33مین برنامهی جنبش بیداری سه موضوع برای بررسی از فاجعهی خونین 23 سنبله تا سقوط اسکاد مطرح است. هرچند، چند هفته است که در رابطه با 23 سنبله 1373 خورشیدی کارشناسان و شاهدان عینی تبادل نظر دارند.
23 سنبله زخم خون چکان برای تاریخ افغانستان باقیست. 7 میزان سقوط و انتقال اسکاد افغانستان به پاکستان. 8 میزان شهادت عباس پایدار مدافع افشار و غرب کابل به دست نیروهای مزاری و معامله پنهانی دکتر صادق مدبر و برخی دیگر نکاتی را یاد آور میشوم. سقوط تپهی استراتژیک اسکاد که آغاز این فاجعهی خونین از 23 سنبله بود. آتشي که در 23 سنبله 1373 خورشیدی شعلهور گرديد، دودش به چشم شيعيان غرب کابل و سودش به جيب دیگران، براي مردم فاجعه بود و براي حزب وحدت شاخهی مزاری حماسه بود. تخريب، مرگ، آتش، مصيبت و صاعقه بر غرب کابل سايه افکند و تبريک، شادباش و لبخند در چهارآسياب و برخی مناطق دیگر بود.
اين فاجعه وحشتناک علاوه بر تلفات انساني، خسارات و ضايعاتي که در جريان دو هفتهی جنگ خونینی به ارمغان آورد، پيامدها و اثرات بلندمدتی نيز در جامعه شيعه و هزاره به ارمغان داشت که تا امروز ادامه دارد. اين حادثه زخم خونين و چرگيني بر پيکره جامعه تشيع برجاي نهاد و فشردهای از تلفات، خسارت و پيامدهاي اين رويداد سياه و تراژدي خونبار را در پی داشت.
در کودتای 23 سنبله مزاری نزدیک به 30 هزار نفر از مردم هزاره و بیگناه غرب کابل به شهادت رسانید و تپهی استراتژیک اسکاد که ناموس و عزت شیعه محسوب میشد به دست قوماندان زرداد از حزب اسلامی افتاد. مزاری با هم دستی حکمتیار در سقوط اسکاد، میلیاردها دالر خسارات مالی به شیعه وارد کردند، میدانید که اسکاد، تانکهای غول پیکر، رادار و دیگر سلاحهای سنگین و سبک هرکدام چقدر قیمت داشت و همه به دست پاکستان افتاد.
بعد از 23 سنبله دکتر صادق مدبر در قوماندانی قطعه اسکاد رفت و با مخابره توسط باقر، آمر مخابره اسکاد تماسهایی برای قوماندانهای درگیر در جنگ برقرار کرد و از آنان خواست تا برای کار مهمی به قوماندانی اسکاد بیایند؛ قوماندان قنبر مظلومیار، صابر لنگ، قوماندان قدم علی لنگ از استقامت داشهای برچی، منطقه شاه آقا و… بعضاً به تپهی اسکاد رفتند و تعدادی هم از طریق مخابره دستور به عقب نشینی دادند و بعضی قومندان مخالفت کردند که قنبر گفته بود که معاون نظامی به او دستور داده تا بدون تلفات سنگرهای اطراف قطعات اسکاد را رها کند.
23 سنبله 1373 خورشیدی، اوج کشتارخونین در غرب کابل و 7 میزان سقوط قطعه333 استراتژیکی اسکاد، غند توپچي، ديپوهايمهمات وتسليحات، 41 دستگاه تانک دهها دستگاه موترهای محاربوی و توپهای سنگین، دو دستگاه پرتاب موشک اسکاد و 20 فروند موشک اسکاد و ساير امکانات و دستگاههای مدرن اين مرکز در چهارآسياب تخليه و در پيشاور منتقل گرديد و نیز تصفیهحسابهای خونين داخلى غرب کابل در حزب وحدت.
در جنگ اسکاد حدود 150 نفر از نظامیان دکتر محمد عارف شاه جهان شرکت داشتند و اکثراً از مجاهدین غزنی با منطقه بیگانه با مسئولیت دکتر شاه جهان در این جنگ مفقودالاثر شدند و عباس پایدار مهم ترین فرمانده شیعه در دفاع از غرب کابل و افشار به دست نیروهای مزاری کشته شد.
چرا عباس پایدار کشته شد؟
عباس پایدار در جنگ 23 سنبله 1373 خورشیدی در دو آب بهسود که در زمان جهاد قرارگاه نظامی شان بود، و او کودتای ۲۳ سنبله را ازطریق بی بی سی با خبر میشود و فردایش جهت معلومات به مقر شوراي عالی جهاد سابق درخربید نزد مرحوم آقای هادی میرود و از آنجا از طریق مخابره باکابل تماس میگیرد و از جزئیات این کودتاه مطلع میشود.
عباس پایدار درتماسهایی که با مرحوم آقای هادی و آقای انوری میشود، قرار شد یک بال هلیکوپتر برای انتقال آقای پایدار ونظامیانش به خربید بیاید و اورا به کابل منتقل نماید، قبل از حرکت وی به سوی کابل آقای دکتر علوی و پایدار ملاقاتی با حاجی نظری که یک دوره قاضی حرکت اسلامی در بهسود هم بود آقای پایدار ازحاجی نظری که ملای سنی بود، میخواهد که کف دستش را بخواند، زیرا حاجی نظری درعلم کف شناسی وچهره شناسی تبحر داشت، او وقتی کف دست پایدار را میبیند و میگوید تا در این جنگ پیروز هستی و باید بسیار دقت کنی؛ بعد از آنکه پایدار بیرون رفت، حاجی نظری به دکتر علوی گفته بود: خطربزرگ پایدار راتهدید میکند اگرمیشود اورا رفتن به کابل منع کرد، علوی به شوخی به حاجی نظری میگوید: مگر میشود که عباس را از جنگ دورنگهداشت.
عباس پایدار و دکتر علوی با 17 نفر تجهیزات نظامی و با یک بال هلیکوپتر ازخربید به میدان هوایی بگرام رفتند و شب دربگرام ماندند و فردایش توسط موترهای جنگی به قلعه فتحالله منزل مرحوم انوری و از آنجا توسط چندین عراده موترجنگی(بردیم) ازمسیر باغ بالا وکمپنی وارد دشت برچی که همزمان جنگ در پل خشک بین نیروهای قمبرلنگ و دیگر قومندانان حرکت اسلامی از یکسو و حزب وحدت شاخهی مزاری از جانب دیگر شروع شد. قومندانان قمبر بسوی مهتاب قلعه وعباس پایدار عملیات رابطرف اسکاد آغاز نمودند قرارگاه موقت حرکتیها درمکتب سوخته (لیسه عبدالرحیم شهيد) قرار داشت تا عباس پایدار خود را به اسکاد رسانید و به نیروهای حزب وحدت صدا کرد که من پایدارم و با شما قوما جنگ ندارم و من در برابر حزب اسلامی میجنگم، اما از سوی نیروهای حزب وحدت مزاری یک فیر بالای پایدار صورت گرفت و دقیقاً پیشانی پایدار رانشانه گرفته بود واو باصورت به زمین افتاد. بلال وسید رضی هادي فقط توانستند جنازه را ازتپهی پاین کنند و همان شب جنازه پایدار توسط صوفی صفر خاکسار، شیربچه خاله، مولوی سرچشمه وبلال ازکنار تپهی اسکاد مخفیانه به تپه قلعه موسی انتقال دادند و بسیار مظلومانه بخاک سپردند، زیرا ترس اکثر حرکتیها این بود که شورای نظار او را نبش قبر نکنند، زیرا در دفاع مردم غرب کابل عباس پایدار بیش از همه ایثار و فدارکاری کرد.
منبع: فیسبوک محمد علی مقدسی انگوری