نمایش نوار ابزار

به چه کسی باید رأی دهیم ؟

پنج‌شنبه 14 اکتبر 2010

   در این روز ها  مردم افغانستان در آستانه  بر گذاری انتخابات پارلمانی قرار دارند و ما شاهد فعالیت های گسترده ی تبلیغاتی نامزدان پارلماني هستیم، شرکت در انتخابات يکي ازمهم ترين نمادهاي مشارکت عمومي در نظام سياسي و قانوني محسوب مي شود، انتخاب شخص وکیل یک انتخاب حياتي و سرنوشت ساز براي فرداي جامعه خواهد بود و در حکومت اسلامي نيز به حضور آحاد مردم توجه ويژه شده و اين مهم از دير باز در کلام و مباني فقهي، روايات و رهنمودهاي مربوط به بزرگان ديني وجود داشته است. اگر چه در اين جا هدف بررسي تاريخي اين موضع مورد نظر نيست ولي فقط به يک روايت بس ارزشمند از سرور آزادگان عالم – حضرت امام حسين(ع) – بسنده مي کنيم که در باب امور حکومتي فرمودند: «حاکمان هر قوم شايسته مردمان همان قومند» اين کلام زيبا، دقيقا اختيارات و آزادي هاي مردم در انتخاب نماینده شان اشاره دارد.

لذا انتخابات مهم ترين محور مردم سالاري در نظام سياسي مردمي است و تمام فوايد يا زيان هاي ناشي از انتخابات سالم يا غيرسالم نيز در درجه نخست متوجه خود مردم است، پس مردم مي بايست که با آگاهي کامل از وضعيت نامزدها به پاي صندوق هاي رأي بروند و بهترين گزينه و به عبارتي ديگر مفيدترين فرد شايسته را براي قانونگذاری، انتخاب کنند. اما مهم ترين دغدغه يا سؤال مردم در اين زمينه اين است که چگونه بهترين را شناسايي کنند؟

صاحب نظران علوم اجتماعي و سياسي، ملاک هايي را براي شناسايي نامزدهاي انتخاباتي برشمرده اند که در اين جا به اختصار مورد بررسي و تحليل قرار مي گيرد و مهم ترين راه شناخت نامزدان شايسته، بررسي تمام آن ادعاها، گفته ها و چيزهايي است که داوطلب (نامزد) در تبليغات، سخنراني ها، پیام ها و… بيان مي دارد و درواقع بايد دانست که او چه مورادي را بيشتر مطرح مي کند و يا مورد نظر و اهميت خود قرار داده است.  شنيدن و دقت کردن مردم در شعارهاي انتخاباتي فهم اوليه از برنامه هاي نامزدها محسوب مي شود، نامزدها هم اگر چه در بسياري موارد، همه مشکلات جامعه را مطرح مي کنند اما براي مردم، موقعي شناخته تر مي شوند که معيارها، اصول و برنامه هاي خود را اعلام نمايند. با شرکت در مجالس سخنراني و جلسات پرسش و پاسخ يا مطالعه نوشته هايي در اين خصوص، مي توانند افق فکري و کاري شخص مورد نظر را درک کنند. و‌آن چه افکار عمومي در اين زمينه تشنه ي آن است، درک کامل مواضع داو طلبين و شفافيت برنامه هاي ارايه شده، دوري از کلي گويي و بيان مستقيم جهت گيري هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي نامزدها ست.

 امید  می رود مردم دینمدار ما در انتخابات دور دوم پارلمانی قضاوت سالم تر نمایند، نگارنده  در چنین شرایط لازم دانستم در مورد خصوصیت و معیار انتخابات چیزی بینویسم تا ما بخاطر آیندۀ خود انتخاب درست نموده و بدنبال روابط کور وتاریک قومی، سمتی،  زبانی و وعده های چرب و نرم دروغین کاندیدان نرویم،  مردم ما نمایدگان واقعی و با صلاحیت را انتخاب نمایند تا موکل شان  توان خدمتگذاری به مردم را داشته و هیج نوع تبعیض وتعصب را در بین مردم قائل نشود.

وکیل و نماینده واقعی مردم باید دارای ابهت وشکوه خاص باشد، زیرا  وکیل گزینش بهترین ها در فهم، دانش، صداقت، امانت داری، دلسوزی وهمدردی است، وکیل از لحاظ خصوصیت های شخصی عصاره وچکیده خوبی ها و متولی امور صد ها  انسان محتاج، در مانده، فقیر و اجتماع محروم هست، وقتی مردم شخصي را نماینده منتخب و مورد تأيید واعتماد قرار مي دهند و امور خودرا بوی می سپارند، این وکیل باید چه نوع صلاحیت ها ومسئولیت ها را  داشته باشد..؟

همانطوریکه هر انسان خود را در برابر فامیلش مسئول میداند، نماینده منتخب نیز خود را  در برابر همه مردم مسئول بدانند، این بخش کوچکی از مسئولیت های یک وکیل می باشد و مردم نیز نسبت به دوره قبل در انتخاب نماینده شان منطقی تر فکر کنند و کسانی را برگزینند که درد مردم را بدانند و نسبت به  مردم احساس درد کنند، با مردم یگانه و صمیمی باشد، خود و خانواده و نزدیکانش از فساد و اشرافی گری و اسراف دور باشند، چرا که گرایش مسئولان به اشراف و تجمل آفت بزرگی است، و چنین نامزدان در این دوره  با اراده مصمم و تعهد خود به اسلام و مصالح كشور و مطلع بر مسائل روز و سياست‌هاي اسلامي مورد حمایت قرار گیرد و از افراد و  عناصر منحرفي که با دسيسه و بازي سياسي وكالت خود را به مردم تحميل می نمایند، با حضور همگاني مردم در پاي صندوق‌هاي راي و دقت آنان در انتخاب نمايندگاني صالح و معتقد به نظام اسلامی و راهكاري براي پاسداري ارزش‌ها و بقاي حكومت ديني باشد، مردم بايد در اين امتحان بزرگ الهي، براي ماندگاري دين و نظام، پا به عرصه دفع خائن و انتخاب خادم درستكار بگذارند و در اين ميدان، رضاي خداوند را بر رضاي خويشتن مقدم دارند.

در این روز ها که فعالیت کمپاین های  تبلیغاتی کاندیدا های مختلف  پارلمانی به اوج خود رسیده  بر علاوه اینکه در و دیوار کوچه ها و بازار ها مملو از پوستر های کاندیدا ها گردیده  و هر کسی بنا به  ملاحظات خاصی از قبیل مسایل شخصی و نفسی  و یا با در نظر گرفتن مصالح مردم و کشور خود به حمایت از کاندید خاصی پرداخته است.

 امیدمی رود که مردم ما با استفاده از تجربیات تلخ گذشته، این بار با حضور در انتخابات به مسائل اعتقادی و ارزشی فکر کنند، هرچند در این دوره نیز برخی از افراد منافق و استفاده جو تلاش می کنند که با دامن زدن اختلافات سمتی و قومی به اهداف شوم شان برسند، چنانچه  مبارزات انتخاباتی به دفاتر و پوستر ها و شعار های تبلیغاتی در سطح شهر و ولسوالی ها محدود نمانده و عده از تلویزیون ها ، رادیو ها و سایت های انترنتی هم تا سرحد افراط و تفریط پیش رفته، عصر روز گذشته در یکی از کافه های انترنتی کابل با یکی از سایت ها  روبرو شدم که در مذمت جنرال سيد حسين انوری به نشر رسیده و مطالب آن را  مطالعه نمودم. وقتی این مطلب و مطالب مرتبط دیگر را در یکی از  سایت سبکسر و سخیف مطالعه نمودم بینهایت از دروغ پردازی و ترور شخصیت ایشان متاثر شدم، در حالیکه آقای انوری یکی از رهبران جهاد برحق مردم افغانستان بود و در پیروزی جهاد مردم کشور ما در مقابل  متجاوزین خــارجی ( قشون سرخ شوروی سابق ) رشادت ها و قهرمانی های بی شماری  از خود نشان داد و بر اصل وحدت ملی میان مردم افغانستان و مشارکت و عدالت اجتماعی در ساختار سیاسی حکومت باحضور همه ی اقوام  همیشه تاکید داشته ودارد و او یکی از فرماندهان ارشد جهاد اسلامي افغانستان محسوب مي گردد، او را بعنوان یک مجاهد متنفذ در بین همه اقوام افغانستان در جهت شکستن مرز های تعصبات قومی و زبانی و از جمله شخصیت هاي كم نظیری در تاریخ معاصر افغانستان است که هیچگاهی تعصبات قومی، زبانی  و سمتی نتوانسته  بر تصمیم گیری های وی سایه بیاندازد و او همواره بعنوان سفیر صلح و همبستگی تمام نیرو و توان خود را در جهت وحدت ملی مردم کشور ما بکار بسته و با همت بلند ی که انوری دارد  هیچگاهی نمیتوان مبارزات او را در دره سنگلاخ، دره میدان و ردک، پغمان، شمالی،بامیان،  لوگر، جاجی  و…  فراموش كرد ومن با آقای سید حسین انوری از زمان طولانی بدینسو یعنی دوران جهاد پر افتخار ملت آزادیخواه افغانستان علیه قوای متجاوز شوروی وقت آشنا گردیدیم ، گزافه نگفته ام، ارتباطات گرم و صمیمانه ما زمانی بیشتر گردید که ایشان در خطوط مقدم جبهه حضور داشت.

  جنرال حاج سيّد حسين انورى، در دهه‏ى 1360 (هش) به جبهه‏ى جهاد و مقاومت پيوسته و از قومندانان فعال و مؤثر حركت اسلامى در دره‏ى سنگلاخ، پغمان و كابل بود و گروه تحت فرمان آقاي انورى در دوران جهاد در كابل و اطراف آن يگانه تنظيم جهادى شيعى بود كه نيروهاى منظم جنگى و دسته‏هاى آموزش ديده چريكى را وارد كار زار بادولت كمونيستى مى‏كرد. حملات بسيار سنگين و گسترده‏ى زمينى و هوايى ارتش شوروى سابق و نيروهاى دولتى عليه مواضع او در سنگلاخ و ديگر پايگاه‏هاى وى، صورت گرفت. او در اواخر دهه شصت تشكيلات منظم نظامى تحت عنوان «غُند حضرت مهدى(عج)» در دره‏ى سنگلاخ را سازماندهى كرد. در مركز فرماندهى و قرارگاه‏هاى اطراف آن علاوه برفعاليت‏هاى نظامى، در عرصه‏هاى مبارزات اعتقادى و فرهنگى نيز همّت گماشت. مباحث دينى و برگزارى مراسم مذهبى توسط علماء و مبلغين دينى اجرا مى‏گرديد و نيز نشريات از قبيل: پيام سنگر، پيام شهداء پيام بانوان و… از مركز فرهنگى «غُند حضرت مهدى(عج) » چاپ و منتشر مى‏گرديد. همچنين به راه اندازى يك استيشن راديوى با فركانس و موج كوتاه به نام «راديو صداى كابل» مبادرت كرد كه تا پيروزى مجاهدين به فعاليت خود ادامه مى داد.

 فرمانده نامبرده پس از استقرار دولت اسلامى مجاهدين در ثور 1371 (ه ش) عضويت كابينه دولت را حاصل كرده و به حيث وزير كار و امور اجتماعى تا سال 1375 (ه ش) ايفاى وظيفه مى‏كرد و در جبهه‏ى مقاومت عليه گروه طالبان ازجمله شخصيت‏هاى مطرح آن جبهه بود. او به عنوان فرمانده نظامى هميشه در صحنه بود و در اجلاس بن شركت داشت، در اوايل حكومت آقاي كرزي به حيث وزير زراعت شروع به كار نمود، سپس به صفت والي كابل ايفاي وظيفه نمود.  آقاي انوري مدت طولاني والي هرات بود كه تغييرات اساسي در اين ولايت بوجود آورد، او نه تنها در ولايت هرات بلكه در هرکدام از بخش های مسئولیتش موفقیت های چشم گیری داشت، آقای انوری در هرپست از مقام وزارت گرفته تا تصدی ولایت هرات  مانند مرحوم سید مصطفی کاظمی مورد بی مهری حسودان قرار داشت، همانگونه که امروز تبلیغات مسموم کننده علیه آقای انوری هست، دور قبل انتخابات پارلماني علیه شهید کاظمی با تبلیغات زهر آگین تلاش نمودند تا مانع حضور شهید کاظمی در پارلمان گردند، در حال كه بعدا ثابت شد، حضور شهید کاظمی از بسیار مدعیان دروغین موثر و به نفع مردم بوده و به عقیده بسیار از تحلیل گران و رهبران سیاسی سیدمصطفی کاظمی یکی از این شخصیت هاي بود که برای تامین وحدت ملی و رفاه و سعادت مردم افغانستان قربانی توطئه تروریستان قرار گرفت، شهید سید مصطفی کاظمی، در نخستین انتخابات پارلمانی کشور، از کابل در رقابت های انتخاباتی شرکت کرد و به عنوان نماینده پایتخت به ولسی جرگه راه یافت.

 او خیلی زود به یکی از نماینده گان مطرح در پارلمان تبدیل شد و ریاست کمیسیون اقتصادی مجلس و همچنین ریاست گروه پارلمانی موسوم به گروه استقلال را به عهده گرفت. طرح ها و مسائل اقتصادی که توسط این شهید بزرگوار در کمیسیون اقتصادی ولسی جرگه مطرح می شد، به واقع توانست کمک شایانی به رشد اقتصادی کشور و رفع مشکلات موجود نماید.

  امیدوارم این شخصیت جهادی با راه یافتن به پارلمان کشور مصدر خدمات قرار گیرد و مردم آگاه و دينمدار ما وي را مورد حمايت قرار دهند. همانگونه که شما ملت مسلمان در آغاز تجاوز ارتش سرخ شوروی سابق برای خدا و جلب رضای او به پا خاستید و در برابر متجاوزین با توفیق الهی جهاد را به پیروزی رسانیدید، اكنون نيز در اين مرحله كه مقام امتحان است، كوشش كنيد كه مصالح اسلام و كشور اسلامي را فداي منافع شخصي يا گروهي نكنيد و اشخاصی را که انتخاب می کنید؛

1. سوابق‌شان را مطالعه كنيد، او در گذشته چه طوری بوده و از آغاز جهاد تا حال و سوابق خانوادگي‌ و عقايدشان چگونه بوده است.

2. افرادی را انتخاب کنید که در قول و عمل مدافع اسلام باشند.

3. سرنوشت اسلام و كشور خود را به دست كساني دهيد كه به اسلام و جمهوري اسلامي و قانون اساسي معتقد و نسبت به احكام نوراني الهي متعهد باشند و منفعت خود را بر مصلحت كشور مقدم نداند و انتخاب اصلح، يعني انتخاب فردي كه تعهد به اسلام و حيثيت آن داشته باشد، در شورای ملی، اسلام تنها كافي نيست، بلكه بايد مسلماني باشد كه احتياجات مملكت را بشناسد و سياست را بفهمد و مطلع به مصالح و مفاسد كشور باشد و ممكن است به شما و گروه شما هم مربوط نباشد، كه اگر اصلح را انتخاب كرديد، كاري اسلامي مي‌كنيد و اين محكي است براي خودتان كه تشخيص بدهيد انتخاب براي اسلام است.

4. راههای شناخت نماينده اصلح چگونه باید به دست آید؟ برای شناخت نماینده اصلح راههای مختلفی وجود دارد که باید مردم به آن اهمیت دهند و توجه داشته باشد، برخی از آن عبارتند از؛

راه اول این است كه خود انسان با تحقیق و سعی و تلاش فردی را كه دارای ملاكهای ارزشی و شرایط لازم است از بین كاندیداها پیدا كرده و او را به نمایندگی خود در مجلس انتخاب نماید مثلا وقتی می‌گوئیم یكی از ملاكها و معیارهای نماینده تقوی است و قرآن نیز گرامی‌ترین افراد نزد خدا را با تقواترین افراد می‌داند منظور این نیست كه حد اعلی تقوی را داشته باشد زیرا مجلس به نمایندگان زیادی احتیاج دارد و طبعا افرادی كه در حد اعلی از تقوا باشند، بلكه منظور این است كه از اتقی شروع كرده تا هر تعدادی كه نیاز داریم انتخاب نمائیم نه اینكه چون حد اعلی از تقوا وجود ندارد دست از انتخاب و رأی دادن بكشیم و یا رأی سفید در صندوق بیندازیم، پس همانطوریكه در اقامه نماز باید نماز را با وضو خواند و اگر آب نباشد نمی‌شود از نماز گذشت و آنرا رها كرد بلكه باید با تیمم نماز خواند و یا در صورت عسر و حرج به صورت خوابیده و یا با اشاره چشمها نماز می‌خوانیم، بنا براین در تعیین نماینده نیز سعی و تلاش شود تا بهترین‌ها انتخاب شوند.

راه دوم: از وضعیت طرفداران كاندیداها می‌شود به خود كاندیداها پی برد و آنان را شناخت. از مویّدین آنها می‌شود وضعیت خود آنها را تشخیص داد، باید دید چه كسانی او را تائید كرده‌اند و رأی به او چه كسانی را خوشحال می‌كند آیا باعث شادی دشمنان جهاد و مبارزات اسلامی می‌شود یا خوشحالی دوستان نظام اسلامی، آیا اطرافیان از انسانهای خوب و صالحی هستند یا انسانهای ظالم و گناهكار، آیا از رفتن او به شورای ملی، باعث رضایت اجانب و بیگانگان است.

راه سوم اینكه اگر نتوانستیم تشخیص دهیم، برطبق آیه قرآن(فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون) یعنی از اهل ذكر و علما بپرسید از اهل خبره بپرسید باید به دنبال علما و روحانیون مورد اعتماد رفت كه امین مردم بوده و نفع و ضرر مردم را تشخیص می‌دهند و می‌دانند چه كسانی مصلحت نظام و مردم را تشخیص داده و به آن عمل می‌كنند و چه كسانی به نفع شخصی و ضرر مردم اهتمام می‌ورزند كه طبعا باید به بزرگان مورد اعتماد خود رجوع كرد و از آنها پرسید و در صورت مواجه شدن با مشكل و تشخیص اصلح رجوع می‌داد به علما ، مراجع و بزرگان زیرا آنها كسانی هستند كه می‌توانند روشی ساده در انتخاب اصلح برای افرادی باشد كه وقت تحقیق از كاندیدان را نداشته و نتوانسته‌اند، در تحقیقات خود به نتیجه‌ی خوبی برسند.پس باشد، كه با حضور خوددر روز 27 اسد 1389 آن كسي را انتخاب كنيم كه درد دين داشته باشد، براي پیاده نمودن نظام اسلامی حافظ منافع ميهني وملي ما باشد باعث آبروي افغانستان اسلامی باشد و براي مردم كار كند نه فقط براي خود، به معناي واقعي نماينده ووكيل واقعی مردم باشد.

راه چهارم: حسن سابقه است، یکی دیگر از معیارهایی است که باید انتخاب نماینده اصلح مدنظر قرار داده و ملاحظه گردد که آیا سابقه و عملکرد خوب و در گذشته و همچنین از سابقه مثبت و خوب و دستاوردهای آن برخوردار بوده است.

با وجود آشنایی نسبت به ویژگی های یاد شده این سوال مطرح است که چگونه میتوان به شایستگی و فرزانگی یک فرد برای تصدی وکالت پی برد.

راه پنجم: مرحله شناسايي نامزدهاي انتخاباتي شناخت هواداران (نامزدها) است. اين که چه افراد و گروه هايي با چه خصوصياتي از او هواداري مي کنند، برايش تبليغ مي کنند، پوستر چاپ مي کنند و… در اين مرحله، بر خلاف مرحله قبل، بايد به سراغ موافقان نامزد مورد نظر رفت، با آن ها سر صحبت را باز کرد، دلايل حمايت و همکاري آن ها را جويا شد و از ايشان سؤال کرد و جواب شنيد. مردم در اين مسير، با بررسي گفته هاي طرفداران نامزدها، مي توانند به مقايسه آن چه مخالفان مي گويند با‌ آنچه موافقان مورد تأکيد دارند، پرداخت. بدون شک حداقل نتيجه اي که از اين مقايسه گرفته مي شود اين است که نه صد در صد حرف هاي مخالفان و نه گفته هاي موافقان را نبايد باور کرد! زيرا هميشه کساني يافت مي شوند که به قول معروف «کاسه اي داغ تر از آش» باشند و متأسفانه اشخاصي هم مشاهده شده اند که براي دنياي ديگران،‌ آخرت خود را تباه نموده اند! پس دقت در تبليغات هواداران نامزدها نيز ضروري است اما به همان دلايل که نمي توان همه گفته هاي مخالفان را بدون تحقيق و وارسي، رد يا تأييد نمود، حساسيت هاي موافقان را هم نبايد به دور از تشخيص و ارزيابي قبول يا مردود اعلام کرد. البته در برخي انتخابات از جمله شوراها و يا حتی نمايندگان پارلمان، مي توان تا حدود زيادي به بررسي مستقيم صلاحيت ها و شخصيت هاي طرفداران و مخالفان يک کانديد پي برد، زيرا مردم مي توانند طرفداري يا هواداري مرفهان بي درد و يا برعکس، متعهدين و روشنفکران دل سوز جامعه را از يک يا چند داوطلب، مشاهده کنند.

راه ششم: مرحله (آخرين گام): «بررسي سوابق (نامزدها) برنامه ها و جهت گيري هايي که تاکنون داشته اند.» براي انتخابات پارلمانی  به خصوص در اين    مرحله ي زماني که نهايتا تعداد کثیری  به عنوان کانديداتورهاي تأييد شده به مردم معرفي شده اند، لزوم توجه به اين مرحله، نقشي بسيار تعيين کننده دارد، مردم ما، با شعور سياسي و حساسيت هاي ويژه اي که در تشخيص «اصلح» نشان خواهند داد سرنوشت جامعه را رقم خواهند زد. ما معتقديم که برخی نامزدهاي محترم داراي   برنامه ها، جهت گيري ها و سوابق خوبي هستند،  اما آن چه مهم ترين است اين که کدام برنامه ها و معيارها را مردم براي پارلمان، انتخاب مي نمايند. انتخاب مردمي انتخاب شخص نيست، بلکه انتخاب برنامه ها و اصول اشخاص است.

بنا براین مسؤولیت ما نسبت به سرنوشت خود و جامعه از ارزشهای مسلم دین اسلام می باشد . و این امر در آیات و روایات و سیره مسلمین مورد تاکید قرار گرفته و این  مشارکت افراد در تصمیمات سیاستگذاری، اداره امور اجتماع و تعیین کارگزاران از حقوق و مسؤولیتهای اولیه هر مسلمانی به حساب می آید.

5. نقش علما در تأیید کاندیدان اصلح، خیلی مهم می باشد، مخصوصا شورای علماء، ائمه مساجد و خطباء و مراكز علمي، فرهنگي ديني در این راستا باید نقش برجسته خودشان را ایفا کنند.

  از آن‌جایی که افغانستان یک کشور اسلامی و دارای شهروندان مسلمان می‌باشد، طبعاً آموزه‌های دینی نقش و جایگاه بی‌بدیلی در تغییر و تحولات اجتماعی دارد. تلاش و کوشش برای پشت پا زدن و یا نادیده گرفتن تأثیرات و اهمیت مسائل دینی، ناموفق و ناکام خواهد بود و هر گونه طرح و برنامه‌ای که به این امر و عمق اعتقادات و باورهای دینی در ساختار جامعه افغانی توجه نکرده و به آن بهاء و ارزش لازم را قائل نگردد، بدون شک در ایجاد افغانستان با ثبات، مستحکم و دينمدار نه تنها کاری از پیش نخواهد برد، بلکه زمینه‌ها و شرایط ساختن چنین جامعه‌ای را نامساعد کرده و فرصت‌های پیش‌آمده برای افغانستان را بدون بهره‌برداری از بین خواهد برد.
بنابراین تشویق و ترغیب علماء به مشارکت و سهم‌گیری در ساختن افغانستان جدید، رعایت نظرات دینی و اخلاقی توسط کارگزاران و حکام دولتی و مبارزه با منکرات و مفاسد اخلاقی برای ایجاد جامعه سالم و معتدل اسلامی در تأمین ثبات امر حتمی و ضروری به نظر می‌رسد.

بي ترديد قبل از سه دهه جنگهاي خانمانسوز داخلي در اين كشور، چهره هاي تابناك علمي بودند كه هركدام در جامعه مصدر خدمات فراوان علمي و معنوي قرار گرفتند و آنها علاوه بر جنبه هاي معنوي كه داشتند جامعه ساز و وحدت آفرين بودند و مردم نيز با تمام وجود از دستورات علماي شان فرمان برداري مي نمودند واما پس از بقدرت رسيدن كمونيست ها و كودتاي خونين 7ثور 1357 بازداشت و اعدام هاي جمعي و مخفي آغاز و اولين قربانيان اين كشتار را شهداي روحانيت تشكيل مي دهند كه آنان از موقعيت اجتماعي فراواني برخور دار بودند، حضرت آيت الله العظمي حجت كابلي(ره) استاد علماي طراز اول كشور، آيات عظام؛ سيد سرور واعظ شهيد، شيخ محمد امين افشار، علامه بلخي، آيت الله عالم، علامه ناصر، علامه مصباح، آيت الله معصومي و… از شخصيت هاي مشهور و نامدار اين سرزمين بودند كه واقعا در شرايط كنوني جاي شان خاليست و متأسفانه امروز مردم نيز نسبت به گذشته به اوامر و نواهي بزرگان ديني شان توجه نمي كنند و بقول معروف؛ هم گندم تر و هم آسيا كندو

يكي از نهادهاي علمي كه بيشتر علماي سياسي كشور عضويت آن را دارند و در مجامع عمومي و حكومت نيز مطرح است شوراي علماي شيعه افغانستان به رياست حضرت آيت الله العظمي محسني مي باشد كه  با كمال تأسف حتی اين شورا هم نتوانستند نامزدان اعضای شان و متدینین را مورد حمایت قرار دهند و آنان را به مردم معرفی نمایند، در حالیکه برخی از شخصیت های ریشه دار و بیوت بزرگان چون؛ حضرت آيت الله سيد محسن حجت و آيت الله شيخ محمد نقي افشار بیشتر از شورای علماء برخی علما و متدینین را مورد حمایت شان قرار دادند، در حالیکه در آغاز مبارزات انتخاباتی پارلمانی برخی از بزرگان شورای علماء از حضور برخی اشخاص بی سواد و چپی  اظهار نگرانی می نمودند، اما با کمال تأسف با اعلان كلپ تبليغاتي آنان و حذف لوگوی تلویزیون ارزشگرای تمدن با گرفتن هزینه اعلان بازرگانی باطل را در نزد مردم حق جلوه دادند، اعضای خود شورا و دیگر اشخاص اصلح بخاطر نداشتن مصارف اعلان بازرگانی از تبلیغات دراین تلویزیون ارزشگرا محروم ماندند، علاوه بر اینکه آن عده می خواهند با پخش کلپ تبلیغاتی شان مشروعیت بگیرند.

در پايان نکته ای که لازم است به نامزدهای انتخاباتی تذکر داده شود این است که علاوه بر اینکه شما باید صفا و صمیمیت و به دور از اختلاف رقابت انتخاباتی داشته باشید باید در تبلیغات نهایت صرفه جویی را بنمائید . همانطوری که می دانید امروز عده کثیری از مردم در فقر و مشکلات اقتصادی بسر می برند. از چاپ عکس و پوسترهای رنگارنگ و زائد بر حد اعتدال و ضرورت، پرهیز نمائید و در حد شناسایی خودتان که ضرورت ایجاب می کند استفاده کنید . و مطمئن باشید که مردم ما گول تبلیغات کذایی و عکس و پوسترهای آنچنانی که نوعا منجر به اسراف می شود را نخواهند خورد . بلکه آنچه مهم است این است که شما اهداف و دیدگاهها و برنامه های خودتان را برای مردم بیان کنید و خودتان را به مردم تحمیل نکنید . بگذارید مردم شریف خودشان آزادانه و از روی معیار و ملاکهایی که دارند شخص مورد نظرشان را انتخاب نمایند .

بنابراین تبلیغات حق طبیعی و قانونی کاندیدها و طرفداران آنها می باشد ولی این تبلیغات باید برابر مقرراتی باشد که برای آنها در قانون معین شده و همه باید رعایت قانون را بر خود واجب بدانند و دیگران را هم به رعایت قانون ارشاد کنند.

نويسينده: سيد جعفرعادلي«حسيني»

منبع:

نشريه همدلي، شماره نوزدهم

مطالب مشابه
دیدگاه ها