نمایش نوار ابزار

جنبش روشنایی از ظهور تا افول و موج‌سواری سکولارها

جمعه ۱۲ اسد ۱۴۰۳

خط برق تو تاپ از پروژه‌های زیربنایی و با اهمیت در افغانستان هست که این کشور را به پل ارتباطی انتقال برق از ترکمنستان به پاکستان تبدیل می‌کند. افغانستان همواره با مشکل تأمین انرژی دست‌به‌گریبان بوده است چنان‌که در قرن ۲۱ شاهد آن هستیم که بزرگ‌ترین شهرهای افغانستان از نعمت برق ۲۴ ساعته بهره‌مند نیستند و حتی کابل به‌عنوان پایتخت این کشور بارها در خاموشی فرورفته است؛ لذا پروژه برق توتاپ می‌تواند افغانستان را نیز از این نعمت بهره‌مند کرده و شهرهای زیادی را از خاموشی به روشنایی برساند. این پروژه، قرار بود برق ترکمنستان را از طریق شبرغان به بامیان و از طریق کابل و ننگرهار به پاکستان انتقال دهد. اما بعداً این مسیر را تغییر دادند طوری که براساس این پروژه، ۵۰۰ کیلوولت برق در ساعت، از مسیر شبرغان به پل­خمری و با عبور از کابل و ننگرهار به پاکستان صادر می‌شود. کار بررسی و مطالعه مسیر اقتصادی و مطمئن برای این پروژه به عهده شرکت آلمانی فیشنر گذاشته شد. این شرکت بزرگ آلمانی با مطالعات انجام داده به این نتیجه رسید که مطمئن‌ترین مسیر برای این پروژه را مسیر سمنگان – بامیان – چوک ارغندی و درنهایت کابل تشخیص داد، اما شرکت برشنا این نظر را قبول نکرد و با استدلال کاهش هزینه در انجام پروژه اعلام کرد که مسیر مورد نظر باید از دره سالنگ بگذرد.

آغاز مخالفت­ها در اجرای پروژه توتاپ، از مسیر سالنگ نخستین اعتراضات توسط نمایندگان مردم بامیان و رهبران هزاره که ساکنین اصلی بامیان به شمار می‌رود به گوش رسید. کم‌کم اعتراضات ازسوی نمایندگان مجلس در سال ۱۳۹۴ خورشیدی شدت بیش‌تری گرفت و محمد اکبری از بامیان، اسدالله سعادتی از دایکندی و هم­چنین نمایندگان غور، غزنی و سمنگان در اجلاس‌های خبری و نیز سرور دانش با این پروژه مخالفت کردند و در پی افزایش مخالفت تا جلساتی بین دولت و نمایندگان مردم مناطق مرکزی از جمله سرور دانش معاون دوم رییس جمهور و محمد محقق معاون دوم رییس برگزار شد ولی نتیجه‌ای به همراه نداشت و دولت هم‌چنان بر موضع خود پافشاری نمود. شدت یافتن اعتراضات مدنی واتحاد گروه‌های مختلف درشورای­عالی مردمی(جنبش روشنایی) با اصرار دولت بر اجرای پروژه توتاپ از مسیر سالنگ، اعتراضات از سطح سران جامعه هزاره به بدنه جامعه و نهادهای مدنی انتقال یافت و از ماه ثور1395 خورشیدی اعتراضات دامنه­ی وسیعی یافت و اساتید دانشگاه و فعالان فرهنگی و مدنی نخستین اعتراضات­مدنی را به‌صورت تجمعات مختلف شکل دادند. درکنار حمایت نهادهای مدنی، شخصیت‌های برجسته‌ی سیاسی چون؛ سید حسین انوری، محمدکریم خلیلی، عطا محمد نور، محمد محقق، صادق مدبر، احمد بهزاد، ناهید فرید و… بر الزام اجرایی­شدن این طرح از مسیر بامیان تأکید کردند و دولت را به اعتراضات گسترده مدنی تهدید نمودند.

اولین همایش بزرگ در ۲۰ ثور 1395 خورشیدی در مصلی­خاتم‌الانبیا(ص) برپا شد و درآن نمایندگان احزاب و گروه­ها و رهبران سیاسی بر انجام پروژه از مسیر بامیان تأکید کردند و زمان راه­پیمایی میلیونی را تعیین کردند. دراین گردهم­آیی که با استقبال گسترده مردم برگزار شد، نگارنده(سید جعفرعادلی­حسینی به نمایندگی از مرحوم سیدحسین انوری رییس­شورای­رهبری­حزب­حرکت­اسلامی)، محمدکریم خلیلی معاون دوم رییس‌جمهورسابق، محمد محقق معاون دوم ریاست اجراییه حکومت وحدت ملی، محمد اکبری نماینده بامیان در شورای ملی، سرور دانش معاون دوم ریاست جمهوری، صادق مدبر سابق رئیس اداره امور، غلام حسین ناصری نماینده میدان وردک در شورای ملی، ناهید فرید نماینده مردم هرات در شورای ملی، عارف رحمانی نماینده غزنی در شورای ملی،  بیانات اعتراضی خود نسبت به تغییر مسیر این پروژه را اعلام کردند. قبل از برگزاری همایش، ستاد مشترک احزاب سیاسی و مجلس نمایندگان تشکیل یافت و قبلاً مواردی به تصویب رسیده بود، یکی از مصوبات براساس پیشنهاد نماینده حرکت اسلامی تصاویر عبدالعلی­مزاری که در مصلای خاتم‌الانبیا(ص) نصب هست جمع‌آوری گردد و مبادا حزب و حریان خاصی از حضور مردم نفع شخصی و سیاسی ببرند، آن مقدار تصاویری که قابل‌انتقال نباشند، روی آن رنگ و یا پرده بسته شود، موارد فیصله شده انجام شد، هرچند در کمیسیون گفته شد بود نباید افراد عکس رهبران سیاسی را در جریان همایش به همراه­شان داشته باشند، احتمال این می‌رفت ممکن اعضای کمیسیون را درعمل انجام‌شده قرار دهند، به تعداد 500 دانه عکس‌های کوچک از سید حسین انوری را روی بنر چاپ و آن را به‌صورت دستمال در جیب افراد گذاشتند، اگر چنان­چه عکس عبدالعلی­مزاری را در جلسه پخش شد، هواداران سید حسین انوری نیز عکس‌های ایشان را بلند نمایند که البته کار به آن‌جا نرسید.

سخنرانان؛ پروژه توتاپ را بار دیگر خط قرمز خود معرفی کردند. دولت سعی کرد تا با مذاکره از راه­پیمایی شورای عالی مردمی(جنبش روشنایی) جلوگیری کند ولی شورای عالی مردمی خواهان لغو تصمیم دولت در مورد انتقال برق از سالنگ شدند تا بعد از آن پای میز مذاکره بنشینند که ازسوی دولت پذیرفته نشد و شورای بر تصمیم خود مبنی بر برگزاری راه­پیمایی تأکید کرد.

خبرهای غیررسمی حاکی از آن بود که محمد محقق در منزل خویش با حنیف اتمر مشاور شورای امنیت ملی و سفیر کشور ترکیه طی یک دیدار 2 ساعته توافق کردند که ابتدا محقق از طرح بدیل حکومت برای خاموش ساختن مردم در مورد پروژه توتاپ حمایت کند، در عوض رییس‌جمهور غنی متعهد است تا در دور بعدی انتخابات، محقق را به­حیث معاون دوم خویش نامزد نماید. همچنین بنا به نقل یک منبع از نزدیکان آقای محقق که وی دریک تماس تلفنی به احمد بهزاد گفته بود که نتیجه فیصله کمیسیون را پذیرفته و مردم را علیه من و حزبم تحریک نکن و در غیر آن پیامدهای ناگواری در قبال تو و هم‌قطارانت خواهد داشت. بنا به نقل این منبع، محقق به تمام سران جنبش روشنایی به‌صورت مخفیانه اخطاریه فرستاده بود، محقق از سوی کریم خلیلی به‌عنوان معامله‌گر معرفی شد و شورای متشکل از رهبران جدید جامعه هزاره و کریم خلیلی به‌عنوان یکی از رهبران سنتی به اعتراضات خود ادامه دادند و بارها پروژه توتاپ ازسوی کریم خلیلی به‌عنوان خط قرمز و غیرقابل معامله معرفی شد، روزی که محقق، خلیلی، شفق، اکبری، صادق مدبر و چند چهره سرشناس دیگر در گردهم­آیی اول شورای در مصلی­خاتم‌الانبیا(ص) روی زمین کنار هم نشستند، شهروندان کشور به‌ویژه هزاره‌ها باور کردند که اکنون فصل تازه‌ای از اتحاد در سطح رهبری هزاره‌ها فرارسیده و رهبران با درس‌هایی که از گذشته گرفته‌اند اکنون پخته‌تر عمل می‌کنند و اما زمانی نگذشته بود که در کشاکش سه‌ضلعی رهبران جدید و قدیم شورای به سمت چند پارچگی ودشمنی­شتاب بخشید و تشکیلات جنبش روشنایی دچار انشقاق بیش­تری شدند و عملاً جامعه را به دودسته تقسیم کردند. اما هنوز وزنه محمدکریم خلیلی به‌عنوان رهبری که بر سر منافع مردم خود معامله نکرده سنگینی می‌کرد و رهبران جوان بدنه جنبش را با خود داشت.

محمدکریم خلیلی با در دست گرفتن افسار جنبش خود را بار دیگر در جامعه هزاره به‌عنوان رهبر خیرخواه مطرح کرد و در برابر محقق و سرور دانش برای خود آبرویی دست‌وپا کرد و آن‌ها را معامله‌گر معرفی نمود اما در آستانه روز موعود (۲ اسد) خلیلی هم بر سر میز مذاکره نشست و خواهان لغو راه­پیمایی دوم اسد شد. سرور دانش در پیامی اعلام کرد که سران شورای (کریم خلیلی، سعادتی و صادق مدبر) طرح مذاکره را پذیرفته‌اند و درنتیجه راه­پیمایی 2 اسد 1395 خورشیدی باید لغو گردد.

اما روشن­فکران به‌طور عمده سکولار جامعه هزاره که داعی رهبری نسل نو هزاره را داشتند کریم خلیلی و مدبر را هم معامله‌گر خواندند و گفتند به‌هیچ‌عنوان از خواسته خود عقب نخواهند نشست. اما ظاهراً ماجرا به این سادگی­ها نبود و پشت پرده اتفاق­هایی افتاده بود که مردم از آن بی‌خبر بودند. آن­چه بعد از واقعه دردناک دهمزنگ از سوی بسیاری افشا شد جایگاه رهبران سکولار و غیرمذهبی جدید و جوان جامعه هزاره را هم مانند رهبران سنتی زیر سئوال برد واین آغاز اختلافات عمیق بر پایان غم­ناک شورای عالی مردمی (جنبش روشنایی) بود. درابتدا رهبران جدید سکولار و مذهبی (عزیز رویش، داود ناجی، ذوالفقار امید، احمد بهزاد، جعفرمهدوی، عارف­رحمانی) که بر برگزاری راه­پیمایی پافشاری کرده بودند سعی کردند از حادثه دهمزنگ برای افزایش محبوبیت خود در جامعه استفاده کنند و خود را رهبرانی مردمی و درکنار مردم معرفی کنند که تا پای جان در کنار مردم هزاره حضور داشتند و راه احقاق حقوق ازدست‌رفته تا پای جان ایستاده‌اند و از این مسیر جایگاه سنتی محقق و خلیلی را تخریب و خود را خون­خواه و حق‌خواه مردم معرفی کنند اما این کار ساده‌ای نبود. آن‌ها و هم­فکران­شان این کار را در جریان جنگ‌های تنظیمی در سال‌های ۱۳۷۱ و ۱۳۷۲ خورشیدی و بعد از کشته­شدن مزاری نیز انجام داده بودند و در زیر ریش و چپن خلیلی و محقق و حمایت این دو، به سایر رهبران جامعه هزاره تهمت خیانت می‌زدند و حتی برای از پا درآوردن حریف به جنگ مذهب هزاره هم رفتند. آن‌ها فکر می‌کنند که این بار هم می‌توانند بر سیل خون جوانان و کودکان معصوم هزاره موج‌سواری کنند. به‌هرحال، جایگاه محقق قبلاً تخریب‌شده بود و این بار خلیلی به‌عنوان معامله‌گر ترور شخصیت شد با این تفاوت که این بار برخلاف دفعه قبل قلم‌به‌دستان حامی خلیلی و محقق نیز وارد کارزار شدند و جنگ قلمی و لفظی میان سخن‌گویان و نمایندگان رهبران سنتی و رهبران جدید در فضای مجازی شدت گرفت و دراین میان تشت رسوایی یک­دیگر را به زمین زدند تا دیگر شورای­عالی مردمی(جنبش روشنایی) مسئله اصلی نبخشد بلکه مسئله اصلی داعیه رهبری شایسته جامعه هزاره محور اصلی قرار گیرد. فاجعه دهمزنگ به‌قدری الم­ناک بود که همه کشورها و نهادها آن را محکوم کردند و در سراسر کشورهایی که مهاجرین حضور داشتند مراسم گرامی­داشت شهدای جنبش روشنایی برگزار شد. در روزهای اول حادثه رهبران جوان جایگاه بالاتری و در رسانه‌ها حضور چشم‌گیری داشتند و به‌عنوان نمایندگان قربانیان حادثه همگان را متهم می‌کردند و پرچم جنبش و حق‌خواهی را بر دوش می‌کشیدند اما به ‌یک­بار خود آن‌ها به‌عنوان متهمان ردیف اول مطرح ‌شدند. آن‌ها متهم شدند که با خون مردم بازی کردند تا برای خود جایگاهی ایجاد کنند.

از سوی دیگر شاه­حسین مرتضوی معاون سخنگوی حکومت افغانستان در پستی در صفحه فیس‌بوک خود هواداران شورای عالی مردمی(جنبش روشنایی) را مقلدین مجاهدین خلق خطاب کرده بود، مورد اعتراض هواداران این جنبش قرار گرفت.

اما تظاهرات شورای عالی مردمی(جنبش روشنایی) در داخل و خارج از کشور:

  1. همایش مردمی 20 ثور 1395 خورشیدی .
  2. تظاهرات هواداران جنبش­ روشنایی درتاریخ ۲۲ ثور ۱۳۹۵ خورشیدی در هرات.
  3. 5. تظاهرات ۲۷ ثور ۱۳۹۵ خورشیدی
  4. تظاهرات هواداران جنبش روشنایی درتاریخ ۲۸ ثور ۱۳۹۵ خورشیدی در کانبرا استرالیا.
  5. تظاهرات درنشست سران­ناتو درتاریخ ۱۹ سرطان ۱۳۹۵ خورشیدی در وروشو لهستان.
  6. تظاهرات ۶ میزان ۱۳۹۵خورشیدی
  7. تظاهرات ۱۴ میزان ۱۳۹۵خورشیدی بروکسل بلژیک[1]
  8. تظاهرات ۲ حوت ۱۳۹۵ خورشیدی مونیخ آلمان[2]
  9. تظاهرات ۱۴ حمل ۱۳۹۶ خورشیدی کانبرا استرالیا[3]
  10. تظاهرات و تجمع ۱ جوزا ۱۳۹۶ خورشیدی واشنگتن آمریکا[4]
  11. تحصن هواداران جنبش­روشنایی درمقابل مجلس بریتانیا.

مذاکره با حکومت

پس­از لغو تظاهرات ۲ اسد ۱۳۹۶ خورشیدی، دولت افغانستان اعلام کرد که حاضر به گفتگو با سران شورای­عالی­مردمی(جنبش­روشنایی) هست. درنتیجه درشب2 اسد ۱۳۹۶ خورشیدی دولت و رهبران جنبش­روشنایی برای مذاکرات جدی و جامع توافق اولیه را به دست آوردند. دولت افغانستان دوماه پس‌ازاین توافق درحکمی در تاریخ ۲۶ سنبله ۱۳۹۶ خورشیدی اعلام کرد که آغاز گفتگوها برای بررسی مطالبات اعضای جنبش روشنایی در ۴ میزان ۱۳۹۶ خورشیدی آغاز و کمیسیونی به این منظور تشکیل شود.

مهلت کاری این کمیسیون در ۱۳ قوس ۱۳۹۶ خورشیدی پایان یافت و نتیجه آن به رییس‌جمهور افغانستان نیز ارسال شد، اما پس از دو هفته از پایان کمیسیون و ارسال نتیجه مذاکرات، دولت هیچ پاسخی به نتیجه کمیسیون نداد و به همین منظور سران شورای در ۳ جدی ۱۳۹۶ خورشیدی در کنفرانس مطبوعاتی نتیجه مذاکرات ۵ ماهه خود را در اختیار رسانه‌ها قرارداد و اعلام کرد که طبق این گزارش بهترین مسیر برای انتقال برق توتاپ از مسیر بامیان هست و دولت با انتقال این خط برق از سالنگ مرتکب اشتباه شده است.

همان‌طور که قبلاً ذکر شد با تغییر مسیر توتاپ از بامیان به سالنگ، اعتراض و انتقادات تندی از سوی نهادهای مدنی خودجوش به‌نام شورای عالی مردمی(جنبش روشنایی) و تحرکات اشخاص و احزاب سیاسی در نشست‌های آغازین، از سهام‌داران این حرکت به‌صورت قطع خواهان لغو فیصله‌ی کابینه بودند و پس از نشست‌های متعدد و فراز و نشیب­ها، درنتیجه از تاریخ 30 ثور 1395 خورشیدی چند دسته­گی میان اعضای شورای و در اثر مشاجره لفظی میان طرف­داران محمدکریم خلیلی و حاجی محمد محقق منجر به انشعاب شورا گردید، برخی شخصیت‌های معتدل و میانه‌رو که از ابتدا شکل‌گیری شورای نام‌برده از اعضای فعال بودند، پس­از اختلافات اعضا و تک‌حزبی عمل نمودن بعضی سیاست­مداران علاقه‌مند هم­کاری با شورای نبودند، اما برای جلوگیری تبلیغات سوء و فرا افگنی عده‌ی خاصی نمی‌توانستند از این مجموعه فاصله بگیرند و ناگزیر در جلسات آنان شرکت داشتند.

سترجنرال سیدحسین انوری رییس شورای رهبری حزب حرکت اسلامی یکی از چهره‌های تأثیرگزار شورای­عالی­مردمی از آغاز شکل گیری این جنبش، اولین شخصیتی بود که پس­از مصاحبه‌های هواداران عبدالعلی مزاری و شاخه‌ای حزب وحدت مربوط آقای محمدکریم خلیلی، به دلیل انحراف مسیر شورای عالی مردمی به‌سوی تک‌حزبی و فردی به تاریخ 5 جوزا 1395 طی صدور اعلامیه‌ای شماره 5 از نماینده‌اش قوماندان حسین مرادی خواست که  در جلسات حضور نیابد و درآن اعلامیه تجمع مورخ 7 جوزا 1395 در مصلای خاتم‌الانبیا(ص) را تحریم و آن‌گونه که انتظار می‌رفت حضور مردم دراین روز باشکوه برپا گردد چنین نشد، علاوه بر اطلاعیه‌ی آقای انوری و نیز محفل قبل ­از ظهر جمعه توسط یکی از شاخه‌های منشعب شده‌ی شورای­ در مسجدالزهرا(س)، وتجمع بعد از ظهر در مصلای خاتم‌الانبیا(ص) به‌صورت کم­رنگ برگزار شد.

هرچند در شورای­ قوماندان حسین مرادی نماینده حزب حرکت­اسلامی به رهبری سیدحسین انوری از روزهای نخست تا زمان تحریم آن، نام‌برده و اکثر جلسات آنان در مسجدباقرالعلوم(ع) و گاهاً در مسجد رسول­اکرم(ص) برگزار و حضور مستمر در جلسات داشتند، چنان­چه در موضوعات مهم که نیاز به مشوره و حضور رهبران احزاب سیاسی احساس می‌شد، در جلساتی که آقای انوری شرکت نمی‌نمودند، من به نمایندگی ایشان حضور می‌یافتم، من در چهار جلسه شورای­عالی­مردمی شرکت نمودم، شاهد حساسيت‌‌‌هاي قومي تک‌روی افراد و اشخاص… بودم، هرچند عده‌ای از آنان شعار می‌دادند كه روشنایی مال يك قوم نيست ولی عملاً برخی‌ها خلاف شعارهای­شان تبعیض‌آمیز عمل نمودند.

به نقل از هفته‌نامه مردم: بعد از ظهر 25 ثور1395 خورشیدی سترجنرال سید حسین انوری رهبر حزب حرکت اسلامی به ادامه اعلامیه‌ی مطبوعاتی مورخ  15، 20 و 24 ثور 1395 خورشیدی در رابطه با خط سیر انتقال برق 500 کیلوولت توتاپ در نشست شورای عالی­مردمی واقع مسجد باقرالعلوم(ع) حضور یافت و طی سخنان کوتاهی بر اجرایی­شدن پروژه­های عام‌المنفعه به‌صورت عادلانه در مناطق محروم کشور و نیز تقویت روحیه­ی هم­بستگی و زندگی مسالمت‌آمیز میان شهروندان کشور درکنار هم­دیگر تأکید نمودند.

رهبر حزب حرکت اسلامی دراین نشست گفت: ما همواره مدافع حقوق و خواست‌های برحق اقشار مختلف جامعه مخصوصاً مناطق محروم مرکزی بوده و هستیم. اکنون می‌خواهم که دوستان با سعه‌صدر و با درنظر داشت مصالح کلان ملی و اوضاع شکننده سیاسی، نظامی و  اقتصادی این حرکت را به‌صورت مسالمت‌آمیز ادامه دهند تا مبادا برخورد غیرمعقول و تشنجات غیرمنطقی برخی افراد باعث بدنامی و سر افکندگی جامعه ما گردد و از سوی دیگر جهت شفاف‌سازی و عدم سوءاستفاده ازاین حرکت عظیم مردمی می‌بایست مطالبات حق‌طلبانه مردم در راستای استراتژی‌ کلان توسعه متوازن و تحقق خواست‌های­شان صورت گیرد. بعد از ظهر 20 ثور 1395 خورشیدی همایش­جنبش روشنایی، در پیوند با فیصله اخیر کابینه حکومت وحدت ملی جهت تغییر مسیر خط برق ترکمنستان از بامیان به سالنگ، دراین همایش نگارنده(سید جعفرعادلی حسینی عضو شورای رهبری حزب حرکت اسلامی) موضع آن حزب را چنین اعلام نمودم.[5]

هرچند در نخستین روزهای شکل‌گیری اعتراضات مردمی، شورای عالی مردمی(جنبش روشنایی) درکابل ایجاد و رهبری اعتراضات را به­عهده گرفت، رؤسای کمیته‌های دوازده‌گانه کاری، نمایندگان احزاب­سیاسی، اعضای کمیته تخنیکی، نمایندگان شورای ولایتی، نمایندگان برخی از شوراهای بزرگ مردمی، نماینده شورای علمای­شیعه و دیگر نهادهای علمی و مذهبی و جمعی از نمایندگان مردم در شورای ملی، به­حیث اعضای اجرایی شورای عالی مردمی و کمیته‌های دوازده‌گانه فعالیت و با آغاز فعالیت شورای عالی مردمی، رهبران و شخصیت‌های سیاسی و مقامات حکومتی، به شمول معاون دوم رییس‌جمهور و معاون دوم ریاست اجراییه به‌صورت علنی حمایت خویش را از این شورا اعلام نمودند و تأکید داشتند که هیچ مرجع دیگری، به‌جز شورای عالی مردمی حق تصمیم‌گیری در مورد توتاپ را ندارد.

با این خواسته‌ها و شعارها هیچ باورمندی در پشت این حرکت‌ها دیده نمی‌شود جز استفاده از اخلاق ساده و انسانی توده‌های بیچاره و مظلوم که واکنش مردم در مورد خلیلی و محقق و امثال­ایشان بود. همه یک­دست فریاد می‌زنندوخوشحالی می‌کردند که جنبش عدالت‌خواهی مزاری با نشستن حاجی محمد محقق و محمدکریم خلیلی بر روی زمین به بار نشست. در صورتی که خلیلی و کسانی‌که در حکومت آقای کرزی بودند عامل اصلی تغییر مسیر لین برق و بحران امروزی و باعث هزینه و تاوان کمرشکن با شعارهای داغ و احساساتی رهبران موج‌سوار، تحت عنوان «توتاپ خط­ قرمز» برای مردم عامه و مظلوم تشیع به­بار آورد، جنبش‌های مدنی باید شکاف‌های اجتماعی را مرهم می‌نمود نه این‌که مشکلات را عمیق‌تر ساخته، به خودخواهی و جاه‌طلبی‌شان پافشاری می‌کردند و به صحنه آوردن معامله‌گران و افراد متعصب قومی و مخالف ارز‌ش‌های اسلامی و ملی آن را به یک قوم و یک شاخه حزب وحدت به‌نام یتیمان یا پیروان خط بابه مزاری شعار می‌دادند و احساسات مردم را تحریک می‌نمودند.

دراثر اختلاف و برگزاری نشست‌های­جداگانه‌ی شاخه‌های حزب وحدت، در تلویزیون‌های نگاه و راه فردا، سخنان محمدکریم خلیلی و درپی آن سخنان حاجی محمد محقق کاملاً متفاوت بود، هرچند آقای خلیلی در نشستی که از تلویزیون نگاه منتشر گردید به‌جز دو مورد نیش‌دار به آقای محقق با زیرکی سیاسی اشاراتی داشت که از وی با پخته­گی که دارد همین انتظار می‌رفت، اما وقتی گفته‌های آقای محقق که از تلویزیون راه فردا نشر گردید، ایشان از سخیف‌ترین و رکیک‌ترین تعابیر استفاده ‌نمود؛ مثلاً:

  1. مردکه خط قرمز درست اعلان نموده بود.
  2. مردکه ده خانه خود دیر می‌ماند و حوصله‌اش سر میره دادوبی­داد می‌کنه.
  3. موی­سفید داره­ومریض؛ برو تداوی خوده بکن بگذار من وجناب دانش صاحب کارکنیم.
  4. داد و فریادش به خاطر این است که به حضرت جیبش چیزی نرسیده.
  5. ده گذشته مخفی می‌رفت و میامد.
  6. دارایی‌های زیرزمین بامیان را و…
  7. بعضی اصلاً هزاره نیست خوده هزاره میگه.
  8. مظاهره می‌کنند و می‌گویند: ارگ را چپه می‌کنیم.
  9. خلاصه برادرا! ما در اقلیتیم و زور ما نمی‌رسه.

خلاصه آقای محقق شمشیر را از رو علیه همه‌ی رقبای خود بست.

اما افسوس که هیچ‌گاه عبرت نمی‌گیریم و هم‌چنان فریب شعار میان‌تهی قدرت‌طلبان را می‌خوریم. پس از پنجمین اعلامیه‌ی مطبوعاتی سیدحسین انوری در تاریخ 5/3/1395 خورشیدی مسیر خود را با شورای به دلیل تک‌حزبی عمل نمودن برخی اعضای آن  در بخش این اعلامیه آمده: به عموم اعضا، وابستگان، هواخواهان و نهادهای هم­سو با حزب حرکت اسلامی اعلام می‌نمایم که سر از تاریخ 4 جوزا 1395 خورشیدی در اجلاس شورای­ مردمی(جنبش روشنایی) شرکت ننموده، زیرا جهت حرکت مردمی شورای عالی مردمی(جنبش روشنایی) را پیام آقای بهزاد مشخص ساخت، مبنی بر این‌که از همه فرزندان مزاری به تاریخ 7 جوزا 1395 خورشیدی دعوت به عمل آورد، که حضور خویش را در مصلی خاتم‌الانبیا(ص) تثبیت و ظاهر سازند.

لذا روند کاری شورای از داعیه مردمی بودنش خارج و جهت تک‌حزبی را به خود گرفت، بناء حزب حرکت اسلامی افغانستان به مصلحت مردم شریف افغانستان و خصوصاً مردم با غرور و عدالت‌خواه مناطق مرکزی می‌داند که مشکلات پروژه توتاپ از طریق تفاهم و مذاکره براساس مشورت­واعلامیه‌ی مطبوعاتی قبلی ما که از طریق نمایندگان حزب در شورای عالی مردمی مبنی براین‌که تا ازطریق گفتگو و مذاکره با دولت توسط نمایندگان با صلاحیت و مورد اعتماد شورای حل ‌و فصل گردد.

ما خواهان انتخاب نمایندگان باصلاحیت شورای دراین گفتگو بودیم، زیرا از یک‌طرف از شر معامله‌گران نجات یابند و ازسوی دیگر از احساسات پاک و داعیه برحقتان عقده‌گشایی سیاسی نگردد و نیز از جانب دیگر دولت افغانستان به‌طورقطع جدا از زد و بندهای عده‌ای معامله‌گر و عقده‌گشا جانب حقوق حقه مردم را در همه سطوح دولت­داری، بخصوص پروژه­های ملی و اختصاصاً پروژه توتاپ به‌طورقطع محترم شمرده با عدالت و حفظ حقوق­شان برخورد یک­سان ملی نموده و درحل این معضل نمایندگان واقعی شورای عالی مردمی را طرف اصلی قضیه قرار داده تا باشد ملت مسلمان ما به‌دوراز همه عوامل نفاق در یک صف واحد برادری و برابری احساس غرور و حقوق شهروندی خویش را در پناه قانون اساسی کشور و حاکمیت ملی حفظ نمایند.

با احترام / سید حسین انوری / 5/3/1395 خورشیدی

پس از رسانه­ا‌ی شدن این اعلامیه‌ی مطبوعاتی، تلاش‌های زیادی صورت گرفت و اما رهبر حزب حرکت اسلامی بر تصمیم که گرفته بود در موضع خود پابرجا باقی ماند.

بهزاد طی تماس تلفنی با مرحوم انوری گفت: آقا صاحب هدف من از دعوت یتیمای بابه مزاری در تجمع تاریخی 7 جوزا 1395 خورشیدی، تحریک آن‌ها بوده و من نیز با شما هم‌فکرم که نباید این‌گونه حرکت‌ها تک‌حزبی و قومی ‌باشد، آقای انوری گفت حرف من همان است که در اعلامیه آوردم و عذر وی را نپذیرفت و نیز هیئتی حامل پیام محمدکریم خلیلی به منزل آقای انوری رفتند و ایشان نیز متقاضی بود که باید درکنار هم باشیم، آقای انوری آخرین سخنش با آن‌ها این بود که شورای­ از مسیر اصلی خود منحرف گردیده و بودن ما دراین جمع معنا ندارد و درنهایت آقای انوری پس از آن تاریخ مسیر خود را با جنبش روشنایی جدا ساخت.[6]

منبع: 25مین برنامه زنده جنبش بیداری در فیسبوک محمد علی مقدسی .

[1]. هواداران جنبش روشنایی از سراسر اروپا هم‌زمان با اجلاس بروکسل که با حضور رییس‌جمهور افغانستان همراه بود در کنار پارلمان اروپا گردهم آمدند و در اعتراض به تصمیم حکومت افغانستان.

[2]. هم‌زمان با سفر اشرف­ غنی و شرکت در اجلاس امنیتی مونیخ، از سراسر اروپا در مونیخ جمع شدند.

[3]. هم‌زمان با سفر اشرف غنی به استرالیا و دیدار با سران این کشور.

[4]. هواداران جنبش روشنایی در مقابل کاخ سفید و بانک انکشاف آسیایی دست به تظاهرات زدند.

[5] . متن سخنرانی‌ام: ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم.

درود می‌فرستم بر ارواح بر شهدای صدراسلام تاکنون، مخصوصاً شهدای واقعی عصرجهاد مردم افغانستان!

ضمن قدردانی وحمایت از حرکت مدنی شورای­عالی­مردمی(جنبش روشنایی) و ازبرگزاری این همایش بزرگ مردمی، در رابطه با خط سیر انتقال برق ۵۰۰ کیلوولت توتاپ اینک می‌خواهم به ادامه مواضع قبلی حزب حرکت اسلامی نکاتی را یادآوری نمایم:

  1. 1. با توجه به انحراف مسیر انتقال برق توتاپ از مناطق مرکزی(ساکنین اقوام مختلف و محروم کشور) به مسیر سالنگ در ردیف ده‌ها بی‌عدالتی دیگر نسبت به بخش از شهروندان کشور صورت گرفته و باید حکومت وحدت ملی با در نظر داشت قانون اساسی کشور بیش‌ازپیش در مسئولیت‌پذیری خویش احساس مسئولیت نمایند.
  2. ما از مسئولین حکومت وحدت ملی می‌خواهیم که براساس ماده ششم قانون اساسی که بیان­گر «عدالت اجتماعی، انکشاف متوازن و ایجاد یک جامعه مرفه» هست و با در نظر داشت محرومیت تاریخی مناطق مرکزی کشور نیازمند توجه جدی مسئولین حکومت وحدت ملی هست، می‌طلبد که آنان به وعده و شعارهای انتخاباتی‌شان عمل نمایند.

و انتظار داریم که حکومت وحدت ملی با تطبیق پروژه‌ای ملی براساس ماستر پلان از قبل مشخص‌شده عمل نمایند و آنان با تغییر مسیر انتقال برق از بامیان به سالنگ عامل نفاق و ایجاد برداشت­های منفی در میان ساکنین این سرزمین نگردند و ما خواهان عملی شدن پروژه برق ۵۰۰ کیلوولت از مسیر بامیان هستیم.

  1. با تأسف که از دیرزمان حاکمان مستبد گذشته افغانستان تاکنون عدالت اجتماعی و توسعه متوازن را در هزاره‌جات نادیده گرفته شده و امروز نیز به همان منوال از تطبیق پروژه‌هایی که بر زندگی مردم تأثیر بگذارد، در مناطق مرکزی خبری نیست.
  2. ازآن­جایی‌که عبور برق از مسیر بامیان کم‌هزینه و امن خواهد بود، ما خواهان تجدیدنظر دولت در مورد این پروژه هستیم و اگر دولت به خواست­های بخش عظیم و مردمی توجه نکند اعتراضات و حرکت­مدنی شورای­عالی مردمی(جنبش روشنایی) ادامه می‌یابد.
  3. ما انتظار پاسخ منطقی به مطالبات برحق مردم مناطق مرکزی را داریم، مبادا کسانی دست به نفاق افگنی میان مردم و اقوام «باهم برادر» ساکن در ولایت‌های کشور بزنند و اگر کاسه صبر مردم لبریز شد، دیگر قابل‌تحمل نیست و از حکومت می‌خواهیم تا در تصمیمش تجدیدنظر نموده و به غایله ایجادشده پایان بخشد، در غیر آن صورت ممکن است با شروع حرکات مدنی گسترده میلیونی مردم، دیگر فرصت از دست برود. چنان­چه در آغاز آیه قرآن کریم را خواندم که پروردگار عالمیان می‌فرماید: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم»، خدا وضع و حال هیچ قومی را عوض نخواهد کرد مگر آنکه انسان‌ها به خودشان وضع و حال خودشان را تغییر دهند.

امیدوارم این حرکت مردمی و عدالت‌طلبان به اهداف حق‌طلبانی خویش نایل و از شر معاملات خائنانه‌ی مرسوم در میان سیاست­مداران افغانستان مصئون و مردم شریف ما با حفظ هوشیاری و هم­بستگی‌شان درچنین حرکت­های مدنی حمایت علما، متنفذین و شخصیت‌های صادق و تأثیرگزار جامعه خویش را به همراه داشته باشند.

به امید تقویت روحیه اخوت و برادری و اجرای عدالت در میان اقشار مختلف ملت مسلمان افغانستان.

[6] . دو نکته قابل ذکر است:

یکی زمان حضور سید حسین انوری در شورای عالی جنبش روشنایی، او پس از چند گاهی طی اعلامیه­ی مطبوعاتی مواضع رسمی خود را اظهار می­نمود، یک روز در جلسه­ی هفتگی جنبش روشنایی آقای سعادتی از من خواست که به آقای انوری بگویم که نباید جنبش دو صدا شود، من این پیام را به مرحوم انوری گفتم: او گفت: این مجموعه در موضعگیری­های خود مصلحت اندیشی می­کنند و لذا من در این پیام­ها حرف دلم را می­گویم.

دیگر اینکه: بهزاد طی تماس تلفنی به مرحوم انوری گفت: من هم به مزاری باور ندارم، مهم این است که چگونه احساسات مردم را تحریک کرد، مرحوم انوری در پاسخ گفت: این کار شما منافقانه است.

مطالب مشابه