای عادلی تحت عنوان«اگر و مگر ها در باره شورای علمای شیعه» نوشته شده و به وضعیت علمای گذشته و فعلی کشور اشاراتی داشت و دیدگاههای متفاوتی پیرامون آن مطرح گردید، با خواندن دیدگاه محترم آقای احسانی مرا به این یاد داشت وا داشت و می خواهم چند نکته را به این برادر ما یاد آوری نمایم.
    من شخصا از سال ۱۳۶۷ با آقای عادلی آشنایی پیدا نمودم، در آن زمان جبهات افغانستان مخصوصا خطوط مقدم جبهه نیاز مبرم به حضور روحانیت داشت، علمای بزرگواری که در حوزه های علمیه خارج از کشور تحصیل می نمودند، هرگز حاضر نمی شدند حتی برای مدت کوتاهی در جبهات تشریف بیاورند و نیازمندیهای مجاهدین را در ابعاد مختلف دینی و مذهبی برآورده سازند، ایشان در آن زمان در قم مشغول تحصیل بود، وقتی نیازمندیهای جبهات را متوجه شد با همه موانع که سر راه ایشان بود که من به آن نمی پردازم، پشت سرگذاشته و اعلان آمادگی کرد و در کاروان حافظان خون شهداء مجاهدین را همراهی نمود و در نهایت مدتی در سنگرهای پغمان، میدانشهر و شمالی خدمت کرد ازجمله:
    ۱. در پغمان کنار مجاهدین همانند؛ شهید تورن حسینی، سید نبرد شهید، ماما حبیب مدثر و.. حضور فعال داشت، او در یک دست کتاب، با بیان احکام و معارف قرآنی آموزشهای دینی و اسلامی را به مجاهدین می آموخت و نماز جنازه شهداء را می خواند و در دست دیگر تفنگ برای حفظ دین و ارزشها مبارزه می نمود و دوشا دوش مجاهدین به جبهات در خطوط اول جبهه حضور داشت که بسیاری از مجاهدین آن زمان چنانچه زنده باشند به یاد دارند و گفته های من را تأیید می کنند.
    ۲. جناب آقای عادلی برای اولین بار در دهمسکین شمالی تقیه را برداشت و مردمی که از مسائل اعتقادی و مذهبی شان فاصله داشتند و به راهنمایی در امورات دینی ضرورت داشتند به تبلیغ آنها پرداخت و اولین حسینیه را در قریه دهمسکین تأسیس نمود و خودش نیز چندین سال در آن منطقه و قریه ده هزاره در ماههای رمضان و محرم با تبلیغ و ارشاد مردم انجام وظیفه می نمود و همین طور مجاهدین واقعی زحمات ایشان را در سنگلاخ، پغمان، شمالی و میدانشهر فراموش نخواهد کرد.
    ۳. همچنین ایشان از جمله نویسندگانی می باشد که تا کنون بیش از پانزده اثر خوب چاپ شده دارد، آقای عادلی یکی از اعضای شورای علمای شیعه، عضو و منشی شورای اخوت اسلامی می باشد و همین طور در بنیاد فرهنگی، تبلیغی پیامبر اعظم(ص) نیز فعالیت های دینی و اسلامی داشته و دارد، من تعجب می کنم که چرا بعضی از هم مسلکهای وی بعد علمی و روحانیت ایشان را نادیده می گیرد، من فکر می کنم که آن برادر از ایشان شناخت ندارد و نا آگاهانه اینگونه قضاوت می کند.
    به باور من آقای عادلی از سردلسوزی بعضی مطالب را طرح می کند، من گاها در پای سخنرانی های ایشان بودم و شنیدم که وی نسبت به خدمات علمای گذشته مطالب و داستانهای را نقل می نمود و خیلی برای مستمعینش دل چسب بود، من فکر می کنم نباید روی این موضوع دوستان به این حد حساس شوند.
    حسینی از پغمان