نمایش نوار ابزار

سید محمد هادی «هادی»: نمادی از مقاومت و خدمت در افغانستان

سه‌شنبه 19 نوامبر 2024

در چهل‌ویکمین برنامه «جنبش بیداری» به مناسبت اولین سالگرد درگذشت حجت‌الاسلام مرحوم سید محمد هادی «هادی» قرار داریم، من مصیبت‌وارده را به فرزندان، برادران، دوستان و هم‌رزمان مرحوم هادی تسلیت می‌گویم.

هرچند من در برخی مقاطع از لحاظ سیاسی و درون تشکیلاتی با مرحوم آقای هادی اختلاف‌نظرهایی داشتم و تنها حدود پنج سال در شورای علمای شیعه و شورای اخوت با وی همکار بودم، حدود سه سال در بیناد فرهنگی، تبلیغی پیامبراعظم (ص) یکی از اعضای موسسین و معاون این بنیاد بودم، شناختی‌را که من از آقای هادی دارم، او را نمادی از مقاومت، یکی از مؤسسان حزب حرکت اسلامی افغانستان و پیشگامان مبارزه و جهاد در کشور می‌دانم. هرچند مرحوم آقای هادی را همانند بسیاری از سیاستمداران احزاب و گروه های سیاسی دیگر قابل نقد می‌دانم، اما این واقعیت را نباید نادیده گرفت که جایگاه او در تاریخ مبارزات اسلامی و جهادی افغانستان برجسته است و عملکرد مرحوم آقای هادی نسبت به مسئولین سازمان نصر و پاسداران جهاد که عملکردهای منفی بیشتر دارند متفاوت است.

چند موردی که جناب آقای مقدسی در بنیر تبلیغات برنامه‌ی زنده‌ی «جنبش بیداری» امروز هم آورده  می‌پردازم و به موارد نقاط قوت و ضعف ایشان نکاتی را یاد آور می‌کنم.

۱. فعالیت‌های جهادی و مبارزاتی

وقتی حزب دموکراتیک خلق افغانستان در ۷ ثور ۱۳۵۷ خورشیدی قدرت را به دست گرفت و موجی از سرکوب و کشتار علما و روشنفکران آغاز شد، مرحوم آیت‌الله محسنی اتفاقی به سفر حج رفته بود، در آنجا از دستگیری علما و دانشمندان مطلع می‌شود و در بازگشت به کشور سوریه و حوزه علمیه دمشق توقف و به درس و بحث مشغول می‌شود، همزمان با تجاوز اتحاد جماهیر شوروی سابق، حجت‌الاسلام مرحوم سید محمد هادی «هادی» مسیر جهاد اسلامی را برگزید. او با همراهی علما و روحانیون دیگر، مرحوم آیت‌الله محسنی را از سوریه به قم دعوت کرد و نقش کلیدی در تأسیس حزب حرکت اسلامی افغانستان ایفا نمود.

پس از آن مرحوم آقای هادی که جوان 18 ساله و مشغول تحصیل در حوزه علمیه قم بود، در نخستین سال‌های تجاوز اتحاد جماهیر شوروی سابق به افغانستان، آقای هادی از مسیر هرات به کابل رفت و در سازماندهی قیام‌های مشهور بالاحصار و سوم حوت نقش داشت. این قیام‌ها با چالش‌های جدی روبه‌رو شدند و آقای هادی تحت تعقیب قرار گرفت. آنچه که من از زبان خود و دوستانش شنیدم، در قلعه شهاده منزل تیمی که با سایر هم‌رزمان خود داشتند از محاصره نجات یافت و بعد از آن بود که در مناطق مرکزی، پایگاه 14 و شورای عالی جهاد را بنیان گذاشت و نیروهای حزب حرکت اسلامی را در قالب یک رهبری منجسم هدایت کرد و این حزب آن‌چنان  پیشرفت نمود که  در مناطق زیادی پایگاه نظامی ایجاد کرد که بیشترین نقش را در راستای پایگاه مردمی این حزب، بیوت؛ آیات عظام؛ میرعلی احمد حجت، شهید سید محمد سرور واعظ، و دیگر بزرگان، حتی در تثبیت رهبری مرحوم آیت‌الله محسنی در هزاره‌جات داشتند، بخاطر این‌که مردم تشیع، مخصوصاً در هزاره‌جات به دوشخصیت آیات عظام حجت و واعظ بی نهایت اعتماد داشتند و از خدمات صادقانه‌ی آنان می‌دانستند، هرچند در این سال‌ها و آن‌هم در اثر تبلیغات بنیان‌گذاران تعصب قومی خدمات شان از حافظه‌ی تاریخی مردم به فراموشی سپرده شده و من بطور قطع می‌گم، اگر حضور این دو بیت در حرکت اسلامی نبود، خیلی‌دشوار بود که مرحوم آیت‌الله محسنی مقبولیت را در هزاره‌جات پیدا می‌کرد که من دلایل محکم دارم و نیاز به یک برنامه و بحث مستقل هست. از این‌رو تلاش‌های آقای هادی نیز در این زمینه قابل توجه است.

۲. تلاش برای صلح و همبستگی

یکی از جنبه‌های برجسته کارنامه حجت‌الاسلام مرحوم سید محمد هادی «هادی» تلاش‌های بی‌وقفه او در راستای اصلاح‌گری و خیرخواهی بود. حجت‌الاسلام سید هادی خسروشاهی پژوهشگر، سیاستمدار و سفیر سابق ایران در  واتیکان و رئیس نمایندگی ایران در قاهره مصر در کتاب «نهضت‌های اسلامی افغانستان» و بخش معرفی حرکت اسلامی به رهبری مرحوم آیت‌الله محسنی درباره نقش صلح جویانه‌ی حزب حرکت اسلامی، مخصوصاً آقای هادی در فرونشاندن جنگ‌های داخلی می‌نویسد:

«این حزب در ولایات مختلف مانند کابل، پروان و بامیان نقش «حزب مصلح» را ایفا کرده و درگیری‌های خونین داخلی را به آتش‌بس و سپس به صلح کشانده است. این اقدامات گاهی با پذیرش خسارات سنگین همراه بوده است.»

این نوشته آقای خسروشاهی اشاره به زخمی شدن آقای هادی دارد که در یک ماموریت صلح اتفاق افتاد، محمد سرور فاضلی که سال 1371 خورشیدی  همراه  16 تن از مسئولین و نظامیان حزب وحدت در فرقه میدان شهر توسط حزب اسلامی حکمتیار کشته شد، آقای فاضلی از مسئولین سازمان نیرو با پاسداران جهاد درگیر بودند، آقای هادی برای صلح اقدام کرد، نظامیان پاسداران جهاد به فکر اینکه موتر آقای فاضلی از منطقه آن‌ها می‌گذشت کمین می‌زند، آقای هادی تا دست بلند می‌که من هادی هستم، مرمی به بدنش اصابت می‌کند و سال‌ها او را نج‌داد و یکی از عوامل معلولیت آقای هادی همان مرمی پاسداران جهاد بود.

من نمی‌خواهم بگویم که در جنگ‌های خانمانسوز داخلی حرکتی‌ها مقصر نبوده، در بعضی موارد، جنایات بعضی قومندانان حرکت کمتر از نظامیان نصر و سپاه نبوده و در قتل‌های زنجیره‌ای و ترورها و حتی در دهه‌ی هفتاد یکی از معامله‌گران اسکاد همین دکتر صادق مدبر بود که در یک برنامه مستقل باید بررسی شود.

۳. نماد مقاومت در برابر مشکلات

آقای هادی با وجود معلولیت جسمی که داشت، اما به‌عنوان یک انسان مقاوم در شادی‌ها و غم‌های مردم حضور داشت. حتی یک‌روز مرحوم آیت‌الله محسنی در شورای علمای شیعه، درباره فعالیت‌های او گفت که من به رئیس‌جمهور کرزی، گفتم: «آقای هادی‌را در کابینه بگیر، کرزی گفت آقای هادی مریض است، توان راه رفتن و کار را ندارد، آقای محسنی می‌گه من به کرزی گفتم: «آقای هادی همت بلند دارد و مرد مقاوم و از من و تو فعال‌تر است و به همه امورات می‌رسد.» واقعاً آدم پرتلاشِ بود.

۴. مأموریت‌های بین‌المللی و دیپلماسی

آقای هادی در دوران جهاد به‌عنوان نماینده مجاهدین، به کشورهای مختلفی از جمله ایران، پاکستان، روسیه، آمریکا و عربستان سفر کرد و برای حل بحران‌های افغانستان و تقویت وحدت اقوام تلاش کرد. او در نشست‌های مهمی مانند نشست سران جهادی با سران روسیه در مسکو وهمین‌طور دیگر کنفرانس و نشست‌ها شرکت داشت. سفر تاریخی هیأت مجاهدین در سال 1369 خورشیدی  به مسکو؛ نقطه عطفی در معادلات سیاسی جهاد افغانستان بود، حضور آقای هادی در جمع تأثیرگذار بود.

  1. خدمات پس از جهاد

پس از پیروزی مجاهدین، حجت‌الاسلام سید محمد هادی به‌عنوان وزیر زراعت و وزیر احیا و انکشاف دهات در کابینه دولت اسلامی خدمت کرد. او همچنین در لویه جرگه‌های اضطراری و قانون اساسی نقش‌آفرینی نمود. در این دوره، وی به‌عنوان نماینده‌ای از جامعه شیعه و نمادی از مقاومت، در راستای همگرایی ملی و صلح تلاش کرد.

نقش آقای هادی  در تأسیس شورای علمای شیعه اثر گذار بود و سال‌های طولانی ریاست کمیسیون تبلیغات این شورا را عهده دار بود، همچنان پیش‌برد برنامه های شورای اخوت اسلامی، و نیز تلاش‌هایش برای رسمی‌سازی مذهب جعفری در افغانستان از دیگر کارنامه‌ی مثبت اوست. این کار بدان معنا نیست که او تعصب مذهبی داشت، بلکه در تقویت مشترکات بود، چنانچه در رسمی شدن احوال شخصیه اهل تشیع خیلی از بزرگان اهل سنت در کنار بزرگان اهل تشیع قرار داشتند، آقای هادی همواره به دنبال کاهش تنش‌های مذهبی و درگیری‌های داخلی بود.

  1. تأسیس مؤسسات فرهنگی و خدمات اجتماعی

آقای هادی در دوران جنگ‌های داخلی دهه‌ی هفتاد، با تأسیس مؤسسه فرهنگی «سیمای شاهد»، خدمات ارزنده‌ای به مجروحان و بی‌جاشدگان ارائه کرد. او همچنین در بنیاد فرهنگی و تبلیغی پیامبر اعظم (ص) که مدیریت آن را عهده دار بود و منم مدتی معاون این بنیاد بودم، بخشی از تلاش‌های او در راستای نشر معارف اسلامی و نیز با آگاهی‌بخشی و تعامل با نهادی فرهنگی، بزرگان اقوام و  سیاستمداران و در ترویج اخوت اسلامی و همبستگی ملی کوشید.

  1. میراث و دستاوردها

حجت‌الاسلام سید محمد هادی «هادی» نه‌تنها در میدان جهاد، بلکه در عرصه‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نیز نقش‌آفرینی کرد. هرچند او با چالش‌ها و انتقاداتی روبرو بود، اما کارنامه او نشان می‌دهد که همواره در خدمت مردم و ارزش‌های اسلامی تلاش کرده است. و با وجود چالش‌ها و بی‌مهری‌هایی که تحمل کرد، همواره در مسیر خدمت به مردم و جامعه شیعه گام برداشت. خدمات و تلاش‌های او، به‌ویژه در زمینه‌های جهادی، فرهنگی، و اجتماعی، الگویی روشن برای نسل‌های آینده است. با این حال، بخشی از تاریخ زندگی او همچنان نیازمند واکاوی و روشن‌گری است تا حقایق به درستی ثبت و حفظ شود.

  1. چالش‌ها و بی‌مهری‌ها

با وجود خدمات مرحوم آقای هادی، وی با چالش‌های جدی نیز مواجه بود، از جمله:

– مشکلات در تشکیل شورای عالی جهاد

آقای هادی با وجود تلاش‌های فراوان برای انسجام پایگاه‌های حرکت اسلامی در مناطق مرکزی و ولایات شمال و جنوب غرب تحت عنوان «شورای عالی جهاد حرکت اسلامی» داشت، به دلیل مشکلات ساختاری و اختلافات داخلی مسولین بلند پایه‌ی این حزب در «شورای عالی جهاد» انشعاباتِ به‌وجود آمد که این شورا به سرنوشت مشابه «شورای انقلابی اتفاق اسلامی» دچار شد. شاخه‌هایی جدا شده از این شورا مانند: «شورای عالی مقاومت» به ریاست رئیس‌الدین محمدخان در شمال و «شورای عالی ایثار» به ریاست شیخ محمدفیاض ارزگانی در جنوب غرب تشکیل شد. این انشعابات فعالیت‌های آقای هادی را تحت‌الشعاع قرار داد و تأثیرگذاری او را کاهش داد.

– اختلافات داخلی حرکت اسلامی؛ پیوستن به حزب وحدت و دور زدن مرحوم آیت‌الله محسنی

پیوستن برخی اعضای حرکت اسلامی به حزب وحدت و دور زدن مرحوم آیت‌الله محسنی باعث بروز اختلافات داخلی در این جریان شد. در زمانی که مثاق وحدت امضا شد، من در سنگلاخ بودم و در حالی که مرحوم انوری از برخی برای همراهی به بامیان دعوت کردند، من تصمیم گرفتم در ده هزاره شمالی برای فعالیت‌های تبلیغی و فرهنگی سفرنمایم. اما پس از دیدن تصاویری از امضای میثاق وحدت توسط مسئولین حرکت اسلامی، متوجه شدم که همه مثاق را امضا نمودند، وقتی هیئت به قم بازگشت مرحوم آیت‌الله محسنی با این وحدت مخالفت و شرایط دشواری به معنای عملی نشدن گذاشت.

پس از آن، آقای هادی به همراه شخصیت‌هایی چون مزاری و صادقی نیلی به ایران سفر کردند. خوب به‌یاد دارم در جلساتی که آقای هادی شرکت و یا سخنرانی می‌نمودند، حرکتی‌ها، به دو گروه مخالف و موافق شکل می‌گرفت. یکی علیه آقای هادی شعار می‌دادند و گروه دیگر موافق موضع آقای هادی بودند، آقای هادی در این جلسات از سوی حرکتی‌ها با چالش‌های زیادی روبه‌رو شد. پس از آن آقای هادی با برخی شخصیت‌های مهم مانند آیت‌الله مصطفوی (معاون آیت الله محسنی در حرکت اسلامی)، آقای زکی رئیس شورای تبلیغات، معلم‌زاده (رئیس فرهنگی حزب حرکت اسلامی) و دیگر چهره‌های تأثیرگذار حرکت اسلامی در قم، برای پیوستن به حزب وحدت تفاهم نامه مشترک امضا کردند، فیصله شد که آقای هادی در داخل کشور رفته و اعلام موضع نمایند وقتی آقای هادی به اسلام آباد پاکستان رفت و با مرحوم آیت‌الله محسنی ملاقات نمود، بر خلاف تعهد با هم‌پیمانانش عمل کرد و گفته می‌شود با آنکه او دیگران را به حزب وحدت تشویق نمود، دو باره به حرکت اسلامی بازگشت و این روند را خیلی‌ها  انتقاد می‌کنند و من نمی‌دانم کسی از نزدیکان و هم‌فکران آقای هادی پاسخ‌شان چیست؟

– حادثه‌ی افشار و اتهامات پس از آن

در حادثه‌ی دلخراش افشار، آقای هادی از جمله کسانی بود که پیش از وقوع فاجعه‌ی افشار مزاری را در جریان گذاشت که نباید از این قضیه غفلت کند، اما مزاری در برابر این حادثه غفلت نمود و یا تعمد داشت در فرصت دیگری باید ریشه یابی شود، پس از فاجعه‌ی افشار، آقای هادی نقش کلیدی در جمع‌آوری و دفن اجساد شهدا ایفا کرد. نیروهای حرکت اسلامی، به‌ویژه عباس پایدار، در جریان حمله به افشار در منطقه کوتی سنگی مقاومت کردند، کسانی دیگری بودند مثل آقای باهنر که از مزاری امکانات می‌گرفتند ولی حالا او باقر سیاه، فرافکنی‌های باند وند را توجیه می‌کنند. اما آقای هادی با همه ایثارگری‌هایش، مزاری و دارو دسته‌اش سال‌ها بعد از فاجعه‌ی افشار نامه‌ی را علیه آقای هادی جعل می‌کند که به روابط او با سیاف اشاره شده، در حالی که بسیاری از سران حزب وحدت مانند خلیلی و محقق روابط دوستانه‌ای با سیاف داشتنه و دارند.

– چالش‌ها و دستاوردهای پروژه خاتم‌النبیین (ص): مسیر پر فراز و نشیب

آقای هادی یکی از کسانی‌که در پیگیری پروژه خاتم‌النبیین (ص) بود، که با تلاش‌های مستمر خود و با قلم شخص آقای هادی موافقت رئیس‌جمهور کرزی گرفته شد و این پروژه بارها از سوی مرحوم آیت‌الله محسنی به عنوان دستاوردی مهم برای حرکت اسلامی مطرح شد، و از سوی دیگر با چالش‌های متعددی در مسیر اجرایی خود روبه‌رو بود. مخالفت‌های داخلی و خارجی از جمله مشکلاتی بود که در پیشبرد این طرح ایجاد شد.

اما در سال‌های اخیر، این پروژه به گونه‌ای خانوادگی و مورثی شد که تبدیل به یکی از مهم‌ترین چالش‌ها برای اعضای حرکت اسلامی گردید. نهایتاً، ممانعت بستگان مرحوم آیت‌الله محسنی از برگزاری مراسم فاتحه برای آقای هادی، نشان‌دهنده تداوم اختلافات داخلی در میان اعضای حرکت اسلامی بود.

– چالش‌های پس از مرگ و جفاهای تاریخی

این انتقاد تنها شامل آقای هادی نمی‌شود؛ حتی مرحوم آیت‌الله محسنی نیز در بسیاری از مسائل خود را از دید عموم مخفی نگه داشت. او وصیت کرده بود که خاطراتش پس از مرگش منتشر شود، اما آنچه که من اطلاع دارم، خاطرات مرحوم محسنی تحریف شده و به گونه‌ای نادرست منتشر گردید. آقای هادی نیز بسیاری از اندوخته‌های ذهنی خود را با خود برد و برخی اسناد و مدارک که به صحبت‌های خصوصی او مربوط بود، باقی ماند. به‌ویژه در خصوص جنگ‌های داخلی که انتقادات زیادی متوجه آقای هادی بود، او معتقد بود که آیت‌الله محسنی به‌عنوان حاکم شرع، نظارت دقیق بر حزب داشت و هیچ اقدامی بدون اجازه ایشان انجام نمی‌شد. به گفته او، بیش از بیست مکتوب از آیت‌الله محسنی در اختیار دارد که در آن‌ها نظرات و تاییدات ایشان به‌وضوح بیان شده است. او همچنین مدعی بود که تمام اقدامات نظامی خود را با مشورت آیت‌الله محسنی انجام داده و اسناد زیادی در این زمینه در اختیار دارد. شنیدم که بستگانش خاطراتش را آماده نشر نموده، امیدواریم که بستگان ایشان ناگفته‌های آقای هادی را آشکار کنند، از تحریف تاریخ جلوگیری نمایند و در رفع اتهامات به آقای هادی کمک کنند. مردم هم باید از تمامی حقایق آگاه شوند.

اگر حرکت اسلامی به جایگاه واقعی خود برگردد

حرکت اسلامی یک حزب با سابقه و ریشه‌دار بود که تأثیر زیادی بر تحولات سیاسی افغانستان داشت. با این حال، امروز این حزب به دلیل برخی تصمیمات و انتخاب‌های نادرست با مشکلات جدی مواجه شده است. در حال حاضر، «شورای عالی حرکت اسلامی» به دست افرادی افتاده که ممکن است از تجربه و توانمندی‌های لازم برخوردار نباشند، و انتخاب‌هایی که صورت گرفته‌اند، به‌ویژه در موارد مدیریتی، باعث کاهش اعتبار و اثرگذاری این حزب شده است. یکی از نمونه‌های برجسته این مسئله، انتصاب فردی بدون تجربه یا تخصص کافی به عنوان رئیس دارالانشاء است که به‌طور قابل توجهی به اعتبار و دستاوردهای پیشین حزب آسیب زده است. این وضعیت نیاز به بررسی جدی و اصلاحات بنیادین دارد تا حرکت اسلامی دوباره به جایگاه واقعی خود بازگردد.

متن برگرفته از لایو در صفحه فیسبوک محمد علی مقدسی انگوری

مطالب مشابه