هویت و جایگاه والای زن
هویت زن، هویت جامعه است و ارزش نهادن به زن و تکریم فضایل، کمالات و خدمات مستمر او، در واقع ارزش گذاشتن به کل جامعه و ارج نهادن به همه زیباییهای انسانی است.
این حقیقت برگرفته شده از آیات قرآن کریم، از دیرباز مورد توجه اندیشمندان و فرهیختگان اسلامی قرار داشته و بر آن، تأکید کردهاند. از جمله علامه اقبال لاهوری، اندیشمند فرهیخته و شاعر بلند آوازه مسلمان در تعظیم، جایگاه و شخصیت زن میسراید:
ای ردایت پرده ناموس ما
تاب تو سرمایه فانوس ما
طینت پاک تو ما را رحمت است
قوت دین و اساس ملت است
کودک ما چون لب از شیر تو بست
لا اله آموختی او را نخست
برق ما کو در سحابت آرمید
بر جبل رخشید و بر صحرا تپید
ای امین نعمت آیین حق
در نفسهای تو سوز دین حق
چكيده:
قرآن کریم به زن تاكيد فرموده که در محدوده عفاف طبق تعليمات عاليه کلام نوربخش الهی عمل كند.
اسلام می گوید: اگر مرد يك لحظه از حال زن غفلت نمايد يا زن يك لحظه در كار و وظيفه شوهرداري و خانهداري و بچهداري سهل انگاري كند، حيات فردي و اجتماعي آنها به خطر ميافتد.
از مباحث مقاله «جایگاه و شخصیت زن از دیدگاه قرآن کریم» میتوان به طور فشرده نکات ذیل را دریافت:
1ـ قبل از ظهور اسلام زن در میان تمام جوامع بشری و شریعتهای موجود، مظلوم واقع شده بود.
2ـ تنها مكتبی كه به زن ارزش و ارج نهاد و مقام و منزلت واقعی به او بخشید، اسلام است و زن فقط در سایه دولت قرآن کریم میتواند به تمام حقوق حقه خود برسد.
3ـ قرآن کریم برای هدایت انسان آمده و هیچ فرقی در این زمینه میان زن و مرد نیست. خداوند به ظاهر بندگان توجه نمیكند كه كدام مرد است و كدام زن، هر كس كار شایسته و نیكی انجام دهد در نظرش مقرب است و دارای ارج و مكانتی بیشتر.
4ـ تمام انسانها از یك زن و مرد آفریده شدهاند و جهت تشكیل جامعه، هم زن سهیم است و هم مرد، و روال طبیعی چنان است كه بدون دیگری بشری بوجود نمیآید. پس جای هیچگونه تفاخر و برتری وجود ندارد.
5 – اسلام براي زن قوانين معتدلي مقرر نموده تا زندگي مشترك در سليقههاي مختلف و نيروهاي متضاد دروني و خواستهها و تمايلات نفساني به خوبي سپري نماید.
بنا براین قرآن کریم برای زن اهمیت و ارزش فوق العاده قائل شده و شخصیت و جایگاه واقعی آن را به شکل اساسی در جامعه معرفی نموده است.
واژه های کلیدی:
آفرینش و جایگاه زن در تعلیمات عالیه قرآن کریم؛ شخصیت زن در ملل گوناگون؛ حقوق و حجاب زن از دیدگاه قرآن کریم و پیامبر اسلام(ص)، زنان نمونه و الگو و کرامت انسانی زن مسلمان.
مقدمه
قرآن کریم براي زن عظمت فراواني قائل می باشد و دراین دستور آسماني گامهای بلندی به سود زن و حقوق انسانی او برداشته شده است.
قرآن کریم زن را از آیات و نشانه های خداوندی نام برده و برای زن قوانین معتدلی را تعریف نموده وملاک فضیلت و برتری انسانیت را تقوا دانسته و نه جنسیت.
«جایگاه و شخصیت زن از دیدگاه قرآن کریم» به مناسبت فراخوان سمینار منطقه ای زن از دیدگاه قرآن کریم که توسط وزارت امورزنان افغانستان و بنیاد علمی – پژوهشی علامه شهید سید اسماعل بلخی(ره) از نظر خوانندة محترم می گذرد. لذا در این مقاله سعی شده تا راجع به مسائلی چون: آفرینش، جایگاه و منزلت واقعی زن، شخصیت زن در میان جوامع قبل از ظهور اسلام، حیثیت وحقوق انسانی زن در سایه کلام الهی(قرآن کریم) و همچنین زنان نمونه و الگو طرح گردد.
قرآن کریم شرافت و حیثیت انسانی زن را برابر با مرد دانسته و برنامه زندگی برای شان معرفی نموده وجایگاه طبیعی برای زن در جامعه قائل شده و او را از حقوق قانونی أش محروم نکرده، نقش او را نادیده نگرفته و مسؤلیت هایش را نیزساقط نکرده و بلکه او را به استقلال اجتماعی و طلب علم و دانش و انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر فرا خوانده؛ قرآن کریم زن را به انجام کارهای نیک و احسان تشویق نموده و از پاکیهای که خداوند برای انسان آفریده محروم نکرده است.
اسلام زن را پیوسته به شناخت قدر و درک ارزش خود فرا می خواند که خود را کوچک نشمرده و توانایی های خود را نادیده نگیرد. شکی نیست که بزرگترین نقش و بهترین فعالیتی که مناسب و سازگار با طبیعت تکوینی و وجودی زن باشد کارهای است که او در محدوده خانه و خانواده انجام می دهد.
شکی نیست که سرچشمه این خرافات و فعالیتهای ضد انسانی تصور غلطی است که می گوید: زن تنها خدمتگار است که برای برآوردن نیازها و پاسخ گفتن به تمایلات مرد آفریده شده است.
عباس علی محمودی، در کتاب زن در اسلام صفحه 12 می نویسد: اروپایی ها نیز در ضمن قانونگذاری های ستمگرانه نسبت به زن تا روزگاران اخیر همان برخورد یونانی ها را با زن داشته اند که زن شب و روز کار می کرد و رنج می برد و در نهایت حق مالکیت و آزادی تصرف در اموال خود را نداشت زیرا زن تا چندین قرن در نظر آنان اصلا” انسان نبود.
به اتفاق دوست و دشمن، قرآن کریم احیاء کنندة هویت و حقوق زن است و در این نوشتار نیز بطور اختصار به برخی موارد همانند جایگاه و شخصیت زن از دیدگاه قرآن کریم اشاره گردد.
لذا موضوع این تحقیق بررسی جایگاه زن از دیدگاه اسلام میباشد و مستند برای ما مطالب و نظرات قرآن کریم و پیامبر اسلام صلیالله علیه وآله سلم بوده است.
فایده این پژوهش بررسی دو چیز است: اول: شناخت جایگاه و شخصیت زن در اسلام، و حقوق متقابل او، اصول تشكیل خانواده و جلب آرامش و امتداد زندگی به وسیله فرزندان خوب، كه همه اینها تضمینكننده واقعی سعادت دنیا و آخرت انسان است.
دوم: رفع تهمت از اسلام و فرهنگ متعالی آن، كه بیش از هر قانون دیگر ادیان و ملل گوناگون به زن احترام گذارده، مقام او را بالا برده و حقوق بیشتری را در همه ابعاد زندگی برایش مقرر داشته است.
امروزه كه مظاهر تمدن جهان، خصوصاً پیشرفت علوم، اذهان و قلوب را مسخّر ساخته است، افراد و گروههای مغرض، یا كماطلاع و یا سادهلوح به تحریك سیاستمداران جهانخوار، میكوشند كه دین اسلام را مخالف و مخرب زندگی و پیشرفت معرفی كنند. از آن جمله این تهمت ناروا كه اسلام زن را از حقوقش محروم ساخته و احترامی برای زن قایل نیست؛ در حالی كه قرآن کریم و دین مقدس اسلام بود که برای اولین بار زن را به مقام ارجمندش رساند و حقوق حقهاش را بیان و به پاسداشت آنها تأكید اكید نمود.
در عصری كه اسلام ظهور كرد، تقریباً زنان تمام جوامع از جایگاه مناسبی برخوردار نبودند و حتی از ابتداییترین حقوق انسانی محروم بودند. با این حال، جامعه عرب جاهلی، محل ظهور اسلام، در میان جوامع آن دوره وضعیت خاصی داشت، چنانكه آن را «معروفترین نقطه عالم از نظر بدرفتاری با زنان» دانستهاند.
در واقع بر اساس نظر برخی از نویسندگان، زنان پیش از اسلام حكم متاع و كالا را داشتند و جزو دارایی و ثروت پدر یا شوهر محسوب میشدند، و زن و دختر پس از مرگ شوهر و پدر مانند باقی تركه، میان مردها و پسرها تقسیم میشدند. اما از نظر اسلام زن موجودی است زیبا، ظریف، مستقل، با تقدس مادری، خواهری، همسری و دختری.
آفرینش زن از دیدگاه قرآن کریم
آفرینش زن، در بعد روحى و جسمى از همان گوهرى آفریده شده كه مرد آفریده شده است و هر دو جنس در جوهر و ماهیت یكسان و یگانهاند و تمایز و فرقى در حقیقت و ماهیت میان زن و مرد نیست.
قرآن کریم به صراحت از این حقیقت پرده برداشته و می فرماید: یا ایها الناس اتقوا ربكم الذى خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها… (1) اى مردم از پروردگارتان كه شما را از نفس واحدى آفرید و جفتش را (نیز) از او آفرید و از آن دو زنان و مردان بسیارى پراكنده كرد، پروا دارید، «هو الذى خلقكم من نفس واحدة و جعل منها زوجها لیسكن الیها»(2) او است آن كس كه شما را از نفس واحدى آفرید و جفت وى را از آن پدید آورد تا بدان آرام گیرد. بنابراین زن در آفرینش از همان جوهر و گوهر مرد است و اندیشه یكسانى و یگانگى ماهوى زن و مرد، اندیشه قرآنى است كه از آیات الهى به روشنى به دست مىآید . تنها در این زمینه نظر دیگرى است كه خلقت زن را از زائده خلقت مرد تصویر مىكند، لیكن در این نظر به برخى از حادیث استناد شده است كه در حدیثى از امام صادق (ع) مردود شمرده شده و زراره مىگوید: از امام صادق(ع) از آفرینش حوا سؤال شد كه برخى مىگویند: خداوند حوا را از دنده پایین و چپ آدم آفرید، امام (ع) فرمود: خدا منزه و برتر است از این نسبت، آن كس كه چنین مىگوید مىپندارد كه خداوند قدرت نداشت براى آدم همسرى از غیر دندهاش بیافریند!
آفرینش زن در تاریخ ملل مختلف
در تمام مذاهب و ادیان الهى آمده است كه زن و مرد از «نفس واحده» آفریده شدهاند. اما در عهد برخی از ملل قدیم آمده است: «پس خدا وند موجودات را آفرید، لیكن براى آدم معاونى موافق وى یافت نشد و خداوند خوابى گران بر آدم مستولى گرداند تا بخفت پس یكى از دندههایش را گرفت و گوش در جایش پركرد و خدا آن دنده را زنى بنا كرد و او را نزد آدم آورد.»
در بسیار از ملل جهان حتی قبل از ظهور اسلام، زن را یك موجود ضعیف و ناچیز به شمار مىآوردند. به دختران ارث نمىدادند و بعضى او را از افراد بشر و انسانیت به شمار نمىآوردند، فقط زنان را براى خدمت به مردان و اطفاى شهوت جنسى براى مردها نگاه مىداشتند. مرد مىتوانست زنهاى متعدد بگیرد و یا طلاق بدهد . اگر زن مىمرد، مرد زن می گرفت ولى اگر شوهر مىمرد، زن حق ازدواج را نداشت و از معاشرت در خارج هم ممنوع بود. در هند زن تابع شوهر بود و بعد از مردن او، دیگر حق ازدواج را نداشت و باید با جسد شوهر سوزانده مىشد؛ در ادیان دیگر و همچنان در زمان جاهلیت برای زنان اهمیت قایل نبودند. مثلاً: یونانی های قدیم زن را ابزار دست مرد می شمردند. و همچنان عادتهای زشت که هنوز هم آثار آن باقی مانده است از قبیل سوزاندن، زنده به گور کردن زن و…(3)
زن در میان ملل قبل از اسلام حد وسط بین انسان و حیوان بود از او مانند انسان ضعیفى كه باید به انسانهاى متوسط كمك بدهد استفاده مىشد. اعراب مشرك خشن، بىرحم متعصب دختران معصوم خود را زنده به گور مىكردند. تا وقتى كه خورشید اسلام از پس ابرهاى تاریك عربستان طلوع نمود. پیامبر(ص) پس از ارشاد كلمه توحید با اشاره پروردگار در قرآن کریم اول كارى كه كرد از این عادت شوم اعراب جلوگیرى نمود، حضرتش به زنان و دختران احترام مىگذاشت و با تمام عظمتش به زنهاى پیر سلام مىكرد و چنانكه شیعه و سنى در الغدیر، امالی مفید و طوسی، مستدرک علل الشرایع، صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ترمذی، سنن ابن ماجه، سنن ابن داود، سنن احمد و دهها منبع معتبر دیگر نقل كردهاند که پیامبر اسلام(ص) مكرر دست دخترش فاطمه سلام الله علیها را مىبوسید و مىفرمود: «فاطمة بضعة منى من آذاها فقد آذانى و من آذانى فقد آذان الله»(4) فاطمه پاره تن من است هر كس او را اذیت كند حقیقتا مرا اذیت كرده است و هر كس مرا اذیت كند خدا را اذیت كرده است.
در دین مقدس اسلام با ارج زیاد قایل شدن به زن و دادن حقوق برابربرای او خداوند تأکید می کند که مرد سرپرست زن است انفاق اوبه عهده ی مرد است. لذا بر هر مرد لازم است که نسبت به زن ، دید مثبت و سالم داشته باشد. چنانکه زن، خود نیز حق ندارد به مرد، با دید حقارت آمیز بنگرد و ازاو متنفر باشد. زیرا خدای عزوجل تمام پیامبران را از مردان بر انگیخته است.
اینكه زن در قرآن از چه جایگاه عظیمی برخوردار است، مبتنی بر این است كه انسان در قرآن چه هویت و جایگاهی دارد، چون قرآن كریم هرگز فقط برای هدایت «مرد» نیامده است، بلكه برای هدایت «انسان» آمده است. لذا وقتی هدف رسالت را تشریح میكند و غرض نزول وحی را بازگو مینماید، میفرماید: «شهر رمضان الذی أنزل فیه القرآن هدی للناس»(5)؛ ماه رمضان همان ماهی است كه در آن قرآن نازل شده است و لذا قرآن کریم برای هدایت همه انسانها نازل شده و كلمه «ناس» كه در قرآن آمده است، صنف مخصوص یا گروه خاصی را در نظر ندارد بلكه شامل مرد و زن به طور یكسان میشود. قرآن کریم، گاه تعبیر به «ناس» دارد و گاه تعبیر به «انسان» و میفرماید: ما برای انسان، قرآن فرستادیم. «الرّحمن، علّم القرآن، خلق الانسان، علّمه البیان»؛(6) خدای رحمان، قرآن را یاد داد، انسان را آفرید و به او [قدرت] بیان آموخت.
در این آیات اول سخن از تعلیم قرآن است، بعد سخن از خلقت انسان و بعد از آن تعلیم بیان؛ گرچه نظم طبیعی مقتضی بود كه اول خلقت انسان ذكر شود، سپس تعلیم بیان و سپس تعلیم قرآن، اما به خاطر شرافت و اهمیت قرآن و اینكه انسانیت انسان در اطاعت از دستورات خداوند است، تعلیم قرآن مقدم شده است.
پس نتیجه میگیریم كه خداوند رحمان معلّم است، درس قرآن میگوید و شاگردانش انسانها هستند؛ دیگر سخن از جنسیت خاصی نیست، هدف تعلیم و تزكیه روح و جان آدمی است. قرآن كریم مسئله زن و مرد را این گونه مطرح میكند كه این دو را از چهره مذكر و مؤنث بودن نشناسید بلكه از چهره انسانیت بشناسید. پس حقیقت انسان جان اوست و بدن ابزار او. در نتیجه ملاك و برتری از نظر قرآن کریم انسانیت انسان است نه جنسیت او.
حقوق زن درقرآن
۱ـ حقوق سیاسی
در زمینه حضور سیاسی زنان، اسلام فرصتهای مختلفی را برای آنان فراهم نمود. زنان در بیعت با پیامبر، در هجرت، جنگها و حضور در اجتماعات، نقش مهمی بر عهده داشتند. بیعت زنان با پیامبر گرامی اسلام(ص)، مهمترین نماد مشاركت سیاسی زنان در صدر اسلام به شمار میرود، كه سوره ممتحنه به آن اشاره دارد و می فرماید: «یا ایها النبی اذا جاءک المؤمنات یبایعنک علی ان لا یشرکن بالله شیئا و لا یسرقن و لایزنین و لا یقتلن اولادهن و لا یأتین ببهتان یفترینه بین ایدیهن و ارجلهن و لا یعصینک من معروف فبایعهن و استغفر لهن الله ان الله غفور رحیم»(7)، ای پیامبر! چون زنان با ایمان نزد تو آیند و با تو بیعت کنند که چیزی را با خدا شریک نسازند و دزدی و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و فرزندی نامشروع پیش دست و پای خود نیاورند که به دروغ (به شوهران خود) ببندند، و در کار نیک نافرمانی تو نکنند، با آنها بیعت کن و برایشان از خدا آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده ی مهربان است.
علاوه بر آن، در موارد متعددی پیامبر گرامی اسلام(ص) با اصحاب خود مشورت مینمود و برخی از مشاوران از زنان بودند، بویژه همسر گرامی ایشان حضرت خدیجه(س) كه پیامبراسلام(ص) در مسائل مختلفی با وی مشورت مینمود، به گونهای كه ابناسحاق از وی با نام «وزیر پیامبر» نام برده است. حضور و نقش زنان در جنگهای مختلف از دیگر جنبههای چشمگیر و مهم مشاركت سیاسی زنان است. آنان علاوه بر این كه گاه به صورت مستقیم در جنگ شركت میكردند، در تداركات و پشتیبانی جبهه نیز نقش مهمی بر عهده داشتند. پرستاری و تداوی مجروحان، انتقال و حمل آب و غذا به جبهه، آشپزی، نگهداری وسایل رزمندگان، تهیه دوا، رساندن مهمات به مجاهدین، تعمیر تجهیزات آسیب دیده و انتقال مجروحان و شهدا به پشت جبهه از كارهایی بود كه زنان در جبهههای نبرد به عهده داشتند؛ به علاوه در پشت جبهه هم با تشویق مردان به جنگ و شركت در جهاد و با كمكهای غیرنقدی خود تأثیرات فراوانی در جنگها و پیروزی مسلمانان داشتند.
در مجموع آنچه از متون اسلامی و سیره عملی صدر اسلام استنباط میشود، این است كه برای مشاركت سیاسی زنان، منع خاصی در اسلام وجود ندارد و زنان میتوانند همانند مردان از حقوق سیاسی برخوردار شوند، تنها برخی از مناصب بالای حكومتی است كه زنان به ظاهر از دست یافتن به آنها منع گردیدهاند. با این حال در بعضی موارد اختلاف نظرهایی هم وجود دارد.
۲ـ حقوق مدنی و قانونی
درباره حقوق مدنی و قانونی زنان در اسلام، شاید ذكر تمام موارد در این مختصر امكانپذیر نباشد. تنها باید گفت كه اسلام بهرهمندی زنان را از این حقوق در حد مطلوبی پیشبینی نموده است. در اسلام زنان حق دارند همسر دلخواه خود را به اختیار انتخاب كنند و صحت عقد ازدواج به رضایت آنان منوط گردیده است. در زندگی مشترك زناشویی نیز به استناد آیه «و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف» (8)، در كنار وظایفی كه بر عهده دارند از حقوقی نیز بهرهمند هستند، هر چند این حقوق متفاوت با حقوقی است كه مردان دارا میباشند، و این تفاوتها نیز به دلیل وضعیت خاص هر كدام و وظایف و مسئولیتهای متفاوتی است كه در زندگی مشترك بر عهده دارند. به هر حال اسلام بر نقش زنان در زندگی خانوادگی و پیشبینی برخی حقوق ویژه برای زنان همانند نفقه، مهریه، حق همخوابگی، عدم الزام به انجام كارهای خانه و… تأكید داشته است و اظهار نموده كه زنان نیمی از بار زندگی مشترك را بر عهده دارند.
در بیرون از خانه نیز زنان از حقوق قانونی برابر با مردان برخوردار هستند و میتوانند برای دفاع از حقوق خود، در محاكم حضور یابند، تقاضای اجرای حكم از قبیل: قصاص، تعزیر و .… را بنمایند.
۳ـ حقوق اجتماعی
اسلام نه تنها از حضور زنان در اجتماع جلوگیری ننموده است بلكه با روشهای خاصی سعی بر این داشته كه زمینههای لازم برای حضور مناسب زنان را در جامعه فراهم نماید. تأكید فراوان اسلام بر لزوم آموزش مسلمانان اعم از زن و مرد، نشانه توجهی است كه اسلام به دانستن و در پی آن نقش دانستن در زندگی دارد. در واقع در بسیاری از فعالیتهای اجتماعی همانند امر به معروف و نهی از منكر، كار، آموزش، انجام واجبات دینی همانند حج و… تفاوتی میان زن و مرد نیست؛ هر چند كه مشاركت زنان در بسیاری از این امور مستلزم این است كه زنان از آگاهیهای لازم برای حضور در این فعالیتها برخوردار باشند. اسلام با توجه به اینكه خواستار حضور زنان در این گونه فعالیتهای اجتماعی بوده است، نه تنها منعی برای زنان ایجاد نكرده كه مشوق آنان نیز بوده است. در عصری كه زنان تحقیر میشدند و توان شركت در كارهای اجتماعی را در كنار مردان نداشتند، در اوج این تحقیرها اسلام بیان داشت: «مردان و زنان باایمان همیار یكدیگرند و امر به معروف و نهی از منكر میكنند.»
البته طبیعی است كه برای رعایت پارهای حریمهای شرعی حضور زنان در جامعه باید با توجه به این حریمها صورت پذیرد؛ اما این به معنی مخالفت اسلام با نفس حضور زنان نیست.
۴ـ حقوق اقتصادی
اسلام حقوق اقتصادی زنان را به رسمیت شناخته است و مهمترین حقوق اقتصادی آنان در اسلام عبارت است از: حق مالكیت، حق كسب و كار، حق ارث، هر چند كه مهر و نفقه را نیز میتوان نوعی حق اقتصادی برای زنان دانست. در واقع اسلام به زنان از نظر اقتصادی به صورت افرادی مستقل مینگرد كه میتوانند با كار كردن كسب درآمد نمایند و از دسترنج خود بهرهمند گردند و مالك آنچه به دست میآورند باشند.
۵ـ حقوق فرهنگی
توجه فراوان کلام نوربخش الهی و دین مقدس اسلام به تعلیم و تربیت را از اینجا میتوان دانست كه آن پیامبر اسلام(ص) به اسرای بدر فرمود كه هر كس از آنان بتواند به ده نفر از كودكان مدینه سواد بیاموزد، آزاد خواهد شد. به سبب عنایت آن بزرگوار بود كه بعد از هجرت و استقرار دولت اسلامی امر كتابت و تعلیم رونق چشمگیری یافت و مسجدهای مدینه مدارس تعلیم قرآن كریم و آداب و سنن اسلام و قرائت و كتابت گردید و مسلمینی كه به كتابت و قرائت و تعالیم اسلامی آشنا بودند به آموزش مسلمانان بیسواد همت گماشتند.
شایان توجه آنكه آموزش كتاب و قرائت و آداب و سنن به طایفه مردان اختصاص نداشت، بلكه بانوان نیز در خانههای خویش آموزش میدیدند. پیامبراسلام(ص) می فرماید: درباره وجوب کسب علم و دانش احادیث زیادی فرموده اند. در یکی از این احادیث می فرمایند: «طلب العلم فریضه علی کل مسلم»(9)؛ جستجو و طلب علم بر هر مسلمان واجب است.
این حدیث هیچ استثنائی ندارد، حتی از لحاظ زن و مرد هم استثنائی ندارد، چون مسلم یعنی مسلمان؛ خواه مرد باشد و خواه زن. به علاوه اینکه در بعضی از نقلهای کتب تشیع که در بحارالانوار نقل می کند، کلمه “و مسلمه” هم تصریح و اضافه شده است. این حدیث می فرماید: ” فریضه علم یک فریضه عمومی است، اختصاص به طبقه ای یا صنفی یا جنسی ندارد. اسلام در بحث تعلیم و تربیت نه تنها تفاوتی میان مردان و زنان قائل نشده است، حتی به دلیل ناآگاهی بیشتر زنان، برای آموزش آنان اهتمام بیشتری كرده است. در حدیثی از پیامبر اكرم آمده است: «هر كسی سه دختر یا خواهر داشته باشد و آنان را تعلیم دهد و ادب بیاموزد و در حق آنان از خداوند بترسد، بهشت بر او واجب میگردد.»
قرآن کریم شاخصه هاي علم و تقوي زن و مرد را مشمول خود قرار داده اند و در پيشگاه حضرت احديت هيچ يك را بر ديگري مزيتي نيست.
در خطاب پروردگار به پيامبر اكرم (ص)، مومنين اعم از زن و مرد مفتخر شده اند تا نامشان در كنار نام حضرت حق قرار گيرد.
مومنين و مومنات هر دو در اين كلام جمع شده اند و مسئوليتي عظيم متوجه هر دو قشر است. پيروي از پيامبر و دين اسلام مسئوليت و تكليفي است كه خداوند سبحان در اين پيام به زنان و مردان ايمان آورنده گوشزدمي كند.
زن و مرد مسلمان در افتخارات و امتيازات- انجام وظيفه و تكليف الهي- مساوي و از حيث مسئوليت پذيري نيز برابر هستند. زن در مسئوليت پذيري و برتري يابي، به عنوان «بنده مقرب» داراي توان، ظرفيت، درك و تحملي برابر با مرد است و مصداق كامل انسان بالنده و پويا در مكتب اسلام است.
در مجموع باید گفت كه اسلام با وجود آنكه زنان را از حقوق زیادی بهرهمند ساخته است، میان آنان با مردان تفاوتهایی قائل شده است؛ این گونه تفاوتها و عدم اعطای حقوق یكنواخت، به منزله امتیاز و رجحان حقوقی مردان نیست، بلكه اسلام خواسته است از تشابه حقوق مردان و زنان اجتناب نماید، بدون آنكه به تساوی حقوق آنان خللی وارد آید.
زنان نمونه و الگو از دیدگاه قرآن کریم
اگر انسانی وارسته شد، نمونه و الگوی همه انسانها است. اگر مرد است الگوی همه مردم است نه فقط مردان، و همچنین اگر زن باشد باز الگو و نمونه همه مردم است نه زنان. همان طور كه حضرت رسول اكرم(ص) و حضرت ابراهیم(ع) اسوه و الگوی همه انسانها میباشند. در قرآن از چهار زن به عنوان زن نمونه (دو نمونه خوب و دو نمونه بد) ذكر شده است. زن حضرت لوط و زن حضرت نوح علیهماالسلام را الگو و نمونه مردم بد معرفی میكند و میفرماید: «ضرب الله مثلاً للذین كفروا امرأة نوح و امرأة لوط»(10)؛ خداوند برای كسانیكه كافر شدند زن نوح و زن لوط را مثل آورده است. و از زن فرعون و حضرت مریم به عنوان الگو و نمونه خوب برای همه مردم مؤمن یاد شده است: «و ضرب الله مثلاً للذین آمنوا امراة فرعونَ… و مریم ابنت عمران…»(11)؛ و خداوند برای تمام كسانی كه ایمان آوردهاند همسر فرعون را مثل و نمونه آورده است… و نیز مریم دختر عمران را.
ادیان الهی و در چهره کامل آن دین مبین اسلام همواره در کنار رهنمودهای خود، نمونههای عینی و الگوهایی را در جلو چشم انسانها گذاشتهاند؛ نمونههایی از میان خود آدمیان. قرآن کریم به الگوسازی و معرفی نمونه از جمع زنان میپردازد؛ برای نمونه در دو آیه، نخست دو نمونه از زنان زشت کردار یعنی زن نوح و زن لوط را ـ که هر دو در خانه وحی و در کنار پیامبری از پیامبران الهی بودند ـ مثال میآورد، سپس برای مؤمنان، آسیه همسر فرعون و مریم دختر عمران را نمونه و الگو معرفی میکند؛ آسیه را که با وجود حضور در دستگاه فرعون، به موسی(ع) ایمان آورد و بهشت را و نجات از فرعون و رفتار او را طلب کرد و مریم، آن بانوی عبادت پیشه و پرهیزکار را.
پس از دیدگاه قرآن زن خوب الگوی جامعه است و مرد در كنار اوست كه به معراج میرود.
حضرت خدیجه و زهرا(س) الگوی مهر، عطوفت و ساده زیستی
حضرت خدیجه(س) علی رغم مقام و موقعیت ممتازی که در میان اشراف و زنان عرب داشت، به سبب ازدواج با پیامبر اکرم(ص) مورد بیمهری زنان مکه قرار گرفت و به رنج و زحمتهای فراوان دچار شد. اما گامهای استوار این بانوی فداکار از پیمودن راه دشواری که خود آگاهانه آن را انتخاب کرده بود سست نشد و روح بلند او لحظهای در دفاع از اهداف و آرمانهای رسول خدا(ص) تردید نکرد.
مهر و عطوفت پایانناپذیر خدیجه(س) و حمایتهای بی دریغ وی از پیامبر اکرم(ص) در شرایط بسیار دشوار صدر اسلام چنان در عمق جان پیامبر نفوذ کرده و روح لطیف او را متأثر ساخته بود که آن حضرت همواره حضور سایر زنان خود فرمودند: «خَدیجَةُ وَ أیْنَ مِثْلُ خَدیجَةَ، صَدَّقَتْنی حِینَ كَذَّبَنی النَّاسُ وَ وَازَرَتْنی عَلی دینِ اللهِ وَ أعانَتْنی بِمالِها(12)؛ خدیجه و كجاست مثل خدیجه؟ او مرا تصدیق كرد آنگاه كه مردم مرا تكذیب نمودند و با مال خود مرا بر دین خدا كمك و یاری كرد… خدا مرا فرمان داد تا او را به خانهای زمردین در بهشت بشارت دهم که هیاهو و اضطراب و سختی و محنتاز خدیجه به نیکی یاد کرده، در سوگ هجران او سرشک غم از دیده جاری میساخت. ایشان یک بار در ی در آن نیست.»
ساده زیستی یکی از خصوصیات بارز حضرت زهرا(س) است. آن حضرت این خصیصه را از مربی شایسته خویش رسول اکرم(ص)، در محیط خانوادگیاش آموخت. امیرمؤمنان(ع) درباره این خصیصه عالی پیامبر میفرماید: «با وجود عظمت مقام و موقعیتش زینتهای دنیا از او به دور ماند، با شکم گرسنه از جهان رفت، و با سلامت به آخرت وارد گشت، سنگی بر روی سنگی ننهاد و (خانهای برای خویش نساخت) تا آن هنگام که راه زندگیش را به پایان برد.»
فاطمه این خصلت را از پدر به خوبی فرا گرفت آن چنان که حتی سلمان را شگفت زده ساخت. در این باره حضرت فاطمه(س) به پدر اظهار میدارد: «ای رسول خدا؛ سلمان از کهنگی و ساده بودن لباسم تعجب مینماید، سوگند به آن که تو را به رسالت برانگیخته، مدت پنج سال است (که از ازدواج ما میگذرد) من و علی را جز پوست گوسفندی نیست که روزها شترمان بر روی آن خوراک میخورد و شبها آن را برای خواب میگسترانیم و بالش ما از پوست آکنده از لیف خرما است.» و این چنین است که زندگی حضرت فاطمه در تمام ابعاد آن، به ویژه در سادهزیستی، الهام بخش و الگوی هر زن مسلمان است.
حیا و عفاف زن مسلمان
حجاب به عنوان تجلي اصلي عفاف نقش بسيار ارزنده اي در حفظ عفت فردي واجتماعي مي تواند داشته باشد. خداوند متعال درقرآن صريحاً بر حفظ حجاب امرمي فرمايند و«اي پيامبر»به زنان باايمان بگو چشمهاي خود را از«نگاه به نامحرم »فروگيرند ودامان خويش را حفظ نمايند وزينت خود را جز آن مقدار که نمايان است-آشکارنسازندو(اطراف)روسريهاي خود را برسينه خود افکنند وزينت خود را آشکار نسازند مگر براي شوهران وساير افراد محرمشان».(13)
دراين آيه مبارکه به دوازده مورد که زنان واجب نيست خود را درمقابل آنان خود را بپوشانند اشاره گرديده است که تقريباً روشن است ونياز به توضيح ندارد جزمورد (اونسائهنّ)که ازاين استثناء چنين فهميده مي شود که زنان مسلمان تنها دربرابر زنان مسلمان مي توانند حجاب خود را برگيرند ولي در برابر زنان غير مسلمان بايد با حجاب اسلامي باشند.
اما درضرورت لزوم حجاب مي توان موارد زير را بيان کرد:
الف:جلوگيري از اذيت ديگران:
قرآن کريم وقتي مسأله لزوم حجاب را بازگو مي کند ،علت وفلسفه ضرورت حجاب را چنين بيان مي فرمايد :«ذلک ادني يعرفن فلا يوذين»(14)؛ براي اينکه شناخته نشوند ومورد اذيت واقع نگردند.
ب:امانت الهي :
ازنظر قرآن زن امين حق الله مطرح است يعني اين مقام واين حرمت وحيثت را خداي سبحان که حق خود اوست به زن داده واز اوخواسته که ازاين حقش به عنوان امانت الهي محافظت نمايد .يعني زن بايد کاملاً درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود اونيست وحجاب زن حقّي الهي است.
ج: انگيزه فطري
فطرت به عنوان يک نعمت دروني وهمگاني دروجود انسانهاقراردارد وافراد بدون استثنا ازاين نعمت الهي برخوردارمي باشند .
قرآن کريم درترسيم چهره زندگي ادم وحوا پس ازتناول ازشجره منهيه مي فرمايد:
«چون ازآن درخت تناول کردند ،زشتيهايشان (مانند عورت وديگرزشتيهاي پنهان)آشکارگرديد وبرآن شدند که از برگ درختان بهشت خودرابپوشانند .»(15)
د: عقل
عقل سليم مارابه پوشش وحجاب دستورمي دهد وآن رامايه کرامت وحفظ انحرافات وبيهودگي ها وپوچيها وموجب استواري انسان مي داند وآنچه راکه باعث بي عفتي وپيامدهاي شوم برهنگي مي شود مذموم وناپسند مي داند .
بنابرفرمايش استاد مطهري ،اولين خاصيت حجاب وپوشش ،خاصيت رواني يعني آرامش رواني است .
لذا پوشش ظاهري هرانساني بيانگراعتقاد دروني اوست وانسان مسلمان چون پوشش را وسيله اي براي پرستش حق وتقرب به او مي داند ازاين روي لباسي مي پوشد که خداپسند بوده ،بافرهنگ ديني واسلامي او سازگارباشد چراکه پوشش هرجامعه اي نشان دهنده فرهنگ آن جامعه ونشان دهنده شخصيت آنان مي باشند .
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «حیا و شرم ده جزء است که نه جزء آن در زنان و یک جزء در مردان است.»
آری چنین است که رعایت حجاب و عفاف از وظایف مهم بانوان برای سالم سازی محیط و روابط اجتماعی است. امام جعفر صادق(ع) فرمودهاند: «برای زن مسلمان شایسته نیست که روسری و مقنعهای به سر زند و پیراهنهایی بپوشد که چیزی از سر و بدن او را نپوشاند.» همچنین از حضرت علی(ع) روایت شده که فرمود: «زکاتِ زیبایی، عفت است.» بلی، همان گونه که حق جامعه از مال، زکات آن است و حق مردم از علم، نشر آن و… حق بهرهمندی از زیبایی نیز، گرامی داشت عفاف و حجاب است. در روایت دیگر، آن حضرت، حیا و عفت را از صفات و دستاوردهای ایمان شمرده و جزء سجایای آزادگان و رسم نیکان دانستهاند.
مسئولیت زن مسلمان در الگوسازی
وقتي به واقعيت زندگي زنان در جوامع امروز توجه ميشود شاهد نابرابري در زمينه بهداشت، سلامت، تغذيه، آموزش و امكانات رشد زنان و در نتيجه ارتقاي عزت نفس شان هستيم. امروز مسئولیت زن مسلمان در الگوسازی در عرصه هاي تصميم گيري به نسبت حقوق واقعي شان در جامعه باید حضور جدی پيدا نمایندوبا الهام از آیات قرآن کریم و مکتب حیاتبخش اسلام در انتقال فرهنگ ناب دینی و قرآنی نقش موثرتري را برعهده گيرند و تا زنان مسلمان بهتر بتوانند نقش موثر و مسئوليت خود را در اعتلاي محتواي اسلامی شان ايفا كنند، در این بخش به برخی از موارد آن اشاره می گردد.
الف) زیباترین ایام به عنوان روز زن:
متاسفانه امروزه در شرایط که زنان در بسیاری از کشورهای جهان، مورد ظلم و ستم واقع شده و از حقوق انسانی و اجتماعی خود محروم گردیدهاند و حتی در برخی موارد مجاز به تحصیل و حضور در صحنه های سیاسی و اجتماعی نمیباشند، زنان جامعه اسلامی ما نیز از آزادی و حقوق اجتماعی گسترده کمتر برخوردارند، در چنین شرایطی ایجاب می کند که زنان مسلمان روزی را بنام شان انتخاب و از مقام انسانی زن تجلیل بعمل آورند و خودشان را بشناسانند.
در بیستمین روز از ماه جمادی الثانی که به میمنت میلاد فرخنده حضرت زهرای مرضیه(س) در کشور جمهوری اسلامی ایران «روز زن» نامیده شده، شایسته است که در سالروز میلاد بانوان نمونه اسلام از جمله بانوی نمونه و فداکار جهان اسلام حضرت خدیجه کبری(س) ـ که نقش عمدهای در تحقیق آرمانهای بلند مکتب اسلام و از جمله رشد و تعالی زنان و رهایی آنان از قید و بندهای جاهلیت ایفا کرده است ـ نیز سالروز ولادت فاطمه زهرا(س) به جای هشتم مارج بنام روز زن نام گذاری نمایند تا باشد که از بانوان الگو و نمونه تجلیل بعمل آید. چقدر خوب است که گرامیداشت میلاد دختر پیامبراسلام(ص) حضرت فاطمه زهرا(س) و اعلام این روز فرخنده به عنوان «روز زن» ـ در جامعه ما به سنتی، ملی ودینی تبدیل گرددـ چنین برنامه از آن رو که زمینههای تعمیق پیوند روحی و تحکیم ارتباط قلبی بانوان فرهیخته کشور ما با آن انسان نمونه و کامل را فراهم می آورد گامی بلند و مؤثر در مسیر تحقق این مهم و احیای نقش واقعی زن و تکریم شخصیت اوخواهد بود ویقینا آثار و برکات فراوانی را نیز به دنبال خواهد داشت.
ب) جايگاه زن در ارتباط با فرزندان:
بسياري از فرهنگها زن را داراي هيچ حقي نميدانند و فرزند را تنها متعلق به پدر ميدانند. ولي اسلام جايگاه مادر را بسيار بالا دانسته به گونهاي كه پيامبر(ص) بهشت را زير پاي آنها قلمداد ميكند و با اين كار، راه رسيدن به رضاي خداوند متعال را از طريق مادر توصيف ميكند و به مادر جايگاه ويژه ميدهد.
قرآن كريم به پدر و مادر به طور يكسان سفارش ميكند و از گفتن كمترين كلمهاي كه موجب رنجش آنها شود نهي ميكند. و همچنين خداوند متعال در آيات بسياري رنجهايي كه مادر به خاطر فرزند خود متحمل ميشود را ياد آوري ميكند تا انسان قدردان او باشد.
ج) روابط زن ومرد:
رابطه ي زن ومرد مبحثي است كه بسياري از پژوهشگران علوم ديني سياسي واجتماعي رامجبور به تفحص وجستجو كرده است. دين مقدس اسلام با توجه به برداشت ها ي كه از آيات وروايات شده است جايگاه ويژه خود را دارد . در باره رابطه زن ومرد درجهان اسلام ديدگاههاي وجود دارد كه اين ديدگاه ها در كشور هاي اسلامي اجرا ميشود وطرفداران خاص خود را دارد كه در این نوشتار صرف به دو نوع ديدگاه اشاره می شود.
1) ديدگاه سهل گيرانه :
كه انسان از هر چه منع شود به آن حريص مي شود وهيچ منعي بين روابط زن ومرد وجود نداشته باشد واصلا نبايد اين دورا به هيچ وجه جدا كرد . از ديدگاه اسلام ساده انگاري وتساهل د ر روابط زن ومرد كاملا مردود است. اسلام هر چند ارتباط زن ومرد را با رعايت موازين شرعي ، مجاز دانسته است ، اما به اختلاف ها ومصاحبت هاي بي جهت روي خوشي نشان نداده است .
2) ديدگاه معتدل :
ديدگاهي كه از هرگونه افراط وتفريط به دور است . قرآن كريم درباره ي روابط زن ومرد از كلمه «معروف» استفاده مي كند . اين واژه 38 مرتبه در قرآن به كاررفته است كه 19 بار آن ارتباط بازنان است .
علامه طباطبايي در ذيل آيات242- 228 سوره بقره مي فرمايد « معروف به معناي هر عملي است كه افكار عمومي آن را عملي شناخته شده بداند و با آن مانوس باشد وبا ذايقه اي كه اهل هر اجتماع از نوع زندگي اجتماعي خود بدست مي آورد سازگار باشد . اين واژه متضمن هدايت عقلي حكم شرعي . فضيلت اخلاقي وهم سنت هاي ادبي وانساني است وچون اسلام شريعت خودرا براساس فطرت وخلقت بنا كرده است ، «معروف» همان چيزي است كه مردم آنرا معروف بدانند.
د) زنان؛ زیربنای فضیلتهای انسانی:
در جایگاه تربیت و رشد انسانی جامعه، بیتردید بانوان نقشی تعیین کننده و بی بدیل دارند. این نقش نمیتواند تشریفاتی و حتی قراردادی باشد. دست حق در نظام زیبا و حکیمانه آفرینش، زن را در چنین جایگاهی قرار داده است. اگر خدای متعال، پروردگار و رشد دهنده جهان و جهانیان است، در نظام الهی، زن نیز مظهری از همین وصف و نام میباشد. در حقیقت، زن «عنصر تابناکی است که زیربنای فضیلتهای انسانی و ارزشهای والای خلیفة الله در جهان است.» با توجه به همین حقیقت است که رسول گرامی اسلام(ص) دختران را بهترین فرزندان آدمی میشمارند.
کرامت انسانی زن مسلمان:
بیتردید شخصیت اجتماعی و کرامت انسانی زن مسلمان و حضور سازنده او در جامعه و نقش کامل وی در تعیین سرنوشت خود، تنها با حفظ همه جهات شرعی ممکن است. حفظ شئون و شرایطی که یک زن مسلمان باید در حضور اجتماعی و سلوک و رفتار خویش به آن کاملاً پایبند باشد، یکی از مسائل است که اسلام بر آن تأکید فراوان دارد. در همین باره امام علی(ع) زمانی که در رأس حکومت بودند، شنیدند که در رفت و آمد برخی زنان و مردان عراق، حدود و مرزهای شرعی و کرامت انسانی بانوان رعایت نمیگردد، حضرت در پیامی به آنان فرمودند: «ای عراقیان، شنیدهام که زنان شما در راه، با مردان برخورد میکنند؛ آیا شرم نمیکنید؟!».
پی نوشتها :
1 – سوره نساء، آیه 1
2 – سوره اعراف، آیه 189
3- دهقان احمد، مقام دختران در اسلام، ص 2
4 – صحیح بخاری، ج 5 ، ص 36 . باب فضائل الصحابه. و ج 7 ، ص 47 ، کتاب النکاح، چاپ مصر.
5 – سوره بقره، آیه ۱۸۵.
6 – سوره رحمن، آیات ۴ـ۱.
7 – سوره بقره آیه ۲۲۸
8 – سوره ممتحنه، آیه 12
9 – بحار، ج 1، ص 177
10 – سوره تحریم ، آیه 10
11 – سوره تحریم، آیات 12 – 11
12 – سفینة البحار، ج1، باب خاء، ص 380؛ قاموس الرجال، ج10، ص 432.
13-سوره نور، 24، آيه 30.
14- احزاب، 33 ،آيه 59.
15- سوره اعراف، 7 ،آيه 22
منبع:
سمینار منطقه ی زن از دیدگاه قرآن کریم، از سوي وزارت امور زنان افغانستان و بنیاد عالی علمی – پژوهشی علامه شهید بلخی(ره)
صاحب اثر :
سیدجعفرعادلی «حسینی»، عضو و منشی شورای اخوت اسلامی افغانستان