نمایش نوار ابزار

آقای صاحبی وقت تلفی می کند

پنجشنبه ۲۲ میزان ۱۳۸۹

   سید جعفرعادلی «حسینی» گفت: همانگونه که آقای صاحبی وقت تلفی می کند و به کار باور ندارد، مخالف آزادی بیان نیز هست

بدون شک شهر کابل در حال حاضر چهره یک شهر را ندارد و به عنوان پایتخت یک کشور به هیچ وجه قابل قبول و پذیرش نیست. کثرت جمعیت و کمبود امکانات شهری، آلودگی هوا و ترافیک سنگین که توسط وسایط نقلیه ایجاد شده ازدحام نفس‏گیری را به وجود آورده است، این وضعیت در شرایط کنونی بر روح و روان شهروندان اثر مخرب و ناراحت‏کننده به جا گذاشته وحجم کثافات و ساخت خانه‏های خودسر و بدون نقشه شهر کابل چهره زشت و ناپسندی را بخود گرفته است، در حالی که پایتخت به حکم مرکز و محل حکم‏روایی در یک کشور محسوب می‏شود، نباید به این وضعیت باشد.

معضلات و  مشکلات شهروندان کابل بسیار زیاد است و نباید فراموش کرد که طرح‏ها و پلان‏های زیادی را می‏شود با پول کم ولی توأم با قاطعیت و جدیت سالم انجام داد.  چندی قبل نشریه پامیر با انتقاد از نشریه شهر براینکه چرا این نشریه برعلیه شهردار بی ادعا وفعال توطئه می چیند. خواستم در این زمینه نظر رئیس اسبق نشرات شهرداری کابل آقای سیدجعفرعادلی«حسینی» را بگیریم.

ج: در 25 جوزا مطلبی در نشریه پامیر زیرنام «چرا نشریه شهر دروغ می بافد» به نشر رسیده بود که در آن علاوه به دفاع از کارکرد های شهردار فعلی، بدور از اخلاق ژورنالیستی نکاتی را در مورد رئیس ومعاون اسبق ریاست نشرات ذکر نموده بودند. من در این مورد حضورا با همکاران ما در ریاست نشرات شهرداری گلایه نمودم ولی آنها در این باره متأثربودند و گفتند که  ما این نکات را تحمیلا از سوی هیئت رهبری شهرداری کابل در نشریه پامیر به نشر رساندیم.

  اما در بارة آقای صاحبی باید گفت که وی در میان شهرداران گذشته نا موفق ترین فرد محسوب می گردد وشهرداری کابل در شرایط فعلی در سیاه ترین دوران تاریخ خویش بسرمی برد، من شخصا با حضور آقای صاحبی در این مسئولیت مشکوک هستم و درمیان شهروندان کابل نیز شایعه است که وی آگاهانه برای تخریب این اداره  موظف گردیده است، با این همه انتقادات که از سوی رسانه ها وشهروندان کابل صورت می گیرد، بهتر خواهدبود که آقای صاحبی آبرومندانه استعفاء دهد ورئیس جمهورکشورنیز  مسئولیت این اداره خدمات رسانی را به عهده شخص متعهد، کاردان و دین مدار بگذارند.

س: علت برطرفی شما از ریاست نشرات شهرداری چه بوده است؟

ج: رسانه هایی ارتباط جمعی مخصوصا ژورنالیستان حکومتی بر اساس تعهد، مسولیت و رسالت خویش اقدام به بررسی، مطالعه و ارایه‌ی اطلاعات در مورد کارکردهای مثبت و منفی و بر آورده نشدن آرزو و آرمان های شهروندان کابل  در سالهای  اخیر تأکید می ورزید، جریان اطلاع رسانی را ما  به گونه ای عیار می نمودیم که طیف حاکم شهرداری آن  را به سود خود ندانسته و از ناکامی  خویش به شدت بیمناک و هراسان بودند. از آنجاییکه رسانه هایی ارتباط جمعی مسولیت اطلاع رسانی درست و واقعی را به عهده دارند و در تلاش هستند تا به بیان صحت و سقم  کارکرد نهادها از جمله شهرداری  بپردازند، به عنوان سدی خاردار در چشم شهردارایستاده و مانع ترفندها و توجیه کم کاریها و اهمال کردن‌‌های آنان قرار گرفته و همچنان به اتهامات نا روا پرداخته و از این لحاظ هیئت رهبری شهرداری با تهدیدات و تخویف،  تیغ قدرت را بر گلوی آزادی بیان گذاشته وبخاطر نشرنکردن دروغ بعنوان حقیقت، عدم تملق وچاپلوسی دربرابر زورگویان  نهایتا باعث برطرفی من ومعاونم گردید.

س:  عنوان کنفرانس مطبوعاتی شما «تهدید ژورنالیستان حکومتی بود» آیا واقعا خبرنگاران کشور در درون حکومت با تهدیدات رو برو هستند؟

  ج: هر چند تهدیدات  ژورنالیستان حکومتی، مخصوصا در این  اواخیر، نگرانی های شدیدی را در رابطه به آزادی بیان و آینده رسانه های حکومتی بوجود  آورده است؛  وجود آزادی بیان در چهارچوب قوانین نافذه کشور به سان دیگر نیازهای ضروری و فوری جامعه حتمی است و نباید مسئولین درجه اول حکومت به برخی از مقامات  این فرصت را بدهد که به تهدید و سانسور ابعاد اطلاع رسانی در کشور بپردازد و زمینه نقد و نظر را نابود سازد و حق دسترسی شهروندان به اطلاعات شفاف و غیر سانسور شده را از آنها سلب نماید.

با توجه به برخورد های خلاف آزادی بیان، از سوی وزیر اطلاعات وفرهنگ،  برای برطرفی جناب آقای اکبرزاده از ریاست نشرات تلویزیون ملی، رئیس ومعاون ریاست نشرات شهرداری کابل ودیگر ژورنالیستان نمونه بارز آن است؛ بناء از رئیس جمهورکشورتقاضا می گردد تا برای اعتبارپیدا نمودن این نظام  در اذهان مردم افغانستان؛  افکار جهان، به برکناری شهردار کابل اقدام کند، زیرا آقای صاحبی همانگونه که وقت تلفی می کند و به کار باور ندارد  مخالف  آزادی بیان نیز  هست  و چنین حالتی می تواند برای آینده کشور وحکومت خطر ناک باشد.

س: فعالیت های فرهنگی وتبلیغی در واقع نشرکننده اهداف، پالیسی وخط مشی فعالیت وکارکردهای هر اداره را در انظار عموم به نمایش می گذارد، شما بعنوان رئیس نشرات ومدیرمسئول نشریه پامیر دراین دو سال چه دست آوردی در راستای فعالیت های نشراتی و تبلیغاتی شهرداری کابل داشتید، بطور فشرده به خوانندگان محترم بیان فرمائید؟

ج: همانطوریکه ریاست نشرات هر نهاد دولتی بعنوان یک بخش قدرتمند تبلیغاتی عمل می نماید و در صحنه بارز تر می تواند نموداری از رشد صعودی و یا نزولی را عرضه نماید ویا به تعبیر شفاف تر، نقاط ضعف وقوت ریاست ها و دیپارتمنت ها ی دیگر را شناسایی و  در راه بهبود وظرفیت سازی آن تلاش بهینه به خرج دهد؛ ریاست نشرات و نشریه پامیر منحیث یک تشکل فعال وسازنده شهرداری در این دوسال پیش رفت های مفید و مؤثری را داشته، نظر سنجی که از اصحاب مطبوعات و اهل قلم و اندیشه صورت گرفته نشانگر آن است که نشریه پامیر در این دوسال حدود هفتاد درصد تفاوت وتغییرات اساسی در شکل و محتوایش بوجود آمده است.

ما در دوران آقای امان وصاحبی طرح و دورنمای کاری برای فعالیت های فرهنگی و تبلیغاتی در سطح شهرکابل داشتیم، چنانچه شهرداران محترم به جای کارشکنی به نظرات وطرحهای ما توجه می نمود، این نهاد فرهنگی و تبلیغی در حقیقت نقطه ارتباط دهنده شهرداری با رسانه های گروهی و مراکز فرهنگی و خدمات اجتماعی و از طریق این شبکه با اقشار مختلف جامعه می گردید وبرای شهردار پایگاه قوی مردمی ایجاد می گردید و در آن صورت آنان با همکاری شهروندان کابل جهت بهسازی وبازسازی پایتخت کشور مصدر خدمات عام المنفعه قرار می گرفتند.

پیشنهادات کتبی وشفاهی ما جهت بهبود این اداره کار گر نگردید و برعکس نگاههای عقده مندانه نسبت با این طیف صورت گرفت که من تفصیل معضلات ومشکلات عمده سرراه ریاست نشرات و هرج و مرج در اداره شهرداری کابل را در کتابی تنظیم نمودم که انشاالله بزودی چاپ می گردد.

س: چندی پیش در نشریه پامیر مطلبی به قلم آقای خزان به نشریه رسیده بود که در آن از دوره کاری شما بعنوان دوره سیاه و از شما بعنوان تبلیغ گر  فرهنگ بیگانه یاد نموده بود، مشخصا در این مورد نظرتان را ارائه فرمائید؟

ج:  من از بدو حضورم در ریاست نشرات شهرداری کابل، آقای خزان را می شناسم، و ایشان گاها به دفترم تشریف می آوردند و نسبت به حقیر اظهار ارادت و اخلاص می نمود و از کارکردها و فعالیت های فکری و فرهنگی ما تعریف و تمجید می نمود و همین طور میان من وایشان احترام متقابل وجود داشت؛  هرچند من مطلب آقای خزان  را هنوز مطالعه نکردم،  قبل از خواندن نوشته وی زود است که انسان قضاوت کند،  بعید هم نیست که چنین اظهاراتی  در نشریه پامیر به نشر برسد،  زیرا مقامات بلند پایه  آن  اداره گاها افرادی را در  برابر حق الزحمه استعمال می نماید و مطالب دلخواه خود شان را به نشر می رسانند و اینکه دوره کاری این جانب را  سیاه تعریف نموده خوب است که در ابتداء این دوستان از دوره سیاه یک تعریف مشخص داشته باشند،  البته تا جایی که اصحاب مطبوعات و اندیشمندان عرصه فعالیت های فرهنگی در مورد نشریه پامیر در دوره این جانب نظریاتی داشتند، آنها پامیر را یک نشریه خوب می دانند و این نشریه در دوره سیاه شهردار فعلی تحت هیچ شرایطی حاضر نگردید تا واقعیت ها را باالعکس منعکس نموده و شروع به مدیحه سرایی نماید.

اما تا جایی که یادم می آید هیچ وقت کوشش نکردم در اداره خود روش های آمر و مادونی را بکار ببرم، بلکه روابط کاری با همکارانم  دوستانه و عاطفی بوده است و اینکه در قسمت از سوال تان از تبلیغ فرهنگ بیگانه در نشریه پامیر در دوره کاری ام یاد نموده اید،  باید گفت که ما میان فرهنگ اسلامی وفرهنگ بیگانه تفاوت قائل شویم و نباید فرهنگ عظیم الشأن اسلامی را بیگانه و اجنبی بپنداریم، من کوشش های فراوانی نمودم تا مقالات،  مضامین و گزارشات ارسالی به نشریه،  به مقدسات دینی و مذهبی ما تصادم ننماید و همچنان در بسیاری از مناسبت های اسلامی و دینی در نشریه پامیر از این روزهای بزرگ یاد آوری وبزرگداشت بعمل می آمد که متأسفانه برخی از همکاران با توجه به تضاد ایدئولوژیکی که با اسلام و مذهب داشتند تحمل این وضعیت برای شان مشکل بوده است و بارها با این روند مخالفت داشته و از انعکاس فرهنگ و تربیت اسلامی در نشریه پامیر هراسان بوده اند که خوشبختانه ما این افتخار را داریم که تا کنون از هیچ فرهنگ بیگانه وغربی تقلید نکرده  و خود را با معیار های آن اسلوب عیار ننموده ایم و اکنون که این افراد فرهنگ اسلامی را فرهنگ بیگانه تصور می کنند با تأسف این مشکل عقیدتی ارتباط با خود شان می گیرد و در این جا توصیه ی که به این حلقات و مجموعه ها دارم این است که کوشش نمایید خود را در مقابل عظمت و بزرگی فرهنگ و تمدن اسلامی قرار ندهید وتحت تأثیر تبلیغات مسموم دشمنان اسلام نرفته و بنفع آنان کورکورانه تبلیغ ننمایید.

البته در طول تاریخ بسيار از فتنه ها، نابساماني ها، كار شكني ها و… عملکرد افراد منافق ودوچهره بوده که در هر زمان در سايه شوم اين صفت ناشايسته به خود صورت حق به جانب داده وخويش را دلسوز جامعه قلمداد نموده ولي آنها در باطن از گرگ هم درنده تر هستند. چنانچه پيامبر رحمت اللعالمین(ص) در باره آدم های دوچهره ومنافق  به این مضمون مي فرمايد: «من در ميان امت خود، از مومن و كافر هراسان نيستم، زيرا مومن و كافر عقيده خود را آشكار ابراز نموده اند، ولي ترسم بیشتر از منافقان دوچهره و کسانیکه دو رو هست، آنها در ظاهر صورت حق به جانب دارد ولي در باطن بد انديش بوده ومنكر حقايق هستند.» به همین لحاظ در آغاز سوره بقره، قرآن کریم نیز با منافقین نسبت به کفار برخورد شدیدتری را دارد و یا مولانا جلال الدین محمد بلخی که از افتخارات جهان اسلام است ، در مورد گزند از اين قماش افراد منافق و تأثیر همنیشینی با آنان را اینگونه بیان می کند:

دوستی با مردم دانا نکوست

دشمن دانا به از نادان دوست

دشمن دانا بلندت می کند

برزمینت می زند نادان دوست

تا توانی می گریز از یار بد

یار بد  بدتر بود از مار بد

مار بد تنها تو را برجان زند

یار بد برجان و برایمان زند

منبع:

سایت کابل دیلی  یکشنبه 12 عقرب 1387

مطالب مشابه