شهيد مصباح، روحانى پركار و كوشا بود، مسئوليت خويش را در فعاليت مضاعف و شبانه روزى مىدانست، چون خطرات فراوانى كه اسلام و ميهن اسلامى را تهديد مىكرد با روشن بينى و تيزهوشى درك مىكرد. از اين روحجم سخنرانىهاى وى اعجابانگيز است.
يكى از معاصرانى كه از نزديك با وى آشنا بوده است مىنويسد : «يكى از گويندگان كه به راستى مىتوانست خوب صحبت كند و مطالبش را درست به ديگران بفهماند آقاى مصباح بود. آقاى مصباح در زمان ظاهر شاه در سخنرانى هايش در كنار بيان معارف اسلامى و مسايل اعتقادى، از اوضاع نابسامان اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى كشور سخن مىگفت. در دوران حكومت داود خان علاوه بر منبر وسخنرانى با انتشار شب نامه، پرده از جنايتهاى رژيم بر مىداشت …
آقاى مصباح براى اثبات مدعايش آيات و روايات و نظر دانشمندان غرب و شرق را به عنوان شاهد بازگو مىكرد. مىدانست كه تنها فكر و انديشهى كه مىتواند اسلام را در اين برهه از زماننجات داده وبه نسل تحصيل كرده بقبولاند ،عقلانيت وخردمندى است .
آقاى مصباح پس از رحلت حضرت آيت اللّه العظمى حكيم(ره) در سال 1349 (هش) اهل تشيع افغانستان را به تقليد و پيروىازامام خمينى(ره) فراخواند. بر اثر عشق و علاقهى كه به حضرت امام داشت به هر عنوان بود در سخنرانىها يش نام ايشان رابرزبان آورد هو با اين مصرع به سخنانش پايان مىداد: «از خمينى خم مىنوش كه مستانه شوى».
سرانجام اين روحانى فعال و مجاهد در تاريخ چهارم دلو 1357(هش) به دست فريب خوردگان كمونيست دستگير و زندانى شد و شربت گواراى شهادت سركشيد.
شهيد حجت‌الاسلام والمسلمین استاد سيد محمدحسين مصباح در سال 1354 در جزو‌ه‌ي كه تحت عنوان«نقد مغول گرايي» در پاسخ به «نقد سيدگرايي» اسماعيل مبلغ نوشه بود، مطالبي در توصيف آيت الله تقدسي(ره) نيز نوشته اند كه فشرده‌ي آن از نظر خوانندگان عزيز مي گذرد.
با ارزش ترين شخصيت علمي مردم هزاره در زمان ما كه علم و عمل را توأم داشته و در ميدان عدل پيشتاز همهي روحانيون است، جناب آقاي تقدسي دام عزه ميباشد. اخلاق عالي، روش انساني، طهارت نفس و پاكدامني وي از هر جهت در خور ستايش است.
ايشان از آغاز برگشت به وطن تا امروز در انجام وظايف ديني و اجتماعي و تربيت محصلين علوم ديني در حدود مقررات مذهبي حتي الامكان كوتاهي نكرد. احكام ديني و ارزش‌هاي مذهبي را فداي اميال و خواستههاي نامشروع اربابان و سرمايه داران قوم پرست نكرده است.
زماني‌كه از طرف مغوليست‌ها به نام حزب نام نهاد «روحانيون مترقي» دعوت شد پس از استفسار از مرام نژادپرستانه‌ي آنها مشت دندان شكن به دهان شان كوبيد و حركت نا انساني مغوليست‌ها را مغاير احكام اسلام و قرآن دانسته با منطق كوبنده آنها را تقبيح نموده و از خود راند. از همان جهت است كه صادقي و ساير مغوليست‌ها بر عليه وي جبهه گرفتهاند. در حالي كه حقيقت با گفتهها و اعتقادات جاهلانهي عدهاي از عوام الناس و اشخاص بازاري و يا تبليغات تيز و تند مغوليست‌ها و وابستگان آنها پوشيده نميماند و همه ميدانند كه شخصيت تقدسي، پاكدامني و تديّن وي در بين علماي هزاره امتياز خاص دارد.
اين امتياز بسته به پذيرش مغوليست‌ها و ساير مخالفين وي نبوده و نيست زيرا حقيقت تابع خواسته هاي اشخاص نميباشد. همهي مؤمنين افغانستان از روش و منش عاقلانه و انساني حجت الاسلام آقاي تقدسي تقدير نموده موفقيت و سرافرازياش را از خداوند بزرگ خواستارند و سرافكندگي مخالفين نژادپرستش را آرزو ميكنند.
به نقل از: سایت پیام آفتاب