نمایش نوار ابزار

حفظ محیط زیست از دیدگاه پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت(ع)

پنجشنبه ۲۰ عقرب ۱۳۸۹

اشاره:

 

   چندی قبل با فراخوان معاونت پژوهشی نمایندگی جامعۀ المصطفی العالمیه در کابل بمناسبت میلاد پیامبر اسلام(ص) و فرزند بزرگوار ش امام جعفرصادق(ع) سمیناری برپا گردید که در آن  نگارنده مقاله ای تحت عنوان«حفظ محیط زیست از دیدگاه پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت(ع) در 19 صفحه به دبیر خانه سمینار ارائه و رتبه چهارم را کسب نمودم،  این نوشتار نیز خلاصه ای از آن مقاله  می باشد، امیدوارم که در این راستا نهادهای دولتی و سکتورهای خصوصی و عموم شهروندان کابل و سایر ولایات این کشور دست به دست هم داده و با استعانت از فرمایشات پیامبراسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) متخصصین محیط زیست را مورد حمایت و تشویق قرار دهند.

حمایت و حفاظت محيط زيست در اسلام

اسلام در کلیه شئون و روابط انسانی دخالت کرده و برای همه آنها مقرراتی وضع نموده است . لیکن این بدان معنی نیست که برای هر موضوع با عنوان ویژه و متداول امروزی آن حکم خاصی مقرر داشته باشد. مسئله محیط زیست نیز از همین قبیل است. به یقین در هیچ یک از منابع اسلامی به عنوان محیط زیست حکمی مطرح نشده است ولی بدون تردید در باره آب، زمین، پاکی و ناپاکی، آتش سوزی و مسائلی از این قبیل در آیات و احادیث و سایر منابع، احکام زیادی وجود دارد که به کمک آنها می توان مقررات دقیقی برای مسائل محیط زیست بدست آورد. متاسفانه در این مورد از نظر اسلامی آنطوری که لازم بود، توسط برخی از اهل تحقیق پژوهشی انجام نگرفته است.

از نظر اسلام چنانچه فرد یا جامعه ای از عمل شخصی متضرر شوند نمی توانند از راههای مشروع ضرر و زیان خود را از او دریافت دارند. همینطور در صورتیکه کسی یا کسانی اقدام به آلودن محیط می کنند، کسانی که پیرامون محیط شان آلوده شده است می توانند آلوده کننده را برای کیفر تعقیب کنند.

از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که حضرت فرمود: «تحفظو من الارض فانها امکم» یعنی از زمین حفاظت کنند به درستی که آن مادر شماست. اسلام برای نظافت و بهداشت اهمیت فوق العاده ای قائل است و آن را از نشانه های ایمان می داند.

خداوند متعال می فرماید : «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ»(1) یعنی ما هر چیز را به اندازه خلق کردیم . پس هر چیز مقدار و حدودی دارد و بایستی بطور صحیح و درست بهره برداری شود تا نابود و منهدم نگردد . چرا که این ثروتهای طبیعی فقط به یان نسل تعلق ندارد . بلکه این اندوخته ها به نسلهای بعد از ما نیز تعلق دارند.

نظر اسلام در مورد آباد کردن زمین و پایداری محیط زیست آمده است: «هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ»(2) یعنی خداوند شما را در زمین خلق کرد و شما را به عمارت و آباد کردن زمین گماشت . در این رابطه پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «ان قامت علی احدکم القیامه و فی یده فسیله فلیغرسها»، یعنی اگر قیامت برپا شود ودر دست نهالی باشد باید آن را بکارد.

فاجعه بسیار عمیق است. انسان امروز فرداى بشر را نیز تباه کرده و به تمدنى آویخته و با تمدّنى همراه شده یا نه ناگزیر همراهش کرده اند که خود به دست خود به گفته روژه گارودى روشنفکر برجسته و منتقد باهوش و تیزنگر فرانسوى:

«اگر ما در خلال سى سال آینده به همان منوال زندگى کنیم که در خلال سى سال گذشته زندگى کرده ایم دست به کشتن نوه هاى خود زده ایم.»(3)

حفظ محیط زیست در سیره پیشوایان معصوم(ع)

بر اساس آموزه های دینی، انسان مسلمان نیز باید خود را به این صفت بیاراید و خود را در هر مکان و موقعیتی نگه دارنده و پاسدار امانت ها و نعمت ها از جمله محیط زیست انسانی بداند. پیشگیری از نابودی و تلف شدن طبیعت نیز با رعایت امانت داری و حفاظت امکان پذیر است.

در منابع اصیل روائی اسلام آمده است که انبیای الهی(ع) به کشاورزی و درختکاری ارج می نهادند و خود پیوسته به آن اشتغال داشتند. به طور کلی، همه انبیای الهی به گونه ای در عصر خویش، در ایجاد سرسبزی و حفظ آن کوشا بوده اند ؛ چنان که امام صادق(ع) فرمود: «ما بعث اللّه نبیّاً، الا زرّاعاً»؛ خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد، مگر این که به زراعت می پرداخت.

در روایات اسلامی آمده است که پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) با هم درخت می کاشتند. امام صادق(ع) در این باره فرمود: «کان امیرالمؤمنین یضرب بالمر و یستخرج الارضین، و کان رسول اللّه یمص النوی بفیه و یغرسه فیطلع من ساعته…»؛ امیرالمؤمنین علی(ع)، با بیل زمین را آماده می ساخت و پیامبر(ص) هسته خرما را مرطوب می کرد و می کاشت.

پیشوایان دینی، خود مربی و الگوی کامل تربیت اسلامی و انسانی اند و پیشروترین افراد در انجام کارهای نیک و شایسته می باشند؛ از این رو، در انجام این امر مقدس، خود پیش قدم بوده اند. راوی می گوید: امام صادق(ع) را دیدم که جامه زبر کارگری بر تن و بیل در دست داشت و در میان درختان، سرگرم کار بود و چنان فعالیت می کرد که سراپای وجودش را عرق فراگرفته بود. در این حال، ابوعمروشیبانی وارد شد و امام را در آن حال تعب و رنج مشاهده کرد، پیش خود گفت: علت این که حضرت شخصاً بیل به دست گرفته است، شاید کمک یا کارگری پیدا ننموده است. جلو رفت و عرضه داشت: فدایت شوم! بیل را به من بده تا من به جای شما این کار را انجام دهم. امام فرمود: «نه ؛ من خودم دوست دارم که مرد برای تحصیل روزی خود رنج بکشد و آفتاب بخورد.»(4)

ابوبصیر یکی از یاران نزدیک امام صادق(ع) می گوید: حضرت فرمود: «انی لأعمل فی بعض ضیاعی حتی اعرق…»؛(5) من میان زمین و باغ خود به گونه ای کار می کنم که عرق از سر و رویم می ریزد.

محیط زیست، بستر رشد و تعالی انسان

طبیعت و محیط زیست، موهبتی خداوندی است که از مجموعه موجودات، منابع و عوامل و شرایط هماهنگی که در اطراف هر موجود زنده وجود دارد و ادامه حیات به آن وابسته است به وجود می آید.

آلودگی محیط زیست بر کیفیت و چرخه طبیعی اثر می گذارد و پی آمدهای زیان باری برای زندگی انسان، حیوان، گیاه و بناها دار، در جهان امروز، مسئله آلودگی، یکی از مهم ترین و حادترین مشکل تمدن انسانی است و نقش انسان در آلودگی محیط زیست بسیار چشم گیر است. طبیعت، برای بقای نسل بشر آفریده شده است و پیوندی ناگسستی میان انسان و طبیعت وجود دارد.

امام علی(ع)  این پیوند و پیوستگی انسان با طبیعت پیرامون را به زیبایی بیان می کند:

تقوا پیشه کنیددر حق بندگان و شهرها، که شما مسئول هستید؛ حتی از سرزمین ها و چهارپایان. انسان هرگز اجازه ندارد خود را رها و لجام گسیخته و آزاد در بهره برداری از طبیعت بداند و حق ندارد با آلوده کردن و ویران ساختن طبیعت، به آسایش برسد.

فرهنگ اسلامی، طبیعت را گهواره و زمینه ساز پرورش و کمال انسان می داند. ازاین رو، با هر کس که به این عامل، آسیب و زیان رساند و آن را برای رشد بشر ناامن سازد، مقابله می کند. نظام طبیعت، بر اساس حکمت آفریده شده و همه عناصر آن از ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا آدمی در  پرتو آنها از مادیت به معنویت برسد و دنیا و آخرت را به شایستگی در خود به کمال برساند.

امام صادق(ع) به مُفَضَّل بن عمر می فرماید: اگر تو جهان آفرینش را با اندیشه و خردت درست ارزیابی کنی، آن را مانند ساختمانی می یابی که همه آنچه آفریده ها به آن نیازمند بوده اند، در آن پیش بینی شده است. آسمان، بسان سقفی است برافراشته؛ زمین بسان فرشی است گسترده؛ ستارگان، چراغ های چیده شده را مانند؛ گوهرهادر دل این جهان ذخیره شده اند و همه چیز برای انسان آماده شده و آدمی مانند صاحب خانه ای، همه آنچه هست، در ملک اوست. گونه گونی گیاهان و حیوانات، برای برآوردن منافع و مصالح او تهیه شده است. پس باید از متاع های گوناگون آن در راه اطاعت خدا و رشد الهی بکوشیم و بهره ببریم.

فرهنگ زیست محیطی آمیخته با مقام خلافت اللهی انسان

زیبایی انسان، گذشته از سازمان نظامواره هستی او که در هر موجود دیگری هر چند ضعیف یافت می‏شود در گرو کرامت اوست. متون مقدس آسمانی به ویژه قرآن کریم، هستی بشر را تکریم کرده و او را موجودی گرامی شمرده و دربارهٴ کرامت وی، چنین فرموده است: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً»(6) ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آن‏ها را بر مرکب در دریا و خشکی سوار کردیم و از پاکیزه‏ها روزی دادیم و بر بسیاری از مخلوقات خود برتری بخشیدیم. کرامت انسان، مرهون خلافت اوست؛ زیرا جانشینِ موجود کریم از کرامت برخوردار است و چنین کرامتی که از ناحیهٴ خلافت الهی باشد، بهرهٴ غیر انسان نیست. از این‏رو، تعبیری که دربارهٴ انسان شده، دربارهٴ هیچ موجود دیگر نشده است و آن تعبیر ممتاز، همین حدیث معروف «من عرف نفسه فقد عرف ربّه»(7)  است؛ زیرا شناخت جان آدمی از آن جهت که خلیفهٴ خداست و این خلافت نیز تکوینی است نه قراردادی حتماً به شناخت خدا ختم خواهد شد و اگر به شناخت خداوند منتهی نگشت، معلوم می‏شود که انسان به خوبی شناخته نشد.

بنابراین، کرامت انسان در پرتو خلافت اوست و «خلیفه»، کسی است که در تمام شؤون علمی و عملی خود، تابع «مستخلف عنه» باشد و برابر علم او اندیشه پیدا کند و مطابق ارادهٴ او صاحب انگیزه شود. خدای سبحان که خلعت خلافت را با آیهٴ «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً»(8)  بر اندام موزون انسان وارسته پوشانید، تاروپود استبرق جانشینی را، معرفت اسمای حسنای الهی و مرمّت قلمرو خلافت و آباد و آزاد سازی منطقه جانشینی از نفوذ تخریبی اهریمنان قرار داد و از جهت علمی فرمود: «وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء»(9) و از لحاظ عملی چنین فرمود: «هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ»(10) خدای یگانه شما را از زمین ایجاد کرد و شما را بر آبادی زمین برگماشت پس از او طلب مغفرت کنید سپس به سوی او توبه کنید، حقیقتاً که پروردگار من نزدیک و اجابت کننده است.

مهم‏ترین عنصر خلافت الهی بعد از فراگیری معارف دینی، آباد ساختن زمین و نجات آن از هر گونه تباهی و تیرگی است. مقصود از زمین، گسترهٴ زیست بشر است که از عمق دریا تا اوج سپهر وقلّهٴ آسمان را در برمی‏گیرد. بنابراین، فرهنگ زیست محیطی با مقام برین جانشینی خدا آمیخته است. آن کس که به جای پالایش هوا، آن را می‏آلاید و عوض مرمّت زمین، آن را ویران می‏کند و به جای غرس نهال، به قطع درخت می‏پردازد و به جای سالم سازی دریا و صحرا، از آلوده نمودن آن‏ها اِبایی ندارد، چنین فارغ بی‏فروغی، بی‏دریغ دروغ می‏گوید که خویشتن را خلیفهٴ خدا می‏شمرد. منظور از عمارت زمین، تأمین اصول زیست محیطی برای حیات انسانی است؛ نه خصوص زندگی گیاهی که برخی دارند و نه مخصوص حیات حیوانی که عدّه‏ای به آن بسنده نمودند، بلکه زندگی انسانی که جامع تمام مراحل نباتی و حیوانی هم خواهد بود؛ یعنی هم زمین از خطر تباهی برهد و هم زمینه از ضرر اخلاقی مصون بماند تا هم بدن از مزایای طبّ طبیعی طرفی بندد و هم روح از مواهب ویژهٴ نَفَس رحمانی، به رَوْح و ریحان نایل شود.

دنیای امروز و محیط زیست بی روح

دنیای صنعتی امروز با تخریب جنگل ها و نابودی فضاهای سبز و پژمردگی و مرگ گل و گیاه روبه روست. پیشرفت بی رویه صنعت، همان گونه که صفا، یک دلی و پیوندهای استوار خانوادگی را از مردم صنعت زده گرفته و روانشان را رنجور و افسرده ساخته است، آخرین روزنه های امید را نیز که جنگل ها و دشت های خرم و مزرعه های سرسبز بود، تباه ساخت و انسان را در میان آهن های خشن، دیوارهای بتونی و دود و آلودگی های گوناگون صنعتی، بی کس و تنها رها کرد. کنون انسان های بی شماری به سرگردانی، پریشان حالی و افسردگی دچار شده اند که نتیجه شوم و ناخواسته جهان صنعتی است و آرام آرام به فاجعه ای انسانی تبدیل می شود. گفتنی است که دانشمندان، آفات صنعتی را بیش از بلاهای طبیعی دانسته اند. بر این اساس، احیای دوباره محیط زیست و برگرداندن سرزندگی و شادابی زمین به آن، عامل مهمی در ایجاد روحیه نشاط و امید در انسان هاست.

ابعاد مختلف بحران محيط زيست كه امروزه افكار جهاني را تحت تأثير قرار داده، حاصل عصيان‏گري بشر در برابر نظام آراسته و صالح جاري در عرصه محيط زيست است. اين گونه اقدامات فسادانگيز چه از ناحيه فرد باشد، چه از ناحيه حكومت، در تضاد با خواست خداوند است؛ چرا كه خداوند فساد را دوست ندارد و هرگز در مشيت ازلي نيست كه انسانها فساد كنند.(11) منظور از فساد در روي زمين هر گونه نابساماني و ويرانگري و انحراف است.(12)

به عبارت ديگر، فساد به هر گونه تخريب و ويرانگري گفته مي‏شود كه نظام آراسته و صالح جاري را بر هم زند.(13) از اين رو توسعه پايدار به معناي بهره‏برداري از محيط زيست است كه با تضمين بقاي زمين همراه مي‏باشد.

موضوع مهم اين است كه توسعه پايدار بايد در حالي كه به حرمت طبيعت و توانايي اقتصادي منابع آن توجه مي‏كند، در راه برقراري عدالت اجتماعي گام بردارد. از لحاظ اخلاقي نيز، براي دست‏يابي به توسعه پايدار، لازم است كه سطح زندگي گروههاي كم‏درآمد و مستضعف جامعه بهبود يابد و در عين حال، سرمايه نسلهاي آينده، دچار صدمه و زيان جدي نشود. بديهي است كه اين موضوع امري خطير بوده كه به يك تعهد اخلاقي قوي نياز دارد.

مسئولیت خطیردولت مردان اسلامی در تأمین محیط زیست

زیبایی حقیقی (نه اعتباری) از سنخ هستی است و هستی، حقیقت تشکیکی است. لذا، زیبایی مراتبی دارد که در طول یک‏دیگرند. چون زیبایی انسان در جانشینی او از خدا نهفته است و این خلافت در حاکمان، بیش از دیگران است، رسالت دولت‏مردان در تأمین محیط سالم بیشتر از تودهٴ مردم است؛ زیرا برنامه‏ریزی کلان فضا و دریا و ساخت سلاح‏های شیمیایی و تخریبی و آزمایش‏های فرسایشی اتمی و مانند آن، در اختیار حکمرانان مقتدر است. آنچه هم اکنون سلامت محیط زیست را تحدید می‏نماید و جوامع بشری را به مرگ یا بیماری تهدید می‏کند، اقتدار تعدیل نشدهٴ صاحبان صنایع اتمی است که هرگونه نعمتِ خدا داد را به سود خود و زیان ملّت‏های دیگر، مصادره می‏نمایند؛ گویا مدیر عامل لگام گسیختهٴ دهکدهٴ دنیای کنونی‏اند.

پیام قرآن کریم که عصارهٴ متون مقدس آسمانی است، چنین است: «إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً »(14)   پادشاهانْ هنگامی که داخل شهری شوند، آن را تباه می‏نمایند و عزیزترین آن‏ها را ذلیل قرار می‏دهند.

سلاطین ستم و دولت‏مردان جور و طغیان، هنگام ورود به منطقهٴ دیگران و زمان اقتدار بر آن و وقت نفوذ در آن به تباهی آن اقدام می‏کنند. اگر در گذشتهٴ تاریخ، دخول شخصی و ورود فیزیکی لازم بود، اکنون با سرعت سرسام‏آور صنعت، کنترل از دور برای اِفساد کافی است. اینان که رسالت اصلی آن‏ها غم‏خواری تودهٴ محروم است، سفارت خویش را چونان دد، خون‏خواری می‏دانند:

نظام اسلامی وظیفهٴ رسمی والی را چنین ترسیم نموده است: «أیّما امرءٍ ولى من أمر المسلمین شیئاً لم یحطهم بما یحوط نفسه لم یرح رائحة الجنّة»؛(15)   هر کس سمتی را در دولت اسلامی به عهده بگیرد و مسؤول بخشی از بخش‏های حکومت دینی گردد، موظّف است هر آنچه را که برای حفظ حیات، سلامت، حیثیت اجتماعی و مانند آن، نسبت به خود به کار می‏برد، برای تودهٴ مردم نیز تأمین کند. اگر خود از بهداشت و محیط سالم برخوردار است، موظف است آن را برای تمام شهروندان فراهم نماید. این دستور رسول گرامی اسلام(ص) در برنامه حکومتی جانشین ایشان، حضرت علی بن ابی‏طالب(ع) تجلّی خاص یافت؛ زیرا امام علی(ع) چنین فرمود: «وَ لْیَکُنْ نظرک فى عمارة الأرض أبلغ من نظرک فى استجلاب الخراج لأنّ ذلک لایدرک إلاّ بالعمارة»(16) اهتمام تو، به آباد نمودن زمین، بیش از همت گماردن تو، به جمع درآمد باشد. معلوم است که با آلوده بودن محیط زیست، هم نیروی انسانی در معرض آسیب است و هم امکانات طبیعی. اسلام در تمام شؤون حیات، به دو عنصر محوری اهمیت می‏دهد و همگان، به ویژه دولت‏مردان را مسؤول تأمین آن دو رکن اساسی می‏داند: یکی استحکام عمل و دیگری هنرمندی و زیبایی آن؛ یعنی کاری که مطابق اصول علمی نباشد، چون متقن و استوار نیست مقبول نیست و کاری که در عین اتقان و استواری، هنرمندانه و زیبا نیست، مطبوع و مطلوب نخواهد بود. رسول گرامی اسلام(ص) دربارهٴ عنصر محوری نخست چنین فرمود: «إنّ الله یحبّ إذا عمل أحدکم عملاً أن یتقنه»(17) یعنی آنچه محبوب خداست، کار محکم وعمل مُتْقن است و دربارهٴ عنصر محوری دوم، چنین فرمود: «یحب الله العامل إذا عمل أن یحسن»(18)   یعنی آنچه محبوب خداست، کار هنرمندانه، ادیبانه و زیباست. خداوند نیز جهان را با دو اصل استحکام و زیبایی آفرید و دوست دارد که جانشین او در زمین، انسانِ وارسته‏ای باشد که معماری کارهای او فنّی و نیز زیباسازی‏های عمل او هنرمندانه باشد. رعایت دواصل یاد شده، حافظ تمام اصول معیاری زیست محیطی است؛ زیر استحکام و زیبایی، مایهٴ پالایش فضای زندگی است و فضای پالوده، پایدار خواهد بود؛ همان‏طور که محیط آلوده، زدودنی و از بین رفتنی است.

راهکارها:

با توجه به بررسي‌هاي انجام شده در اين مقاله و بحث و نتيجه‏گيري كه به عمل آمد، موارد زير را به منظور پايداري محيط زيست پيشنهاد مي‏كنيم:

1ـ به شهادت تاريخ گذشته و معاصر، شگفت‏انگيزترين رفتارهاي اجتماعي (چه در جهت رشد و چه در جهت ارتجاع) بستري اعتقادي داشته‏اند. بنابراين شايسته است تا جوامعي كه عزم خود را به اعتلا و رشد و پايداري زيست محيطي خويش عزم كرده‏اند از اين ويژگي به نحو شايسته استفاده كنند.

2ـ بايد بر آگاه‏سازي افراد تأكيد شود كه براي تحقق پايداري تلاش مي‏نمايند.

3ـ در سياست‏گذاري‌ها و تعيين برنامه‏هاي توسعه پايدار، تعادل مد نظر قرار گيرد كه مهم‏ترين آن بها دادن به انسانهاست؛

4ـ هيچ قانون و نگهباني نمي‏تواند افراد را به احترام گذاردن به محيط زيست مجبور نمايد. احترام به محيط زيست، نتيجه آموزش تعاليم ديني در اين باره است؛ از اين رو، از اين نوع آموزشها، بايد بيشتر بهره گرفت.

5ـ بايد مروج كشاورزي با ملاحظات انساني آن بود و نبايد فراموش كرد تا ايجاد يك نظام كشاورزي پايدار، راهي بس طولاني در پيش است. اميد آن كه بتوان رسالت ترويجي خود را براي ايجاد نظام كشاورزي با ابعاد انساني و اخلاقي نشان دهيم و موجبات ترقي و تعالي بشريت را فراهم آوريم.

6ـ برخي از مسئولان در عمل، اين اهرم قدرتمند (تلاشهاي ديني) در قلمرو حفاظت محيط زيست را مورد بي‏مهري قرار داده و بدان توجهي نكرده‏اند و تنها جسته و گريخته اقداماتي صورت داده‏اند كه چندان مؤثر نيست؛ توصيه مي‏شود كه مسئولان از اين اهرم قدرتمند كمال بهره را ببرند و راهكارهاي محافظتي به كمك اعتقادات اسلامي را از طريق تحقيق، تعيين كنند.

7ـ اجراي سياست توسعه پايدار و بي‏زيان نيازمند اعمال تغييرات اساسي در معيارها و ارزشهاست. امروزه، دليل اصلي تخريب محيط زيست، بي‏مسئوليتي و عدم توجه به ارزشهاي والاي انساني است؛ به همين دليل بايد در ارزشها تحولي اساسي صورت گيرد؛

8ـ درك مسائل محيط زيست براي اذهاني كه امور را از دريچه تنگ منافع خصوصي يا سوداگري صرف مي‏نگرند، آسان نيست. به همين دليل آموزش عمومي مردم در زمينه محيط زيست، بايد در دستور كار رسانه‏هاي گروهي و مراكز تبليغي قرار گيرد تا از اين طريق، نگرش آنها را نسبت به طبيعت اصلاح كرد و رفتار آنان را با طبيعت متعادل ساخت.

9ـ كشورهايي كه خود را اسلامي مي‏دانند بايد طبق اصول و معيارهاي ذكر شده در اين مقاله عمل كنند؛ بايد انديشه افزون‏طلبي و سودجويي افراطي را كه موجب ناديده انگاشتن تعادل محيط زيست است، كنار بگذارند.

10ـ آلودگي و نابودي محيط زيست مثل آتش است كه هيزم تر و خشك را مي‏سوزاند. تمامي ساكنان كره زمين بايد براي پايداري محيط زيست مشاركت كنند. كشورهاي اسلامي بايد سعي كنند به كشورهاي غربي فشار آورند تا بيش از همه مسائل جهاني حفظ محيط زيست را رعايت كنند و به علاوه سهم مالي بيشتري را براي بازسازي و پاكسازي محيط زيست بپردازند.

ناگفته نماند که برنامه ریزی و دادن تضمین های دولتی برای تشویق مردم جهت سهم گیری در ایجاد محیط زیست خیلی مهمه است ولی اساسی‌ترین کار در این زمینه ،« فرهنگ سازی زیست محیطی» است؛ «فرهنگ سازی» از سنین پایین شروع شود، مثلاً در مهد کودک، مکاتب، دانشگاهها و مراکز آموزشی و اجتماعی از محیط زیست آموزش داده شود؛ ممکن در کوتاه مدت حفظ محیط زیست با منافع مردم در تقابل باشد و لکن پس از به دست آوردن اهمیت مواظبت از محیط زیست این مشکل مقطعی حل خواهد شد. در این مورد باید کار فرهنگی کرد و این صرف از ارگان های دولتی بر نمی آید، در عین حال مسوولان و مدیران دولتی هم باید به موضوع محیط زیست آگاه باشند و برای آگاهی دادن به دیگران نیز سرمایه گذاری کنند. متاسفانه امروز ما سرمایه گذاری در فرهنگ سازی زیست محیطی کشور نداریم موضوع محیط زیست به عنوان رشته حتی در دانشگاههای ما هم وجود ندارد و تحصیل کرده های ما نیز از اطلاعات محیط زیست برخوردار نیستند؛ این فرهنگ باید عملاً در میان محصلین و فرهنگیان جا باز نماید و خردسالان از دورة کودکستان گرفته تا به نوجوانان و جوانان ما که تحصیلات عالی دارند از پارک ها و مناطق حفاظت شده بازدیدهای میدانی نمایند تا فرهنگ سازی زیست محیطی ایجاد گردد.

  به امید آنکه ما در آینده های نزدیک شاهد محیط زیست در نقاط مختلف کشور اعم از نبات و حیوان باشیم و مصدر خدمات «زیست محیطی» برای نسل های بعدی گردیم.

چندین سال است كه خشکسالی، نابودی انبوهی از اشجار، جنگلات و درختان را سبب گرديده؛ هرچند سال هاي اخير هزاران اصله نهال غرس گردید اما کمبودی هایی در این راستا هنوز هم محسوس است، اينكه در آستانه بهار سال 1388 کمپاین وسیع نهال شانی و سرسبزی شهرآغاز يافته و در وجود بارندگی های متداوم دیگر اثرات خشکسالی مهار گشته است، با توجه به كمرنگي در سال هاي گذشته  در حفاظت از درختان و ساحات سبز بايد آبياري بموقع وحفاظت از درختان وساحات سبز را منحيث يك  اصل مهم بايد در نظر داشت كه با اين پوشش دور نخواهد بود روزی که شهر خود را سبز و زیبا بیابیم.

طوریکه پیامبر عظیم الشان اسلام و ائمه اطهار صلوات الله عليهم اجمعين بارها و بارها با عمل و گفتار خود می فهماندند که انکشاف سرسبزی و نهال شانی خود، عبادت است و مورد پسند الهی می باشد و از قطع بی جهت درختان نهی فرمودند، چنانچه پیامبراسلام(ص) آن را به قطع بال فرشتگان تشبیه نمودند.

درختکاری در مملکت ما بخصوص در دوران های جنگ به یک موضوع فراموش شده تبدیل شده بود و مردم ما فراموش کردند که یکی از مظاهر زیبایی هر شهر و مملکت، سرسبزی آن می باشد و خداوند نيز در حديث قدسي از زيبايي ها توصیف کرده و مي فرمايد:«ان الله جميل، يحب الجمال» يعني خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد.

پى‏نوشت‏ها:

1.  سوره قمر، آیه 49 .

2. سوره هود، آیه 61 .

3. هشدار به زندگان روژه گارودى ترجمه على اکبر کسمائى 25/ هاشمى تهران.

4. شهید ثانی، شرح لمعه، ج 5، ص 486؛ محمد حسن نجفی، جواهرالکلام، ج 31، ص 397.

5. الفقه، کتاب النکاح، ج 5، ص 533.

6. سورهٴ اِسراء، آیهٴ ۷۰.

7. شرح غررالحکم، ج ۵، ص ۱۹۴.

8. سورهٴ بقره، آیهٴ ۳۰.

9. سورهٴ بقره، آیهٴ ۳۱.

10. سورهٴ هود، آیهٴ ۶۱.

11 . محيط زيست در اسلام، محمد اصغر فاضل، دانشگاه تهران، دانشكده منابع طبيعي، (پايان‏نامه كارشناسي ارشد).

12 . تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازي و همكاران، انتشارات دارالمكتب الاسلاميه، 1369.

13 . تفسير الميزان، محمدحسين طباطبايي، دفتر انتشارات اسلامي، جلد دوم، ص 98.

14. سورهٴ نمل، آیهٴ ۳۴.

15. الفصاحه، ج ۲، ص ۶۹۲.

16. نهج‏البلاغه، نامه ۵۳، بند ۷۹.

17. نهج‏الفصاحه، ج ۲، ص ۶۸۳.

18. نهج‏الفصاحه، ج ۱، ص ۲۹۲.

صاحب اثر :

سیدجعفرعادلی «حسینی» معاون تبلیغ و امور فرهنگی(بنیاد فرهنگی، تبلیغی پیامبراعظم(ص))

مناسبت:

برگزاری سمینار پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) در قرآن و روایات شیعه و اهل سنت

فراخوان:

معاونت پژوهش نمایندگی جامعۀ المصطفی(ص) العالمیه در کابل با همکاری اکادمی علوم افغانستان

مطالب مشابه