نمایش نوار ابزار

استاد مهدوی؛ از منبر تا میدان جهاد و مشاورت ریاست جمهوری، صدای وحدت و آگاهی

دوشنبه 28 میزان 1404

هشتمین سالیاد ارتحال حجت‌الاسلام والمسلمین استاد شیخ نادر علی مهدوی گرامی‌باد!

در تاریخ ۱۷ سنبله ۱۳۹۶ هجری شمسی (برابر با ۱۷ ذی‌الحجه ۱۴۳۸ هجری قمری)، همراه با حجت‌الاسلام والمسلمین غلام‌عباس مصباح برای عیادت مرحوم استاد مهدوی به منزل دامادشان در شهرک سبز رفتیم. آن بزرگوار که از بی‌مهری برخی دوستان و همکاران پیشین آزرده‌خاطر بود، با دیدن ما اشک شوق ریخت و با سپاس از درگاه الهی گفت:

«شکر که بار دیگر توانستم دوستانم را ملاقات کنم.»

در همان دیدار، آخرین عکس یادگاری از ایشان گرفته شد. در خلال گفت‌وگوهای صمیمانه، سخنان دردآلودش از روزگار غربت و بیماری، و از فراموشی و بی‌وفایی کسانی که روزی از نام و جایگاهش بهره برده بودند، دل را می‌آزرد.

از درگاه ایزد منّان برای آن عالم وارسته، غفران الهی و برای بازماندگان و دوستدارانش صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت دارم.

مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ نادرعلی مهدوی، فرزند میرزا کلبی عباس کربلایی و نوه‌ی ملاحسن رضا، در سال ۱۳۱۰ خورشیدی در قریه‌ی خواجه نیک‌پای ولسوالی گیزاب ولایت ارزگان، در خانواده‌ای دیندار و متدین چشم به جهان گشود.

وی تحصیلات ابتدایی، ادبیات عرب و دروس حوزوی را در زادگاهش آغاز کرد و سپس در حوزه‌های علمیه‌ی جاغوری، کابل، مشهد مقدس و نجف اشرف تا سطوح عالیه و درس خارج فقه و اصول ادامه داد.

بازگشت به وطن و آغاز خدمات دینی

استاد مهدوی در سال ۱۳۴۳ خورشیدی، به قصد خدمت به مردم کشورش در عرصه‌های دینی، علمی، اجتماعی و فرهنگی، حوزه‌ی علمیه نجف اشرف را ترک گفت و عازم زادگاهش شد. وی پیش از حرکت، به زیارت برخی مراجع عظام، از جمله مرحوم آیت‌الله العظمی سید محسن حکیم شتافت و از ایشان توصیه‌هایی ارزشمند درباره‌ی اعتدال در فعالیت‌های دینی و فرهنگی و گسترش آگاهی در جامعه افغانستان دریافت کرد.

پس از بازگشت، مدتی در منطقه «گیروی» به دعوت مردم آن سامان اقامت گزید و به تدریس علوم دینی و تبلیغ احکام الهی پرداخت. این دوره حدود سه سال ادامه یافت. در سال ۱۳۴۵، به‌دلیل بیماری برادرش به کابل آمد و پس از بستری شدن او، ناگزیر در پایتخت ماندگار شد.

فعالیت‌های علمی و خطابه در کابل

در کابل، علاوه بر تدریس متون حوزوی به‌ویژه ادبیات عرب، با ایراد سخنرانی‌های شورانگیز در میان طلاب و مردم شهرت یافت. یکی از شاگردان برجسته‌ی وی، محمدکریم خلیلی، رئیس شورای عالی صلح افغانستان بود که کتاب «سیوطی» را نزد او آموخت.

تسلط استاد مهدوی بر زبان‌های دری و پشتو، موجب محبوبیت وی در میان مردم کابل اعم از شیعه و سنی گردید. او در مجالس مذهبی تپه سلام در کنار بزرگانی چون آیت‌الله العظمی شهید واعظ و علامه شهید ناصر، از خطیبان برجسته‌ی کشور به‌شمار می‌رفت.

خاطره‌ای از شهید واعظ

در مصاحبه‌ای که نگارنده با استاد مهدوی انجام داد، او درباره‌ی جایگاه علمی آیت‌الله شهید واعظ  گفت:

«از دوران طلبگی در مشهد، آوازه‌ی علم و فضل آیت‌الله واعظ را شنیده بودم. ایشان به دعوت مرحوم آقای اصغری، از مهاجران عهد عبدالرحمن خان، به مشهد آمد و سخنرانی‌های علمی‌اش در مدرسه‌ی عباس‌قلی‌خان مایه‌ی افتخار طلاب افغان گردید. وقتی به کابل آمدم، از نزدیک به محضر ایشان رسیدم و بهره‌ها بردم.»

نقش اجتماعی و سیاسی

استاد مهدوی پس از ازدواج دوم با دختر محمدنعیم‌خان شهرستانی، ارتباطات نزدیکی با دربار و شخصیت‌های سیاسی وقت پیدا کرد. در سال ۱۳۵۱، هنگام تلاش ظاهرشاه برای ایجاد همبستگی میان اقوام پشتون و هزاره، مهدوی به عنوان سخنران جمع بزرگان هزاره در حضور شاه برگزیده شد. سخنرانی او در آن محفل چنان تأثیرگذار بود که مرحوم آیت‌الله رئیس یکاولنگی بارها از آن با تحسین یاد می‌کرد.

تبعید و مهاجرت

پیش از کودتای سردار محمد داوودخان (۱۳۵۲)، به‌سبب سخنرانی پرشور خود در یکی از محافل مذهبی قندهار، ناچار به مهاجرت به لشکرگاه مرکز ولایت هلمند شد. وی در آنجا نیز به تدریس و فعالیت‌های دینی ادامه داد و به دعوت مردم، به ارشاد و آموزش نسل جوان پرداخت.

آغاز جهاد و فعالیت انقلابی

با پیروزی کودتای کمونیستی ۷ ثور ۱۳۵۷ و گسترش خفقان، استاد مهدوی ناگزیر به زادگاهش در گیزاب بازگشت. در بهار ۱۳۵۸، هم‌زمان با آغاز مقاومت اسلامی، به صفوف مبارزان پیوست و ریاست حوزه‌ی امنیتی و سیاسی آن منطقه را به‌عهده گرفت.

او سپس به شورای انقلابی اتفاق اسلامی افغانستان به رهبری آیت‌الله سید علی بهشتی پیوست و از اعضای فعال و ارشد آن شورا گردید. استاد مهدوی برای معرفی اهداف انقلاب اسلامی به کشورهای ایران و پاکستان سفر کرد و نقش مهمی در گسترش فعالیت‌های شورا داشت.

مخالفت با انشعابات حزبی

در نیمه‌ی دهه‌ی شصت، وی در ایران از سوی «واحد نهضت‌ها» به مسئولیت سید مهدی هاشمی تحت فشار قرار گرفت، اما با شجاعت در برابر سیاست‌های تفرقه‌افکنانه ایستادگی کرد. در یکی از تظاهرات بزرگ مهاجران افغان در زمستان ۱۳۶۶، سخنرانی کوبنده‌ای علیه انحرافات فکری و سیاسی آن جریان ایراد کرد.

استاد مهدوی همواره نسبت به ادغام احزاب شیعه در قالب حزب وحدت اسلامی دیدگاه انتقادی داشت و آن را مغایر با مصالح واقعی مردم می‌دانست. حتی پس از پیوستن آیت‌الله بهشتی به حزب وحدت، بر موضع خویش باقی ماند.

خدمت در دولت مجاهدین و پس از آن

پس از سقوط رژیم نجیب‌الله در سال ۱۳۷۱، استاد مهدوی به‌عنوان وزیر مشاور در نخستین دولت مجاهدین به ریاست صبغت‌الله مجددی منصوب شد. اما در پی اختلافات و جنگ‌های داخلی، از ادامه‌ی کار بازماند و به پاکستان رفت. او در نشست‌های بین‌المللی صلح، از جمله در استانبول، لیبراسکا (آمریکا) و بن شرکت نمود و برای صلح و ثبات افغانستان تلاش کرد.

با تشکیل دولت انتقالی به ریاست حامد کرزی، بار دیگر به‌عنوان وزیر مشاور در امور دینی و قومی منصوب شد و در کمیسیون تدوین قانون اساسی ۱۳۸۲ نقش مؤثری در رسمیت یافتن مذهب جعفری در کنار مذهب حنفی و رسمی شدن زبان فارسی در کنار پشتو ایفا کرد.

فعالیت‌های فرهنگی و دینی

مرحوم مهدوی عضو فعال شورای سراسری علمای افغانستان، شورای اخوت اسلامی، شورای علمای شیعه افغانستان و رئیس هیئت امنای بنیاد فرهنگی ـ تبلیغی پیامبر اعظم (ص) بود.

وفات

این عالم وارسته و خطیب توانا، پس از عمری مجاهدت در عرصه‌های علمی، فرهنگی و سیاسی، در ۱۹ میزان ۱۳۹۶ خورشیدی در کابل دار فانی را وداع گفت. پیکر مطهرش ۲۰ میزان با حضور جمع کثیری از علما، شاگردان و مردم مؤمن، در زیارت سخی کابل تشییع و به خاک سپرده شد.

فقدان استاد مهدوی ـ آن روحانی سلیم‌النفس، ادیب فاضل، خادم اهل‌بیت (ع) و سیاستمدار اخلاق‌مدار ـ ضایعه‌ای بزرگ برای جامعه‌ی علمی و دینی افغانستان است.

یاد و نام او همواره در تاریخ فرهنگ و روحانیت این سرزمین زنده خواهد ماند.

با احترام

سید جعفر عادلی حسینی

روستوک – شمال شرق آلمان

25 میزان 1404 خورشیدی / 17 اکتوبر 2025 میلادی

 

دیدگاه ها