نمایش نوار ابزار

روایتی بی‌طرفانه از دوران عبدالرحمان خان: اقتدار و چالش‌ها(1)

پنجشنبه 3 میزان 1404

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی جهاد فرهنگی، همزمان با ۲۵ سپتامبر، سالروز نسل‌کشی هزاره‌ها (۲ میزان ۱۴۰۴ خورشیدی / ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۵ میلادی)، استاد سید جعفر عادلی حسینی، رئیس سازمان جهاد فرهنگی، در جمعی از نخبگان و دانشمندان در وبیناری به میزبانی «رادیو کتاب» و با گردانندگی استاد نوید محسنی سخنرانی کرد. این نشست با پرسش و پاسخ حاضران پایان یافت و بخش نخست آن به علاقه‌مندان تاریخ افغانستان تقدیم می‌شود.

بسم‌الله الرحمن الرحیم

«وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاصِمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ»[1]

در آغاز، یاد قربانیان ۲۵ سپتامبر ۱۸۹۳ میلادی را گرامی می‌دارم. سخن امروز من به مناسبت ۲۵ سپتامبر، نه از منظر «نسل‌کشی قومی»، بلکه از زاویه «فتوا و جنگ مذهبی» در افغانستان است. در این پیوند، به چهار موضوع خواهم پرداخت: دوران عبدالرحمان خان، مسئله نام‌گذاری این رویداد به‌عنوان نسل‌کشی قومی، و تحریف‌های واردشده بر سراج‌التواریخ.

عبدالرحمان خان؛ هزاره‌جات و جنگ مذهبی

در یکی از برنامه‌های «جمهوری پنجم»، عزیز رویش جنگ افشار را «نسل‌کشی هزاره‌ها» خواند و سادات را به جاسوسی برای عبدالرحمان متهم کرد. در پاسخ، تأکید کردم که جنگ افشار یک جنگ قدرت بود، نه نسل‌کشی قومی؛ همان‌گونه که جنگ عبدالرحمان خان در هزاره‌جات نیز ماهیتی مذهبی داشت، نه قومی. به همین دلیل، پیشنهاد کردم که موضوع عبدالرحمان خان و جنگ هزاره‌جات در یک برنامه مستقل بررسی شود. اکنون نیز دوباره این فراخوان را تکرار می‌کنم تا عزیز رویش و دیگرانی که با سوءاستفاده از تحریفات انجام‌شده، کاتب و سراج‌التواریخ را به حربه‌ای سیاسی بدل کرده‌اند، پاسخ‌گو باشند.

عبدالرحمان خان برای تحکیم اقتدار خود با اقوام مختلف جنگید و حتی از مخالفان پشتون خود «کله‌منار» ساخت. در تاج‌التواریخ آمده است که جنگ هزاره‌جات آخرین نبرد او بود. از سوی دیگر، شواهد تاریخی نشان می‌دهد که شکست هزاره‌جات بیشتر حاصل اختلافات داخلی و خیانت برخی خوانین هزاره بود. با این حال، در چهار دهه اخیر، برخی جریان‌ها روایت‌سازی کرده و سادات را «جاسوس» معرفی نموده‌اند؛ در حالی‌که واقعیت این است که بسیاری از فرماندهان سادات در خط مقدم دفاع از هزاره‌جات حضور داشتند و قربانی شدند. این نقش رهبری و حضور آنان، همچون دوران جهاد علیه شوروی، غیرقابل انکار است.

اسناد سراج‌التواریخ نشان می‌دهد که حتی میان هزاره‌های سنی و شیعه درگیری وجود داشت و بنابراین، ماهیت این جنگ مذهبی بود. ادعای «نسل‌کشی قومی» با شواهد تاریخی سازگاری ندارد.

هزاره‌ها در این قیام با حمایت مجتهدان مشهد و نجف وارد میدان شدند؛ اما اختلاف سران و معامله‌گری برخی بزرگان هزاره سبب شکست آن گردید. بررسی بی‌طرفانه منابع تاریخی نشان می‌دهد که این رویداد، جنگی مذهبی بود، نه جنوساید قومی.

تحریف‌های سراج‌التواریخ در دهه‌های اخیر

بخش مهمی از تحریف‌ها و اضافات بر سراج‌التواریخ در چهار دهه گذشته در ایران و کویته پاکستان صورت گرفته است. سازمان نصر، مؤسسه کاتب، و برخی انتشارات ــ از جمله حفیظ شریعتی ــ در این روند نقش داشتند. افزون بر آنان، افرادی مانند محمدعیسی غرجستانی، کاظم یزدانی و سرور دانش نیز در دامن‌زدن به این تحریفات سهم داشتند. هدف این جریان‌ها عمدتاً رقابت سیاسی و کسب شهرت بود، و از نام «کاتب» و «قوم» ابزاری برای اتهام‌زنی به دیگر اقوام ساختند.

به نظر می‌رسد گفت‌وگوهای انفرادی، مانند آنچه آقای علوی در «جمهوری پنجم» دنبال می‌کنند، کافی نیست. ضرورت دارد مناظره‌ای رو‌در‌رو با این افراد ــ تا جایی که در قید حیات هستند ــ برگزار شود تا روشن گردد که در نیم قرن اخیر چه بر سر سراج‌التواریخ آمده و چرا آن را به ابزاری برای منافع شخصی و سیاسی بدل کرده‌اند.

این یادآوری، برای شکل‌گیری زیرساخت بحث ما ضروری است. در این راستا، با میزبانی استاد محسنی و رادیو کتاب، گفتار من در چهار بخش ارائه خواهد شد:

بخش نخست: زمینه تاریخی و سیاست‌های عبدالرحمان خان

تاریخ افغانستان سرشار از فراز و نشیب است و سلطنت امیر عبدالرحمان خان (۱۲۵۹–۱۲۸۰ خ / ۱۸۸۰–۱۹۰۱ م) یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین مقاطع آن به شمار می‌رود. این دوران با جنگ‌ها، شورش‌ها و اصلاحات گسترده همراه بود. شناخت سیاست‌ها و عملکرد عبدالرحمان خان نیازمند رویکردی علمی و بی‌طرفانه است تا هم نقاط قوت و هم چالش‌های آن دوره آشکار شود و تجربه‌های تاریخی برای امروز آموزنده واقع گردد.

بخش دوم: عوامل و انگیزه‌های جنگ هزاره‌جات

امیر عبدالرحمان در تاج‌التواریخ می‌گوید جنگ هزاره‌جات، چهارمین جنگ داخلی دوران او، برای تأمین امنیت و تقویت سلطنت بود. هزاره‌ها که از قرن‌ها پیش باعث وحشت حکمرانان و حتی نادرشاه افشار بودند، در ولایات مختلف تعدی می‌کردند و آماده پیوستن به مهاجمین خارجی بودند. در ۱۳۰۶–۱۳۰۹ هـ.ق شورش‌های پراکنده آنان، به ویژه طایفه شیخ‌علی، محمدعظیم‌خان و قاضی اصغر، قوافل و ولایات را تهدید کرد. عبدالرحمان با فرماندهان خود شورشیان را شکست داد، بسیاری را اسیر و تعدادی را با مهربانی بازگرداند. پس از سرکوب، محمدحسین‌خان به حکومت هزاره‌ها و جنرال امیرمحمدخان به عالی‌ترین مقام نظامی و حکومت کابل منصوب شدند. این جنگ آخرین جنگ داخلی افغانستان بود و امنیت با تدبیر او برقرار شد.

بخش سوم: نسل‌کشی در منابع تاریخی و روایت‌های معاصر

برخی نویسندگان و فعالان هزاره، روز ۲۵ سپتامبر ۱۸۹۳ میلادی (۳ میزان ۱۲۷۲ خورشیدی) را مصادف با «نسل‌کشی هزاره‌ها» توسط عبدالرحمان خان می‌دانند.

نسل‌کشی یکی از بزرگ‌ترین جنایات علیه بشریت است؛ اصطلاحی که پس از جنگ جهانی دوم و کشتار یهودیان توسط نازی‌ها وارد ادبیات حقوق بین‌الملل شد. در تاریخ افغانستان نیز مواردی از کشتار جمعی در ادوار مختلف ثبت شده است، اما گسترده‌ترین نمونه آن در دوران عبدالرحمان خان رخ داد، زمانی که بیشترین قربانیان از میان پیروان مذهب جعفری در هزاره‌جات، ارزگان، کابل و برخی مناطق دیگر بودند.

بخش چهارم: ضرورت نجات «سراج‌التواریخ» از تحریف و نگاه علمی به تاریخ

تحلیل تاریخ باید بر پایه‌ی واقعیت‌های زمان و به دور از تعصبات مذهبی، قومی و سیاسی صورت گیرد. منابع این بخش، افزون بر آثار داخلی و خارجی، یادداشت‌های عبدالرحمان خان و کتاب سراج‌التواریخ را نیز دربر می‌گیرد.

بررسی دقیق نشان می‌دهد که فیض‌محمد کاتب هزاره نسبت به اقوام مختلف، از جمله سادات، هیچ‌گونه خصومتی نداشت. گزارش‌های او منصفانه و دقیق است و در مقابل، انتقادهای تند وی درباره‌ی هزاره‌ها بیشتر متوجه ضعف‌های نظامی و اجتماعی آنان بوده است؛ مسائلی که او به‌روشنی در سراج‌التواریخ ثبت کرده است.

چاپ نخست سراج‌التواریخ در کابل (۱۳۳۱ ق) شامل دو جلد در یک مجلد بود. در سال‌های بعد، این اثر با افزودن جلدهای دیگر و انجام اصلاحاتی دوباره منتشر شد. نگرانی اصلی این است که در چاپ‌های متأخر، برخی مطالب حذف یا تغییر یافته و حتی اتهامات تازه‌ای علیه سادات و دیگر اقوام افزوده شده باشد.

توجه به این مسئله می‌تواند ما را یاری دهد تا فیض‌محمد کاتب هزاره را از دام تحریف‌های مغرضانه برهانیم و روایت تاریخی را بر مبنای اسناد معتبر و با نگاهی علمی، مستند و منصفانه بازسازی کنیم.

[1]. یعنی ستایش خدای را که درهم شکننده سرکشان و نابودکننده ستم‌کاران است.

منبع: سید ابن طاووس، رضی الدین علی، الاقبال بالاعمال الحسنه، ج ۱، ص ۱۴۰، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.

منبع: گزارش از پایگاه اطلاع رسانی جهاد فرهنگی / ۲ میزان ۱۴۰۴ خورشیدی / ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۵ میلادی