نمایش نوار ابزار

كوثر النبي (پژوهشي درتاريخ سادات افغانستان)

یکشنبه 25 میزان 1389

مشخصات:

 کوثر النبی(پژوهشی در تاریخ سادات افغانستان)

نویسنده:  سیدجعفرعادلی«حسینی»

اندازه: رقعی

تعداد صفحه: 464

تیراژ: 2000

نشر: گلهای بهشت

سال: 1383

یکی از پیامد های اجتماعی ظهور اسلام،  شکل گیری طبقه ی به نام سادات در جامعه ی اسلام بود،  سادات همگام با گسترش اسلام در سرزمین های همانند: افغانستان، ایران، پاکستان، سوریه، عراق، لبنان، مصر، هند و… از شرق تا غرب عالم پراکنده شدند وبه عنوان گروهی محترم و متنفذ مورد توجه عموم قرار گرفتند.

افغانستان از جمله سرزمین های بود که سادات از همان روز های نخستین ورود  اسلام به منظور تبلیغ از این آیین به آن جا هجرت نمودند آنان در شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی دوره های مختلف تاریخ این کشور تأثیر فوق العاده شگرف نهاده اند.

در این نوشتار تحت عنوان «کوثرالنبی(پژوهشی در تاریخ سادات افغانستان)» از باب براعت و استهتلا سعی شده است مختصری از تاریخ سادات افغانستان، از رمان ورودتا کنون بطور گذرا در شش فصل مورد توجه قرار گیرد و از مجاهدت ها، نقش و رهبری و خدمات علمی، سیاسی، اجتماعی و دینی سادات عظیم الشأن یادی به میان آید.

مطالب مشابه
دیدگاه ها
  • سيد طالب ذكي 3 حوت 1389 5:23

    باسلام و عرض ادب خدمت دانشمند خستگي ناپذير جناب آقاي عادلي
    موفق و كامياب باشيد
    چاپ جديد كوثرالنبي را با اضافات و اصلاحات تبريك مي گويم، واقعا خسته نباشي. گرچه من هنوز آن را نديده ام ولي شنيدم كه از چاپ خارج شده است.
    اميدوارم در كارهاي تان سربلند و پيروز باشيد

  • سید نجیب الله هاشمی 23 حمل 1390 5:16

    عرض ادب واحترام خدمت روشنفکر آگاه وعالم برجسته استاد سید جعفر عادلی
    تلاشهای ارزشمند شما قابل قدر است. نوشتن کتا ب کوثر النبی (پژوهشی در تاریخ سادات افغانستان) واقعا یک ابتکار تاریخی است که نمایندگی از اندیشه والا شما مینماید.نوشتن در باره نژاد که سلسله نسبی به پیامبر بزرگوار اسلام دارد و با رشادت ها و قهرمانی ها خویش که از اجداد بزرگوار شان به ارث برده اند،در رهبری وراهنمای مردم در جای جای جهان در همیشه تاریخ نقش اساسی وبنیادی را ایفا کرده اند.ارزشمندترین رسالت تاریخی هر فرداست.
    تشکر

  • سید نجیب الله هاشمی 23 حمل 1390 5:24

    آقای عادلی سلام!

    اگر لطف کنید چاپ دوم کتاب کوثر النبی را در سایت خود آپلود(بیندازید)کنید، خیلی خوب هست چون قابل دستر س برای همه میشود. اینجا فقط پوشش موجو است. البته بعد از pdf
    تشکر

  • حسینی 14 ثور 1390 21:00

    سلام و تحیات حضور برادر فعال و زحمتکش حجت الاسلام و المسلمین عادلی.
    از این که سایت شما را دیدم خوشحال شدم از خداوند برای شما پیروزی و توفیقات روز افزون را می طلبم.
    چاپ جدید کتاب کوثر النبی را به شما و علاقمندانش تبریک عرض می کنم.

  • سید مصطفی صابری 5 جوزا 1390 10:04

    جناب آقای عادلی صاحب !
    السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته
    امیدوارم که حالتان خوب باشد ودرزیر سایه ایزد منان پیروز وسربلند باشید .
    ازچاپ کتاب جدیدتان بنام کوثرالنبی خبرشدم بسیار خرسند گردیدم زیراکه واقعا درجامعه ما هنوزهم بی خبری هایی بیداد میکند و تا اکنون هم پژوهش هایی آن چنانی صورت نگرفته که با تکیه برآن به بینش فی مابینی رسید امیدوارم که از این اثر ارزند ه جوانان ما استفاده نموده تا درجهت رشد وشگوفایی بینش اجتماعی واخلاقی شان روبه نما قرارگیرد
    دراخیر بازهم از تلاش های شبانه روزی جناب حجت الاسلام عادلی تشکری می نمایم .وآرزوی موفقیت بیشتر درایجاد فضای بهورزی فکری جامعه را دارم .

  • معلمان شرکتی آموزش و پرورش 23 میزان 1390 2:30

    با سلام به کسانی که این نامه را می بینند و می خوانند:
    17 هزار معلم شرکتی که نمایندگان آنها به تعداد قریب به 320 نفرطی زمان اول مرداد تا اواسط مهر در جلوی بهارستان تجمع داشتند .
    اما در این مدت به غیر از چند نماینده محترم و دلسوز مجلس و2 یا 3 تا خبرگزاری و یکی دو تا روزنامه که مشکل ما معلمان شرکتی را انعکاس داده بودند و دیگرانی که فقط خدا می داند چه کسانی بودند و همین جا از آنها تشکر و قدردانی می کنیم اما حتی رهبرمان و شخص آقای رئیس جمهور و نیز رئیس مجلس با اینکه از طرف اکثر بچه ها با تمام وسایل موجود ارتباطی چه حضوری و چه غیابا برای ما قدمی بر نداشتند و ما را به حساب نیاوردند.
    این حرف ها را با تمام دل گرفتگی و ناراحتی مجبور هستیم که بیان کنیم زیرا که مانند یک بغض گلویمان را گرفته و مدام فشار می آورد.
    خیلی از معلمان شرکتی در جلوی مجلس ، بچه های شهرستان بودند که از کیلومتر ها راه دور با مشقت ها و مشکلات فراوان و با صرف هزینه های زیاد کرایه با میزبانی و مهمان نوازیبسیار عالی مسئولان مخصوصا آقای دکتر لاریجانی رئیس مجلس و در جلوی پاستور با میزبانی و مهمان نوازیخوب آقای دکتر احمدی نژاد مواجه شدند.
    از کجایش باید گفت : از اونجایی بگم که بعضی از نمایندگان وقتی از مجلس بیرون می آمدند سریع به سمت ماشینشون می رفتندو سوار می شدند و یا علی . بعضی ها هم که دمشون گرم باز یه دستی با ما می دادند و سلامی بین ما رد و بدل می شد . و بعضی دیگر که خدا سایه انها را روی سر زن و بچه شان نگه داره و آنها می دانند که چه افرادی هستند و لازم به آوردن نام آنها نیست و خدا ان شاءالله یک در دنیا و صد در آخرت به آنها عطا کند.
    اوایل روزهای تجمع در بهارستان که به ماه مبارک رمضان خوردیم و انتظار داشتیم در ماه خدا دل های بندگان خدا نیز کمی نرم شود و کسی نیز دلش برای ما بسوزد اما ما می دیدیم که فقط از پشت شیشه های اتاق های مجلس فقط ما را نظاره می کنند و بعضی نیز برای ما دست تکان می دهند !!!!!!!!!!!!!!!!!!
    ماه مبارک تمام شد و هنوز تلاش های ما به نتیجه ای نرسیده. ماه شهریور نیز به همین منوال گذشت در این مدت محل اسکان معلمان شرکتی که از راه های دور به تهران آمده بودند حرم مطهر آن پیر سفر کرده بود جای شکرش باقی بود که لااقل این عزیز سفر کرده ما را تحویل گرفته بود ….
    صبح که می شد بچه ها که معمولا در منزل با یک سفره آماده از صبحانه مواجه می شدند اما این بار با یک روزنامه باطله که مقداری پنیر و نان در آن بود روز خودشونو با تکیه بر خدا و گرفتن مدد از مولاعلی (ع) شروع می کردند و ادامه ماجرا …
    شما فقط لحظه ای خودتان را جای یکی از این بچه ها قرار بدین .
    شما خودتان دور از خانه و کاشانه از لباس و شلواری که بیشتر از یک هفته تو تَنِ تون باشه می تونید استفاده کنید، نمی توانید.
    ما هایی که شب فرا می رسد و سر خود را روی بالش نرم می گذلریم این بچه ها شب ها تو حرم امام خمینی (ره) کنار ضریح و روی فرش سرشو نو می ذاشتن . ماها بعد از چند لحظه خوابمون می گیره اما این بچه ها هنوز نخوابیدند چون نه بالش زیر سر داشتند و نه چیزی که روی خودشون بیاندازند . چه عاملی باعث می شد تا این انسانها اینگونه باشند چیزی نبود جز عشق به تعلیم و تربیت ( والسلام) .
    بگذریم … اینها خیلی حرف های مهمی نیست وارزش گفتن ندارد زیرا تا بوده ، همین بوده !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    چه قدر نامه برای آقای رئیس جمهورفرستادیم و ایمیل فرستادیم و پیامک دادیم، چقدر نامه برای آقای فروزنده بردیم ، چه قدر نامه برای رهبر نوشتیم اما همش بی فایده !!!!!!!!!!!!!!!!!!
    آه ….. خداجون تو چه قدر بزرگی ، دستت درد نکنه که روزی ما آدما رو به دست این انسان متکبر و با غرور ندادی تا اون پخشش کنه و حداقل منت این موجود دو پا را بر گردن ما نیانداختی.
    روز4 شنبه یا 5 شنبه بود اگر اشتباه نکرده باشم شروع هفته دولت بود . آقای رئیس جمهوربا هیئت همراه ساعت 5/5 صبح آمده بودند حرم امام. یکی از بچه های شیرازسریع آمد و همه ما را خبر کرد و ما سریع خودمونوبه ایشان رساندیم . در اینجا یکی از بچه ها زرنگی کرد و زمانی که یکی از محافظای رئیس جمهورحواسش پرت بود خودشو به آقای احمدی نژاد رساند و با صدای بلند فریاد زد که : آقای رئیس جمهور یک ماه است است که جلوی مجلس تجمع کرده ایم اما کسی نیست که به داد ما برسد . در این موقع ایشان می گویند که چرا داد می زنی با آرامش ؟؟؟!!! و بعد به مدت کوتاهی به سخنان او گوش کرد و آخر سر کار را به گردن آقای فروزنده انداختند که همانطور که گفتم آخرش هم بی نتیجه بود.
    آقای رئیس جمهور اون بنده خدا همین جوری داد نمی زد . یه چیزی می دونست که داد می زد…….
    چه قصه ای دارم تعریف می کنم شما که اونو می خونید الان دارین به ما می گین اینا کین دیگه یه مشت آدم بیکارند و الّاف……………
    قصه ایی را که برای شما تعریف می کنم زیاد طولش نمی دم چرا که می دونم شما کار های واجب تری نسبت به مشکل معلمان شرکتی دارین.
    می آییم آخر داستان جایی که بعد از 2 ماه تجمع آرام در جلوی بهارستان دیگر خسته شده بودیم و آخر تصمیم گرفتیم که شروع به شعار دادن کنیم
    هم جلوی مجلس شعار دادیم و هم جلوی پاستور .
    اما شعار مان چه بود :
    زیاد سیاسی نبود و دروغ هم نبود……
    عملکرد وزارت شد عامل شکایت
    مجلس با کفایت حمایت حمایت
    بازنشسته ها سر کارند معلمای شرکتی بیکارند
    عدالت رهبری اجرا باید گردد
    شعار تک تک ما جذب مجدد ما
    اینا یه کمی از شعارهایی که می دادیم بود بقیّش فدای سر شما ….
    اما اینها هم سودی نکرد بلکه باعث یک اتفاق شد.
    نیروی انتظامی و حراست مجلس شروع کردند به عکس گرفتن از تک تک بچه ها.
    یکی از اونا که مشغول گرفتن عکس از بچه ای که در کناری ، چسبیده به محل تجمع خانم ها و خوابیده بودومتعلق به یکی از همکاران بود را دیدم واین آقا با حضورش در آنجا صدای خانم ها را در آورده بود. نزدیکش رفتم و به او گفتم :که چرا عکس می گیری.
    اودر جواب گفت : که می خواهم مشکل شما را با این عکس ها حل کنم و من یک کلمه در جوابش بیشتر نگفتم و آن چیزی نبود جز اینکه : برو اَخَوی خودتی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    آقایی دیگر با کت و شلوار از درب شمالی آمد بیرون و به من بعد از رد و بدل شدن چند کلمه گفت : که شما تا دیروز مثل یک کبریت بی خطر بودید اما حالا قضیه فرق کرده و……
    یکی دو روز بعد از این ماجرا قرار شد تجمعی دیگر با دادن همان شعارهای غیر سیاسی داشته باشیم اما وقتی جلوی مجلس رسیدیم دیدیم که دور تا دور مجلس را مامور گرفته وبازاری از حفاظت شدید جلوی مجلس به راه افتاده . جلوی مترو بهارستان نیز از ماموران یگان ویژه و پلیس پیشگیری پر شده بود . از شانس بد بچه های کرمان و یزد و بچه ای دیگر که نفهمدیدیم از کدام شهرستانها بودند ماموران تعدادی از آنها را دستگیر کردند و گفتند:که ما ازچند ساعت پیش منتظر شما بودیم و بدون هیچ دلیلی هم آقا و هم خانم ها را دستگیر کردند و بردند . اما در این واقعه اتفاقات بسیار زشت نیز رخ داد یکی از ماموران پلیس پیشگیری مقنعه یکی از خانم ها راکشید و ماموری دیگر با پوتین به پشت یکی از آقایان زد و آنها را سوار کردندو بردند و بعد از ساعتی بازداشت از آن آنها تعهد و عکس گرفته شد و آزاد کردند. این ماجرا اتفاقا در هفته خیلی خوبی رخ داد چون که مصادف شده بود با هفته دفاع مقدس؟؟؟؟؟!!!!!
    آخر همان روز نیزقرار شد باز با آن همه بگیر و به بند بدون ترس تجمع کنیم و کردیم که باعث شد نیروی انتظامی جلوی مجلس این دفعه محمکتراز قبل با ما برخورد داشته باشند، ما نیز مجبور شدیم از آنجا دور شده و به نزدیکی مترو بهارستان برویم.
    بعد از چند دقیقه مشاهده کردیم که چند سرباز با یک افسر نیروی انتظامی وسه نفرلباس شخصی با کت وشلوار شیک و کفش های واکس زده که دوربینی در دستشان بود و بعد از اندکی زمان فهمیدیم که از حراست وزارت آموزش و پرورش آمده بودند. یکی از آنها با قد بلند و تیپ و ادکلنی که زده بود رفت طرف خانم ها و به یکی از آنها سخنی گفت و برگشت رفت سر جایش . آن یکی مشغول عکس گرفتن بود و اظهار داشت که بعدا شما را زیارت خواهیم کرد و در پرونده تان ثبت خواهد شد . آخر سر سربازان آنها با باتون ما را تا سر درمترو همراهی کردند و یکی از سربازان که یک آشخور بی نزاکت و از خانواده ای بی فرهنگ بود چیزی گفت که من اگراز عواقب بعدی آن ترسی نداشتم همانجا اون عوضی را چال می کردم.(میدونی چی گفت : گفت بیاین حق و حقوقتونو از منِ آشخور بگیرین )
    17 هزار معلم شرکتی بیکار شده توسط وزیر آموزش و پرورش از شما افرادی که مسئولیت دارین و مشکل ما معلمان شرکتی به دست شما حل می شود انتظار حمایت و پشتیبانی دارند .
    به خدای احد و واحد و به خون شش ماهه حسین (ع)و به موهای پریشان زینب (س) در صحرای کربلا و به گریه های دختر حسین (ع) درخرابه های شام ، تک تک این 17 هزار معلم شرکتی از کسانی که می توانند کاری انجام دهند و نمی خواهند قدمی برای رضای خدا وبنده اش بردارند
    نمی گذرند و لعن و نفرین خود و زن و بچه هایشان آخر روزی دامن آنها و زندگی شان را خواهد گرفت چون خدا جای حق نشسته .
    بابا به روح مطهر رسو ل الله کلاس های خالی مدرسه ها مخصوصا کلاس های ابتدایی را با زنگ زدن به معلمای بازنشسته پر کرده اند . این کجاش عدالت است. وزیری که تو همه حرفاش از ولایت صحبت می کند آخه تو کجای این ولایت نوشته که نیروی بعد از 30 سال کار باید بره سر کلاس درس . به خدا قسم کلاس های خالی را فول تایم کرده اند و بعضی از این آقایان دارن حقوقای چند صدهزارتومنی می گیرن ، بعد 17 هزار معلم شرکتی در کل این کشور باید بیکار باشند . بابا انصافتون کجا رفته این آقا داره کار خلاف انجام می ده اما هیچ کس نمی تونه جلوشو بگیره.
    به فرق شکافته علی هنوز تعدادی از مدارس روستایی ما فاقد معلم هستند بابامدرسه خالی از معلم است ….. و بعد آقای وزیر می گه کمبود معلم نداریم و کلاس های ما خالی نیست
    ببا این آقای وزیر هم ما رو دست می اندازد و هم خبرنگارای صدا و سیما را.
    آقای عباسپور رئیس کمیسیون آموزش با ایسنا مصاحبه می کند و می گوید : که آموزش و پرورش وقتی می تواند حد نصاب را از 60 به 50بیاورد پس می تواند 50 را به 30 یا 40 اعلام کند.
    طبق گفته آقای عباسپور به ایسنا ایشان اعلام می دارند که : ما یک قانون خوب در مجلس تصویب کردیم و آموزش و پرورش باید شهامت اجرا کردن آن را داشته باشد.

    آقای وزیراین عدالت را اینگونه به تمسخر نگیر چرا که بابت آن خیلی سال ها پیش حضرت علی (ع)وفاطمه زهرا(س) در راه آن به شهادت رسیدند.

    آقای وزیر آموزش و پرورش خدای ما 17 هزار معلم شرکتی نیز بزرگ است و سرانجام حق پایمال شده توسط شخص شما را می گیرد چرا که آه مظلوم دامن ظالم را می سوزاند ، شک نداشته باش …….

    خدایا تورا به خاطر آنهایی که وقتی نامشان در عرش تو برده می شود آنجا را به لرزه در می آورد ریشه بی عدالتی و ریشه پارتی بازی و زد و بند های فامیلی را از این مملکت و تمام دنیا خشک کن وحق را به حق دار برسان . آمین

    اي نمايندگان خانه اميد ملت و ….

    تورا به پهلوي شكسته فاطمه زهرا (س)
    تو را به فرق شكافته مولا و مقتدايتان علي (ع)
    تو را به جان امام حسين (ع)
    تورا به جان امام غریب در طوس
    تورا به جان امام زمان (عج)
    تو را به خاطر هركسي كه او را مي پرستيد
    تورا به مقدساتتان قسم
    تورا به روح شهداي 8 سال دفاع مقدس
    تورا به روح شهداي انقلاب اسلامي
    به داد ما معلمان شركتي آموزش و پرورش كه نزديك به 2 ماه جلوي خانه ملت تجمع كرده ايم برسيد.
    بابا ما هم انسان هستيم. تورا به روح پيامبر اسلام از ما حمايت كنيدو پشت ما را خالي نكنيد.
    شمارا به پنج تن آل عبا قسم مي دهيم كه به طرح دوفوريتي برای تعیین تکلیف خرید خدمتی ها راي دهيد.