(از تشکیل حزب وحدت اسلامی افغانستان تا ترور وی)
در چهلمین برنامه «جنبش بیداری» و به مناسبت سیوچهارمین سالگرد ترور شیخ محمد حسین صادقی نیلی، به تحلیل تاریخی جنگهای داخلی و عملکرد احزاب و گروههای مناطق مرکزی افغانستان پرداخته میشود. در این برنامه، اشتباهات سیاسی، رقابتهای داخلی، اعدامهای سیاسی و درگیریهای میان جناحهای مختلف حزب وحدت بررسی خواهد شد. هدف از این تحلیل، آگاهسازی مردم و بیان توصیهای است برای طرفداران درگیر جنگهای خانمانسوز دهههای شصت و هفتاد که با شهامت از مردم عذرخواهی کنند. پذیرش اشتباهات و عذرخواهی از قربانیان میتواند به سازش ملی و اعتمادسازی کمک کند و موجب تسکین زخمهای قربانیان و تقویت فرهنگ صلح و همزیستی مسالمتآمیز شود.
تحلیل رویدادهای تاریخی افغانستان و نقش اعدامهای سیاسی در حزب وحدت، از جمله موضوعاتی که در این برنامه به آن پرداخته میشود، ترور صادقی نیلی و درگیریهای داخلی حزب وحدت است که شامل تضادهای ایدئولوژیک، رقابتهای جناحی و تصفیههای داخلی میگردد. این رویدادها بدون روند عادلانه قضایی به وقوع پیوستند و بسیاری از اعدامها بدون تحقیق و بررسی انجام شد. نقد «جنبش بیداری» در این تحلیل خواستار شفافیت بیشتر در بررسی این وقایع است و بر این نکته تأکید میکند که پذیرش خطاها و پاسخگویی میتواند گامهای مهمی برای بازسازی جامعه و تقویت همبستگی ملی باشد.
اتهامات و افشاگریها درباره ترور صادقی نیلی
ماجرای ترور صادقی نیلی از موضوعات بحثبرانگیز در تاریخ جنگهای داخلی افغانستان است. در پی ترور صادقی نیلی، اتهاماتی به حرکت اسلامی و آیتالله محسنی وارد شد. عبدالعلی مزاری و حامیانش در ابتدا حرکت اسلامی را عامل این ترور معرفی کردند و حتی حجتالاسلام سید رحمتالله مرتضوی، سخنگوی حزب وحدت توسط مزاری اغفال شد، او نیز این موضوع را در مصاحبه با بیبیسی مطرح کرد. با گذشت زمان، شواهدی مبنی بر اشتباه بودن این اتهام آشکار شد و مرتضوی در سخنرانیهای بعدی خود به این موضوع اشاره کرد. در نهایت، روشن شد که این اتهام با هدف تخریب حرکت اسلامی و ایجاد تفرقه میان شیعیان توسط شخص عبدالعلی مزاری مطرح شده بود.
ابوذر غزنوی، یکی از یاران قدیمی مزاری و از فرماندهان سازمان نصر، سال 1372 خورشیدی در شورای مرکزی حزب وحدت افشا کرد که قتل صادقی نیلی و برخی دیگر از اعدامهای سیاسی درون حزب وحدت رُخداد اعدامهای سیاسی بود.
حجتالاسلام سید رحمتالله مرتضوی 30 میزان 1377 خورشیدی در مسجد اهلبیت(ع) قم به مناسبت هفتمین روز ارتحال مرحوم آیتالله سید ابوالحسن فاضل (رئیس شورای عالی نظارت حزب وحدت) سخنرانی نمود که متن این سخنرانی تاکنون چند بار از رسانههای مختلف نشر شده و ایشان در آن سخنرانی از قول ابوذر غزنوی گفت: «در حزب وحدت اسلامی دو تا اعدام سیاسی صورت گرفت: یکی؛ اعدام در بامیان؛ وقتی آقای صادقی نیلی ترور شد؛ عدهی را گرفتند و بدون تحقیق اعدام کردند و قتل را به گردن حرکتاسلامی انداختند، در حالیکه قاتل کسی دیگری بود. اعدام سیاسی دیگر در قضیهی افشار بود، من نمیخواهم از دُر محمد و صداقت حمایت کنم، اما طرح این بود.»
دلایل اعدامهای سیاسی در حزب وحدت
اعدامهای سیاسی در حزب وحدت از دیگر وقایع تلخ جنگهای داخلی افغانستان است که به کشمکشهای داخلی میان جناحهای مختلف این حزب بازمیگردد. بخش مهمی از اعضای شورای نظارت، شورای تصمیمگیری و شورای مرکزی حزب وحدت مخالف پیمان حزب وحدت با حزب اسلامی به رهبری حکمتیار و جنگ علیه دولت وقت بودند و برخی دیگر و خارج از تشکیلات حزب وحدت اسلامی نیز طرفدار صلح میان دولت مجاهدین و مزاری بودند، کسانیکه طرفدار حل منازعه بودند ترور و یا اعدام شدند، از جمله، اختطاف نجمالدین مصلح رئیس شورای حل منازعه با همکاری دوستم از مکرویان در زندان کوتی گانی اعدام شد، ترور تورن جنرال میرهاشم هاشمی در دهمزنگ، ترور شیخ عیسی غرجستانی قبل از ملاقاتش با جنرال دوستم در مسیر علوم اجتماعی و دانشگاه کابل، هتک حرمت به دکتر ودیر صافی در مأموریت صلح طلبیاش در دهمزنگ که معروف به وزیر سواریست و تعداد دیگر و این اتفاقات قبل از جنگ افشار رُخداد، و نیز مزاری طرفداران برخی از مخالفان سیاسی خود از جمله پاسداران جهاد را اعدام کرد و مزاری رقبای سیاسی خود را با حذف فیزیکی از میان برداشت و از جمله اعدام دُر محمد کربلایی و جنرال صداقت، ترور و اعدامها شکافهای عمیقی در میان حامیان حزب وحدت ایجاد کردند و بخش مهمی از یاران و دوستان قدیمی مزاری قبل از جنگ افشار از او جدا شدند و حتی آیتالله محقق کابلی و آیتالله صادقی پروانی با صدور حکم در حذف فیزیکی مزاری اقدام نمودند و اما دلایل اعدامهای سیاسی در حزب وحدت عبارتند از:
- رقابتهای داخلی: اختلافات میان سران حزب وحدت، مخصوصاً مزاری و اکبری بر سر ریاست حزب وحدت که مزاری را به حذف برخی از اعضای مخالف سوق داد و رقابتها به حذف فیزیکی مخالفان انجامید و از جمله، ابوذر غزنوی، شیرحسین مسلمی و تعدادی از اعضای شورای عالی نظارت، تصمیم گیری و مرکزی حزب وحدت مسیر خود را از مزاری جدا کردند.
- تضادهای ایدئولوژیک و سیاسی: برخی از شخصیتهای حزب وحدت که با سیاستهای مزاری مخالف بودند، ارتباط با آیاسآی پاکستان و حزب اسلامی به رهبری حکمتیار، جابجا شدن بقایای حزب دموکراتیک خلق کمونیست، امثال جنرال خدیداد که دست شان در قتل هزاران انسان مسلمان آغشته بود، اعضای وحزب وحدت این اقدامات مزاری را تهدیدی برای آینده حزب تلقی میکردند و به همین دلیل، مزاری به حذف فیزیکی مخالفان خود در داخل حزب وحدت اقدام نمود، مزاری حتی قبل از دههی هفتاد نیز مخالفین خود را ترور و به گردان رقبای خود انداخت و از جمله ترور صادقی نیلی و همچنان دههی هفتاد نیز اینگونه حذف کردنها ادامه یافت و مزاری به تصفیههای داخلی پرداخت؛ برخی از چهرههای مخالف داخلی بهعنوان تهدید شناخت، آنها را ترور کرد و شیخ عیسی غرجستانی، شیرحسین مسلمی و جمع دیگری و نیز اعدامها که نه تنها حزب وحدت را به تضعیف سیاسی کشاند، بلکه اعتماد عمومی را نسبت به سران حزب وحدت و روند دموکراتیزاسیون در افغانستان کاهش داد.
ترور و اعدامهای سیاسی در دههی هفتاد باعث بیاعتمادی اجتماعی حزب وحدت
سقوط افشار یکی از نقاط عطف در تاریخ جنگهای داخلی کابل بود که مزاری از این نام سوء استفاده کرد، با نمایندگان آیاسآی پاکستان تلفات جانی و مالی هزارهها را انکار نمود و اما برای منافع شخصی خود، افشار را زخم ناسور خواند و به تجارت خون و سیاست را انجامید، در قضیهی افشار مزاری ضعف خود را به گردن دیگران انداخت و پس از آن، اعدامهای بیمحاکمه رُخ داد. این اعدامها نشاندهنده بیثباتی و ناتوانی حزب وحدت شاخهی مزاری در برقراری عدالت و نظم بود.
ترورها و اعدامهای سیاسی درونی حزب وحدت به گسترش بیاعتمادی میان مردم انجامید و اعدامهایی که به دلیل رقابتهای داخلی حزب و قدرت طلبی مزاری بود، باعث بیاعتمادی مردم نسبت به سران این حزب را تشدید کردند.
حزب وحدت، تضادهای ایدئولوژیک و سیاسی و چالشهای درونیآن
پس از تشکیل حزب وحدت، چالشهای داخلی شدت گرفت. سازمان نصر و پاسداران جهاد با پا در میانی ایرانیها توافق کرده بودند که ریاست حزب وحدت بهطور چرخشی بین آنها تقسیم شود؛ اما سران پاسداران جهاد متوجه شدند که مزاری به توافق عمل نمیکند. اختلافات بین مزاری و صادقی نیلی در یکی از جلسات حزب وحدت در بامیان، صادقی نیلی جلسه را ترک میکند و مزاری او را تهدید به مینماید که همین تهدید به ترور صادقی نیلی انجامید، یکی از این چالشها بود. پس از ترور صادقی، مزاری با فرافکنی این اقدام را به گردن حرکت اسلامی انداخت و این موضوع منجر به شکافهای عمیق میان گروههای شیعی شد.
سالها بعد از سقوط افشار یکی از نقاط عطف در جنگهای داخلی کابل بود که بعد از سقوط افشار مزاری با نمایندگان آیاسآی پاکستان دیدار کرد و نقش واقعی تلفات جانی و مالی هزارهها را انکار نمود. اعدامهای بیمحاکمه در این واقعه بیثباتی حزب وحدت را در برقراری عدالت و نظم نشان داد. این اعدامها باعث گسترش بیاعتمادی مردم به حزب وحدت و رهبران آن شد و موجب تشدید بیاعتمادی اجتماعی گردید.
انتقاد به برخی دیدگاههای طرفداران مزاری
در این دوران، برخی از حامیان مزاری دیدگاههای افراطی و تعصبی را در پیش گرفتند که به ایجاد اختلافات بیشتر در میان جامعه شیعی منجر شد. بهعنوان مثال، سرور جوادی، یکی از حامیان تندرو مزاری، بهطرزی عجیب تحلیل افراد را بر اساس «ژنهای خالص هزاره» مطرح کرد و از کسانی مثل صادقی نیلی و محمد اکبری را نام میبرد که اینها دارای ژنهای «غیرخالص» هستند و باید از جامعه هزاره ترد شود و این نوع نگرش قومی و نژادی، یادآور ایدئولوژیهای تبعیضآمیز و نژادپرستانهای است که با آرمانهای همبستگی و اتحاد جامعه هزاره در تضاد قرار دارد. دلیل طرح این موضوع نسبت به صادقی نیلی این است که بار اول صادقی نیلی بهعنوان یک تبار شناس، تبار مزاری را از ازبکهای ازبکستان گفت و این موضوع هم باعث عصبانی شدن مزاری و یکی از دلایل ترور صادقی نیلی افشای همچون مواردی گفته میشود.
این دیدگاههای افراطی و نژادپرستانه نشاندهنده عدم رویکرد ملی حامیان مزاری بود. در طول چهلوپنج سال گذشته، این جریانها با یکپارچگی و ایجاد جامعهای متحد مخالفت کرده و قدرتطلبی را در انحصار خود میخواستند.
منبع: صفحه فیسبوک محمد علی مقدسی