نمایش نوار ابزار

دستاوردهای عاشورا

سه‌شنبه 27 نوامبر 2012

یاد آوری:

 حجت الاسلام والمسلمین آقای سیدجعفرعادلی«حسینی» منشی اول شورای اخوت اسلامی بمناسبت فرا رسیدن ماه محرم شب چهار شنبه 7 محرم 1434 هجری قمری برابر 1 قوس 1391 هجری شمسی از ساعت 8 تا 9 شب پیرامون دستاورد عاشورا در مسجد اسدالله الغالب(ع) منطقه وزیر آباد سخنرانی نمودند، مجمع فرهنگی بقیه الله(عج) سخنرانی وی را تهیه و تنظیم نموده امیدوارم مورد استفاده مومنین قرار گیرد.

بسم الله الرحمن الرحيم،َلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى دَلَّ عَلى ذاتِهِ بِذاتِهِ، وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجانِسَةِ مَخْلُوقاتِهِ، وَ صَلَّ اللّهُ عَلى نُورِ الْأَنْوارِ وَ سِرِّ الْأَسْرار، عَقْلِ الْكُلْ وَ أَشْرَفِ الُّرسُل، حَبِيبِهِ وَ صَفِيِّهِ وَ خَاتَمُ السُّفَرائِهِ سَيِّدِ نَا وَنَبِيِّنَا وَ مَوْ لا نَا أَبِى الْقَاسِمِ مُحَمَّد صَلَّ اللّه عَلَيْهِ وَ الِيهِ الطَّيبين الطّاهرِينَ‏الْمَعْصُومينَ الْمُكرّمين.

اما بعد قال الله تعالی فی کتابه: «وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا»(1) می باشد.

امام حسین(ع) که تنها پاسدار اسلام و قرآن در آن روزگار بود و راه نیا و پدر و برادر را در پیش داشت، این اقدام شوم را انحرافی بسیار شدید و عمیق دید و خود را موظف دانست که بر پایه رسالت الهی که بر عهده دارد در برابر آن به هر قیمت بایستد.

این کار همان باطل بزرگی بود که بر پای ایستاده، در مجتمع آن روز مسلمانان به حرکت درآمده بود. سرشت باطل جولان دادن، قیافه حق به خود گرفتن، برای رسیدن به مقصد از هر وسیله ای فرصت طلبانه استفاده کردن و سرانجام بر اثر همین سرشت و طبیعت، رو به فرسودگی و نابودی سرازیر شدن است. امام حسین(ع) که این قانون را می دانست، در راه حق خود به اندیشه و تدبیر پرداخت و بیدرنگ دست به کار شد.

لذا امام حسین(ع) در برابر باطل قیام کرد و قیام آن حضرت در عاشورای 61 هجری قمری دستاورد های فراوانی را در پی داشته که مختصرا به برخی آنان تا وقتی که فرصت در اختیارم هست توضیح خواهم داد.

1. زنده نگه داشتن دین اسلام

اولین دستاورد قیام امام حسین(ع) زنده نگه داشتن اسلام بود، در طول پنجاه سال پس از پیامبر، بنی امیه و همدستانشان، کوشیدند تا اسلام را، پله پله و به تدریج، از محتوا تهی کنند و به صورت مجموعه ای از شعائر عبادی، احساسات فردی، عقاید ذهنی و ظواهر و قالبهایی بی روح درآورند. آنان نمی توانستند آشکارا «شرک» را به صحنه بازگردانند، زیرا مردمی به «توحید» عادت کرده بودند و گروهی اندک نیز آن را دریافته، به پاسداری آن کمر بسته بودند و جهانیان نیز در آن شرایط از «شرک» بیزاری می جستند. پس امام حسین(ع) چه باید می کرد؟

هدف از قیام امام حسین(ع) زنده نگه داشتن دین اسلام و احیای امر به معروف و نهی از منکر است و ما امروز باید راه امام حسین(ع) را که امر به معروف و نهی از منکر است در جامعه رواج دهیم.

از سوی دیگر حضرت امام حسين(ع)  در ايجاد اتحاد، محبت، صميميت و اخوت در بين مسلمانان شخصیت موفق و الگوی همبستگی امت اسلامی هست. اهل سنت متشكل از چهار فرقه حنفی، مالكی، حنبلی و شافعی به اهل بیت پیامبر(ص) عشق می ورزند و امام حسین(ع) به جدش رسول گرامی اسلام(ص) شباهت دارد، آن حضرت به خاطر دفاع از كتاب خدا و دین الهی هرگونه مشکلات و مصائب را پذیرفت امام حسین(ع) نیزبرای زنده نگه داشتن دین اسلام جان خود را فدا كرد، همه ساله در کشورهای مختلف جهان، مخصوصا در افغانستان شورای اخوت اسلامی  مراسم سوگواری با حضور علمای تشیع وتسنن برگزار می نمایند که برگزاری این مراسم حاکی از عشق و ارادت قلبی اهل سنت به اهل بیت(ع) و شخص عزیز امام حسین(ع) می باشد.

زیرا امام حسین(ع) نه تنها برای مسلمانها، بلکه برای همه الگوی کامل و جامعی برای سعادت جوامع بشری به ویژه ملت های مسلمان بوده و تنها راه نجات بشر امروز بازگشت به معنویت و آموزهای دینی است. اگر مسلمانان مظلوم جهان برای نجات از جور ستمگران، قیام امام حسین(ع) را سرمشق و الگوی خود قرار دهند پیروزیشان حتمی است و زحماتشان به هدر نخواهد رفت.

اگر مسلمین جهان بخواهند این خیزش اسلامی روز به روز گسترش یابد و حکومتی برپایه عدالت اسلامی درجهان اسلام برقرار شود باید به گذشته برگشته و ازقیام عاشورا درس بگیرند و امام حسین(ع) را الگوی خود قرار بدهند، تا بتوانند به اهداف خودشان که همان آزادگی و عدالت است برسند.

 اگر کشورها و امت اسلامی بخواهند در مقابل توطئه های استکبار وصهیونیست ها بایستند باید متفق و متحد باشند اگر بین این امت ها اختلاف باشد خواست دشمن را برآورده کرده ایم، باید ما مسلمانان دست از اختلاف برداریم و همه دست به حبل الله متین بزنیم و عاشورا را سرمشق قرار دهیم، چون عاشورا همه چیز مردم است، چرا که انسان با نگاه کردن به واقعه کربلا و شخصیت های بزرگ آن، درس چگونه زیستن، شجاعت، ایثار و بزرگواری و… را می آموزد.

2. متزلزل کردن کاخ ستم

مشیت الهی بر آن است که حق رو به تعالی و تکامل رود و باطل رو به انحطاط و نابودی. پایه کاخ بنی امیه بر ستمگری گذاشته شده بود و لذا تدابیری که امویان، قبیله ستم، برای استوار گردانیدند پایه های خویش اتخاذ کردند همه به تزلزل و از هم پاشیدن آن انجامید. نخستین فریاد به لرزه درآورنده را شیرزن کربلا، زینب(س) در کوفه سر داد و دومین فریاد را هم او در کاخ سبز دمشق، و فریاد قطعی و نهایی را امام زین العابدین(ع) در همان جا بر سر ستمگران فرو کوفت. این کاخ، خود رو به ویرانی می رفت و این فریادها به روند ویران شدن شتاب بخشید. جنبشهای بعدی، از قیام مختار گرفته تا نهضت بنی عباس، همگی بر ویرانه فرود آمد و سرانجام بنی امیه به سقوط مواجه گردید.

3. الگو قرار گرفتن برای انقلابهای پس از عاشورا

یکی دیگر از پیام و دستاوردهای نهضت‌ عاشورا که موجب انقلابها و شورشهای ضد طاغوتی در قرون‌ گوناگون شده و جنبشهای فراوان حق‌طلبانه و اصلاحی را در تاریخ اسلام و جهان معاصر به وجود آورد، عاشورای 61 هجری قمری بود، فرهنگ عاشورا در این راستا، یک کانون و مرکز پرتوان و گنجینه امیدبخش بوده‌ و منشاء عالی‌ترین و سازنده ‌ترین الهامات و تحرکات مسؤولانه‌ شد و دستاورد های آن همواره در هر عصر و نیز در جهان معاصر، میوهء خود را عرضه کرده و انسانها از این میوهء پرذخائر معنوی، بهره‌های وافر معنوی و فکری برده‌اند و باعث بیدرای افکار و اندیشه آنان گردیده است.

همانگوه که گفته شد قیام امام حسین(ع) در هر زمان و مکان، روح مبارزه‌ جویی در برابر ستمگران را در انسان مسلمان، پدیدار ساخت، تا در برابر طاغوتها و زمامداران خودسر، پرچم مخالفت برافرازند و با آنها مبارزه کنند و در این راه مقاومت نمایند، بر همین اساس پس از ماجرای خونین عاشورا، در همان روز عاشورا صدای خونخواهی و انتقامجوی و شورش بلند شد،آن هم از بانویی از دودمان دشمن، این بانو همسر یکی از سربازان دشمن از قبیلهء بکربن وائل بود، هنگامی هجوم دشمن به طرف خیمه‌های حسینی را دید، شمشیری به دست گرفت و به سوی خیمه‌ها حرکت کرد.

طولی نکشید انقلابهای دیگری رخ داد، مانند:

1. انقلاب به رهبری سلیمان بن صرد در کوفه، که موسوم به‌ انقلاب توابین شد.

2. انقلاب سادات مدینه.

3. انقلاب مختار در سال 66 هجری.

4. انقلاب مطرف بن مغیره بر ضد حجاج در سال 77 هجری.

5. انقلاب عبد الرحمن بن محمد بن اشعث در سال 81 هجری.

6. انقلاب زید شهید بن امام سجاد(ع) و دو پسرش امام زاده یحیی در شبیرغان یکی از ولایات شمال افغانستان و عیسی(ع) در کوفه.

7. دیگر این‌که شورش عباسیان با دستیاری ابو مسلم خراسانی‌ و دیگران در برابر حاکمان ستمگر بنی امیه، نیز به نام امام حسین(ع) و با خونخواهی خون حسین(ع) به ثمر رسید و باعث نابودی و هلاکت عمومی بنی امیه و وابستگان آنها شد، گرچه عباسیان، طاغوت‌های دیگری بودند که روی کار آمدند.

4. وحدت کلمه و محور همبستگی امت اسلامی

مجلس عزا وسوگواري براي امام حسين(ع) مايه وحدت بين مسلمانان ودوستداران اهل بيت(ع) است، بايد از اين مجالس درس وحدت گرفت وبه طبل وحدت نواخت نه بر تفرقه وجدايي امت اسلامي.

مجالس که جهت سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) و یاران وفادارش برگزارمی گردد، با بررسی ابعاد مختلف زندگانی حضرت درس توحيد وتوکل به خداوند سبحان گفته می شود، زیرا وقتی که امام حسين(ع) پس از تصميم گيري بسوي مکه مکرمه و از انجا به کربلا کنار قبر مطهر جد بزرگوارش رفت وچنين عرض کرد خدايا اين قبر پيامبر تو محمد(ص) است ومن فرزند دختر پيامبر تو، براي من پيشامدي رُخ داده است که خود مي داني خدايا من معروف ونيکي را دوست دارم واز بدي ومنکر بيزارم.

اي ذوالجلال واي کرامت بخش يه احترام وبه حق اين قبر از تو درخواست مي کنم راهي را درپيش روي من بگذاري که مورد رضا وخشنودي تو ورضاي پيامبر تو در آن باشد. اين يعني توکل به خدا وامور دين را به خداوند واگذار کردن در راه دين ودر راه ارزش ها وخوبي ها قدم گذاشتن.

امام حسین(ع) درس توجه واهميت به نمازرا به ما دهد،

در روز تاسوعا وقتي سپاه دشمن به خيمه هاي امام حسين(ع) نزديک شدند امام برادرش حضرت عباس(ع) را به سوي آنها فرستاد که از آنها بپرسد براي چه آمده اند وقصدشان چيست؟

دشمن گفت: فرمان صادر شده است که يابيعت کنيد يا با شما مي جنگيم. امام حسين(ع) به عباس رو کرد وفرمود:« بنفسي انت يا اخي» فدايت گردم اي برادر به سوي دشمن برگرد وبگو امشب را به ما مهلت دهند تا ما امشب به نماز ومناجات با خدا وبه دعا واستغفار بپردازيم. «فهويعلم اني احب الصلاةله وتلاوةکتابه وکثرةالدعاء والاستغفار»(2) خدا مي داند که نماز وتلاوت قرآن ودعاي بسيار و استغفاررا دوست دارم.

روايت است که امام حسين(ع) واصحابش در شب عاشورا: آنها زمزمه اي مانند زمزمه ي زنبور عسل داشتند بعضي در حال رکوع وبعضي درسجده بودند وبعضي در حال قيام وقعود بسر مي بردند. و همچنین نماز ومناجات امام حسين(ع) در روز عاشورا هنگامي که ظهر شد ابو ثمامه ي صيداوي يکي ازياران امام حسين(ع) به خورشيد نگاه کرد ودريافت که ظهر شده به امام عرض کرد: دوست دارم قبل ازآنکه در رکاب توفدا گردم اين نماز را که وقتش رسيده نيز با تو بخوانم. امام حسين(ع) به آسمان نگاه کرد وبه او فرمود: خداوند تورا از نمازگزاران يادآور، قرار دهد که نماز را به يادآوري (ذکرت الصلوةجعلک الله من المصلين الذاکرين). آري وقت نماز است از دشمن بخواهيد مهلت دهد تا مانماز بخوانيم.

از دشمن مهلت خواستند، دشمن جواب داد: نماز شما قبول نمي شود.

حبيب بن مظاهر پاسخ داد: اي مست شراب، آيا از شما قبول مي شود واز فرزند رسول خدا(ص) قبول نمي شود…

امام حسين(ع) با جمعي از اصحاب نماز خواندند زهير وسعيد بن عبدالله دو نفر از ياران حضرت بعنوان سپر در جلو آن حضرت ايستادند، که آنقدر تير به بدن« سعيدبن عبدالله اصابت کرد که به زمين افتاد، سعيد بن عبدالله بعد از نماز به امام عرض کرد، آيا من به عهد خود وفا کردم.

5.  دستاودهای بُعد اخلاقی،  تربیتی حماسی عاشورا

ماجراى عاشورا نمايش عالى ترين و زيباترين حماسه هاست. شمع وجود امام حسين(ع) پروانه هايى را به گرد خود جمع كرده بود كه سر از پا نمى شناختند و در راه عشق به معبود، هر نيشى را نوش مى دانستند و با فداكارى بى نظير و ايمان بى بديل خود، جامعه بشرى را از لحاظ سازندگى سربلند كردند و ملكوتيان را در برابر خود به تعظيم واداشتند. اين واقعه ـ كه در كم ترين زمان و با فداكارى افراد معدودى رُخ داد ـ هميشه به عنوان «انقلاب بزرگ» بر تارك تاريخ بشر مى درخشد و همه طبقات تلاش كرده اند تا با بررسى و تحليل وقايع، نوعى با آن ارتباط برقرار كنند. انديشمندان بسيارى از اديان، مكاتب, فرقه ها و نژادهاى مختلف درباره اين رخ داد عظيم سخن گفته اند و هر يك در خور شإن و مقام علمى و اجتماعى خود، آموزه هايى از آن را براى مخاطبان به ارمغان آورده اند.(3)

آنچه بيش از همه، حادثه كربلا را پرفروغ و سازنده جلوه مى دهد، توجه به بعد «اخلاقى و تربيتى» آن است كه در ضمير انسان ها تإثير شگفت انگيزى داشته است و بسيارى از آنها را متحول و انقلابى ساخته و جلو خودكامگى بسيارى از زمامداران فاسد را گرفته است.

اگر حماسه عاشورا رخ نمى داد، بدون شك هيچ نهضت اسلامى ديگرى به وقوع نمى پيوست و خودكامگى زمامداران فاسد افزون تر مى شد. در نتيجه, رُشد جوامع اسلامى با خطرات جدىترى روبه رو شده و مكتب «انسان ساز» اسلام تعطيل مى شد، اما تإثير حماسه حسينى در بيدارى سياسى و شور انقلابى مردم به اندازه اى عميق بود كه سلاطين پرقدرت و كم شعورى مانند متوكل عباسى ناچار مى شدند براى تحكيم پايه هاى حكومت شان و جلوگيرى از رشد و تعالى جامعه مسلمين، با كشته آن حضرت بجنگند و تبليغات مسمومى بر ضدش به راه اندازند.(4) چنان كه اقدامات شديدى براى خاموش كردن مشعل هدايت كربلا به عمل آوردند، اما جذابيت اين واقعه سرنوشت ساز در ضمير حق پرست مردم به صورت مقدس و هدايت بخش استوار مانده و به نقش اساسى اش ـ كه هدايت و نجات جامعه بشرى و تربيت شاگردان است  و در این قسمت از بحث می خواهم به دیگر موارد دستاوردهاى اخلاقى وتربيتى حماسه جاويدان عاشورا اشاره نموده و در پایان از بحث مان نتیجه بگیریم.

1. الگو دهى

در نظام تربيت اسلامى يكى از عوامل موثر در شكل گيرى شخصيت مذهبى افراد، الگوپذيرى از اسوه هاى دينى است. تاريخ اجتماعى بشر نشان داده است كه در صورت عدم وجود الگو در يك جامعه انسانى، افراد در زندگى ظاهرى، عقلى و ايمانى خويش سرگردان و حيران مى مانند. جامعه اى كه مى خواهد نسلى توانمند, پويا، موثر و پرصلابت تربيت كند، احتياج به الگوهاى جاويدان دارد.

يكى از جلوه هاى تربيتى و انسان ساز حادثه كربلا «الگودهى» آن است. اين خصيصه چنان عيان است كه حتى بزرگان غير مسلمان را نيز به اعجاب و تإثيرپذيرى واداشته است كه به دو نمونه آن اشاره مى کنم:

خوش تر آن باشد كه سر دلبران

گفته آيد در حديث ديگران

محمد على جناح مى گويد: «هيچ نمونه اى از شجاعت, بهتر از آن كه امام حسين(ع) از لحاظ فداكارى و تهور نشان داد در عالم پيدا نمى شود. به عقيده من تمام مسلمين بايد از سرمشق شهيدى كه خود را در سرزمين عراق قربانى كرده است, پيروى نمايند». (5)

توماس كارلايل مى گويد: «بهترين درسى كه از تراژدى كربلا مى گيريم اين است كه امام حسين(ع) و يارانش ايمان استوار به خدا داشتند, آنها با عمل خود روشن كردند كه تفوق عددى در جايى كه حق و باطل رو به رو مى شود, اهميت ندارد و پيروزى حسين(ع) با وجود اقليتى كه داشت باعث شگفتى من است».(6)

مهاتما گاندى ـ رهبر استقلال طلب هندوستان ـ مى گويد: «من زندگى امام حسين(ع) ـ آن شهيد بزرگ ـ را به دقت خوانده ام و توجه كافى به صفحات كربلا نموده ام و بر من روشن است كه اگر هندوستان بخواهد يك كشور پيروز گردد, بايستى از سرمشق حسين(ع) پيروى كند».(7)

با اين وصف اگر عاشورا را دايره المعارفى بدانيم كه انواع منش ها و كنش ها را در جبهه حق و باطل در خود جاى داده است، سخن گزافى نگفته ايم. بنابراين بررسى حادثه عاشورا ما را به اين باور مى رساند كه سيدالشهدا(ع) ـ با توجه به وضعيت جهان اسلام ـ حركتى را طراحى كرده بود كه در طول تاريخ جاويدان بماند. اين حقيقت را مى توان به روشنى در گفتار و كردار امام حسين(ع) ديد, زيرا ايشان حق و باطل را در ميدان مبارزه مقابل هم قرار مى دهد, نه خود و يزيد را. از اين رو در گفت و گوهاى خود از واژه «مثل» استفاده مى كند ومى گويد: «… مثلى لايبايع مثله»(8) افرادى همچون من با افرادى همچون يزيد بيعت نمى كنند.

اين نوع جملات نشان دهنده اين است كه بعد ملكوتى و تربيتى عاشورا را درصدد نمونه دهى و الگوسازى بوده است. به اين معنا كه اختلاف آنان بين دو فرد در موقعيت جغرافيايى و تاريخى خاص نيست, بلكه تقابل دو باور و تفكر در ميان است كه امكان دارد در هر مكان و زمان ديگر رخ دهد.(9)

2. تربيت شدگان انقلابى

حادثه عاشورا واقعا بيش از هزاران روايت، كتاب و مبلغ در انديشه مسلمانان تحول بنيادى و انقلابى به وجود آورد و حقيقت اسلام را ـ كه فداكارى در راه حق و عدالت و ستيز با منحرفان ستمگر بود ـ تجلى داد و از طريق اين آموزش اصولى و هدايت انقلابى, فداكاران بسيارى هم چون: «ابن سكيت»،«دعبل»، «فرزدق» و… را بر ضد حكومت هاى اموى گونه تربيت كرد؛ مثل زندگى پرافتخار شاعرى به نام «فرزدق» كه از شعراى كم جرإت و جايزه بگير امويان بود، با اين حال نهضت تحول آفرين امام حسين(ع) او را نيز مانند بسيارى از مسلمانان ديگر طورى بيدار و فداكار ساخت كه حتى در دوران سخت عاشورا را به پا خاست و برخلاف هشام (خليفه خونخوار اموى) از امام زين العابدين(ع) يادگار امام حسين(ع) تجليل نمود و با چكامه دلاويز جاودانى اش، برترى هاى امام(ع) و خاندانش و پستى هاى هشام و همكارانش را در برابر چشم او براى مردم بازگو كرد. او به جرم حق گويى به زندان افتاد و امام(ع) هدايايى براى او به زندان فرستاد. ولى او با عرض تشكر هدايا را برگرداند و گفت: من براى دفاع از مكتب هدايت و عشق به خاندان پيامبر(ص) و سركوبى مخالفان ستمگر، چكامه روشنگرم را سرودم.(10)

با استناد به جمله معروف امام حسين(ع) كه فرمود: «انى لا إرى الموت الا سعاده و لا الحياه مع الظالمين الا برما»(11) تكليف مردم, علما و حوزه هاى علميه را در قبال اين جنايت ها تبيين كرد, ايشان با الهام از همين مكتب رهايى بخش, فرمودند: «… براى من جاى شبهه نيست كه سكوت در مقابل دستگاه جبار، علاوه بر هدم اسلام و مذهب تشيع، نابودى با ننگ است. امروز مسلمين و خصوصا علماى اسلام در مقابل خداى تبارك و تعالى مسئوليت بزرگى دارند. من براى چند روز زندگى با عار و ننگ ارزشى قائل نيستم…»(12)

اين همه آثار انقلابى و رثايى، متفقا عظمت هرچه بيشتر امام حسين(ع) و يارانش را در راه حق و حقارت هرچه فزون تر يزيد و يزيديان را در راه باطل ترسيم مى كنند و بر طبق پيش گويى هاى صريح آن حضرت، در خط انقلابى آن حضرت به حركت افتادند و بر ضد حكام فاسد به پا خاسته و با همه توان از مصالح اسلام و مسلمين پاسدارى كردند.(13)

3. موعظه و اندرزگويى

شهيد مطهرى مى فرمايد: حماسه عاشورا «تجسم اسلام» است, ولى تجسم زنده و حقيقى از جنبه هاى توحيدى، عرفانى و… است كه از مهم ترين جنبه هاى آن, جنبه «موعظه و اندرزگويى» است. از اين زاويه كه به عاشورا نگاه مى كنيم, يك مقام سازنده مى بينيم, يك خيرخواه، يك واعظ, يك اندرزگو را مى بينيم كه حتى از سرنوشت شوم دشمنان خود ناراحت است كه اينها چرا بايد به جهنم بروند. در اين جا تحرك حماسه جاى خودش را به سكون اندرز مى دهد.

ببينيد در همان روز عاشورا و غير عاشورا چه اندرزهايى به مردم داده است! اصحابش چقدر اندرز داده اند؛ «زهير بن قين» چه اندرزها داده؛ «حبيب بن مظاهر» چه اندرزها داده است!

وجود مبارك اباعبدالله(ع) از بدبختى آن مردم متإثر بود. نمى خواست حتى يك نفرشان به اين حال بماند. با مردم لج نمى كرد, بلكه به هر زبانى بود مى خواست يك نفر هم كه شده از آنها كم شود. او نمونه جدش بود:« لقد جإكم رسول من انفسكم عزيز عليه ما عنتم حريص عليكم بالمومنين رووف رحيم»(14) معناى «عزيز عليه ما عنتم»، يعنى بدبختى شما بر او گران است. بدبختى شما براى اباعبدالله(ع) گران بود. يك دفعه سوار شتر مى شود و مى رود. برمى گردد, عمامه پيامبر(ص) را به سر مى گذارد, لباس پيامبر(ص) را مى پوشد، سوار اسب مى شود و به سوى آنها مى رود بلكه بتواند از اين گروه شقاوت كار, كسى را كم كند. در اين جا مى بينيم حسين(ع) يك پارچه محبت است، خيرخواه است، يك پارچه دوستى است كه حتى دشمن خودش را هم دوست دارد.(15)

4. ارائه مكتب عشق

حادثه كربلا از معدود جرياناتى است كه موجب ايجاد مكتبى تربيتى و انسان ساز در جامعه بشرى شده است; مكتبى شورآفرين كه به مردم درس «اسلام راستين» را مى دهد و آنها را به راه خدا مى برد و از بندهاى مادى آزاد مى كند و بر ضد حكومت هاى «اموى گونه» به حركت درمى آورد و تعارض دين و دنيا را حل مى كند.(16)

لحظه لحظه هاى عاشورا مكتب است كه به انسان ها اين درس را مى دهد. فاجعه آفرينان كوفه و شام فكر مى كردند كه با قتل عام اصحاب حق، خود را جاودانه مى سازند، ولى در نگاه پيروان واقعى مكتب عاشورا گور خويش را كندند و چهره نورانى اهل بيت(ع) را روشن تر نمودند و كربلا يك مكتب نمونه و كامل شد و نشان داد كه سقف تعالى انسان و آستانه رفعت روحى و تصعيد وجودى و ظرفيت كمال جويى و كمال يابى او تا كجاست.

اين كه انسان تا كجا مى تواند اوج بگيرد، زلال شود و تربيت شود، در ميدان عمل روشن مى شود، پرونده آن حماسه نشان داد كه در بعد تهذيب و تربيت «تا چه حد است مقام آدميت!» اين نكته براى جويندگان ارزش هاى تربيتى، بسيار زيباست!

بنابراین در پایان دستاورد های عاشورا نتیجه می گیریم که هدف امام حسین(ع) از نهضت این بود که با قطع‌ ایادی کفر و نفاق، بار دیگر سنت پیامبر(ع) را زنده کند و بدعت ها را نابود سازد.بر همین اساس، دستاوردهای نهضت امام حسین(ع) را با توجه به اهداف و پیام‌های امام حسین(ع) و آنچه در متن‌ زندگی مردم مسلمان دیده شده می‌توان بطور خلاصه این گونه نتیجه گرفت:

1. قیام امام حسین(ع) رسوا ساختن حکومت ننگین بنی امیه به طور عموم و یزید به طور خصوص گردید.

2. نابودی حکومت طاغوتیان و براندازی برنامه‌های ضددینی‌ و درهم شکستن حصار ساختگی دینی بنی امیه.

3. شهادت‌طلبی و قهرمان‌پروری و تقویت بنیه‌های دفاعی، در عرصه‌های گوناگون برای حفظ دین و نگهبانی از اصول و ارکان‌ شریعت.

4. صبر و مقاومت در برابر حوادث.

5. شجاعت، قاطعیت و صلابت دینی.

6. اخلاص و خشنودی به رضای خدا.

7. روحیهء سلحشوری و قدرت عظیم معنوی.

8. وفاداری و برادری.

9. افشاگری و آگاهی‌بخشی.

10. بیداری مردم و احساس گناه در وجدان هر مسلمان، هنگام‌ سکوت در برابر طاغوت.

11. جایگزین نمودن اخلاق جدید به جای اخلاق جاهلی، به‌ عبارت روشن تر نهضت امام حسین(ع) موجب پیدایش یک نوع‌ اخلاق بلندنظرانه شد و افکار انسانها را در چگونگی انتخاب‌ زندگی، تغییر داد.

حال با برگزاری مراسم برای چنین مناسبتی و آموختن درس توحید، ایثار، فداکاری، اخلاق و تربیت اسلامی از مکتب حسینی و یاد آورآموزه های دینی چه مشکلی دارد که برخی ها با ایجاد بنیاد احیای سنت نشربروشور و جزوه تحت نام محرم الحرام، گاها این شبهات از طریق برخی رسانه های وابسته به بیگانه در مورد برگزاری و شیوه های عزاداری ایجاد شبهه می کنند وسعی می نمایند جواز عدم لعن بریزید و جنایات را توجیه نمایند. این بنیاد احیای سنت نیست، بلکه بنیاد احیای نفاق می باشد، شما به کتاب سیف الاسلام که حضرت آیت الله العظمی واعظ شهید آن را نوشته از منابع متعدد شیعه و سنی نقل کرده و جواز لعن بریزید را آورد و گذشته از آن شعر معروف یزید دلیل برکفریت او را دارد:

لعبت هاشم بالملک فلا

خبرجاء ولا وحی نزل

او مدعی است که العیاذ باالله پیامبر(ص) بامردم بازی کرده و گرنه، نه از وحی خبری هست و نه از نزول قرآن.

گذاشته از آن امروز ما در برابر دشمن مشترک یهود و کفار و همین طور لائیک های داخلی قرار داریم، مگر در این کشور مشکل کم است که عده ای آمده اند مشکل تراشی نموده و ایجاد شبهه می کنند و این ایجاد شبهات عواقب خطرناکی دارد و باید در برابر آن پاسخگوباشند.

خوب عرائضم را پایان می بریم، همانگونه که عرض شد بوبینید که عاشورا تبلور اخلاق اسلامی هست؛ وقتى حادثه عاشورا را بررسى مى كنيم، مى بينيم كه يك صحنه زيباى نمايش است؛ نمايش «مروت» و «ايثار». مروت اين است كه انسان به دشمنان خودش هم محبت ورزد. امام حسين(ع) وقتى دشمنش را تشنه مى بيند به او آب مى دهد. اين معناى «مروت» است و اين از شجاعت بالاتر است كه فرمود: ما هرگز جنگ را شروع نمى كنيم، گرچه به نفع ما باشد.

ديگر عنصر اخلاقى موجود در اين حادثه ـ كه از با شكوه ترين تجليات عاطفى روح انسان است ـ وفا و ايثار است. تجلى دادن اين عاطفه انسانى و اسلامى يكى از وظايف عاشورا بوده است وگويى اين نقش به عهده حضرت ابوالفضل(ع) گذاشته شده بود.

حضرت عباس(ع) بعد از آن كه ماموران شريعه فرات را كنار مى زند، وارد آب مى شود و اسب را داخل آب مى برد به طورى كه آب زير شكم اسب رسيده و او مى تواند بدون اين كه پياده شود مشكش را پر از آب كند. همين كه مشك را پر از آب كرد با دستش مقدارى آب برداشت و مقابل صورت آورد تا بنوشد. ديگران از دور ناظر بودند آنها همين قدر گفته اند: ما ديديم كه ننوشيد و آب را ريخت. يادش افتاد كه برادرش تشنه است. گفت: شايسته نيست كه حسين(ع) در خيمه تشنه باشد و من آب بنوشم.

حال تاريخ از كجا مى گويد؟

از اشعار ابوالفضل(ع)! چون وقتى كه بيرون آمد شروع كرد به رجز خواندن. خودش را مخاطب قرار داده و مى گويد: اى نفس! مى خواهم بعد از امام حسين(ع) زنده نمانى. تو مى خواهى آب بخورى و زنده بمانى؟ حسين(ع) در خيمه اش تشنه است. به خدا سوگند! رسم برادرى، رسم امام داشتن و رسم وفادارى چنين نيست.(17)

آرى! ارج نهادن به مروت و ايثار و تجلى دادن اين فضايل اخلاقى و حميده، يكى از دستاوردهاى تربيتى حادثه كربلا بوده است.

پى‏نوشت‏ها:

1. سوره الاسراء، آیه81 .

2. سوره بقره، آيه 45 .

3.  فصلنامه كوثر, ص92، پاييز 1381.

4. بررسى و تحقيق پيرامون نهضت حسينى, سيد على فرحى, ص525 و 526.

5.  درسى كه حسين به انسان ها آموخت، شهيد هاشمى نژاد، ص446.

6. پاسدار اسلام، همان، ص43.

7. مقتل خوارزمى، ج1، ص184.

8. همان، ص34.

9.  نهضت حسينى، 477.

10. نشريه پرسمان، ص527، فروردين1381.
11. تحف العقول، ابن شعبه حرانى، ص245.

12. صحيفه نور، ج1، ص50.

13. حماسه حسينى، شهيد مطهرى، ج1، ص391 ـ 389.

14. سوره توبه، آيه128.

15. حماسه حسينى، ص387 و 388.

16. نشريه پرسمان، ص11، فروردين1381.

17. نهضت حسينى، ص528.

مطالب مشابه