شهید سید مصطفی کاظمی، در چاشتگه ۱۵ عقرب سال ۱۳۸۶ خورشیدی در حمله ناجوانمردانه انتحاری با طراحی معاندین و مخالفین صلح و عزت سرزمین سرافرازان در شهر پلخمری مرکز ولایت بغلان به درجه اعلای شهادت نائل گردید.
شهید کاظمی، یکی از برجستهترین شخصیتهای این کشور بود که با گامهای استوار و عقیده راسخ در راستای اصلاحات و خدمات اساسی در مقیاس ملی و بین المللی و تفکر وسیع برای مردم افغانستان حرکت نمودند که با تاسف صیادان ظلمت نگر و با هدف قرار دادن وی و شش تن دیگر از وکلاى پارلمان، برخی همراهان و جمعی از شهروندان پلخمری را به خاک و خون کشاندند.
چهاردهمین سالگشت شهید سید مصطفی کاظمی، جمعی یاران، اساتید، متعلمین ۱۵ عقرب ۱۳۸۶ خورشیدی در فابریکهی قند بغلان گرامی باد!
نگارنده در اولین سالیاد شهید سید مصطفی کاظمی مطلبی را جهت چاپ مجموعهی که از سوی بیت و دوستانش منتشر گردیده بود و اینک با یاد و خاطرهی چهاردهمین سالگشت شهادتش مطلب«شهید کاظمی الگوی مسئولان» را مجدداً حضور علاقمندان وی تقدیم نموده، روح شهید کاظمی شاد و یادش مستدام باد.
شهید کاظمی الگوی مسوولان
در نیمهی عقرب ۱۳۸۶ شهید سید مصطفی کاظمی وتعدادی از اعضای کمیسیون اقتصاد ملی ولسی جرگه که به منظور رفع مشکلات اقتصادی مردم، به صفحات شمال کشور سفرنموده بودند، با ورود به ولایت بغلان، در حین دیدو بازدید با مردم آن ولایت، عصر روزسه شنبه ۱۵ عقرب 1386 ( برابر ۲۵ شوال، سالروز شهادت حضرت امام جعفرصادق علیه السلام)، استاد کاظمی وپنج تن از اعضای کمیسیون اقتصادملی ولسی جرگه، کودکان معارف و گروهی از اسقبال کنندگان، در اثر یک انفجار وعمل تروریستی به شهادت رسیدند که این عمل، بار دیگر بردرد واندوه مردم کشور افزود.
شهید کاظمی، علاوه بر این که ازچهره های مطرح سیاسی کشور بود، در بهبود اقتصاد ملی، نقشی بسیار مهم داشت؛ بدین منظور وی به خاطر اجرای مأموریتی رسمی، جهت رسیدگی به وضع اقتصادی ونجات مردم افغانستان از فقر، راهی شمال شرق کشورشد. دلسوزی وی در حدی بود که در این راه به شهادت رسید. شهادت کاظمی وپنج تن از اعضای کمیسیون نامبرده، مظهر ونمادی از وحدت ملی را در کشور شکل داد وبرای نخستین بار در تاریخ این سرزمین، با ریختن خون اقوام وپیروان مذاهب، در صفوف مشترک، ادای نماز جنازه صورت گرفت.
چند نفر از اعضای ولسی جرگه که در فاجعه ی ۱۵ عقرب بغلان به شهادت رسیدند؛ هرکدام ، انسانهایی با برجستگیهای اخلاق ورفتار اجتماعی قابل توجه وفراوانی بودند. آن ها در ولایات مختلف کشور، سوابق خدماتی ومبارزاتی داشتند و هر کدام به گونهای، در میان مردم خویش جایگاه ویژهای دارا بودند.
شهدای ۱۵ عقرب، عموما افراد خدمت گذاری بودند. اکثروقت و نیروی خود را صرف حل مشکلات مردم می کردند که برجسته ترین فرد مجموعه ی شهدای ۱۵ عقرب ولایت بغلان شهید مصطفی کاظمی بود؛ او خیلی چیزها داشت که میتوان آن ها را الگو قرار داد و به دلیل جامعیت آقای کاظمی، لازم است افراد مختلف، گوشه های زندگی ایشان را از ابعاد گوناگون بنویسند تا جامع وکامل باشد.
در این نوشتار، نمیتوان همهی ابعاد زندگی وی را یاد آورشد؛ تنها به چند مورد از ویژگی های شخصی شهید کاظمی اشاره میشود که برای نسل امروز، مخصوصاً برای مسوولان ودولتمردان کشور، الگو وسرمشق قرار گیرد.
«واقع گرایی» اولین ویژگی شهید کاظمی است که به صورت عملی، آن را در زندگی خویش پیاده نموده بود؛ بدین جهت، واقع گرایی آقای کاظمی، باید الگویی برای همه، به ویژه مسوولان کشور باشد، این واقع گرایی است که کارها را سامان می دهد؛ اگرمسوولان ودولتمردان کشور ما این واقع گرایی را می داشتند، بدون شک وضعیت ما بهتر از این بود که هست.
در این مورد، با استمداد از فرمایش مولی الموحدین علی ابن ابی طالب(ع) که در حکمت ۱۱۰ نهج البلاغه، آن حضرت می فرماید: «لا یقیم امرالله سبحانه الا من لا یصانع ولایضارع ولا یتبع المطامع» یعنی حدود الهی، از احکام خدا وحکومت اسلامی را فقط کسانی می توانند اجرا کنند که دارای سه خصوصیت باشند:
۱ – اهل مصانعه نباشند. یعنی ظاهر سازی نکنند.
۲ – اهل مضارعه نباشند. یعنی با مسایل، به شیوه ای انفعالی برخورد نکنند، قوی و با اراده باشند.
۳ – اهل هوای نفس ودنباله رو نباشند. این ها سه خصوصیتی است که خیلی مهم است و واقعاً این حدیث، سخن عمیقی است وجای مطالعه ی دقیق وبه کار بستن دارد؛ اما در این نوشتار، روی نکته ی اول فرمایشات حضرت امیر (ع) تکیه می شود.
“مصانعه”، یکی از زیرمجموعه های واقع گرایی است؛ بدین معنا که واقع گرا کسی است که اهل ظاهر سازی نباشد واگر چنانچه کسی ظاهر ساز باشد، در آن صورت اهل واقع گرایی نیست و زندگی واقعی ندارد؛ بنا براین کسی که ظاهرسازی می کند و با آن ظاهر، زندگی می کند؛ ولی خودش چیز دیگری است و مردم هم ظاهر و واقع او را نمی بینند.
مقام ومسوولیت حکومتی، بعضی ها را به خاطر همین ظاهرسازی شان از مردم جدا می کند، وهمین دلیل ظاهر سازی است که برخی مسوولین بلند پایه ی حکومتی، فکر می کنند که برای همیشه حاکم هستند و کسی شده اند وگاه به خاطر حفظ قدرت چندروزه، مردم خویش را فراموش می کنند؛ در صورتی که حاکم یعنی خادم مردم: (رئیس القوم خادمهم). لذا آقای کاظمی اهل مصانعه بود وهمیشه به فایده وخوشبختی مردم خویش می اندیشید. همان طوری که رسول گرامی اسلام(ص) می فرماید: «احب الناس الی الله انفعهم للناس» یعنی بهترین مردم کسانی هستند که نفع وفایده ی شان برای مردم باشد؛ او کاملا روحیه ی دیگرپذیری داشت و چیزی را که برای خود و تیم اش می پسندید، برای دیگران نیز می خواست واین طور زندگی کرد. وی در دورانی که وزیر تجارت، رییس کمیسیون اقتصادملی ولسی جرگه، سخنگوی جبهه ی ملی، رهبر حزب اقتدار ملی و…. بود؛ اما هیچ تفاوتی با گذشته اش نداشت؛ همان طور بود که قبلا هم بود. اگر در شمال کشور به ایشان ضرورت می شود، حتا در فکر امنیت و به خطر افتادن جان خویش نیست. در محافل ومجالس مردم شرکت می کرد و درهر شرایطی پاسخگوی مشکلات مردم بود. با مردم خیلی عادی صحبت می کرد ومردم عادی حرف شان را با او می زدند. شهید کاظمی این گونه نبود که یک آدم معمولی، وقتی که با او صحبت می کرد بترسدوجرأت سخن گفتن نداشته باشد. او آن قدر، با مردم عادی و ارباب رجوع، محبت می کرد که مراجعه کننده، هر طوری که دلش می خواست، با او حرف می زدند. کاظمی خیلی عادی وصمیمی با مردم برخورد می نمود که باعث تقویت روحی و اطمینان خاطر آن ها می گردید.
دومین ویژگی شهیدکاظمی، اعتماد به نفس او بود، اعتماد به نفس، برای یک مسوول، سرمایه ای بسیار با ارزشی است. مسوولان ما باید این کار مهم و با اهمیت را براساس تفکری صحیح، انجام بدهند که اگر انتقادی هم صورت بگیرد، بتوانند جواب معقول ومنطقی بدهند وبگویند این کار ما درست بود و به این دلیل انتقاد تان وارد نیست. نه این که توجیه های ضعیف و بی اساس داشته باشند.
این روزها که مصادف است با چهلمین روز شهادت شهید سید مصطفی کاظمی؛ بدین مناسبت لازم است که با تعهدی اخلاقی وایمانی، اعتماد به نفس را از او بیاموزیم و واقعاً متکی به خود ومتکی به حق باشیم. اگرچنین بود وبا اعتماد به نفس، به کار خودمان تکیه نمودیم، آن گاه خواهیم توانست، از آن دفاع نماییم.
شهید کاظمی، میدان نظردادن، درزمینه های اجتماعی و سیاسی را به دیگران نیز می داد وبحث وفکر ومناظره، بسیار چیز جالبی در زندگی روزمره ی او بود. وی هیچ وقت به خود، به دلیل این که دارای ویژگی های عالی هست، مغرور نبود، حرف همه را می شنید؛ نقادان اگر حرفی داشتند، حتا از همان ابتدا همینکه ایشان می فهمید، نظر درستی هم نیست؛ ولی صبرمی کرد، نظرات نقادان را گوش می داد، با تمام حوصله مندی، متانت و ادب جواب می داد؛ درشرایط کنونی، اشخاصی با این خصوصیات، خیلی کم است.
به امید این که اندیشه وفکر کاظمی، الگوی مسوولان کشور ما باشد تا بتوانند با روحیه ی همگرایی وهمدلی، مصدر خدمات ارزشمندی در جامعه ی اسلامی خویش قرار گیرند.