نمایش نوار ابزار

کاتب و چالش‌های پیرامون تحریف سراج‌التواریخ

چهارشنبه 1 ژانویه 2025

گرامیداشت نود و چهارمین سالگرد درگذشت ملا فیض محمد کاتب، نویسنده برجسته و وقایع نویس دربار افغانستان، فرصتی است برای مرور بر جایگاه ویژه او در ثبت تاریخ این سرزمین. کاتب، با نگارش اثر ماندگار سراج‌التواریخ و سایر آثار ارزشمند، نقشی بی‌بدیل در مستندسازی رویدادهای تاریخی ایفا کرد.

چهل و هفتمین برنامه «جنبش بیداری» به مناسبت سالیاد درگذشت ملا فیض محمد کاتب برگزار است؛ شخصیتی که با دقت و هوشمندی، جنایت‌های دوران عبدالرحمن خان از جمله قتل‌عام و کوچ اجباری مردم هزاره‌جات را در سراج‌التواریخ ثبت کرد. او که در دربار عبدالرحمن شاهد این رویدادها بود، توانست دردها و رنج‌های یک ملت سرکوب‌شده را به‌صورت مستند برای آیندگان به یادگار بگذارد.

در این برنامه، پژوهشگران و تاریخ‌نگاران درباره روش هوشمندانه کاتب در ثبت جنایت‌های آن دوران سخن گفتند. همچنین موضوع دستبردهای مغرضانه در برخی از چاپ‌های جدید سراج‌التواریخ و تحریف آن مورد بحث قرار گرفت. لزوم بررسی دقیق این موارد توسط کارشناسان و جلوگیری از سرقت و تحریف این اثر تاریخی، وظیفه‌ای است که نباید نادیده گرفته شود.

تبار فیض محمد کاتب

برخی هنوز شناخت دقیقی از تبار فیض محمد کاتب ندارند. او از ولسوالی ناهور ولایت غزنی بود، اما به دلیل مهاجرت پدرش به قرباغ، در آنجا متولد شد. با این حال، کاتب در نوجوانی به زادگاه اصلی خانواده بازگشت و پس از فراگیری علم، به دربار عبدالرحمن خان پیوست.

تحصیل و زندگی کاتب

کاتب علوم اسلامی را در مراکز علمی قندهار، لاهور و نجف آموخت. پس از بازگشت به افغانستان، به عنوان کاتب رسمی دربار عبدالرحمن خان فعالیت کرد و در تدوین تاریخ این سرزمین نقش مؤثری داشت.

ازدواج و خانواده

فیض محمد کاتب سه بار ازدواج کرد. از ازدواج اول دو فرزند به نام‌های عبدالصمد و معصومه، از ازدواج دوم سه پسر به نام‌های علی محمد، ولی محمد و محمد مهدی، و از ازدواج سوم یک دختر به نام کبرا داشت.

آرامگاه کاتب

فیض محمد کاتب در ۱۶ جدی در منطقه بالا جوی چنداول کابل به خاک سپرده شد. روایت‌های مختلفی درباره وفات او وجود دارد. برخی همچون میر غلام محمد غبار معتقدند که او به دلیل شکنجه‌های دوران حبیب‌الله کلکانی بیمار شد، به ایران رفت و پس از معالجه، در بازگشت به افغانستان درگذشت. روایت دیگر این است که او در سال اول حکومت نادرخان برای زیارت امام رضا علیه‌السلام به مشهد سفر کرد و پس از بازگشت، در کابل درگذشت و در سردابه مرحوم میرزا شیرگل خان از خوانین چنداول دفن شد.

یادبود و قدردانی از کاتب

در هشتاد و هشتمین سالگرد درگذشت کاتب، محمد اشرف غنی، رئیس‌جمهور وقت افغانستان، به پاس خدمات ارزنده او، مدال افتخاری فیض محمد کاتب را به مدال‌های رسمی افغانستان افزود. این اقدام با واکنش‌های مختلفی همراه شد. برخی از سیاستمداران هزاره، مانند سرور دانش و عالمی بلخی، پیشنهاد نام‌گذاری مدالی به نام عبدالعلی مزاری را مطرح کردند که با مخالفت‌هایی مواجه شد. اختلاف نظرها در این باره، ناشی از تفاوت نقش و جایگاه تاریخی این دو شخص است.

کاتب، با تلاش بی‌وقفه در ثبت تاریخ، میراثی گران‌بها برای افغانستان بر جای گذاشت که حفاظت از آن وظیفه‌ای ملی و تاریخی است.

اگر و اماهای سراج‌التواریخ

انجنیر سید شاه حسین حسینی، سفیر سابق افغانستان در آلمان و بعدها مقیم آمریکا، یکی از افراد نزدیک به خانواده ملا فیض محمد کاتب بود. او پیش از کودتای هفتم ثور 1357 خورشیدی در وزارت معارف با استاد غلام محمد فیض، نوه ملا فیض محمد کاتب، ارتباط داشت. استاد فیض، فرزند ولی محمد، چهارمین پسر ملا فیض محمد، سال‌ها به‌عنوان سرمعلم در مکتب سلطان غیاث‌الدین بلخ فعالیت کرد.

پس از قیام سوم حوت، استاد فیض کابل را ترک و در مشهد مقدس اقامت گزید. او در دفتر حرکت اسلامی در تایباد مسئولیت داشت و در حمایت از مجاهدین افغانستان فعال بود. پسر بزرگش، نصیرجان، نیز همراه با دکتر سید عباس میری در جبهه هرات علیه قوای روس و نیروهای داخلی آن‌ها مبارزه می‌کرد.

دوران مهاجرت، استاد فیض و خانواده‌اش به دعوت زلمی خلیل‌زاد به آمریکا مهاجرت کردند و در شهر فیرفاکس، ایالت ویرجینیا، سکونت یافتند. زلمی خلیل‌زاد، که شاگردی استاد فیض را تجربه کرده بود، نقش مهمی در انتقال آن‌ها داشت.

استاد غلام محمد فیض، در آخرین دیدارش با حسینی، از چاپ کتاب سراج‌التواریخ در پاکستان قدردانی کرد و ناگفته‌هایی از مشکلات و دستبردهایی که به اثر جد بزرگش وارد شده بود، بیان کرد.

متأسفانه، تلاش‌ها برای ثبت خاطرات و دیدگاه‌های استاد فیض در مورد سراج‌التواریخ ناکام ماند و او در 20 اوت 2022 میلادی در ویرجینیا، ایالات متحده، درگذشت. استاد فیض در مقبره مسلمانان ویرجینیا به خاک سپرده شد و با وفات او، بسیاری از ناگفته‌های مرتبط با کاتب و اثر بی‌بدیلش برای همیشه از دست رفت.

کتاب سراج‌التواریخ و چالش‌های حفظ و انتشار آن

ارتباط استاد غلام محمد فیض با سراج‌التواریخ

انجنیر سید شاه حسین حسینی اظهار داشت که استاد غلام محمد فیض، نوه ملا فیض محمد کاتب، یکی از مدافعان جدی این اثر تاریخی بود و برای جلوگیری از تحریف و حفظ آن تلاش‌های بسیاری کرد.

  1. نسخه اصلی کتاب:

محل نگهداری نسخه اصلی سراج‌التواریخ همچنان مبهم است. برخی معتقدند این نسخه در آرشیو ملی یا کتابخانه ملی افغانستان نگهداری می‌شود. با این حال، گزارش‌ها نشان می‌دهد تنها نسخه چاپی سال 1331 خورشیدی در کتابخانه ملی موجود است و نه نسخه خطی.

  1. 2. شایعه نابودی:

شایعاتی درباره نابودی برخی نسخه‌ها به دستور سردار محمد داود وجود دارد که تا کنون تأیید نشده‌اند.

  1. چاپ در پاکستان:

سراج‌التواریخ در پاکستان منتشر شد، اما به دلیل کیفیت پایین چاپ، نتوانست ارزش تاریخی و علمی اثر را به‌خوبی ارائه کند.

بحث درباره مذهب تشیع در افغانستان

انجنیر حسینی به یک رویداد تاریخی اشاره می‌کند:

«در همکاری با شورای ثقافتی جهاد افغانستان و شخصیت‌هایی همچون استاد خلیل‌الله خلیلی، بحث‌هایی درباره نقش مذهب تشیع در افغانستان مطرح شد. محمد صدیق فرهنگ ادعا کرد که تشیع توسط مبلغین صفوی وارد افغانستان شده است. من به این ادعا اعتراض کردم و خواستار ارائه اسناد شدم، اما هیچ مدرکی در این زمینه ارائه نشد.»

ساختار سراج‌التواریخ

سراج‌التواریخ، اثر برجسته فیض محمد کاتب، شامل چهار جلد است:

جلد اول: وقایع دوران پادشاهان سدوزایی (1168-1258 قمری)

جلد دوم: حکومت محمدزایی‌ها (1259-1297 قمری)

جلد سوم: دوران سلطنت عبدالرحمن خان (1297-1314 قمری)

جلد چهارم: حوادث دوران حبیب‌الله خان و امان‌الله خان

این اثر، منبعی کم‌نظیر برای مطالعه تاریخ اجتماعی، سیاسی و فرهنگی افغانستان است..

چالش‌های مرتبط با سراج‌التواریخ

  1. تحریف و سانسور:

محتوای کتاب بارها به دلایل سیاسی و مذهبی سانسور شده است.

  1. سرقت فرهنگی:

برخی تلاش کرده‌اند نقش کاتب را در تألیف این اثر کم‌رنگ کنند.

  1. نابودی نسخه‌ها:

نسخه‌های خطی بسیاری از آثار کاتب از بین رفته یا منتشر نشده‌اند.

ضرورت حفظ میراث کاتب

  1. جمع‌آوری نسخه‌های اصلی:

پژوهشگران باید نسخه‌های دست‌نویس آثار او را گردآوری کنند.

  1. انتشار نسخه‌های انتقادی:

نسخه‌های معتبر و انتقادی باید منتشر شوند تا نیات واقعی کاتب روشن شود.

  1. حمایت از پژوهش‌ها:

تحقیقات درباره کاتب و آثار او باید مورد حمایت قرار گیرد.

میراث فیض محمد کاتب

سراج‌التواریخ نماد تعهد به حقیقت و مقاومت در برابر تحریف‌های تاریخی است. حفظ این اثر وظیفه پژوهشگران و علاقه‌مندان به تاریخ افغانستان است و می‌تواند زوایای پنهان تاریخ کشور را روشن کند.

یادآوری از تحریف تاریخ و فراموشی چهره‌های خدوم

افغانستان در نیم‌قرن گذشته، همواره شاهد تحریف تاریخ، تبعید شخصیت‌های برجسته و بی‌توجهی به خدمات چهره‌های خدوم بوده است. این روند ناشی از حسادت‌های فردی، دشمنی‌های قومی و منطقه‌ای، و گاهی نیز سیاست‌های حکام وقت بوده است. این نوشتار، تلاشی است برای بازشناسی برخی از این شخصیت‌ها و خدمات بی‌بدیل آن‌ها که باید به حافظه جمعی ملت بازگردند.

۱. قیام هزاره‌های دایزنگی و تبعید سادات و میران کجاب

سید پرویز شاه‌خان پغمانی، از فرماندهان برجسته زمان عبدالرحمان خان و اصالتاً از سادات تکانه، برای سرکوب قیام هزاره‌ها در دایزنگی مأمور شد. اما او با درایت، به‌جای سرکوب، به گفت‌وگو با بزرگان منطقه پرداخت و با ایجاد جنگی نمایشی، منطقه را ترک کرد تا از خونریزی جلوگیری شود. این اقدام باعث شد دشمنان او در دربار عبدالرحمان خان گزارش‌های تحریف‌شده‌ای علیه او ارائه کنند.

سرنوشت سید پرویز شاه‌خان:

پس از افشای گزارش‌ها، او به کابل بازنگشت و به مناطق مرکزی پناه برد. در خربید بهسود اقامت کرد، ازدواج نمود و قلعه‌ای به نام او در همان‌جا ساخته شد. عبدالرحمان خان دستور دستگیری بزرگان منطقه را صادر کرد.

ضبط اموال و تبعید سادات و بزرگان کجاب:

بسیاری از بزرگان، از جمله ارباب فیض‌محمد و مرحوم قربانعلی (جد شهید جمعه‌خان رضایی از قوم خالق)، به همراه ۵۰ تن دیگر به کابل تبعید و املاکشان مصادره شد. همچنین، سید علی‌اکبر کجابی (جد اعلای سید جعفر عادلی حسینی)، به ولسوالی تگاب (کاپیسا) تبعید شد و در همان‌جا درگذشت.

۲. سید اکبر شاه برک‌باف: قربانی توطئه‌ها و مدافع عدالت

سید اکبر شاه برک‌باف، از روحانیون و متفکران برجسته هزاره‌جات، در دوران عبدالرحمان خان و امان‌الله خان نقش مهمی ایفا کرد. او نماینده مردم هزاره بود و تلاش‌های گسترده‌ای برای کاهش فشارهای مالیاتی و حل اختلافات زمین انجام داد.

خدمات و فعالیت‌ها:

نجات زندانیان هزاره و بازگرداندن دارایی‌های مصادره‌شده آنان.

تلاش برای کاهش فشارهای مالیاتی و حمایت از حقوق مردم.

دشمنی‌ها و افتراءها:

برخی افراد، با طرح اتهامات و تخریب شخصیت او، سعی در کاهش تأثیرگذاری او داشتند. متأسفانه، در برخی منابع، از جمله کتاب «پژوهش در تاریخ هزاره» کاظم یزدانی، شخصیت او به‌طور ناعادلانه‌ای تحریف شده است. خیلی خوب بود که کاظم یزدانی دعوت این جمع را می‌پذیرفت و در بحث شرکت می‌کرد و به بسیار از پرسش‌ها پاسخ می‌داد که چه انگیزه‌ی برای تخریب یک انسان خدوم اقدام نموده است.

نماد خدمت و عدالت:

سید اکبر شاه با تکیه بر مدیریت خود، صنایع دستی زنان زندانی را احیا کرد و توانست زمینه آزادی برخی از آن‌ها را فراهم کند. او همچنین زمین‌های مصادره‌شده مردم را بازگرداند که تأثیرات مثبتی بر معیشت مردم داشت.

۳. سید محمد اکبر کجابی: ادیب و تاریخ‌نگار فراموش‌شده

سید محمد اکبر کجابی، از ادیبان و نویسندگان برجسته هزاره‌جات، با نگارش اسناد تاریخی و ترویج فرهنگ منطقه، خدمات بی‌بدیلی ارائه کرد.

فعالیت‌ها:

مستندسازی ظلم حکام و مقاومت مردم. تأسیس حسینیه در کجاب و تقویت همبستگی میان شیعه و سنی.

چالش‌ها:

به دلیل کمبود مستندسازی، نام او در میان نسل‌های بعدی به فراموشی سپرده شد.

۴. تلاش‌های فرهنگی و اجتماعی سادات در هزاره‌جات

 

میرزا سید محمد اکبر، فرزند سید قنبر شاه و از سادات کجاب، از ادیبان و تاریخ‌نگاران برجسته دوران خود بود. او در قریه سبز درخت کجاب (میدان وردک) متولد شد و نقش مهمی در ثبت رویدادهای تاریخی و اجتماعی داشت.

تحصیلات و خدمات علمی:

او در لاهور، علوم مختلفی مانند فقه، نجوم، ریاضیات و زبان‌های مختلف آموخت و آثار متعددی درباره ظلم حکام و کوچی‌گری نوشت.

خدمات دولتی و فرهنگی:

در دربار عبدالرحمان خان و امان‌الله خان، به‌عنوان منشی و سرکاتب فعالیت کرد.

در زادگاهش، حسینیه دهن گنداب کجاب را تأسیس نمود که به محلی برای ترویج معارف اهل‌بیت (ع) و اتحاد شیعه و سنی تبدیل شد.

فرمان‌های امان‌الله خان:

امان‌الله خان، به پاس خدمات میرزا، فرمان‌هایی در حمایت از اتحاد اقوام و بازگرداندن حقوق مردم هزاره صادر کرد.

درگذشت و میراث:

میرزا سید محمد اکبر در کابل درگذشت و در زیارت سخی به خاک سپرده شد. خدمات او همچنان مورد احترام است و آثارش در تاریخ افغانستان باقی خواهند ماند.

این یادآوری، گامی کوچک در راستای پاسداشت تاریخ واقعی افغانستان و شناخت بهتر از چهره‌های تأثیرگذار آن است. حفظ این میراث، وظیفه نسل امروز و آینده است.

نکات ضروری برای موافقین و مخالفین کاتب و چالش‌های پیش‌روی اثر سراج‌التواریخ

در پیوند با دغدغه‌های آقای علوی که چرا به ناسخ‌التواریخ استناد نمی‌شود و به تاریخ ملی شناخته نمی‌شود.

  1. عدم پذیرش سراج‌التواریخ توسط برخی گروه‌ها:

تعصبات قومی و سمتی: یکی از دلایل عدم پذیرش عمومی سراج‌التواریخ، تعصبات قومی است. پشتون‌ها از این اثر استقبال نمی‌کنند، زیرا نویسنده آن، کاتب، از قوم هزاره است و مسئولیت عدم ملی شدن سازمان نصر و نویسندگان آن دخیل است.

نقد تاجیک‌ها: تاجیک‌ها نیز نگاه مثبتی به این اثر ندارند و تصور می‌کنند که محتوای آن به تخریب شخصیت حبیب‌الله کلکانی پرداخته است.

  1. نقدهای وارده بر سراج‌التواریخ:

نگاه حکومتی: برخی پژوهشگران این اثر را به‌عنوان کتابی حکومتی می‌بینند و آن را فاقد جامعیت تاریخی می‌دانند. به‌عنوان نمونه، دکتر جعفر رسولی، از کارشناسان برجسته، نوشته است: «سراج‌التواریخ یک کتاب دولتی است که توسط یک مأمور هزاره نوشته شده و فاقد اعتبار علمی است.»

  1. تحریف و اعتبار آثار.

نقد داخلی: برخی افراد از جامعه هزاره و تشیع، مانند عیسی غرجستانی و کاظم یزدانی، با تحریف محتوای سراج‌التواریخ، اعتبار این اثر را خدشه‌دار کرده‌اند.

اعتبار آثار یزدانی: آثار خود کاظم یزدانی نیز با نقدهای جدی روبه‌رو بوده و به گفته یکی از مدیران ارشد وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان، این آثار از سوی کارشناسان مردود اعلام شده‌اند.

  1. 4. جایگاه کتاب «ثابت‌قدم»:

در مقابل، کتاب «ثابت‌قدم» به‌عنوان اثری معتبر شناخته شده است. وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان بابت خلق این اثر به نویسنده لوح سپاس اهدا کرده و وعده چاپ مجدد آن را داده است.

پیشنهاد:

پژوهشگران جامعه تشیع باید به شایعات و اتهاماتی که از سوی افرادی مانند کاظم یزدانی، عیسی غرجستانی و محمد سرور دانش مطرح می‌شود، پاسخ دهند. همچنین، نباید اجازه دهند که شخصیت کاتب با چهره‌هایی چون عبدالعلی مزاری در یک سطح قرار گیرد. اعطای مدال به کاتب به‌عنوان یک وقایع‌نگار برجسته، در حالی که اقدامات جنایی مزاری را نادیده بگیرند، نوعی بی‌عدالتی در تاریخ‌نگاری افغانستان خواهد بود. حفظ جایگاه کاتب باید به‌عنوان اولویتی علمی و تاریخی در نظر گرفته شود تا دستاوردهای او تحت‌الشعاع قرار نگیرد.

منع: 47مین برنامه زنده «جنبش بیداری» 12 جدی 1403 خورشیدی

 

مطالب مشابه