بحث هویت اقوام زمانی در محافل عمومی، نشست های عام و خاص و نیز در شبکه های اجتماعی فضای مجازی داغ شد که سال ۱۳۹۲ خورشیدی مجلس نمایندگان افغانستان از ۷ مورد اختلافی قانون ثبت احوال نفوس تنها ۵ مورد آن را به تصویب رساند. یکی از موارد جنجال برانگیز در این قانون یادآوری نام اقوام در شناسنامه های برقی بود، اما مجلس تصویب کرد تا نام اقوام در شناسنامه ها نوشته نشده و تنها در اطلاعات اولیه آن ذکر شود و تصمیم حکومت افغانستان برای عدم درج قومیت افراد در این شناسنامه ها موافقان و مخالفان زیادی را در پی داشت و حتی برخی نمایندگان درج قومیت در تذکره های الکترونیک را به معنای دامن زدن به مسایل قومی و کار اشتباه دانستند و قرار بود روند توزیع شناسنامههای الکترونیک از اول حمل سال ۱۳۹۲ خورشیدی به ۱۴ میلیون نفر شامل تمام اتباع افغانستان به دو زبان فارسی و پشتو و در پشت آن تمام مشخصات به زبان انگلیسی آورده شود.
در قانون اساسی کشور هویت ملیت ها و اتباع افغانستان تعریف گردیده؛ اینکه در شناسنامه درج ملیت مغایر قانون عمل می شود، از اینکه اتباع یک کشور را ملیت های مختلف بعنوان یک ملت تشکیل می دهند؛ بدین جهت کشور افغانستان از ملیت های پشتون، تاجیک، هزاره، سادات، ازبک ترکمن، بلوچ، بیات، قزلباش…. تشکیل شده، پس چرا هویت نژاد ساکنین این کشور نادیده گرفته شود؟ عوامل و انگیزه نادیده گرفته آن چیست؟
از این جهت، بحث هویت سادات در شناسنامه الکترونیک داغ شده و از سال ۱۳۹۳ خورشیدی افراد مختلف مخصوصا نسل جوان با ایجاد نهاد و شورا های اجتماعی، زیرا نام جوانان خود جوش سادات به اعتراض برخواستند و خواهان درج نام سادات در دیتا بس شناسنامه الکترونیک گردیدند و از جانب دیگر این نگرانی نیز وجود داشت که جریانات مغرض از این فرصت استفاده سوء نمایند و غائلهای را ببار آورند، تا اینکه اواخر ماه حوت ۱۳۹۳ خورشیدی نگارنده به همراهی جناب آقای عطایی با آقای زمری باهر، رئیس ثبت نام توزیع شناسنامه های الکترونیکی، در دفتر کارش ملاقات نمودیم و او از روند توزیع شناسنامه های الکترونیک و چگونگی اطلاعات و نام سادات در دیتابیس و چالش های موجود معلومات داد و جهت اطمینان از روند فعالیت این اداره و نمونه های فرم و نحوه صدور شناسنامه ها، جناب آقای باهری رئیس ثبت نام توزیع شناسنامه های الکترونیک از سترجنرال فقید سید حسین انوری در دفتر کارش جهت باز دید از نحوه فعالیت های آن مرکز دعوت نمودند که اینجانب نیز حضور داشتم و در همان نشست مرحوم آقای انوری، قوم گرایی را از نظر عقلی و منافع ملی مردود خواند و گفت که برخی کسانی که معتقد به این امر نیستندعدهای را مجبور به موضع گیری می کنند و هرچند که بر اساس قانون اساسی، همه مردم کشور باید به یکدیگر احترام داشته باشند و در تطبیق قانون نیز، باید با همه یکسان برخورد شوند و حقوق شهروندی برای همه، محترم شمرده شوند و در حقیقت حضور مرحوم آقای انوری در صحنه از احساسات، اعتصابات، راهپیمایی و به احتمال اعتراضات طویل نسل جوان و برخی تند روان سادات کاست و به آن عده توصیه گردید حق دارند تا از حقوق قانونی و شهروندی شان به دور از خشونت بصورت مسالمت آمیز دفاع نمایند.
اما در این اواخر که سروصدای تشکیل لویه جرگه و تغییر قانون اساسی به گوش می رسد، در شبکه های اجتماعی و مجازی و نیز در فضای حقیقی، نهاد، شورا، انجمن و سازمان های متعدد جهت تأمین عدالت اجتماعی و دادخواهی از هویت مستقل سیاسی سادات به فعالیت آغاز نمودند و اخیرا مجموعه ای از جوانان زیر نام «سازمان جوانان سادات افغانستان» به منظور ثبت ملیت سادات در قانون اساسی و سرود ملی تشکیل شد، در این سازمان اکثرا نسل جوان هستند و آنها تلاش دارند تا بتواند حقوق ضایع شده شان را بدست آورند و با برابری و برادری با سایر ملیت های کشور در رشد و شگوفایی کشور خویش سهم داشته باشند و از حکومت نیز انتظار دارند تا به این بی عدالتی و حق تلفی ها پایان دهد.
چندی قبل جناب آقای سید جواد حسینی موسس سازمان نامبرده طی ملاقاتی در منزلم از نگارنده خواستند تا ضمن حمایت از بحث هویت طلبی سادات در جلسه ای اجرایی سازمان بعنوان مهمان حضور یابم، نگارنده بعد از ظهر روز جمعه ۱۵ دلو ۱۳۹۵ خورشیدی در جلسه شورای اجرایی «سازمان جوانان سادات افغانستان» شرکت نموده و در پیوند هویت طلبی سادات با جوانان صحبت داشتم و برخی دوستان با دیدن تصاویرم در جلسه ای اجرایی سازمان، طی تماس های مکرر در زمینه معلومات خواستند که من فهرست از صحبت هایم را که با نسل جوان داشتم حضور علاقمندان بحث هویت و حق طلبی سادات پیش کش می کنم:
– ابتداء از دعوت و پذیرایی سازمان جوان سادات افغانستان قدر دانی نمودم واولین سخنم با تکیه به یکی از آیات قرآن کریم اینگونه آغاز شد: هویت قومی از لحاظ دینی و انسانی قابل قبول و پسندیده بوده و قرآن کریم می فرماید: «یا ایهاالناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقاکم ان الله علیم خبیر»(سوره حجرات،آیه ۱۳)
زیرا تقوی بزرگترین ارزش انسانی و در بسیاری آیات مشاهده کرده اید که تنها روی سخن با مؤمنان است و به صورت «یا ایها الذین امنوا» بیان شده است ولی در آیه مورد بحث خطاب کل جامعه انسانی است و مهمترین اصلی را که ضامن نظم و اثبات است بیان می کند و میزان واقعی ارزش های انسانی را در برابر ارزش های کاذب و دروغین مشخص می سازد، اما قوم گرایی از هر لحاظ زشت و ناپسند و مخالف ارزشهای دینی به حساب می آید و در اسلام اختلافات مذهبی و قومی نیست همه با هم برادرند.
– عدم تفکیک هویت قومی با قوم گرایی و نفهمیدن مفاهیم هویت های انسانی باعث شده که برخی انسان های نادان گاهی به نعل بزنند و گاهی به میخ، گاهی هویت قومی انسان ها را کتمان کنند و گاه هویت ملی را، و گاهی همه را مخلوط کرده و همه را پدیده زشت معرفی کنند و گاهی داشتن هویت انسانی را قومگرایی و همه را قوم گرا معرفی کنند و ما سعی کنیم تا در تحلیل های مان، در شناخت حوادث، دچار خطا و اشتباه نشویم، از سوی دیگر مباحث قومی را جامعه جهانی مهندسی نموده، امروز تقسیم قدرت از ریاست جمهوری تا پایین ترین مسئولیت ها را بر چهار تقسیم نموده و سایر اقوام از حقوق شهروندی خویش محرومند، ما مخالف تبعیض، بی عدالتی و محروم شدن از حقوق شهروندی خویش هستیم و هرقوم و اشخاصی که لیاقت و شایستگی دارند از حقوق شهروندی اش محروم گردند، ما از آنها دفاع می نماییم.
– از آنجایی که سادات در گذشته محور وحدت ملى بوده، می طلبد نقابت سادات احیای مجدد گردد که خود بهترین گزینه جهت تامین وحدت ملی در میان مردم افغانستان است، زیرا یکى از پیامدهاى اجتماعى ظهور اسلام، شکلگیرى طبقه اى به نام سادات در جامعهى اسلامى بوده؛ سادات همگام باگسترش اسلام در سرزمینهایى اسلامی حضور برجسته داشته و در میان اقوام مختلف مورد احترام هستند. مرحوم آیت اللّه شیخ محمد واعظ زاده خراسانى اولین دبیر مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامى در مقاله ای تحت عنوان: «جایگاه اهل بیت علیهم السلام در جوامع اسلامى» که این مقاله به بصورت مسلسل، سال ۱۳۸۰ خورشیدی در روزنامه جمهورى اسلامى منتشر می گردید که او در یکی از بخش های مقاله اش مىافزاید: «در سمینار مجمع اهل بیت علیهم السلام سال ۱۳۷۹ خورشیدی که در مکه مکرمه برگزار شد راجع به تجدید «نقابت سادات» پشنهاد نمودم که در قطعنامۀ آن سمینار نیز ذکر شده که این سنّت از یاد رفته «نقابت سادات» احیاء گردد. این عمل در جهان بسیار جاذبه دارد و بدین وسیله مىتوان باکلیهى خاندان سادات در جهان رابطه بر قرار کرد و از این راه اسلام را روح و صفاى دیگر خواهد بخشید.
از جانب دیگر بزرگان سادات افغانستان در طول تاریخ همانند آیات عظام؛ حجت، واعظ و علامه بلخی، مظهر وحدت ملی؛ مورد اعتماد و خدمت گذار مردم افغانستان بودند و آنها باورمند به اصالت ها و ارزش های پایدار بودند، اما پس از دهه هشتاد، با حضور جامعه جهانی و فضای دموکراسی از سال ۱۳۸۲ خورشیدی بدینسو در اثر تبعیض و بی عدالتی، بجای شایسته سالاری و حقوق شهروندی، حضور چهار قوم مطرح(پشتون، تاجیک، ازبک و هزاره) نقش سایر اقوام بالخصوص جامعه سادات را در عرصه های مختلف از جمله قدرت سیاسی نادیده گرفتند و با آنکه آمار جمعیت سادات افغانستان در برخی منابع حدود شش میلیون ذکر شده و از بعضی چهار قوم مطرح، جمعیت شان بیشتر و در همه ولایات افغانستان حضور دارند و با آنکه قانون اساسی افغانستان هویت قومی را به رسیمت شناخته و اشاراتی به ملیت های ساکن افغانستان داشته و اما سادات افغانستان که قرن ها مانند سایر اقوام این سر زمین به منظور دفاع از کشور و ناموس این وطن علیه دشمنان این کشور مبارزه کرده و برای آزادی کشور شخصیت های زیاد رنج و زندان را تحمل و شهدای بی شماری در این راه تقدیم و در آینده نیز در کنار همه اقوام ساکن در این کشور حضور خواهد داشت، سادات با داشتن نفوس قابل ملاحظه تا هنوز هم نام ملیت شان در قانون اساسی و سرود ملی کشور ثبت نشده که اکثریت سادات از این بی عدالتی رنج می برند؛ پیشنهاد می کنم که طی کنفرانس مطبوعاتی از حکومت خواسته شود، تا همه اقوام یکسان از حقوق شهروندی بهره مند گردند و در غیر آن باید اقوام از قانون اساسی کشور حدف و به این بی عدالتی و تبعیض خاتمه یابد.
– ریشه ای قوم گرایی، بی عدالتی و بی مِهری نسیت به سادات به سالهای اواخر دهه چهل، آغاز دوران دموکراسی توسط عده ای بنام روشنفکر و مخالف سنت و عنعنات دیرینه ای مذهبی و دینی در این کشور بر می گردد و نیز در عصر جهاد در کویته پاکستان توسط لائیک های روشنفکر مآب در نشرات امروز ما، عصری برای عدالت… بحث سید زدایی از جامعه هزاره توسط جریانات چپی که امروز همان نفاق و شکاف را بین اقوام ساکن در افغانستان بنام جنبش روشنایی به راه انداخته اند و رهبران سنتی هزاره که سالهای قبل حامی آنها بودند در معرض نقد و ستیزه جویی قرار گرفته اند و به اعتراف حاجی محمد محقق در یکی از سخنرانی هایش او سران جنبش روشنایی را به دامن زدن اختلافات میان سید و هزاره گفته بود، از این رو تلاش های ناکام و نفاق افگنانه آن عده در دهه ای هفتاد در حزب وحدت با چاپ کتاب «احیای هویت» مجموعه ای از سخنرانی های مرحوم مزاری که در رقابت های سیاسی در برابر دولت وقت و برخی احزاب و اختلافات درون حزبی در تقسیم قدرت و اختلافات فکری که در داخل حزب وحدت بوجود آمده بود و جهت جبران شکست های نظامی و فرا افگنی، برخی حلقات نفاق افگن چپی آن موضوع گیری ها را بنام احیای هویت هزاره مطرح و برخی مراکز فرهنگی، سایت جمهوری سکوت و… آن کتاب را منتشر نمودند و اخیرا سایت جمهوری خراسان نیز مباحث اختلافات سادات و هزاره را داغ و نیز در سلسله مباحثی «در اردوگاهِ حرکتیها چی میگذرد؟» آتشکده ای این معرکه گردیده است.
– در پایان از جوان می خواهم که در این مباحث از صبر و حوصله کار گیرند و مبادا به اشخاص و چهره های مطرح اهانت صورت گیرد، باید منطقی در این موضوع اقدام عاقلانه شود و از تصامیم عجولانه و تندروی افراط گرایانه پرهیز گردد.
در این نشست بحثی در نحوه گزینش مطالب نشریه مربوط سازمان نیز صورت گرفت، نگارنده به موضوعاتی در شان این عنوان را از جوانان خواستار گردیدم که در شبکه های اجتماعی و نیز در نشریه ای «سازمان جوانان سادات» از مطالبی علمی، مفید و موثر، نیازمند نسل جوان امروز و دور از تعصب جهت استفاده علاقمندان تاریخ سادات همانند؛ پیشوایى سادات در مذاهب اسلامى، انتشار سادات در جهان، تاریخ ورود سادات به افغانستان، مشاهیر سادات، طوایف سادات، جایگاه سادات افغانستان در شناسنامه الکترونیک و… و نیز مراجعه به منابع معتبر همانند؛ المناقب آل ابى طالب، ابن شهر آشوب، الکامل، ابن اثیر، مهاجران آل ابى طالب، مقاتل الطالبین، عمده الطالب فى انساب الطالبین، الفصول الفخریه فى الانساب الطالبیه، المجدى فى الانساب الطالبین، شجره مبارکه، امام فخر رازى، مزارات کابل، آرامگاههاى خاندان پیامبر … تاکید داشتم.
و نیز افزودم آدرس من در شبکه های اجتماعی فقط با نام خودم می باشد، طوری که شنیده می شود کسانی برخی شوراها و یا آیدی هایی با پیشوند و یا پسوند سادات مثلا جمهوری سادات را به این جانب نسبت می دهند، آن را کاملا تکذیب و حتی پشت صحنه نیز با اینگونه افراد هیچگونه شناخت و ارتباط کاری ندارم، احیانا اگر مطالبی را بنویسم، مستقیما از آدرس خودم در فیس بوک و سایت شخصی ام منتشر می نمایم و جهت پاسخگویی به این موارد، این هم آدرس سایت، فیس بوک و ایمل هایم.
فیس بوک:
سید جعفرعادلی حسینی
ایمل:
سایت شخصی:
این سایت متعلق به شما فرهنگیان واهل قلم هست، ازمطالب شما به گرمی استقبال می شود، انتظار داریم تا پیشنهادات و نظرات سازنده خود را از ما دریغ نفرمائید.
با احترام
سید جعفرعادلی«حسینی»
۱۶ دلو ۱۳۹۵ خورشیدی، افغانستان، کابل .