نمایش نوار ابزار

ارتباط ایمان و قرآن(5)

شنبه ۲۸ عقرب ۱۳۹۰

راههای تقویت ایمان

  بسم الله الرحمن الرحیم؛ الحمدُ للهِ الذی جَعَلنَا مِنَ المُتَمَسِّكِینَ بِوِلایَتِ اَمیرِالمُؤمِنین وَ الاَئِمَّةِ عَلَیهِمُ السلام.

بحث پیرامون راههای تقویت ایمان به بخش تربیت و خودسازی رسیدیم که مباحث تربیتی یکی از بنیادی ترین و از ارزنده ترین مباحث در اخلاق و سازندگی، خود سازی و جامعه سازی مربوط می‏شود.

اگر انسان‏ها، مباحث تربیتی را بدرستی بشناسند و هدفداری آن را بدانندو با روش‏های صحیح تربیت آشنائی پیدا کنند و سپس خود، خانواه و جامعه خویش را تربیت کنند، همواره به سوی تکامل و ترقّی و استقلال در حرکتند و عقب ماندگی و شکست و ذلّت و خواری و مفاسد اخلاقی و اجتماعی دامنگیرشان نخواهد شد که از نظر قرآن کریم و نهج‏البلاغه، هدف اساسی همه انبیاء و پیامبران الهی تحقق این آرمان ارزنده الهی، بشری است.

مکتب اسلام کاملترین مکتب تربیتی و دستورات و قواعد و روش های تربیتی آن از چشمه سار همیشه جاری وحی الهی گرفته شده و با رهنمودهای مداوم امامان معصوم(ع)‏ در تئوری و عمل لباس حقیقت پوشیده که اکثر موّرخان غربی و شرقی اعتراف دارند که رسول گرامی اسلام(ص) و امامان(ع) از عرب عقب مانده جاهلی آلوده دامن، دانشمندان و پرهیزگاران و نام آوران بی نظیری ساخته‏اند و انقلاب فکری، علمی، سیاسی، اخلاقی، نظامی، بهداشتی شگفتی آوری را با دست همان مردم عقب مانده تحقق بخشیدند که همه متفکران گذشته و حال را در تعجب و حیرت نگه‏داشتند که می‏پرسند:

راستی دل ها و مغزهای خفته عرب جاهلی چگونه بیدار شد؟

رسول خدا با کدام روش‏های تربیتی دست به انقلاب علمی، تربیتی زد؟

بناء می‏دانیم که نهج‏البلاغه بهترین و گویاترین زبان قرآن و تبیین کننده مباحث تربیتی اسلام است.

پس‏بایدگوش جان به کلمات حضرت امیرالمؤمنین(ع)‏ بسپاریم و در این سیر کوتاه، بمناسبت عید غدیر مباحث تربیتی از دیدگاه امام علی(ع) مورد ارزیابی قرار داده و بعد بدین مناسبت گوشه ای از تاریخ غدیر را بحضور شما حضار محترم پیش کش نمایم.

از دیدگاه نهج‏البلاغه، تربیت ممکن، و روش‏های تربیتی مشخص و روشن است و بهترین روش‏های مقابله با موانع وآفات تربیت نیز بدرستی مورد ارزیابی قرار گرفته است، که فرمود: فَنَفْسَکَ نَفْسَکَ! فَقَدْ بَیَّنَ اللَّهُ لَکَ سَبِیلَکَ، وَحَیْثُ تَنَاهَتْ بِکَ أُمُورُکَ(1) و سپس امیدواری می‏دهد که اگر از راه روشن الهی بروید و در تربیت خود و دیگران بکوشید حتما پیروز شده و به سرچشمه سعادت خواهید رسید.

أَیُّهَا النَّاسُ، مَنْ سَلَکَ الطَّرِیقَ الْوَاضِحَ وَرَدَ الْمَاءَ، وَمَنْ خَالَفَ وَقَعَ فِی التِّیهِ…(2) و آنگاه به ضرورت تربیت و خودسازی اشاره می‏کند که: أَیُّهَا النَّاسُ، تَوَلَّوْا مِنْ أَنْفُسِکُمْ تَأْدِیبَهَا، وَاعْدِلُوا بِهَا عَنْ ضَرَاوَةِ عَادَاتِهَا(3).

تربیت یکی ازارزشمندترین واقعیت نظام هستی است که در همه چیز قابل پیاده شدن و ثمره دادن می‏باشد، نه تنها انسان را می‏شود تربیت کرد و در خودسازی و جامعه سازی موفّق شد، بلکه حیوانات و نباتات را نیز می‏شود تربیت کرده و با روش‏های تربیتی به سوی ارزش‏ها سوق داد.

گرچه موجودات حیاتی همه تربیت پذیرند، امّا تربیت پذیری انسان از ویژگی‏های خاصّی برخوردار است، انسان با برخورداری از عقل و تدبیر و عواطف انسانی، تربیت پذیرتر از دیگر موجودات نظام آفرینش می‏باشد که امام علی(ع) ‏ می‏فرماید: وَ لاَتَکُونَنَّ مِمَّنْ لَا تَنْفَعُهُ الْعِظَةُ إِلَّا إِذَا بَالَغْتَ فِی إِیلَامِهِ، فَإِنَّ الْعَاقِلَ یَتَّعِظُ بِالْآدَابِ، وَ الْبَهَائِمَ لَا تَتَّعِظُ إِلَّا بِالضَّرْبِ(4).

اما در مورد غدیر؛ حقیقت آن است که ما در زمینه غدیر و معرفی غدیر کوتاهی کرده ایم و از تلاش لازم برای تبیین این واقعه مهم اسلامی برخوردار نبوده ایم، من  نمی گویم درگیری، اهانت و جسارت به دیگران صورت بگیرد، بلکه بایستی فضایل امیرالمومنین(ع) را به مردم خویش معرفی کنیم،‌ ما می توانیم تنها با استفاده از منابع اهل سنت، ولایت امیرالمومنین(ع) و جایگاه ایشان در روایات منقول از پیامبر اسلام را اثبات کنیم و تعابیر زیادی در روایات موجود در کتب اهل سنت داریم که یا به صورت مستقیم و یا به صورت اشاره و کنایه، امامت و جانشینی امام علی(ع) را بیان می کند.

در گذشته علمای کشور ما  علی‌رغم موانع و مشکلاتی که داشتند، برای روز عید غدیر عیدی و اطعام می دادند و مرحوم حضرت آیت الله حجت(ره) در تکیه خانه عمومی چنداول، شهید آیت الله واعظ(ره) در مدرسه محمدیه تپه سلام، شهید آیت الله افشار(ره) در حسینیه عمومی قلعه فتح الله و دهها شخصیت دیگر در ایام عید غدیر، برای مردم اطعام داشتند، اگر علمای فعلی همانند بزرگان گذشته این کشور موضوع غدیر و جانشینی حضرت علی(ع) را درست و منطقی تبیین کنند، برای بسیاری از افراد  برخی شبهات و سئوالات حل می گردد، ما باید این را بپذیریم که اگر از مردم ما  درباره غدیر سوال شود، هیچ پاسخی ندارند و اطلاعی در این زمینه به آنها داده نشده، با آنکه امروز جوانان ما دنبال حقیقت می باشند وخوشبختانه جوانان ما به دنبال قرآن، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه هستند، در چنین وضعیتی باید واقعه غدير به درستی معرفی گردد و مردم بدانند که غدیر حادثه اى تاريخى نيست كه در كنار ديگر وقايع بدان نگريسته شود. غدير تنها نام يك سرزمين نيست. يك تفكر است، نشانه و رمزى است كه از تداوم خط نبوّت حكايت مى كند. غدير نقطه تلاقى كاروان رسالت با طلايه داران امامت است.

داستان غدير خم

سال دهم هجرت بود و پيامبر(ص) از آخرين سفر حج خود باز مي گشت، گروه انبوهي كه تعدادشان را تا صد و بيست هزار رقم زده اند او را بدرقه مي كردند تا اين كه به پهنه بي آبي به نام غدير خم رسيدند.

نيم روز هيجدهم ذي الحجه بود كه ناگهان پيك وحي بر رسول خدا(ص) نازل شد و از جانب خدا پيام آورده كه: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَالله يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ الله لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ»(5) یعنی اي رسول آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده به گوش مردم برسان و اگر چنين نكني رسالت او را ابلاغ نكرده اي و خداوند تو را از گزند مردمان حفظ خواهد كرد، پيامبراسلام(ص) دستور توقف دادند و همگان در آن بيابان بي آب و در زير آفتاب سوزان صحرا فرود آمدند و منبري از جهاز شتران براي پيامبر ساختند و رسول خدا(ص) بر فراز آن رفته و روي به مردم كردند. ابتدا خداي را سپاس فرموده و از بديهاي نفس اماره به او پناه جست و فرمود: اي مردم بزودي من از ميان شما رخت بر مي بندم، آنگاه مي افزايد چه كسي بر مومنين در ارزيابي مصلحت ها و شناخت و تصرف در امور سزاوارتر است همه يك سخن مي گويند خدا و پيامبر داناترند.

رسول گرامي مي فرمايد: آيا من به شما از خودتان اولي و سزاوارتر نيستم و همگان يك صدا جواب مي دهند كه چرا چنين است. آنگاه فرمود: من دو چيز گرانبها در ميان شما مي گذارم يكي ثقل اكبر  كه كتاب خداست و ديگري ثقل اصغر كه اهل بيت منند. مردم، بر آنان پيشي نگيريد و از آنان عقب نمانيد. آنگاه دست علي(ع) را در دست گرفت و آن قدر بالا برد كه همگان او را در كنار رسول خدا(ص) ديدند و شناختند.  سپس آن حضرت در میان سخنانشان فرمودند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» هر که من مولای او هستم پس این علی مولای اوست (این سخن را سه بار و به نقل امام احمد حنبل چهار بار تکرار فرمود) و سپس دعا فرمودند: «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و أحِبَّ مَن أحَبَّه و أبغِض مَن أبغَضَهُ و انصُر مَن نَصَرَهُ و اخذُل مَن خَذَلَهُ و أدِرِ الحقَّ مَعَهُ حیثُ دار. ألا فیبلغ الشاهدُ الغائبَ» خدایا دوست بدار هر که او را دوست بدارد و دشمن بدار هر که با او دشمنی کند و یاری کن هر که او را یاری کند و کوچک بشمار هر که حق او را نگاه ندارد… و سپس فرمود: لازم است حاضران اين خبر را به غايبان برسانند.(6) هنوز اجتماع به حال خود باقي بود كه دوباره آهنگ روح بخش وحي گوش جان محمد(ص) را نواخت كه:‌ امروز دينتان را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما به پايان رساندم و اسلام را به عنوان دين برايتان پسنديدم و بدين سان علي (ع) از جانب خداوند براي جانشيني پيامبر(ص) برگزيده شد.

این آیه نیز به پیامبر اسلام(ص) نازل گردید: الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ‏دِینَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلاَمَ دِیناً(7) امروز (روز غدير خم) دين شما را به حد كمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام كردم و اسلام را بعنوان دين براى شما پسنديدم.

سنديت واقعه غدير خم

مرحوم علامه امينى در کتاب الغدير خود  نام راويان  حديث غدير را به ترتيب زمان زندگى ذكر كـرده اسـت:

در ميان اصحاب رسول خدا(ص) 110 نفر،

در ميان تابعين 84 نفر،

در ميان علماى قرن دوم هجرى 56 نفر،

در ميان علماى قرن سوم هجرى 92 نفر،

در ميان علماى قرن چهارم هجرى 43 نفر،

در ميان علماى قرن پنجم هجرى 24 نفر،

در ميان علماى قرن ششم هجرى 20 نفر،

در ميان علماى قرن هفتم هجرى 21 نفر،

در ميان علماى قرن هشتم هجرى 18 نفر،

در ميان علماى قرن نهم هجرى 16 نفر،

در ميان علماى قرن دهم هجرى 14 نفر،

در ميان علماى قرن يازدهم هجرى 12 نفر،

در ميان علماى قرن دوازدهم هجرى 13 نفر،

در ميان علماى قرن سيزدهم هجرى 12 نفر،

در ميان علماى قرن چهاردهم هجرى 19 نفر.

حديث غدير در کتب معتبر اهل سنت از جمله در کتاب مسند امام احمد حنبل، در سنن ترمذى، مسند احمد و درمستدرك حافظ ابن عبداللّه حاكم نيشابورى  به مضامين مختلف ذکر شده است.

اعمال غدير

حادثه غدير حادثه بزرگي است و عيد غدير عيدي بزرگ و شايد شريفترين عيد مسلمانان است. در بيان ائمه(ع) براي اين روز بزرگ اعمالي وارد شده   است كه به برخي از آنان اشاره مي شود:

1. تحكيم بيعت با ولايت

همانگونه كه پيامبر اكرم(ص) بعداز نصب امام علي(ع) به امامت مسلمين به جماعت مسلمانان امر كرد كه با او بيعت كنند در سالروز آن حماسه جاويد پيامبر تجديد آن بيعت سفارش شده است. لذا زيارت اميرالمومنين و ساير ائمه(ع) مستحب است. به همين منظور ادعيه زيادي نيز وارد شده است.

2. اظهار سرور و شادماني

در وصف شيعه و شيعيان گفته شده است كه به شادي ما ائمه شادند و به حزن ما محزون و مسلم است كه عيد غدير شادي بخش ترين عيد ائمه(ع) است و شادماني شيعه  در اين روز فرض است و هارون گويد در روز هيجدهم ذيحجه خدمت امام صادق(ع) رسيدم كه فرمود: حقا كه روز غدير روز عيد فرح و سرور است. در روز عيد غدير اظهار فرح و  امير المومنين علي(ع) نيز فرمودند:  در روز عيد غدير اظهار فرح و شادماني کنید و برادران مسلمان خود را نيز شاد گردانيد.

3. مصافحه كردن

مصافحه يا دست دادن از آداب اسلامي است و در روز عيد غدير به آن تاكيد بيشتري شده است. امام علي(ع) فرمودند: روز عيد غدير هنگامي كه  يكديگر را ملاقات مي كنيد با هم مصافحه کنید.

ذكر مخصوص اين روز نيز هنگام مصافحه سفارش شده است؛ «الحمدُ للهِ الذی جَعَلنَا مِنَ المُتَمَسِّكِینَ بِوِلایَتِ اَمیرِالمُؤمِنین وَ الاَئِمَّةِ عَلَیهِمُ السلام» ترجمه سپاس خداي را كه ما را از جمله درآويختگان به ولايت اميرالمومنين علي  و ائمه(ع) قرار داد.

4. پيمان اخوت و برادري

از برنامه هاي اسلام ايجاد اخوت و برادري است و به همين منظور پيامبر اكرم(ص) بين مسلمانان مهاجرين و انصار پيمان برادري بست و با پيمان اخوت علي را با خويش برادر نمود و در برخي از زيارات كه خطاب به پيامبر مي خوانيم: السلام عليك و علي اخيك علي بن ابيطالب(ع) يعني سلام بر تو و برادرت علي اشاره به همين برادري است .پيمان برادری و عقد اخوت بستن از اعمال وارده در روز غدير است و صيغه  مخصوصي دارد كه در مفاتيح الجنان آمده است.

5. احسان و انفاق

احسان و انفاق از دستورات ويژه اسلامي است. اما در ايام بزرگ مثل عيد غدير برآن تاكيد بيشتري شده است. در سيره امام حسن(ع) است كه ايشان روز عيد غدير مهماني مي داد و شخص  امام علي(ع) نيز در آن مراسم شركت مي كرد .

6. صله رحم

صله رحم از پسنديده ترين آداب اسلامي است و شرع مقدس اسلام بر مطلب تاكيد فراوان نموده است. اما در روز عيد غدير بر اين نكته سفارش بيشتري شده است. امام صادق(ع) مي فرمايد: از كارهايي كه در روز عيد غدير مستحب است صله رحم است.

7. رفع حاجت مومنان

رفع حاجت مومنان از جمله اعمالي است كه اسلام براي آن ارزش خاصي قائل شده  است و ائمه آن را از چند طواف برتر مي دانند. در روز غدير اين عمل فضيلت بيشتري دارد. امام علي(ع) فرمودند: كسي كه مومنان را در روز غدير تكفل كند نزد خداي متعال من ضامنش هستم  كه از كافر شدن و پريشان شدن در امان باشد یعنی رفع حاجت مومنان سبب عاقبت به خيري است .

8. غسل كردن و لباس نو پوشيدن

امام صادق(ع) فرموده اند در روز عيد غدير پاكيزه ترين لباسهاي خود  را بر تن بپوش. با غسل طهارت معنوي حاصل مي شود و با  نظافت طهارت ظاهري.

9. تشكيل اجتماع

در روز عيد غدير به جهت يادآوري روزي كه پيامبر به امر خداوند علي(ع) را به امامت امت اسلامي نصب كرد، بجاست در مراكز گوناگون گرد آييم و به ياد آن روز بزرگ و ثمراتش شادمان باشيم. ائمه سفارش كرده اند كه به جهت  يادآوري مقام محمد صلوات الله عليه و آل او عليهم السلام اجتماعات تشکیل بشود و خود نيز از اين گونه اجتماعات برپا مي داشتند .

10. دعا، روزه و عبادت

روزه و دعا از اعمالي است كه در همه اعياد مورد سفارش و تاكيد است خاصه در روز عيد. غديرحسن بن راشد گويد: از امام صادق(ع) درباره عيد غدير  پرسيدم و حضرت فرمود: اين عيد از عيد قربان و فطر برتر است. آن روز را روزه بگيريد و بر محمد و آل محمد(ص) زياد صلوات بفرستيد.

در جلسات بعد پیرامون عوامل موثر در تربیت همانند: وراثت، محیط خانه وخانواده، محیط اجتماع، تلقین، تقلید و غیره  مباحثی را خدمت شما خواهم داشت و در پایان با خواند ذکری جهت فرج امام عصر(عج) در حق شما دعا می کنم.

اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا.

پی نوشت ها:

1. نامه 3: 30 نهج‏البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، اسناد این نامه به این شرح است:

کتاب بحار الانوار ج33 ص83: مجلسی (متوفای 1110 ه)؛  کتاب طراز ج 2 ص 123: سید یمانی؛  شرح نهج‏البلاغه ج 16 ص 6: ابن ابی الحدید معتزلی(متوفای 656 ه)4- شرح ابن میثم ج 4 ص 448: بحرانی(متوفای 679 .

2.  خطبه 4: 201 نهج‏البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که برخی از اسناد آن به این شرح است:

کتاب محاسن ص262 ح232: برقی (متوفای 274 ه)؛ 2- کتاب غیبت ص9 وص27 مقدمة المؤلّف: نعمانی (متوفای 342 ه)؛ بحارالانوار ج2 ص266 وج64 ص158: مجلسی (متوفای 1110 ه)؛ تفسیر برهان ج 4 ص 260 ح1: علامه بحرانی(متوفای 1107 ه)؛ کتاب مسترشد ص407: 76 ط جدید: طبری شافعی (متوفای 310 ه)6- کتاب ارشاد ص147 قدیم: شیخ مفید (متوفای 413 .

3. حکمت 359 نهج‏البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که برخی از اسناد آن به این شرح است:

کتاب النهایة ج 3 ص 35 (ماده صرف): ابن اثیر شافعی (متوفای 606 ه)؛  غرر الحکم ص 154 و 359 : ج 3 ص 295: آمدی (متوفای 588 ه)

3- منهاج البراعة ج 3 ص 399: ابن راوندی (متوفای 573 ه)؛ بحار الانوار ج67 ص73 ذح27 ب45: مجلسی (متوفای 1110 ه)5- غرر الحکم ج 6 ص 459: آمدی (متوفای 588 .

4.  نامه 108: 31 نهج‏البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که برخی از اسناد آن به این شرح است:

کتاب رسائل: کلینی (متوفای 328 ه)؛ کتاب زواجر و مواعظ: حسن‏بن‏عبدالله‏بن‏سعید(متوفای قرن3 ه)؛  عقد الفریدج3ص90 و91 و143 وج3 جدید114: ابن عبد ربه مالکی (متوفای 328 ه)؛  من لایحضره الفقیه ج4 ص392 و386: شیخ صدوق (متوفای 381 ه)5- تحف العقول ص97: 52 و99: 68 و76: ابن شعبه حرانی (متوفای 380.

5. سوره مائده، آیه 67 .

6. اسباب النزول، واحدی، ص 150؛ فضائل الخمسة، فیروزآبادی، ج 1، ص388؛ تفسیر کشف الاسرار، میبدی، ص 3، ص181؛ و عموم تفاسیر شیعه مانند تفسیر ابوالفتوح و مجمع البیان، وافی، مجمع الزوائد، هیثمی، ج 9، ص156؛ ثمار القلوب، ثعالبی، ص 511 .

7. سوره مائده، آیه  ۴ .

تنطبم کنند: سیدعباس حسینی – 27 عقرب 1390

مطالب مشابه
دیدگاه ها