نمایش نوار ابزار

بانوی تلاشگر؛ شراره بلخی به ابدیت پیوست!

چهارشنبه ۵ عقرب ۱۳۹۵

کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام

خبر شهادت گونه و مظلومانه ی بانوی پرتلاش و فداکار، سیده شراره بلخی، یادگار استاد شهید علی آقا بلخی و نوه شهید علامه سید اسماعیل بلخی(ره) را به تمامی بستگان، دوستان، مادر و فرزندانش تسلیت می گویم.

شراره بلخی دختر شهید علی آقا بلخی ونوه علامه شهید سید اسماعیل بلخی(ره) بانوی فرهیخته، فعال فرهنگی، مدنی و اجتماعی و  حامی خانواده‌های شهدا و محرومین کشور، امروز چهارشنبه ۲۴ محرم، برابر ۵ عقرب ۱۳۹۵ خورشیدی در منزل خویش واقع مونستر آلمان به اثر ضربات چاقو توسط شوهر سابقش به قتل رسید.

این بانوی فداکار که حیات خود را وقف فعالیت های فرهنگی و اجتماعی نموده بود، او پس از به قدرت رسیدن کمونیست ها و شهادت پدرش، در سن ۱۴ سالگی با تحمل سختی و مشکلات به جمهوری  اسلامی ایران  مهاجرت نموده و پس از مدتی که در آلمان ساکن بود، مجددا به جمهوری اسلامی و شهر قم باز میگردد و در آنجا ساکن و پس از ازدواج دو باره به کشور آلمان باز می گردد که ثمره ازدواج شان یک پسر و دو دختر است.

این بانوی فعال مدنی، مسئولیت پذیر و خستگی ناپذیر که سهم عمده در همکاری با پناهجویان افغان در کشور آلمان داشت و همین طور در عرصه های فعالیت های فرهنگی و اجتماعی نیز فرد موثری بود، وی در رابطه با حمایت از خانواده های شهداء نقش ارزنده ی را ایفا می نمود، او  نایب رئیس انجمن و مسئول کمیسیون شناسایی و راجستریشن شهدا در چارچوب آن انجمن بود، خانم بلخی همکار دلسوز و صادق با  خانواده های شهداء جهت اجرای تحقق عدالت و افشای چهره های خائین و قاتلین هزاران تن از اقشا مختلف مردم مسلمان افغانستان که توسط کودتاه چیان ۷ ثور ۱۳۵۷ خورشیدی به شهادت رسیده بودند احساس مسئولیت می نمود،  او از حقایق فراموش شده و مظلومیت شهدای مظلوم این کشور سخن میگفت. شراره بلخی دردمندانه چنین می گفت: پدرم استاد فاکولته اقتصاد کابل شهید علی آقا بلخی تنها پسر علامه شهید سید اسماعیل بلخی به تاریخ ۲۲جوزای ۱۳۵۸ توسط خادیست ها به ریاست اسد الله سروری همراه با ۲۲ محصل مسلمان و متعهد به زندان پلچرخی کابل بردند و به شهادت رسانیدند و در سال  ۱۳۵۹ خورشیدی از طرف حزب پرچم(جناح دیگر کمونیست ها) رسما اعلام گردید که ۱۲۰۰۰ نفر اشرار را در زندان پلچرخی اعدام نمودیم. این اشرار چه کسانی بودند؟ علماء و ائمه مساجد، اساتید دانشگاهها و محصلین، دینداران و افراد عادی کشور…

من خانم شراره بلخی را حضوری ملاقات نکردم، اما از طریق شبکه های اجتماعی بارها پیرامون مسائل فرهنگی صحبت داشتیم، او آدم مودب و صمیمی که از مظلومیت خانواده شهداء، کارکردهای پدر(استاد شهید علی آقا) و جدش(علامه شهید بلخی) و برنامه های آینده و آرزو های بلندش در عرصه های فرهنگی واجتماعی سخن می گفت.

وقتی من زندگی نامه شهید سید علی رضا(مشهور به علی آقا) بلخی را تحت عنوان«استاد گمنام» در جلد اول کتاب «شهدای نُخبه و مرزبانان اندیشه» نویشتم، پس از چاپ آن، خانم شراره بلخی جزو اولین کسانی بودند که بخاطر نشر این اثرم پیام فرستادند و تشکری نمودند.

در پایان می خواهم یادی از استاد گمنام؛ شهید سید علی رضا بلخی نمایم؛ هرچند شرح حال آن شهید بزرگوار بصورت مفصل در جلد اول کتاب «شهدای نُخبه و مرزبانان اندیشه» آمده، اما در این بخش به مناسبت درگذشت دخترش شراره بلخی اشاره مختصر میگردد:

استاد شهید سید علی رضا بلخی معروف به سید علی آقا از جمله شخصیت‌های فرهیخته و صاحب نامی بود که در سال ۱۳۵۸ خورشیدی اسیر دام دژخیمان وطن شد.

استاد بلخی در سال ۱۳۱۸ در دامان پدر و مادر دانا و مبارز در شهر باستانی هرات دیده به جهان گشود. پدر وی علامه شهید سید اسماعیل بلخی(ره) که برای احقاق عدالت در جامعۀ زجرکشیدۀ افغانستان گام به عرصۀ مبارزه نهاد و در این راه خطیر از جان و مال خود دریغ کرده حدود پانزده سال از جوانی خود را در زندان حکومت شاهی افغانستان  گذراند و در نهایت جام شیرین شهادت نوشید.

در سال ۱۳۴۶ استاد علی آقای بلخی ازدواج می‌کند که ثمرۀ آن سه دختر به نام های غزال، شراره و زیتون و دو پسر به نام های سید ابراهیم و سید اسماعیل می‌باشد.

روزگار سخت زندگی از سید علی آقا مردی آزموده و دانا می سازد و او با تلاش و کوشش و در اثر لیاقت بالایش در سال ۱۳۵۵ با گرفتن بورس تحصیلی از بوخم آلمان جهت دوره ماستری همراه با خانواده راهی آنجا شده به تحصیل و تدریس در دانشگاه بوخم همت می گمارد و در سال ۱۳۵۶ باکوله باری از علم به کابل برمی گردد و بر اثر تقاضای دانشگاه کابل مجدد به عنوان کدر علمی پذیرفته می‌شود و این بار با دانشی بیشتر و تهیه لکچرهای مثمر ثمر و برگزاری کنفرانس های مفید در راه پیشرفت اقتصاد پسمانده کشور نهایت تلاش می‌کند و در راه آموزش نسل جوان از هیچ اقدامی سر باز نمی زند که نتیجه آن اکنون حضور شاگردان استاد بلخی در مناصب بالای دولتی از وزارت تا سایر پست‌های اقتصادی افغانستان است.

استاد سید علی آقای بلخی در کنار همۀ فعالیت‌های علمی و اجتماعی کتاب «اقتصاد در اسلام» را می‌نویسد  که با تأسف بعد از مفقود شدن استاد، کتابش سوزانده می‌شود و نتیجۀ سال‌ها زحمت و تلاش ایشان برباد می‌رود. با این وجود نام نامی استاد سید علی آقای بلخی به عنوان استادی کاردان و لایق همیشه بر اذهان باقی خواهد ماند و دانشگاه اقتصاد کابل هیچگاه این ضایعه را جبران نمی‌توان کرد.

رفتار عالی و استعداد سرشار استاد علی آقای بلخی چنان است که علاوه بر تدریس، به عنوان مترجم زبان آلمانی در بیرون از دانشگاه از او مدد می خواهند و سید علی آقا که مسلط به زبان‌های پشتو، انگلیسی و آلمانی است اوقات فراغت خود را با ترجمه می گذراند.

در چنین زمانی بود که نهضت اسلامی در کشور قد علم کرد و بنام جوانان مسلمان در عرصهء سیاسی کشور به عنوان یک قدرت مهم مطرح شد. از آن به بعد، قدرت کمونیست‌ها در موسسات تحصیلات عالی رو به زوال نهاد. در سال ۱۳۵۳ اکثریت کرسی های اتحادیهء محصلین در دانشگاه کابل به نماینده گان جوانان مسلمان تعلق گرفت.

در این زمان هر عضو نهضت جوانان مسلمان در تلاش بودند تا شخصیت‌های مسلمان را که شامل نهضت جوانان مسلمان هم نباشند، شناسائی نموده و با آن‌ها رابطه برقرار نمایند. من نیز وقتی قدم به فاکولتهء اقتصاد دانشگاه کابل نهادم، در کنار شناسائی همصنفی های مسلمان، تلاش نمودم تا استادان مسلمان را نیز بشناسم.

بعد از کودتای هفت ثور کمونیست‌ها، استاد علی آقا بلخی نیز مانند ده‌ها هزار تن دیگر از مسلمانان دستگیر گردید. بعضی از استادان و دستیار های آنان (اسیستانت ها) که از کمونیست‌های وابسته به گروه های خلق و پرچم بودند، کینهء شدیدی نسبت به استاد بلخی داشتند. بعد از دستگیری وی این شایعه در دانشگاه پخش شد که استاد بلخی را دستگیر کردند اما قبل از اینکه از وی تحقیق صورت گیرد، کمونیست هائی که وی را می شناختند فیصله کردند که نیازی به تحقیق و محاکمهء وی نیست زیرا در اخوانی بودن وی شکی وجود ندارد!

نگارنده زمانی که خواستم اطلاعاتی در رابطه با شهید علی آقا بلخی به دست آورم، از جمله کسانیکه سراغش رفتم و اطلاعات در این زمینه کسب نمایم، استاد وحیده مژده کارشناس امور سیاسی که افتخار شاگردی شهید علی آقا بلخی را دارد و او از کسانی نام برد که در آن زمان در فاکولتهء اقتصاد دانشگاه کابل درس می خواندند و افتخار شاگردی استادعلی آقا را داشتند که غیر از استاد مژده می‌توان از عبدالهادی ارغندیوال وزیر اقتصاد، حمیدالله فاروقی سابق وزیر ترانسپورت، اسحاق زی سابق والی لغمان و عضو تحقیق قانون اساسی کشور، عمر خطاب صاحب امتیاز تلویزیون پیام افغان در امریکا و دیگر چهره های مطرح را می‌توان نام برد.

نویسنده: سید جعفرعادلی«حسینی»

مطالب مشابه
دیدگاه ها