شنبه ۳۱ اسد ۱۳۹۴ شبکه نهادهای جامعه مدنی افغانستان برای صلح در رابطه به مذاکرات صلح…..
با تشکر از نهادهای جامعه مدنی برای صلح که این نشست را ترتیب داده، من نیز در این فرصت می خواهم به جایگاه صلح در اسلام نکاتی را یاد آوری نمایم.
تاریخ زندگی بشر از بدو خلقت گرفته تا امروز که بشریت به دوران باصطلاح پست مدرنیسم گام نهاده همواره با مسأله و مشکل جنگ دست به گریبان بوده و هست. بشر از روزی که پا روی این کره خاکی گذاشته، یعنی از زمان هابیل و قابیل گرفته تا امروز که شریعت خود را در بالاترین مرحله مدنیت احساس میکند هیچوقت از جنگ و خونریزی، قتل و کشتار فارغ نبوده است.
صلح از قدیمیترین آرمانهای بشری است و به دلیل اینکه از هر ارزش دیگری در معرض تهدید و مخاطره بوده است، همواره انسانها چه از نظر تئوریکی و چه به لحاظ راهحلهای عملی مقطعی در تلاش چارهجویی برای رسیدن به آن بودهاند.
اما از دیدگاه اسلام، جنگ و جهاد باهم تفاوت دارند، آنچه در اسلام از آن بعنوان جهاد یاد می کند؛ مفهومی است که در دنیای امروز و در حقوق تمام ملل بعنوان یک اصل مسلم به رسیمت شناخته شده است و آن «حق دفاع مشروع» است. این مسأله تا حدی بدیهی است که حتی منشور ملل متحد نیز آن را محترم شناخته و به ملتها این اختیار را می دهد تا در صورت تجاوز یکی از کشورها به قلمرو سرزمینی آنها به مقابله با آن برخیزند . بعبارت دیگر مفهوم جهاد در اسلام قرابت بیشتری به مفهوم دفاع دارد تا جنگ. چنانچه سیره رسول گرامی اسلام(ص) به وضوح نشان میدهد که حضرت هرگز برای دعوت به اسلام دست به جنگ نزدهاند و در جنگهایی هم که کفار بر ایشان تحمیل میکردند از همه امکانات برای پرهیز ازخونریزی سود میجستند.
صلحی که اسلام میخواهد با آن معنایی که امروز از صلح در میان دولتها متعارف است فرق دارد. صلح اسلامی دارای معنی عمیق و وسیعتری بوده و آن عبارت است از «همزیستی و سازش تحت نام خدا » ، اسلام می خواهد عدالت و امنیت اجتماعی و عمومی را برای همه مردم بر روی کره زمین برقرار سازد.
گرچه ممکن است، به نظر بعضی ها آنچه امروزه بعنوان «صلح و امنیت بین المللی» و یا «اصل همزیستى مسالمتآمیز» تعبیر می شود یک موضوع ابتکارى و یک کشف جدید محسوب شود به نحوی که اساس تشکیل سازمان ملل متحد بر آن پایه گذاری شده است، ولى اتفاقاً هیچ مطلب تازه و کشف جدیدى نیست. بلکه یکى از مسایلى است که با تاریخ بشر برابرى دارد، عیناً همان چیزى است که از مفهوم انسانیت استفاده مىشود و به این معنى همزیستى مسالمتآمیز اساس انسانیت و جوهر فطرت انسانی است. این که مىگوئیم افراد بشر مىتوانند زندگى مسالمتآمیز داشته باشند، درست مثل این است که بگوئیم انسان مىتواند انسان باشد و این همان چیزی است که تمام پیامبران الهی به آن تأکید داشته اند و ۱۴۰۰ سال پیش دین اسلام آن را به بشریت هدیه کرد.
با ذکر دیدگاه کلی اسلام در باره صلح و اینک با یاد آوری برخی آیات قرآن کریم بعنوان منشور جهانی و چشم انداز کلی و راهبرد اساسی قرآن درباره صلح و همزیستی را می توان با انتخاب چند آیه از کلام نوربخش الهی جستجو نمود:
- قرآن به صلح و زندگی مسالمت آمیز دعوت می کند: «یَا اَیُّهَا ٱلَّذِینَ اَمَنوُاْ ٱدْخُلُواْ فِی ٱلْسِّلْمِ کافَّهً وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ ٱلْشَّیْطَانِ اِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُبِینْ؛(۱) ای ایمان آوردگان! همگی در صلح و آشتی درآیید؛ و از گام های شیطانی پیروی نکنید؛ که او دشمن آشکار شماست.»
- قرآن اهل کتاب را به اصول مشترک که بزرگ ترین بنیاد و زیرساخت همزیستی مسالمت آمیز است فرامی خواند: «قُلْ یَا اَهْلَ ٱلْکتَابِ تَعَالَواْ اِلَی کلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ اَلَّا نَعْبُدَ اِلَّا ٱللَّهَ وَلاَ نُشْرِک بِهِ شَیْئاً وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً اَرْبَاباً مَنْ دُونِ ٱللَّه…؛(۲) بگو ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که بین ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یکتا را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و کسی از ما، دیگری را ـ جز خدای یگانه ـ به پروردگاری نپذیرد.»
- قرآن هر گونه تعدی، تجاوز و ستمگری را محکوم و از آن نهی می نماید: «وَلَا تَعْتَدُوا اِنَّ ٱللَّهَ لَایُحِبُّ ٱلْمُعْتَدِینْ؛(۳) تعدی و تجاوز نکنید، زیرا خداوند ستم پیشگان و تجاوزگران را دوست ندارد.»
- قرآن هر گونه نابرابری نژادی، قومی و ذاتی انسان ها را، که زمینه زیاده خواهی و تجاوزگری است، نفی نموده و تنها ملاک برتری را درستکاری و پاسداشت فضیلت های اخلاقی و انسانی می داند: «یَا اَیُّهَا ٱلْنَاسُ اِنَا خَلَقْنَاکم مِن ذَّکرٍ وَ اُنْثَی وَ جَعَلْنَاکمْ شُعُوباً وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُواْ اِّنَّ اَکرَمَکمْ عِنْدَاللَّهَ اَتْقَیکمْ اِنَّ ٱللهَ عَلِیمٌ خَبِیرْ؛(۴) ای آدمیان! ما شما را از یک مرد و زن آفریده و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (این امور ملاک امتیاز نیست)، همانا گرامی ترین شما نزد پروردگار پارساترین شماست، به درستی که خداوند دانا و آگاه است.»
- قرآن تأکید می کند که هرگاه گروهی از کفار واقعاً بی طرفی برگزیده و در پی مسالمت باشند، مسلمانان بر آنان سلطه ای نداشته و حق جنگیدن با آنها را ندارند: «فَاِنِ ٱعْتَزَلُوکمْ فَلَمْ یُقَاتِلُوکمْ وَ ٱلْقَوْا ٱِلَیْکمُ ٱلسَّلَمَ فَمَا جَعَلَ ٱللََّهُ لَکمْ عَلَیْهِمْ سَبِیلاْ؛(۵) پس اگر از شما کناره گیری کردند و با شما پیکار ننمودند، بلکه پیشنهاد صلح کردند، خداوند به شما اجازه نمی دهد که متعرض آنان شوید.»
- قرآن صلح و صفا و صمیمیت را برای بشر مایه خیر و نیکبختی می داند: «وَٱلْصُّلْحُ خَیْرٌ…؛(۶) صلح و آشتی بهتر است» از همین رو قرآن مجید در موارد متعددی به ایجاد صلح و امنیت، وفاق و دوستی و همزیستی مسالمت آمیز فرمان می دهد.(۷)
۷ رویکرد اساسی قرآن نیک رفتاری با هم نوعان است هر چند از کفار باشند، مشروط بر آن که آنان نیز به اصول همزیستی مسالمت آمیز پای بند و متعهد باشند: «لَا یَنْهَاکمُ ٱللهُ عَنِ ٱلَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکمْ فِی ٱلدِّین وَ لَمْ یُخْرِجُوکمْ مِنْ دِیَارِکم اَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُواْ اِلَیْهِمْ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ ٱلْمُقْسِطِینْ؛(۸) خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی کند؛ چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.»
مدارا و خشونت در عصر حاضر
در عصر حاضر در میان پیروان ادیان بزرگ جهان، مسلمانان بردبارترین آنان در برخورد با صاحبان دیگر ادیان می باشند، در حالی که بزرگ ترین جنایات تاریخی از سوی سردمداران، شعار صلح و امنیت و دموکراسی نسبت به مسلمانان انجام می پذیرد. نمونه های این مسئله در بوسنی و هرز گوین، فلسطین اشغالی، عراق، افغانستان و… مشاهده شده و می شود.
چنانچه در تاریخ ثابت شده: «… یهودیان، مسیحیان و مسلمانان در صلح و صفا و تسامحی چشمگیر در اسپانیای زمان حاکمیت مسلمانان در کنار هم زیسته اند… حتی همین امروز میلیون ها مسیحی و نیز شمار کمی از یهودیان، زرتشتیان، بودائیان و هندوان، در گستره ای از مغرب تا مالزی تحت حاکمیت مسلمانان مشغول گذراندن زندگی اند. نه تنها بر آنها در مقام انسان، تسامح و مدارا روا داشته شده، بلکه بسیاریشان در کشورهای خود ثروتمندترین گروه ها به شمار می آیند، مانند قبطیان در مصر یا بوداییان چینی در مالزی. این گروه ها هرگز مشمول «تصفیه قومی» نشده اند. در حالی که، گذشته از جنایات دهشتناک آلمان نازی، مسلمانان و یهودیان در اسپانیای پس از ۱۹۴۲ میلادی یا تاتارها در روسیه تزاری و همین امروز نیز مسلمانان در بوسنی مورد تصفیه قومی قرار گرفته اند».(۹)
تأسیس و تقویت گروههای تروریستی که امروز در جهان رعب و و حشت ایجاد نموده اند، مخالف دستورات قرآن کریم و دین مبین اسلام است، این گونه خشونت ها طرح دشمنان اسلام و بخاط جلوگیری از نفوذ مسلمانان در نقاط مختلف دنیا است، مخصوصا کشورهای غربی، این بلا را بوجود آورده تا اسلام را از این طریق ضربه زده و بدنام سازند.
بقول ابوسعید ابوالخیر:
آبادی بتخانه زویرانی ماست
جمعیت کفر ز پریشانی ماست
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هرعیبی که هست در مسلمانی ماست
پی نوشت ها:
- سوره بقره، آیه ۲۰۸٫
- سوره ٱل عمران، آیه ۶۳٫
- سوره بقره،آیه ۱۹۰و مائده/ ۸۷ و مشابه آن اعراف/ ۵۵٫
- سوره حجرات، آیه ۱۳٫
- سوره نساء، آیه ۹۰٫
- سوره نساء، آیه ۱۲۸٫
- سوره انفال،آیه ۱، سوره حجرات، آیات ۹ و۱۰ و… .
- سوره ممتحنه،آیه ۸٫
- Nasr ,Sayyed Hossein,’Metaphysical Roots of Tolerance and Intolerance, An Islamic Interpretation” From Philosophy of Religion and the Question of Intolerance. ترجمه هومن پناهنده، دو ماهنامه کیان، ش۴۵،صص۳۸-۴۶