مقدمه
صلاحیت و شایستگی انتخابات
در این بخش نگاه گذرا به انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال 1393 خورشیدی تحت عنوان«چشم انداز انتخابات ریاست جمهوری افغانستان» انداخته و ابتدا به صلاحیت و شایستگی انتخابات نظر می افگنیم.
نظارت بر انتخابات از یک جهت باید جنبهی پیشگیری از وقوع تخلف را داشته باشد و از طرف دیگر باید جنبهی پیگیری و تعقیب و رفع و ابطال موارد تخلف را دارا باشد. فلذا، این نظارت تمام موارد و مراتب مربوط به لزوم صحت انتخابات و درستی نمایندگی و نمایندگان و برای دسترسی به انتخابات صحیح موارد ذیل ضروری است:
1. داوطلب نمایندگی باید شرایط انتخاب شدن را داشته باشد.
2. نمایندهی منتخب باید اکثریت را کسب کرده باشد.
3. تمام امور و اعمال مربوط به انتخابات باید بر اساس قانون صورت گرفته باشد.
مبانی احراز صلاحیت انتخابشوندگان:
تفاوت میان گزینشگران و گزیدگان انتخابات در این است که دستهی اول، فقط بر اساس حق شهروندی، با شرکت در انتخابات، در حکومت مشارکت میکنند؛ در حالی که دستهی دوم، باید لزوماً از میان انبوه مردم دستچین و برگزیده شوند تا بتوانند گرایشها و خواستهای ارادهی عامه را به بهترین وجهی در عالم خارج تحقق بخشند و همین خصلت زبدگی و برگزیدگی، شرایط سختتر و مختصات ویژهای را ایجاب میکند و به طور کلی، شرایط و محدودیتهای انتخاب شدن میتواند دلایل زیر باشد:
– محدودیتهایی که برای تضمین اهلیت نامزدها از راه تعیین حداقل یا حداکثر سن برای انتخاب شدن مقرر میشود؛
– تضمین بیطرفی کسانی که مناصب دولتی و حکومتی را در اختیار دارند؛ همانند محدودیتهایی که بر حق انتخاب شدن قضات، نظامیان و مقامات دیگر یا حتی بستگانشان وضع میشود؛
– احراز برخی شرایط برای اطمینان از تعلق واقعی نامزدها به جامعه، مانند شرط انجام خدمت سربازی یا داشتن تابعیت اصلی؛
– محروم کردن مرتکبین برخی جرائم خاص؛
– حمایت از منافع جامعه از طریق رد صلاحیت اشخاصی که در صورت انتخاب، ممکن است به دلیل داشتن روابط اقتصادی با ارگانها و مؤسسات عمومی و خصوصی دچار تعارض منافع شوند؛
– محدودیتهایی که ریشه در تاریخ سیاسی و اجتماعی هر کشور دارد؛ همانند محروم کردن شخصیتهای مذهبی یا افراد و رهبران شورشی یا وابستگان به نظام سیاسی گذشت.
شرایط داوطلبان ریاست جمهوری در کشورهای مختلف
برای احراز سمت ریاستجمهوری در کشورهای مختلف شرایطی در نظر گرفته شده است که مهمترین آنها به شرح ذیل است:
تابعیت:
برخی کشورها؛ از جمله بلاروس، بوسنی و هرزگوین، بوتسوانا و لیتوانی؛ چندتابعیتی بودن فرد را مانع نامزدی پست ریاستجمهوری میدانند و حتی برخی کشورها، علاوه بر برخورداری از تابعیت اصلی، شرط اقامت نیز برای نامزدان ریاستجمهوری مقرر کردهاند. چنان که مطابق بند «5» از بخش (1) اصل دوم قانون اساسی ایالات متحدهی آمریکا، نامزدان ریاستجمهوری باید حداقل 14 سال در ایالات متحده مقیم باشند. در السالوادور، مکزیک و موزامبیک تابعیت والدین نیز از جمله شرایط است.
سن:
در بیشتر کشورها از جمله آرژانتین، اتریش، ایتالیا، روسیه، شیلی و برزیل سن انتخابشوندگان کلیهی انتخابات، بیش از سن انتخابکنندگان است. مطابق اصل یادشده در قانون اساسی ایالات متحدهی آمریکا، شرط نامزدی برای سمت ریاستجمهوری این کشور داشتن حداقل 35 سال سن است. در فرانسه، سن انتخاب شدن برابر با سن رأی است و هر شخص فرانسوی 23 ساله و بالاتر میتواند نامزد انتخابات ریاستجمهوری شود.
محکومیت کیفری:
محرومیت از حق انتخاب شدن به دلیل محکومیتهای کیفری ممکن است به واسطهی ارتکاب جرائم خاص انتخاباتی یا هر جرم دیگر باشد. در آلبانی، ارمنستان، بلاروس، بوسنی و هرزگوین، پاکستان، اسلواکی، فرانسه و بسیاری کشورهای دیگر جرائم علیه قوانین انتخاباتی مانع نامزدی برای ریاستجمهوری است. در آلبانی، شیلی، جمهوری چک، السالوادور، لتونی، لیتوانی، مکزیک، نامیبیا و پاکستان هر گونه سابقهی کیفری مانع نامزدی برای ریاستجمهوری است. در بوتسوانا، اوگاندا و ترکیه، ورشکستگی و اعسار و در السالوادور، علاوه بر سابقهی کیفری، داشتن بدهیهای پرداختنشده از موانع نامزدی سمت ریاستجمهوری به شمار میآید.
داشتن سمت و مناصب دولتی و عمومی:
در قوانین اساسی کشورهای آلبانی، بوسنی و هرزگوین، بوتسوانا، بورکینافاسو، السالوادور، هند، مکزیک، موزامبیک، پاراگوئه، اسلواکی، ترکیه و بسیاری کشورهای دیگر داشتن سمت نظامی، مانع نامزدی ریاستجمهوری شناخته شده است. محدودیت دیگر مربوط به کسانی است که قبلاً متصدی پست ریاستجمهوری بودهاند. در برخی موارد چون مکزیک انتخاب مجدد نیز ممنوع شده است و حتی در بسیاری از کشورها چون مکزیک و بولیوی بستگان رئیسجمهوری پیشین نیز از نامزدی برای ریاستجمهور منع شدهاند. به هر حال، در اغلب کشورها دورههای تصدی ریاستجمهوری مجدد، محدود (اغلب دو دور) است.
ابراز وفاداری به قانون اساسی
در قوانین اساسی برخی کشورها، احترام و مراعات قانون اساسی برای مردم عادی لازم شمرده شده است؛ همچنان که بر اساس اصل 54 قانون اساسی ایتالیا، «تمامی افراد ملت مکلفاند به جمهوری وفادار باشند و اصول قانون اساسی و کلیهی قوانین را مراعات کنند.»
بالاترین مقام سیاسی در افغانستان رئیسجمهور است که با رأی مستقیم مردم به همراه معاون اول و دوم خود برای یک دورهی 5 ساله انتخاب میشود. رئیسجمهور نظر به مادهی 61 قانون اساسی و قانون انتخابات، با کسب اکثریت بیش از پنجاه درصد آرای رأیدهندگان انتخاب میگردد. هرگاه در دور اول هیچیک از کاندیداها نتواند اکثریت بیش از پنجاه درصد آرا را به دست آورد، انتخابات برای دور دوم در ظرف دو هفته از تاریخ اعلام نتایج انتخابات برگزار میگردد و در این دور تنها دو نفر از کاندیداهایی که بیشترین آرا را در دور اول به دست آوردهاند، شرکت مینمایند. در دور دوم انتخابات، کاندیداهایی که اکثریت آرا را کسب کند، رئیسجمهور شناخته میشود.
در نتیجه با مطالعه در حقوق اساسی کشورهای مختلف و بررسی و مداقهی قانون انتخابات این کشورها، باید اذعان داشت برگزاری انتخابات در هر سرزمینی ریشه در سنن و فرهنگ آن کشور دارد. در اغلب موارد، فرآیند انتخابات در دیگر دول به نحوی پیچیدهتر از کشور جمهوری اسلامی ایران صورت میپذیرد. در واقع، شبهاتی که در چگونگی برگزاری انتخابات ارائه میگردد، ناشی از عدم آشنایی کافی از قوانین انتخاباتی در دیگر کشورهاست. در مورد صلاحیت و شایستگی افراد برای انتخاب شدن نیز تمامی دول شرایط و محدودیتهایی را برای نامزدهای انتخاباتی در نظر گرفتهاند که به عنوان نتیجهگیری میتوان اذعان داشت که فرآیند انتخابات در کشور ما در مقایسه با دیگر دول از جریانی سادهتر و مردمیتر برخوردار است و شرایط قانونی برای احراز صلاحیت نیز دارای مبانی منطقیتر و تساهلمدارانهای است.
در این قسمت پس از یاد آوری صلاحیت و شایستگی انتخابات، مرور مختصر بر حیات سیاسی یازده نامزد ریاست جمهوری در انتخابات سال جاری پرداخته و آنگهی اگر و مگرهای نتایج آن را به بررسی می گیریم.
مرور کوتاه بر حیات سیاسی يازده نامزد رياست جمهورى در انتخابات سال ۱۳۹۳ افغانستان
١- داکتر عبدالله عبدالله :
داکتر عبدالله عبدالله در سال ١٣٥٥ از ليسۀ نادريۀ شهر کابل فارغ و در سال ١٣٦٢ تحصيلات خود را در رشته چشم دانشکده طب پوهنتون کابل به پايان رسانيد و موصوف پس از فراغت تا سال ١٣٦٣ در شفاخانۀ نور کابل به حيث داکتر چشم ايفاى وظيفه نموده است .
عبدالله درسال ١٣٦٣ خورشيدى به پاکستان مهاجر شد و براى مدت يکسال در شفاخانۀ سيدجمال الدين افغان اجراى وظيفه کرده و در سال ١٣٦٤ داخل جبهات جهاد گرديد و به عنوان سرپرست صحى جبهۀ پنجشير و سپس به حيث مشاور و همکار احمدشاه مسعود تا آزادى کابل در سال ١٣٧١ مصروف بوده است.
داکتر عبدالله از سال ١٣٧١ تا ١٣٧٥ خورشيدى سمت رياست دفتر و سخنگوى وزارت دفاع ملى را بر عهده داشت و پس از سقوط کابل بدست طالبان، داکتر عبدالله از سال ١٣٧٥-١٣٨٠ معاون و سرپرست وزارت امور خارجۀ دولت اسلامى افغانستان به رهبرى استاد برهان الدين رباني بود. پس از سقوط حکومت طالبان و بميان آمدن حکومت جديد در سال ١٣٨٠ نخست در ادارۀ موقت و سپس در دورۀ انتقالى، سمت وزارت خارجه را بر عهده داشت.
بعد از سقوط طالبان در سال ١٣٨٠ در ادارۀ موقت و سپس در دورۀ انتقالى، براى مدت پنج سال وزير امور خارجۀ افغانستان بود.
بدنبال تغييرات در کابينه در سال ١٣٨٥ داکتر عبدالله از سمت اش برکنار شد و رييس جمهور حامد کرزى داکتر رنگين دادفر سپنتا را جايگزين وى تعيين کرد.
عبدالله پس از وزارت بدون فعاليت هاى حزبى در پست هاى دولتى اجراى وظيفه نداشت و در زمان انتخابات رياست جمهورى گذشته، ايتلاف تغيير و اُميد را ايجاد نمود که پس از يکجاشدن شمارى از اعضاى شوراى ملى و روساى احزاب سياسى به آن، نام آن را به ايتلاف ملى مبدل نمود.
عبدالله همچنان عضوى جبهه ملى مى باشد که از رهبران شمارى از احزاب سياسى ايجاد شده و هر چند اين جبهه براى انتخابات رياست جمهورى سال آينده از معرفى کانديد واحد سخن مى گفت؛ اما سرانجام اعضاى ارشد اين جبهه از نامزدان مختلف انتخابات آينده حمايت نمودند.
عبدالله در انتخابات رياست جمهورى گذشته، يکى از نامزدان پيشتاز بود؛ و در نتيجۀ شمارش آرا فرد دوم پس از حامد کرزى رييس جمهور فعلى کشور قرار داشت.
داکتر عبدالله نامزد انتخابات رياست جمهورى سال آينده ميباشد. انجنير محمدخان عضو حزب اسلامى را بحيث معاون اول و حاجى محمدمحقق رهبر حزب وحدت اسلامى مردم افغانستان را بحيث معاون دوم برگزيده است.
عبدالله تامين امنيت، زندگى باعزت براى مردم و تلاش براى صلح عادلانه و پايدار را از اولويت هاى کارى خود عنوان نموده است.
٢- محمد داود سلطان زوی
محمد داود سلطان زوی در غزنى متولد گرديده و تعليمات ابتدایی و ثانوي خویش را در لیسه حبیبیه کابل تکميل نموده است.
سلطان زوى تحصیلات عالی را دردانشکده انجنیری پوهنتون کابل ادامه داد و از آنجا با استفاده از بورس تحصیلی عازم ايالات متحده امریکا گرديد، و در رشته هوا نوردی منحیث پیلوت تحصیلات خویش را به پايان رسانيد.
او برای مدت هشت سال در خطوط هوایی آریانا بحيث پیلوت اجراى وظیفه نمود.
سلطان زوى بعد از اشغال افغانستان توسط اتحاد شوروی سابق، در عربستان سعودى و امریکا بحيث استاد و کپتان در خطوط هوایی سعودی و پس از آن در خطوط هوایی يونايتد (United) امریکا وظیفه اجرا نموده است.
وى در ضمن در رشته اداره هوانوردی در تیم اداری خطوط هوایی يونايتد امریکا مصروف تدریس بود.
سلطان زوى در دور پيشين شوراى ملى از سال ١٣٨٤ تا ١٣٨٩ نمايندۀ مردم غزنى در ولسى جرگه بود و سمت رياست کميسيون اقتصاد اين جرگه را نيز برعهده داشت. اما وى در دور بعدى انتخابات شوراى ملى به ولسى جرگه راه نيافت، و پس از آن برنامۀ تلويزيونى را در شبکه طلوع تحت نام داوود سلطان زوى به پيش مى برد و طى سالهاى اخير همواره بحيث آگاه مسايل افغانستان در رسانه هاى داخلى و بين المللى مطرح بوده است.
٣- عبدالرحم وردک:
عبدالرحيم وردک فرزند عبدالغنى وردک، درسال ١٣٢٣ خورشيدى در ولسوالى چک ولايت ميدان وردک متولد گرديده است.
وی بعد از تکميل نمودن تعليمات ابتدايى خويش در ليسۀ حبيبه وارد پوهنتون حربى کابل شد و تحصيلات عالى خويش را در بخش نظامى در ايالات متحدۀ امريکا و اکادمى على نصر کشور مصر به پايان رسانيده و بحيث استاد پوهنتون حربى در کابل نيز ايفاى وظيفه کرده است.
موصوف قبل از اين که در ماه اخير سال ٢٠٠٤ ميلادى، از سوى رييس جمهور حامدکرزى بحيث وزير دفاع ملى افغانستان تعيين شود، معاون آن وزارت بود. عبدالرحيم وردک درماه اگست سال ٢٠١٢ ميلادى، به علت حملات راکتى پاکستان بر خاک افغانستان از سوى ولسى جرگه سلب صلاحيت گرديد و پس از آن بحيث مشارو ارشد امور امنيتى رييس جمهور کرزى تقرر يافت و سال جاری به هدف اشتراک در رقابت هاى انتخابات رياست جمهورى سال آينده، از سمت مشاوريت رييس جمهور استعفا داده است.
وردک به زبان هاى پشتو، درى و انگليسى تسلط کامل دارد و تعدادى آثار در بخش نظامى نوشته و او در زمان جهاد بحيث مسوول بخش نظامى حزب محاذ ملى به رهبرى پير سيد احمد گيلانى ايفاى وظيفه کرده است.
وردک همچنان در زمان جهاد بحيث قوماندان جبهات حزب محاذ ملى، معاون پروتوکول وزارت دفاع و معاون نظامى حزب محاذ اسلامى در زمان مهاجرت بود.
وى همچنان پس از سقوط رژيم کمونستى بحيث لوى درستيز اردو، قوماندان افسران و رييس کميسيون آموزش اردو ايفاى وظيفه کرده است.
سترجنرال عبدالرحیم وردک بعنوان نامزد انتخابات 1393 ریاست جمهوری شاه عبدالاحد افضلی نماینده بدخشان در شورای ملی و سترجنرال سیدحسین انوری نماینده مردم کابل در شورای ملی را بعنوان معاونین خود برگزیدند.
٤- عبدالقيوم کرزى:
عبدالقيوم کرزى فرزند عبدالاحد کرزى برادر بزرگ حامد کرزى ريس جمهور فعلى کشور مي باشد. پدر وى عبدالاحد کرزى از جملۀ سران قوم پوپلزى در کندهار بود که بعداً بحيث معاون شوراى ملى در حکومت محمد ظاهرشاه تعيين شد.
موصوف تحصيلات عالى خويش دربخش حقوق وعلوم سياسى در امريکا به پايان رسانيده است. داراى شش برادر و يک خواهر مى باشد و در دورۀ گذشته ولسى جرگه نمايندۀ مردم کندهار بود؛ اما به نسبت انتقاد از غيرحاضرى وى، در سال ٢٠٠٩ ميلادى از سمت اش کنار رفت.
قيوم کرزى براى مدت زياد زندگى خود را در آمريکا گزرانيده و اکنون مصروف تجارت شخصى مي باشد.
موصوف نامزد انتخابات رياست جمهورى سال آينده مى باشد.
وحيدالله شهرانى وزير پيشين معادن و ابراهيم قاسمى عضوى پيشين ولسى جرگه معاون اول و دوم موصوف مي باشند.
٥- محمد اشرف غنى احمدزى:
محمد اشرف غنى احمدزى درسال ١٣٢٨ خورشيدى در کابل متولد گرديده و تعليمات ابتدايى و متوسطه خود در ليسۀ استقلال و حبيبيۀ کابل به اتمام رسانيده و در زمان مکتب در برنامۀ يک ساله ايالات متحده امريکا(AFS) اشتراک کرده است.
احمدزى بعد از تکميل نمودن دوره ليسانس در بخش حقوق و علوم سياسى در پوهنتون بيروت لبنان سند ماسترى نخست خود را نيز در بخش علوم سياسى از همين پوهنتون به دست آورد و ماسترى دوم خود در بخش روابط بين المللى و انسان شناسى و ماسترى سوم را در بخش روابط بين المللى از پوهنتون کولمبياى امريکا دريافت کرده است.
وى داراى مدرک دوکتورا در بخش انسان شناسى از پوهنتون کولمبيا مى باشد.
همچنان پوهنتون دسکرانتن امريکا و پوهنتون گلف کانادا هر کدام به داکتر اشرف غنى دوکتوراى افتخارى داده اند. اشرف غنى براى مدت يک سال در بخش سيرت نبى(ص) در مدارس لاهور و کراچى پاکستان نيز آموزش ديده و در بخش نفاذ دين مبين اسلام، حقوق خانم ها و عدالت اجتماعی، تشکيل دولت و اسلام در جامعۀ قبايلی، حل تشنج و بحران ها در محکمۀ شريعت اسلامی، ادبيات معاصر افغانستان، تاريخ ٤٠٠ سالۀ افغانستان از قرن ١٥ تا ١٩ ميلادی، دولت های ناکام و راه پيروزى آن، تحقيق نموده و در اين بخش ها کتاب ها نوشته است.
احمد زی قبل از اين بحيث استاد در پوهنتون هاى داروس دنمارک، پوهنتون هاى بکلى و جانزهويکنز آمريکا، رييس ايجاد پلان و ستراتيژى بانک جهانى، مشاور اخضر ابراهيمى نمايندۀ ويژۀ ملل متحد براى افغانستان در سال٢٠٠١ ميلادى کار نموده است.
همچنان بحيث مشارو ارشد ادارۀ انتقالى به رهبرى حامدکرزى، رييس ادارۀ انسجام کمک ها در افغانستان، وزير ماليه در حکومت انتقالى و رييس پوهنتون کابل ايفاى وظيفه کرده است.
اشرف غنی احمدزی طی دو سال گذشته، عضو کميتۀ عالی مشورتی پروژه های حاکميت قانون در پروگرام عدالت بين المللی وکلای امريکا بود و عضويت کميتۀ عالی پروژه موسسۀ بروکنگ ( به ميان آمدن امن و صلح در جهان ) را نيز داشت.
معاونین ایشان جنرال عبدالرشید دوستم و سرور دانش می باشد.
٦- محمد نادر نعيم:
سردارمحمد نادر نعيم فرزند استاد عزيز نعيم و نواسۀ سردارنعيم مي باشد. او از طرف مادر نواسۀ سردارمحمد داوود خان رييس جمهور سابق کشور مي باشد و به عمرهفت سالگى به لندن رفته است.
موصوف سند ليسانس خود را درسال ١٩٨٥ ميلادى از بخش کمپيوتر ساينس پوهنتون نورت لندن به دست آورده و بعد ازفراغت با خانوادۀ خود درلندن زندگى مشترک داشت و در زمان بازگشت محمدظاهر شاه به افغانستان، با وى همراه بود.
سردار نعيم بحيث رييس دفتر ظاهر شاه نيز کار نموده و حدود هشت سال مى شود که در افغانستان زندگى مى کند.
سردار نعیم درسال ١٣٩٢خورشيدى يک حرکت سياسى تحت نام صداى مردم را آغاز نموده و در ولايت مختلف کشور با مردم تماس گرفته است.
سردارمحمد نعيم با زبان هاى پشتو، درى و انگليسى تسلط دارد.
موصوف عضوى خانواده شاهى افغانستان ( خانواده سردار محمد داوودخان)است؛ اما خود را بحيث کانديد مستقل براى انتخابات آيندۀ رياست جمهورى نامزد کرده. تاج محمد اکبر و عزيز الله پويا را به صفت معاون اول و دوم خود انتخاب نموده است.
٧- داکتر زلمى رسول:
داکتر زلمى رسول فرزند پوهاند عبدالقيوم رسول، بعد از فراغت از ليسۀ عالى استقلال، براى فراگيرى تحصيلات عالى عازم شهر پاريس پايتخت کشور فرانسه شد و تحصيلات عالى خود را در بخش طب، تا درجۀ ماسترى در کشور فرانسه به پايان رسانيده و بحيث داکتر انستيتيوت تحقيقى امراض قلبى پاريس، در پاريس بحيث مسوول نشريۀ حقيقت افغان وابسته به جهاد افغانستان، داکتر شفاخانۀ قواى مسلح عربستان سعودى و رييس دفتر محمد شاهر شاه در شهر روم ايتاليا ايفاى وظيفه کرده است.
موصوف بعد از سقوط رژيم حکومت طالبان و بميان آمدن حکومت جديد تحت رياست رييس جمهور حامد کرزى درسال ١٣٨١ بحيث مشاور امنيت ملى افغانستان تعيين شد و براى مدت ٩ سال در پست مشاوريت براى هماهنگى فعاليت هاى ارگان هاى امنيتى افغانستان با سياست خارجى کار کرده است.
رسول قبل از مشارويت رييس هوا نوردى ملکى بود و در کنفرانس بين اللملى بن که در کشور جرمنى برگزار شد، در کنار ساير رهبران افغان اشتراک داشت.
زلمى رسول در سال ٢٠١٠ بحيث وزير امور خارجه تعيين گرديد و ماه گذشته به هدف اشتراک در رقابت انتخابات رياست جمهورى از سمت اش استعفا داد.
زلمى رسول مى تواند به زبان هاى پشتو، درى، انگليسى، فرانسوى و ايتالوى صحبت کند و با زبان عربى نيز اشنايى دارد. دست کم ٣٠ اثر طبى زلمى رسول در رسانه هاى چاپى امريکا و اروپا چاپ شده است.
زلمى رسول يکى از نامزدان انتخابات رياست جمهورى سال آينده مي باشد. موصوف احمدضيا مسعود رييس جبهۀ ملى را بحيث معاون اول و حبيبه سرابى والى پيشين ولايت باميان را بحيث معاون دوم برگزيده است.
٨- انجينيرقطب الدين هلال:
انجنيرقطب الدين هلال فرزندمولوى ظهير الدين ديوبندى مى باشد و درسال ١٣٣١ خورشيدى در ولسوالى جاجى ميدان ولايت خوست متولد گردیده و درسال ١٣٤٩ خورشيدى از حربى شونزی کابل فارغ گرديد و تحصيلات عالى خويش را در بخش انجينيرى ساختمانى به پايان رسانيد و مدرک لسانس خود را از دانشکده مهندسى اکادمى تخنيک در سال ١٣٥٤ خورشيدى بدست آورد و پس از فراغت ، تا سال ١٣٥٧ در بخش طرح و ديزاين وزارت دفاع ملى بحيث ديپلوم انجينير کار کرد و در همين سال د ر زمان رژيم کمونيستى به علت فعاليت هاى سياسى به زندان پل چرخى فرستاده شد و بعد از رها شدن به پاکستان رفت.
وى در زمان هجرت در پاکستان، سمت رياست کميتۀ سياسى حزب اسلامى به رهبرى حکمتيار و مسوول ولايتى پکتيا دراين حزب را بر عهده داشت و درسال ١٩٨٠ عضو کميسيون اتحاد تنظيم هاى جهادى و مسوول دفترهاى حزب اسلامى بود. وى پس از سقوط رژيم داکتر نجيب الله عضويت شوراى قيادى را نيز داشت.
هلال به پنج زبان پشتو، درى، انگليسى، اردو و عربى تسلط کامل دارد.
موصوف بار اول درسال ١٣٧٢ و بار دوم درسال ١٣٧٥ خورشيدى بحيث معاون اول صدراعظم اجراى وظيفه کرده است.
قطب الدين هلال عضو ارشد حزب اسلامى به رهبرى انجينير گلبدين حکمتيار مي باشد؛ اما اکنون بحيث کانديد مستقل براى انتخابات رياست جمهورى سال ١٣٩٣ خورشيدى نامزد است.
عنايت الله عنايت معاون اول و محمدعلى نبى زاده معاون دوم وى مى باشد.
٩- محمدشفيق گل آغا شيرزى:
محمد شفيق مشهور به گل آغاشيرزى فرزند حاجى عبداللطيف در سال ١٣٣٣خورشيدی در ولايت کندهار متولد گرديده، اسم خانواده گى وى محمدشفيق است؛ اما پس از آن پدرش وى را گل آغا شيرزى خوانده است.
وى از ليسۀ مشرقى ولايت کندهار فارغ گرديده و بعدا تعليمات خود در دارالمعلمين عالی به پايان رسانيده است. شيرزى درسال ١٣٤٢ خورشيدی در مستوفيت ولايت کندهار تقرر يافت، پس از آن براى انجام وظيفه به ولسوالي سپين بولدک رفت.
شيرزى يکى از قوماندانان جهادى در قندهار بود که در سقوط حکومت دوکتور نجيب الله نيز سهم داشته است. وى چندين بار به کويتۀ پاکستان مهاجرت نموده و در آنجا مصروف کارهاى شخصى بوده است.
موصوف در زمان حاکميت مجاهدين بحيث والى کندهار تعيين شد، پس از آن سمت وزارت عامه و همچنان وزارت ترانسپورت را عهده دار گرديد.
شيرزى در سال ١٣٨٥ به حيث والى ولايت ننگرهار گماشته شد و تا ماه قبل نيز يان سمت را به دوش داشت.
گل آغا شيرزى قبلاً عضو حزب محاذ ملى بوده و در سالهای اخیر شيرزى مالک کمپنى بزرگ تجارتى موسوم به جمال بابا است که اکنون در مناطق مختلف کشور فعاليت دارد و پسران وى نيز کارهاى تجارتى گسترده دارند.
وى به زبان هاى پشتو، درى ،اردو و انگليسى تسلط دارد.
١٠- عبدالرب رسول سياف :
عبدالرب رسول سياف فرزند فقير محمد در سال ۱۳۲۳ خورشيدى در ولسوالی پغمان ولايت کابل چشم به جهان گشوده است. وى تعليمات ابتدايى خود را درسال ١٣٣٩ خورشيد ى در مدرسۀ امام ابوحنيفه کابل به اتمام رساند.
سياف از چهره هاى سرشناس مبارزه مجاهدين افغانستان عليه اتحاد شوروى سابق مي باشد.
سياف درسال ١٣٤٦ خورشيدى از دانشکده شرعيات پوهنتون کابل فارغ و درسال ١٣٤٨ بحيث استاد در همين دانشکده تعيين شد.
موصوف پس از دو سال وظيفه بحيث استاد، در سال ١٣٥٠ خورشيدى به پوهنتون الازهرمصر رفت و تحصيلات خود را تا فوق ليسانس در بخش احاديث پيش برد.
وى در هنگام بازگشت به کشور دو باوره سمت استادى را بر عهده گرفت و همزمان با آن فعاليت هاى سياسى در حرکت جوانان مسلمان را آغاز کرد و درسال ١٣٥٣ خورشيدى به نسبت سخنرانى هاى تند عليه حکومت و تشويق مردم به خشونت، براى مدت پنج سال زندانى شد. او بعد از رهايى در سال ١٣٥٨ به پاکستان رفت و در انجا براى مدتى در حزب جمعيت اسلامى تحت رهبرى استاد برهان الدين ربانى ايفاى وظيفه نمود.
استاد سیاف درسال ١٣٥٩ حزب اتحاد اسلامى افغانستان را تاسيس کرد و پس از سقوط حکومت داکتر نجيب الله همراه با ساير رهبران جهادى در سال ١٣٧١ خورشيدى به کابل آمد و مهمترين حامى حکومت به رهبرى برهان الدين ربانى بود.
سياف در جنگ هاى داخلى بين سالهاى (١٣٧١- ١٣٧٤) دخيل دانسته مى شود.
موصوف مشهور به نبردهاى سنگين با حزب وحدمت اسلامى به رهبرى عبدالعلى مزارى، در غرب کابل مى باشد.
جنگ هاى داخلى باعث قتل هزاران تن گرديد که نهاد هاى بين المللى حقوق بشر، يکتعداد افراد دخيل در اين جنگ ها را به جرايم جنگى و تخلف از حقوق بشر متهم نموده است.
پس از چيره شدن طالبان بر کابل، سياف مخالفت خود را با طالبان ادامه داد و به شمال کشور رفت. موصوف بحيث معاون استاد برهان الدين ربانى و عضوى شوراى رهبرى اتحاد شمال ايفاى وظيفه کرده است.
پس از سقوط حکومت طالبان، موصوف در تشکيل حکومت جديد سهم داشت و علاوه بر آن در لويه جرگه اضطرارى و لويه جرگۀ قانون اساسى نيز اشتراک کرده و يکى از حاميان سرسخت حکومت کنونى به رهبرى حامد کرزى مى باشد و در دو دور انتخابات ولسى جرگه نمايندۀ مردم کابل در پارلمان بوده است.
موصوف در دو انتخابات رياست جمهورى گذشته از رييس جمهور حامد کرزى حمايت نمود؛ و اين بار خود نامزد رياست جمهورى سال آينده مى باشد.
سياف، محمد اسماعيل خان يکى از رهبران سابق جهادى را بحيث معاون اول و عرفان الله عرفان را بحيث معاون دوم برگزيده است.
موصوف مى تواند به زبان هاى پشتو، فارسى و عربى به صورت فصيح صحبت کند.
استاد سياف در زمان جهاد عليه اتحاد شوروى در افغانستان، پوهنتون دعوت الجهاد را در پشاور تاييس نمود که استادان عرب، افغان و پاکستانى در آن تدريس مى کردند و در حال حاضر صاحب امتياز يک پوهنتون خصوصى و چينل تلويزيونى به نام دعوت در کابل ميباشد و حزب اتحاد اسلامى خود را نيز به حزب دعوت تغيير نام داده است.
١١- هدايت امين ارسلا:
هدايت امين ارسلا فرزند عبدالله امين ارسلا درسال ١٣٢٠ خورشيدى در ولايت کابل متولد گرديده است.
موصوف بعداً سند ليسانس خود در بخش اقتصاد و علوم سياسى از پوهنتون کابل اخذ کرده و تحصيلات خود را دربخش اقتصاد تا درجۀ ماسترى و دوکتورا در امريکا پيش برده است.
موصوف بعد از سال ١٩٩٦ ميلادى در بخش اقتصادى و اجراييوى بانک بين المللى آغاز به کار کرد و براى مدت ١٨ سال کارمند اين بانک بود و در سال ١٩٨٧ بانک جهانی را ترک نمود و عضو جبهه مقاومت عليۀ تجاوز شوروي گرديد. از سال ١٩٨٩ تا ١٩١٢ بحيث وزیر ماليۀ حکومت انتقالی افغانستان در خارج از وطن ايفای وظيفه نموده است.
در سال ١٩٩٣ براى مدت کوتاهى منحيث وزير خارجۀ افغانستان مقرر گرديد.
ارسلا پس از سقوط حکومت طالبان، در کنفرانس بُن اشتراک ورزيده است. لويه جرگۀ اضطرارى وى را به سمت وزارت تجارت و معاون رييس اداره موقت در سال ١٣٨٠ خورشيدى برگزيد.
وى همچنان بحيث رييس اداره مستقل اصلاحات ادارى، کميسيون احصاييه ملى و کميتۀ همکارى هاى اقتصادى اجراى وظيفه نموده و عضويت شوراى امنيت ملى را نيز داشته داشته و طى چند سال گذشته به حيث مشاور ارشد رييس جمهور کار کرده است و بخاطر اشتراک در رقابت هاى انتخابات رياست جمهورى سال آينده از سمت خود استعفا نموده است.
ارسلا در دور قبلى انتخابات رياست جمهورى نيز از جملۀ کانديدانى بود که به نفع حامد کرزى از نامزدى خود کنار رفت.
ارسلا يکى از نامزدان انتخابات رياست جمهورى سال آينده می باشد و او جنرال خدايداد را معاون اول و خانم صفيه صديقى بحيث معاون دوم برگزيده است.
دیدگاه نامزدها به توافق نامه امنیتی افغانستان و امریکا
یکی از موضوعاتی که در آغازمبارزات نامزدان ریاست جمهوری قابل تامل برای رسانه ها و شهروندان کشوربود، موضوع پیمان امنیتی کابل- واشنگتن بود که با بهتاخیر انداختن امضای آن توسط رییس جمهور کرزی فضای متشنجی را در میان مردم ایجاد و نامزدان ریاست جمهوری ناگزیر در برابر پرسش های رسانه ها و مردم پاسخی را باید ارائه می نمودند و دیدگاه برخی از نامزدها در رابطه با توافق نامه امنیتی افغانستان با امریکا اینگونه مطرح گردیده است:
عبدالله عبدالله: پیمان امنیتی با واشنگتن را در جریان یک ماه بعد از استقرار امضا می کنم.
داوود سلطان زوی: ما هر نوع قراردادی را که به نفع افغانستان باشد امضا خواهیم کرد. موافقتنامه امنیتی با آمریکا را نیز چنانچه منافع ما در آن تضمین شود، امضا میکنیم.
اشرف غنی احمدزی: حاکمیت ملی ما با امضای این قرار داد از لحاظ قانونی تثبیت می شود.
زلمی رسول: امیدواریم که موضوع موافقتنامه امنیتی قبل از انتخابات حل شود و اگر نشود در صورت پیروزی در مورد آن فکر میکنیم.
عبدالرب رسول سیاف: برنامه تامین امنیت را واضح، روشن و طوری خواهم ریخت که در سه تا چهار ماه اول کار ما، مردم تغییر ملموسی احساس کنند.
گَل آغا شیرزی: موافقتنامه امنیتی به نفع مردم است و باید امضا شود. چنانچه حالا امضا شود خوب است. اگر من رئیس جمهور شدم امضا می کنم.
محمد نعیم: منافع ملی ما باید در اولویت باشد ولی ما نیازمند هستیم و امضای چنین موافقتنامه هایی نیاز خواهد بود.
هدایت امین ارسلا: موافقتنامه امنیتی با آمریکا مهم است و ما به آن نیاز داریم، بنابراین باید آن را امضا کنیم.
قطب الدین هلال: من اگر به ریاست جمهوری رسیدم، در مورد اینکه توافقنامه امنیتی را امضا کنم یا نه، تصمیم خواهم گرفت.
انتخابات و بازار گرم تاسیس حزب و نهادهای فرهنگی و اجتماعی
از سال 1391 بدینسو با هرچه نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری جمع از سیاسیون با تاسیس احزاب و نهادهای فرهنگی و اجتماعی اقدام نمودند، از میان احزاب سیاسی و نهادهای مختلف فرهنگی و اجتماعی به عنوان نمونه به ذکر نام چند تا حزب اکتفا می نمایم.
بنا بر اطلاعات وزارت عدلیه تا کنون حدود هشتاد و چند حزب راجستر شده که و همزمان با نزدیک شدن انتخابات نزدیک یکصد حزب در کشور اعلام موجودیت نمودند که بعضی از آن احزاب که نزدیک به انتخابات تاسیس گردیده عبارتند از؛ حزب نهضت انسجام و ملت سازی افغانستان، حزب رفاه و عدالت افغانستان، حزب حرکت اسلامی ملت افغانستان و….
منافع، مخالفین را موافقین می سازد
کنار آمدن داکتر اشرف غنی و جنرال عبدالرشید، داکتر عبدالله و حاجی محمد محقق، عبدالرب رسول سیاف و… که هرکدام از این نامزدان ریاست جمهوری سال 1393 خورشیدی و تیم همراه شان در دوره های مختلف، مخصوصا از دهه هفتاد بدینسود در برابر همدیگر جنگدیدند و در برخی مناطق کشتارهای خونین میان طرفدران آنها رُخ داده و در شرایط کنونی منافع مشترک، مخالفین دیروز را موافقین امروز ساختند.
یکی از مخالفت هایی که سالهای اخیر باعث جنگ های خونین در مناطق مرکزی گردید، قضیه کوچیگری و ده نشین بوده که ما بارها شاهد مناظره و جنجال میان عزیزرویش به حمایت از مردم مناطق مرکزی و حشمت غنی برادر اشرف غنی رئیس کوچی ها هستیم، همانگونه که عزیز رویش با سوء اسفتاده و دامن زدن به حادثه افشار در آمدی خوبی برای او داشته در قضیه کوچیگری نیز چنین بوده است.
این مخالفت های عزیز رویش در انتخابات ریاست جمهوری سال جاری، بخاطر منافع مشترک یکی از اعضای تیم همان اشرف غنی دشمن دیروز و موافقین امروز ساخت. عزیز رویش در تاریخ 18 دلو مبلغ 25000 دالر و 75000 دالر دیگر در تاریخ 20 دلو دریافت میکند تا رای هزاره ها را به داکتر اشرف غنی مهندسی کند و اما طر اعضای تیم اشرف غنی نتوانستند که راى جامعه هزاره را جلب نمایند و بدین جهت عزیز رویش مى گويد جامعه هزاره در انتخابات شركت نكردند و فقط راى چند صد هزارى از هزاره ها است. يك عده شان حتى تا سرحد تقديس و تطهير عبدالرحمان پيش رفته اند و مى گويند همان وقت هم تقصير از هزاره ها بود و …
پیامد اعلام شمارش آرای نامزدان ریاست جمهوری چی خواهد بود؟
ماههای اخیر حکومت رییس جمهور کرزی در افغانستان آوازههای مبنی بر چگونهگی برگزاری انتخابات برای گزینش زمامدار پس از وی، تهدیدها ونگرانیهای امنیتی و تقلب و نبود شفافیت در فضای سیاسی و اجتماعی افغانستان مطرح است.
با گذشت هر روز و نزدیکشدن به اعلام نتیجه آرای مردم افغانستان، از یکسو فشارهای قدرتهای بیرونی و از سوی دیگر هراس از تقلب و نیز تنش و جنگهای تبلیغاتی علیه نامزدان رقیب نگرانی هایی را در میان شهروندان این کشور به بار آورده است.
هرچند در این دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز کاستیهایی در شمارش آرا وجود داشت. به گونۀ مثال تمامشدن برگههای رایدهی قبل از پایان زمان انتخابات، تقلب در برخی از مراکز و پخش تصاویرو فلمهایی که نشاندهندۀ برخی از افراد در حال پرسازی صندوقهای رایدهی به نفع نامزدان مشخص بودند، خود دال بر عدم شفافیت دارد و کمیسیون مستقل انتخابات نیز نتوانسته آنچنان که شاید و باید اوضاع را اداره کند. گرچه به باور بسیار از مردم این دوره در مقایسه به انتخابات دوره های قبلی بهتر بوده و از همه حایز اهمیت اینکه دستاورد امنیتی این دوره را میتوان یکی از بارزترین و ارزندهترین راهکارآفرینی انتخابات دوره های گذشته دانست. اگر به صورت عمیق تامل شود، موفقیت این انتخابات وابسته به نیروهای امنیتی کشور بود.
در حال حاضر ما در آستانۀ اعلام نتایج انتخابات قرار داریم و چشم و گوش همه به جانب کمیسیون مستقل انتخابات دوخته شده، بیصبرانه منتظر مشخصشدن برد ویا باخت نامزدان اند.
از سوی دیگر در برخی گزارشات در مورد ائتلاف برخی از نامزدان به گوش میرسد. گزارشی را که رویترز از قول داکتر عبدالله عبدالله نامزد انتخابات ریاست جمهوری افغانستان به نشر رسانید، نشان میدهد که نامزدان حد اقل پس از انتخابات میخواهند کارزارهایی که در حد تاختن به شخصیت یکدیگر رسیده بود را به پایان برسانند. آقای عبدالله در مصاحبه با رویتر گفتهاست که با زلمی رسول دیدار و گفتگوی خوبی داشته اما نه به این منظور که برای جلوگیری از رفتن انتخابات به دور دوم حکومت ائتلافی تشکیل دهند. این عملکرد آقای عبدالله یک عملکرد آگانه است و میتواند پیامد خوبی پس از اعلام نتایج انتخابات داشته باشد. اگرآنها به توافقاتی برسند؛ هریکی از آنان که پس از اعلام نتایج بازنده گردد، میتواند با حفظ توافق از قبل صورتگرفته هوادارانش را به آرامش وادارد و این راهکار آگاهانهیی در شرایط کنونی کشور است.
در آغاز پیشداوریهایی که در مورد نتایج انتخابات صورت میگرفت، واکنش کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان و برخی از نهادهای بینالمللی چون دفتر سازمان ملل متحد در افغانستان(یوناما) را بر انگیخته بود. این پیشداوریها میتواند نتایج بدی را هم در صورت برداشت غلط مردم پس از اعلام نتیجه تنشمندانۀ نامزدان در صورت بازنده شدن آنان داشته باشد. از همین رو کمیسیون مستقل انتخابات و یوناما از نامزدان خواستند تا با ضمن پرهیز از پیشداوریها، پس از اعلام نتیجۀ انتخابات نیز به تصمیم مردم احترام گذاشته و آرامش شان را حفظ نمایند.
مگر اینکه نامزدان بازنده تا چه حدی میتوانند به تصمیم مردم احترام قایل باشند پس از اعلام نتیجۀ نهایی مشخص خواهد شد. مهمترین پرسشهایی که بر ذهن مردم حکمفرماست این است که کدام یک از نامزدان برنده خواهند بود ویا انتخابات به دور دوم خواهد رفت؟
مردم افغانستان و بلکه جامعه جهانی با دهها اینگونه پرسش ها رو بروست و همانگونه که مردم افغانستان و جامعه جهانی بیصبرانه منتظر برگزاری انتخابات بودند و آن را تا پای موفقیت همراهی کردند، حالا بیصبرانه منتظر اعلام نتیجه توسط کمیسیون مستقل انتخابات هستند، هرچند امروز 23 حمل 1393 نتایج قسمی آن اعلام گردید ولی بازهم مردم برای اعلام نهایی شمارش آرا لحظه شماری میکنند.
در این نیز شکی نیست که برگزاری شفاف انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای ولایتی و هرانتخابات دیگری از وظایف و مکلفیتهای دولت است و نهادهای بینالمللی فقط میتوانند در این موارد با دولت افغانستان همکار باشند و بر ماست که در قبال سرنوشت و کشور خود حساس بود و از مکلفیتهای خویش شانه خالی ننماییم.
نویسنده: سیدجعفرعادلی«حسینی»