نمایش نوار ابزار

سیره و سیمای امّ المؤمنين حضرت خديجه(س)

سه شنبه ۱۰ اسد ۱۳۹۱

 حضرت خدیجه(س) زنی با فضیلت ودارای کمالات علمی و معنوی بود که در اثر معاشرت با پیامبرگرامی اسلام(ص) به رسالت پیامبر خدا(ص) در آینده ایمان داشت و می دانست که آن حضرت  به پیامبری خواهد رسید.

حضرت خدیجه(س) ازنظر ایمان وعقیده به جایی رسیده بودکه خدا وپیامبر و ملائکه اورا دوست داشتند و بر ایمان اومباهات می کردند و او را افضل زنان پیامبر و جزء برترین زنان عالم و جهان معرفی نمودند و در اثر ایمان و فداکاری به جایی رسید که خداوند به اوسلام رساند. او نه تنها این همه ناملایمات را تحمل کرد، بلکه تمام تلخی های سیاسی واجتماعی آن روز را که قلب نازنین پیامبر خدا(ص) را مجروح می ساخت ترمیم نمود و آن حضرت را در ادامه سیرالهی اش یاری داد ومایه آرامش شوهرش گشت.

با کمال تأسف حضرت خدیجه کبری(س) با چنین ویژگی و اوصاف، در میان مسلمانان مظلوم واقع شده که حتی در سالروز رحلت آن بانوی بزرگوار اسلام تجلیل ویاد بود که در شأن آن مکرمه باشد صورت نمی گیرد. نگارنده با این مقدمه مختصر و با ذکر چند اولویت پیرامون سیره و سیمای امّ المؤمنين حضرت خديجه(س)  پرداخته و امیدوارم که بمناسبت سالروز وفاتش که در دهم ماه رمضان رخ داده بود، درحد استعداد و توانم، مطالبی را که در خور شأن نخستین بانوی مسلمان و فداکار حضرت خدیجه(س) باشد ارائه نمایم.

الف) خدیجه(س) اولین بانوى مسلمان:

پيش از بعثت پيامبر(ص) حضرت خديجه(س) پيرو آيين جدّ بزرگوارش حضرت ابراهيم(ع) و به اصطلاح از «حُنَفاء» بوده ودر نخستين روزى كه پيامبر خدا(ص) به پيامبرى مبعوث شدند، او تسليم بودن خود را اعلام كرد، چنانكه در حديث شريف آمده است: نخستين كسانى كه به پيامبر اكرم(ص) ايمان آورده اند از مردان، امام على(ع) واز بانوان، حضرت خديجه(س) بوده اند.(1)

هنگامى كه پيامبر اكرم(ص) در نخستين روز بعثت از غار حرا با رسالت عظيم پايين مى آمدند، سرور بانوان قريش به استقبال آن حضرت شتافت وعرض كرد: اين چه نورى است كه در پيشانى شما مى بينم؟ فرمودند: اين نور نبوّت است. آنگاه اركان اسلام را براى ايشان بيان نمودند وحضرت خديجه(س) عرضه داشتند: «آمنتُ وصدّقتُ ورضيتُ وسلّمتُ» من ايمان آوردم، پيامبرى ات را باور كردم، آيين اسلام را پسنديدم وتسليم شدم.(2)

ب) اولین بانوى نمازگزار:

حضرت خديجه(س) اولین بانوى نمازگزار در اسلام است، سال ها شمار باورداران دين مقدس اسلام منحصر به حضرت خديجه(س) وحضرت على(ع) بود، هر روز پنج بار پيامبر رحمت(س) به مسجدالحرام شرفياب مى شدند، روبه كعبه مى ايستادند، اميرمؤمنان(ع) در سوى راست وحضرت خديجه(س) عليها در پشت سر مى ايستادند. اين سه انسان مسئول ومتعهد، امت اسلامى را تشكيل مى دادند وپرستش معبود را در كنار خانه توحيد به نمايش مى گذاشتند.(3)

ج) اولین بانويى كه از ميوه هاى بهشتى تناول كرد:

حضرت خديجه(س) اولین بانوى مسلمانى است كه به دست مبارك پيامبر اكرم(ص) از انگور بهشتى تناول نمود.(4)

حضرت خدیجه کبری(س) اولین همسر پیامبر اسلام(ص) و اولین زنی که اسلام آورد، مادر فاطمه زهرا(س) از زنان مشهور تاجر عرب و حجاز به شمار می رفت. پدرش خویلد بن اسد و مادرش فاطمه دختر زائدة بن اصم(5) که سلسله آنها از «لوی» با پیامبر اکرم(ص) و سایر هاشمیان می رسد و حضرت خدیجه(س) از طرف پدر با رسول خدا(ص)، عموزاده و نسب هر دو به «قصی بن کلاب» می رسد. او از خانواده های اصیل و اشراف مکه است. تولد او نیز در مکه و چندین سال قبل از «عام الفیل» بوده است.

بانوی ثروتمند حجاز و تجارتش
در آن زمان که مردم مکه، از راه تجارت امرار معاش می کردند، خدیجه نیز از آنجا که از ثروتمندان مکه و کارهای تجارتی می کرد و چندین شتر در دست کارگزاران او بود که در اطراف کشورهایی مثل شام، مصر و حبشه، رفت و آمد و دادوستد داشت، وقتی آوازه درستی و امانتداری و خوش خلقی رسول خدا(ص) را شنید و لقب «محمد امین» را از او دید، در پی مذاکراتی که با ابوطالب، عموی پیامبر نمود و «محمدامین» را در کاروان تجارتی خود، در امور مربوط به دادوستدهایش انتخاب کرد و از آن پس پیامبر گرامی اسلام(ص) در دوران جوانی در سفرهای تجارتی برای حضرت خدیجه(س) سود فراوانی بدست آورد. در سفری که پیامبر(ص) برای تجارت به شام رفت، حضرت خدیجه(س) غلام خود «میسره» را همراه او کرد و دستور داد تا همه جا، او را همراهی و مراقبت نماید. درشهر بصری در نزدیکی شام به راهبی به نام «نسطورا» برخورد کردند که او به غلام، از آینده پیغمبر و نبوت او خبر داد و از طرفی سود بسیاری عاید آنها شد که تا آن موقع، در هیچ سفری به این اندازه نبود. بعد از برگشت از شام، میسره، احوالات سفر و گفتار راهب و مشاهداتش را که از عظمت و معنویت محمد(ص) بود، برای خدیجه(س) تعریف کرد و از همین جا بود که او را مشتاق همسری با «محمد امین»(ص) نمود.

ازدواج خدیجه(س) با رسول خدا(ص)
با وجودی که مردان ثروتمندی از قریش چون «ابوجهل بن هشام» و «عقبة بن ابی معیط» از او خواستگاری کرده بودند ولی خدیجه(س) که شیفته درستکاری و امانتداری و مکارم اخلاقی و جهات معنوی پیامبر(ص) شده بود، خود پیشنهاد ازدواج داد و برخلاف سنت های ازدواج در میان اعراب جاهلی آن زمان، مال و ثروت زیادی از دارائیش را به محمد(ص) هدیه کرد.

طبق برخی نقلها خدیجه قبلاً با کسی ازدواج نکرده بود و اولین و تنها ازدواج او، ازدواج با محمد بود.(6) او اولین همسر رسول خدا(ص) بود و تا وقتی که حیات داشت، پیامبر(ص) هیچ زن دیگری اختیار نکرد و ثمره این ازدواج، دو پسر بنام قاسم و عبدالله که هر دو قبل از بعثت پیامبراسلام(ص) از دنیا رفتند و 4 دختر بنام زینب، ام کلثوم، رقیه و فاطمه زهرا(س) بود. فاطمه زهرا(س)، بعد از بعثت به دنیا آمد.

نقش خديجه(س) در پيشبرد اسلام

وقتي حضرت خديجه دريافت كه سعادتمند شده، هرچه داشت در راه پيشرفت و موقعيت پيامبر اسلام(ص) انفاق كرد. او تمام اموال خويش را به پيامبر(ص) بخشيد و در راه نشر اسلام به مصرف رساند. تا جايي كه هنگام ارتحال، پارچه‏اي براي كفن نداشت.

ابن اسحاق جمله‏اي در شأن خديجه(س) دارد كه گوياي همكاري و صداقت او در پيشبرد اسلام است. او مي‏گويد: «خديجه ياور صادق و با وفايي براي پيامبر(ص) بود و مصيبت‏ها در پي رحلت خديجه(س) و ابوطالب(ع) بر پيامبر(ص) سرازير شد.»(7) گويا اين دو، در برابر هجوم ناملايمات بر پيامبر اكرم(ص)، سدي بلند و مستحكم بودند و اين جمله، معروف كه اسلام رهين اخلاق پيامبر(ص)، شمشير علي(ع)، و اموال خديجه(س) است(8) از نهايت همكاري و صداقت خديجه پرده بر مي‏دارد.

حضرت خدیجه(س) براى پیامبر اسلام(ص) نمونه‏ى یك همسر فداكار و ایثارگر بود. از همان آغاز زندگى مشترك تا آخرین لحظه‏ى حیات پرثمر خویش، در تمام مدت بهترین یار و یاور و مهربان‌ترین مونس پیامبر اسلام(ص) محسوب مى‏شد. در روزهاى آرامش، نزدیك‏ترین همدم پیامبر(ص)، در ایام دشوارى و در گیرودار شداید زندگى صبورترین و پر تحمل‏ترین مددكار، و در تمام حوادث سخت و مصیبت‌هاى پى‏درپى، قوى‏ترین پشتیبان و همقدم و همراه رسول اكرم(ص) بود. در تمام شدائد و دشواری‌هایى كه در سال‌هاى بعد از بعثت براى پیامبر(ص) و مسلمانان رخ مى‏داد، خدیجه(س) نه تنها مونس پیامبر(ص) و موجب تسلى خاطرش بود، بلكه چون مادرى مهربان براى تمام مسلمان‌ها نیز مایه‏ى امید و پشت‌گرمى و قوت قلب به شمار مى‏رفت، و با صبر و شكیبایى بى‏حساب و قدرت تحمل شگفت انگیز و پایدارى و مقاومت شگرفش سرمشق دیگران نیز قرار مى‏گرفت. علاوه بر آن هرگز از بذل مال فراوانش در راه هدف الهى پیامبر(ص) و گسترش و تقویت اسلام دریغ نورزید. با آن قدرت مالى و شهرت و مقامى كه داشت، و با آن كه قادر بود بهترین زندگى‏ را داشته باشد و در كمال نعمت و رفاه و آسایش بسر برد، ولى تمام مظاهر زندگى دنیوى را به دور ریخت و در عوض با تمام ناملایماتى كه به خاطر زندگى با پیامبر(ص) بر او روى آورده بود دست و پنجه نرم كرد. سال‌ها، با زجر و شكنجه شوهر بزرگوارش، با تهدیدهایى كه بر زندگى هر دو سایه انداخته بود و با تن دادن به تبعید و محاصره و حتى تحمل روزهاى گرسنگى و شب‌هاى بیدارى، به آسانى كنار آمد، تا هر روز قدمى تازه در راه نیل به اهداف عالیه‏ى اسلام و پیاده كردن برنامه‏هاى قرآن و پیشرفت مكتب انسان‏ساز اسلام بردارد.

سيماى حضرت خديجه(س) در آيينه وحى

پيامبر اكرم(ص) در نخستين سير شبانه خود كه در ماه ربيع الاول، دو سال بعد از بعثت كه از خانه حضرت خديجه(س) انجام پذيرفت،(9) هنگامى كه به سوى زمين باز مى گشتند از پيك وحى چنين مورد خطاب قرار گرفتند: «حاجتي أن تقرأ على خديجة مِن الله ومنّى السلام؛(10) حاجت من اين است كه از خداى منّان واز منِ جبرئيل، بر خديجه سلام برسانى». هنگامى كه پيامبر اكرم(ص) درود خداى منان را به حضرت خديجه(س) ابلاغ نمودند، او در پاسخ گفت: خدا سلام است، سلام از او به سوى اوست.(11)

در روايتي ديگر مي خوانيم: روزي خديجه به طلب رسول خدا(ص) بيرون آمد. جبرئيل به صورت مردي با وي روبه رو شد و از خديجه احوال رسول خدا(ص) را پرسيد. خديجه نمي توانست بگويد رسول خدا(ص) در كجا بسر مي برد.او مي ترسيد اين مرد از كساني باشد كه قصد كشتن رسول خدا(ص) را دارد. وقتي كه خدمت آن حضرت رسيد و قصه را باز گفت، پیامبر(ص) فرمود:آن جبرئيل بود و امر كرد كه از خداتو را سلام برسانم.(12) بي ترديد مي توان گفت كه اين سجايا و فضايل اخلاقي سبب شد تا خديجه(س) براي همسري پيامبر اكرم(ص) شايسته شمرده شود. طبق روايات ، او براي پيامبر(ص)ياوري صديق بود.(13)

در يكى از تهاجمات ددمنشانه قريش وانتشار شايعه كشته شدن پيامبر(ص)، حضرت خديجه(س) در ميان درّه ها وصخره هاى اطراف مكّه، به دنبال حبيبش مى گشت وسيلاب اشك بر صورتش روان بود. پيك وحى بر پيامبر رحمت فرود آمد وعرضه داشت: ملائكه آسمان به جهت گريه خديجه(س) به گريه افتاده اند، او راه به سوى خود فرا خوان، درود مرا ابلاغ كن واو را بشارت بده، كه خدايش به او درود مى فرستد واو را به قصرى در بهشت بشارت ده، كه در آن هيچ غم واندوهى نيست.(14)

شمه ای از فضایل حضرت خدیجه(س)
حضرت خدیجه(س) اولین زنی که در نزد پیامبراسلام(ص) از احترام و محبوبیت خاصی برخوردار بود که در فضایل و مناقب آن بانوی بزرگوار اسلام روایات زیادی نقل شده که در اینجا به شمه ای از فضایل حضرت خدیجه(س) به چند روایت اکتفا می گردد:
1. حدیث مشهوری میان اهل تشیع و اهل تسنن این است که پیامبراسلام(ص) فرمود: از مردان گروه زیادی به کمال رسیدند ولی از میان زنان: کامل ترین و بهترین زنان از نظر ایمان چهار تن بوده اند که عبارتند از: آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون)، مریم دختر عمران(مادر حضرت عیسی مسیح)، خدیجه دختر خویلد(همسرپیامبراسلام(ص)) و فاطمه دختر پیامبراسلام(ص)(15)

2. در تفسیر عیاشی از امام محمدباقر(ع) از رسول خدا(ص) روایت است که فرمود: درشب معراج چون بازگشتم، از جبرئیل پرسیدم آیا حاجتی داری؟ جبرئیل گفت: خدیجه را از طرف خداوند و از جانب من سلام برسان.(16) همچنین ابوسعید خدری می گوید: رسول خدا(ص) فرمود: وقتی که در شب معراج ، جبرئیل مرا به سوی آسمانها برد و سیر داد،هنگام مراجعت به جبرئیل گفتم : «آیا حاجتی داری؟» جبرئیل گفت: «حاجت من این است که سلام خدا و سلام مرابه خدیجه برسانی» پیامبر(ص) وقتی که به زمین رسید، سلام خدا و جبرئیل را به خدیجه ابلاغ کرد. خدیجه(س) گفت: «ان الله هو السلام، وفیه السلام، الیه السلام، وعلی جبرئیل السلام؛ همانا ذات پاک خدا سلام است، واز او است سلام، وسلام به سوی او باز گردد و برجبرئیل سلام باد.»(17) این مطلب بیانگر اوج مقام حضرت خدیجه در پیشگاه خدااست.

3. حضرت خديجه(س) از بزرگترين بانوان اسلام به شمار مي رود. او اولين زني بود كه به اسلام گرويد چنان كه علي بن ابي طالب(ع) اولين مردي بود كه به اسلام روي آورد. اولين زني كه نماز خواند، خديجه(س) بود.او انساني روشن بين و دورانديش بود. باگذشت علاقمند به معنويات، وزين و با وقار، معتقد به حق و حقيقت و متمايل به اخبار آسماني بود.(18)

4. از حضرت على(ع) روایت شده است كه فرمود: «این جمله را از خود پیامبر اسلام(ص) شنیدم كه فرمود: بهترین زنان بنى‏اسرائیل در عصر گذشته، مریم بنت عمران، و بهترین زنان امت، امروز خدیجه بنت خویلد است.(19) همچنین امیر مؤمنان در «خطبه قاصعه»می فرمایند : روزی که رسول خدا به پیامبری رسید، نور اسلام  به هیچ خانه ای وارد نشد جز به خانه پیامبر وخدیجه که من سومین نفرآنان بودم که نور وحی و رسالت را می دیدم و عطر نبوت را استشمام می کردم .(20)

5 . از امام محمدباقر(ع) روایت شده که آن حضرت فرمود: «جبرئیل مرکب براق را شبانه کنار درخانه خدیجه آورد و در آن خانه به محضر رسول خدا رسید ،آن حضرت را از خانه بیرون آورد و بر مرکب براق سوار نموده واز مکه به سوی بیت المقدس سیر داد…»

مطابق پاره ای از شواهد وقراین ، پیامبر هنگام مراجعت ازمعراج نیز در خانه خدیجه فرود آمد .(21)

6 . صحیح بخارى یكى از شش «صحیح» عمده و معتبر جهان تسنن نقل مى‏كند: «عایشه مى‏گوید: درباره‏ى هیچ زنى به اندازه‏ى خدیجه حسرت نكشیدم و حسادت نبردم وقتى شنیدم كه پروردگارش او را به بهشت وعده داده است.» (22) این سخن عایشه، دور از واقعیت نبوده است. چون مى‏دانیم كه خدیجه(س) نخستین همسرى است كه پیامبر اكرم(ص) قبل از آغاز رسالت اختیار كرده و مدتى طولانى، نزدیك به 25 سال با وى زندگى كرده است. با این كه حضرت رسول اکرم(ص) پس از وفات خدیجه(س) با برخى از زنان دیگر مانند عایشه، صفیه، ام‏سلمه، و … هم وصلت نموده، ولى در تمام مدتى كه همسران دیگرى در خانه داشت، باز از خدیجه به شایستگى یاد مى‏كرد، نام او را با احترام مى‏برد و همواره خاطره‏ى او را گرامى و عزیز مى‏داشت چنان كه درباره‏اش مى‏فرمود: «هرگز خداوند متعال بهتر از او را بر من نصیب نفرموده است. او روزى كه من نیاز به كمك داشتم، به یارى‏ام آمد و دستم را با مهر و عطوفت گرفت؛ روزى به من ایمان آورد كه جهانیان نسبت به من كفر مى‏ورزیدند، و روزى مرا تصدیق كرد كه جهانیان تكذیبم مى‏كردند، خداوند از او به من اولاد عنایت كرد.»(23) این سخنان صریح و بى‏شائبه از زبان مبارك پیامبر گرامى اسلام(ص) به خوبى مى‏رساند كه خدیجه(س) از چه موقعیت ممتازى در نزد پیامبر(ص)، و از چه شخصیتى برخوردار بوده است.

عایشه مى‏گوید: روزى نمى‏شد كه پیامبر اسلام(ص) از خدیجه ذكر خیرى به میان نیاورد. به حدى كه روزى غیرت و تعصب زنانه بر من غالب شد و با همان حال (حسادت) گفتم: آیا او زن سالخورده‏اى نبود كه خداوند متعال بهتر از او نصیب تو كرده است؟ پیامبر اسلام(ص) به شدت غضبناك شد، به حدى كه موهاى جلوى سر مباركش از شدت غضب تكان خورد و آنگاه آن جملات تحسین‏آمیز را (كه قبلا نقل كردیم) درباره‏ى خدیجه بیان فرمود و باز عایشه مى‏گوید: «هر وقت در منزل گوسفندى ذبح مى‏شد، پیامبر اسلام(ص) مى‏فرمودند: از گوشت آن براى دوستان خدیجه هم بفرستید. روزى به این وضع اعتراض كردم، ولى پیامبر فرمودند: من دوستان خدیجه را نیز دوست مى‏دارم.» (24) او زنی با کمال و با شخصیت و با فضیلت بود و از همین رو از زنان دیگر ممتاز و پیامبر خدا(ص) او را بسیار دوست می داشت.

این بانوى بزرگوار و الگوى ممتاز زن مسلمان، در نزد پیامبر اكرم(ص) از احترام و محبوبیت خاص برخوردار بود. رسول گرامى اسلام(ص)، آن خاتون محترم را بسیار دوست مى‏داشت، به مهر و درایت او آگاه بود و از این رو در كارهاى خود با وى نه فقط مانند یك همسر، بلكه همچون یك دوست فهیم و دلسوز و یار صمیمى، مشورت مى‏كرد و به نظریاتى كه خدیجه(س) ابراز مى‏داشت، با دیده‏ى احترام مى‏نگریست. همين شرافت براي او بس كه همسر رسول خدا(ص) بودوگسترش اسلام به كمك مال و ثروت او تحقق يافت.(25)

نكته‏ى مهم آن كه خدیجه(س) در حساس‏ترین شرایط زندگى پیامبر اسلام – چه آن زمان كه وجود مباركش در آستانه‏ى نزول وحى قرار داشت و همه چیز دگرگون شده بود، و چه آن زمان كه وحى الهى بر قلب پاكش نازل مى‏شد و جهانى را به لرزه درمى‏آورد – همواره رسول اكرم(ص) را به خوبى درك مى‏كرد. او را به طور صحیح شناخت و به واقعیت‏هاى والاى وجودش پى برد. رسالت او را به روشنى فهمید و آن را با تمام جانش پذیرفت و با همه‏ى توان خود در راه تثبیت و گسترش آن ایستادگى كرد. و به راستى كه كمتر همسرى مى‏تواند این چنین حساس و فهمیده و با كمال و عمیق و عالم و واقع‏بین باشد.

حضرت خدیجه(س) بانوى دانشمند و صاحب كمال

در شرح اوصاف و فضایل حضرت خدیجه(س)، سخن تمام نمى‏شود مگر آن كه به مراتب فضل و دانش وى نیز اشاره كنیم و بگوییم كه او زنى دانشمند، پرتجربه، بسیار فهیم، بسیار روشن‏بین و صاحب‌كمال بود. هر مسأله‏اى را به دقت بررسى مى‏كرد، هرگز بدون علم و اندیشه چیزى را نمى‏پذیرفت و بدون تفكر و تعمق حرفى نمى‏زد. در آغاز رسالت به محض آن كه متوجه شد تغییرات غیر عادى در پیامبر(ص) ایجاد شده و حتى وضع جسمانى آن حضرت و اعمال و رفتار و حركاتش دگرگون شده است، در آن شرایط حساس، با دقت و تدبر و تفكر ویژه‏اى كه داشت، بهتر و دقیق‏تر از بزرگترین دانشمندان علم روانشناسى به اصل مسأله پى برد و با قاطعیت و صراحت اعلام كرد كه تمام آن تغییرات و پیدایش آن وضع خاص جسمانى براى پیامبر(ص)، آثار یك دگرگونى و تحول عمیق روحى و معنوى است و هیچ عارضه‏ى دیگرى وجود ندارد.

در زمانى بعضى از آشنایان و اطرافیان از گوشه و كنار و گاه به طور جسته گریخته و گاه آشكارا براى تغییر حال پیامبر(ص) ابراز نگرانى مى‏كردند، خدیجه(س) با روشن‏بینى خاص و درك هوشمندانه‏اش خطاب به پیامبر(ص) گفت: «خداوند تو را هرگز عاجز و ناتوان مى‏سازد (و به بیماری‌هاى سخت جسمانى كه باعث عدم تعدل و زمینگیرى شوند دچار نمى‏كند) چون تو در زندگى خود همیشه صله‏ى رحم داشته و دارى، مهمانى مى‏دهى و مهمان‌دوستى و مهمان‏نوازى مى‏كنى، از مستمندان و درماندگان دستگیرى مى‏كنى و فریادرس مظلومان هستى.» (26)

چنین بانویى، با چنین اوصاف والایى، علاوه بر تمام امتیازاتش بهترین شریك غم و اندوه پیامبر(ص) نیز بود. و این صفتى است كه هرگاه زنى منصف بدان باشد، یكى از مهم‌ترین عوامل موفقیت در زندگى مرد، و در تحكیم اصول و مبانى خانوادگى او به شمار خواهد رفت، به طورى كه هرگز زیبایى و جمال و سایر نشانه‏ها و خصوصیات زنانگى نمى‏تواند جاى آن را پر سازند. توجه بدین امر، در زندگى خانوادگى خدیجه(س) كاملاً مشهود و آشكار بود و اسناد معتبر حاكى از آن است.

«ابن‏اسحاق» یكى از سیره‏نویسان اولیه و معروف اسلام در این باره مى‏گوید: پیامبر اسلام(ص) هر چیز مكروهى را كه مى‏دید و مى‏شنید و هر ناروایى را كه بر او وارد مى‏گردید، محزون و متأثرش مى‏ساخت، هنگام بازگشت به خانه با خدیجه(س) در میان مى‏گذاشت. و خداوند به وسیله‏ى خدیجه، آن مكروه و ناروا را فرج و گشایش عنایت مى‏فرمود. خدیجه(س) همواره او را به ثبات و مقاومت دعوت مى‏كرد و با درایت و عطوفت خود دردها و رنج‏ها و آلام پیامبر(ص) را تسكین مى‏داد تا روزى كه خدیجه(س) از دنیا رفت پیامبر(ص) یك غمخوار فهیم و مصاحب و مشاور مهربان و صمیمی خود را  از دست داد.

خديجه كبرى(س) از ديدگاه رسول خدا(ص)

از رسول اكرم(ص) احاديث فراوان در مناقب حضرت خديجه(س) رسيده است، كه به گوشه اى از آنها اشاره مى كنيم:

1. هر روز خداى متعال چندين بار با وجود خديجه بر فرشتگان مباهات مى كند.(27)

2. او هنگامى به من ايمان آورد كه ديگران به من كفر مى ورزيدند. او مرا تصديق نمود، هنگامى كه ديگران انكار مى كردند، او همه ثروتش را در اختيار من قرار داد هنگامى كه ديگران دريغ مى ورزيدند. خداى منان از او به من فرزند عنايت كرد ولى ديگران را محروم ساخت.(28)

3. بهترين بانوان عالميان عبارتند از: مريم دخت عمران، آسيه دخت مزاحم، خديجه دخت خويلد وفاطمه دخت محمد(ص).(29)

4. برترين بانوان بهشت عبارتند از: خديجه دختر خويلد، فاطمه دختر محمد، مريم دختر عمران وآسيه دختر مزاحم (همسر فرعون).(30)

5. خديجه پيش از همه بانوان عالم، به ايمان به خدا ورسول خدا سبقت گرفت.(31)

6. من او را از اعماق دل دوست داشتم.(32)

7. من دوستداران خديجه را نيز دوست مى دارم.(33)

8. هرگز خداى متعال همسرى بهتر از خديجه به من عطا نكرد.(34)

9. خداى متعال على، حسن، حسين، حمزه، جعفر، فاطمه وخديجه را بر جهانيان برگزيد.(35)

10. خطاب به عايشه: از خديجه اينگونه سخن مگو، او نخستين بانويى بود كه به من ايمان آورد، او براى من فرزند آورد وتو محروم شدى.(36)

 حضرت خديجه در گفتار بزرگان

به شمارى از سخنان اصحاب سيره وتراجم فقط اشاره مى كنيم:

1. ابن هشام صاحب كتاب معروف «السيرة النبوية» مى نويسد: خديجه صاحب نسب والا، داراى برترين شرافت، صاحب بيشترين ثروت وحريص ترين بانوان قريش به حفظ امانت والتزام به معيارهاى اخلاقى، عفت وكرامت انسانى بود ولذا بلندترين قله شرف را به خود اختصاص داده بود.

2. ذهبى پيشتاز رجاليون عامه مى نويسد: خديجه سرور بانوان بهشت، فرزانه قريش، از تيره اسد، جليل القدر، متدين، خويشتن دار، بزرگوار، از بانوان بهشتى ويكى از بانوانى بود كه به قله كمال رسيده بودند.(37)

3. ابن حجر عسقلانى در اين رابطه مى نويسد: خديجه در نخستين لحظات بعثت، رسالت آن حضرت را تصديق نمود، اعتقاد راسخ وثبات قدم او نشانگر يقين كامل، عقل وافر وعزم راسخ او بود.(38)

4. سهيلى صاحب آثار فراوان در سيره ومغازى مى نويسد: حضرت خديجه سرور بانوان قريش بود، در جاهليت واسلام به «طاهره» ملقّب بود.(39)

وصيت هاى حضرت خديجه(س)

حضرت خديجه در آخرين لحظات زندگى وصايايى به شرح زير به پيامبر اكرم(ص) نمود:

1. براى او دعاى خير كند.

2. او را با دست خود در خاك قرار دهد.

3. پيش از دفن در قبر او وارد شود.

4. عبايى را كه به هنگام نزول وحى بردوش داشت، روى كفن او قرار دهد.(40)

حضرت خديجه كه همه اموال منقول وغير منقولش را به حبيب خود بخشيده بود، در مقابل فقط يك عبا مطالبه نمود وآن را مستقيماً طلب نكرد، بلكه به وسيله حضرت فاطمه(س) تقاضا كرد.(41) آنگاه پيك وحى فرود آمد وكفن بهشتى از سوى پروردگار از بهشت آورد.

ام ايمن وام الفضل (همسر عباس) پيكر مطهر حضرت خديجه را شستشو دادند وبراى آخرين بار وداع كردند.(42)

پيامبر رحمت نخست با عباى خود او را كفن كرد، آنگاه كفن بهشتى را بر روى آن قرار داد. حضرت خديجه(س) در آن لحظات آخر در مورد حضرت زهرا(س) ابراز نگرانى كرد، اسماء بنت عميس تعهد نمود كه در شب زفاف او به جاى خديجه نقش مادرى ايفا كند.(43)

وصيّت خديجه(س)

حضرت خديجه(س) سه سال قبل از هجرت بيمار شد. (44) پیامبراکرم(ص) به عيادت وي رفت و فرمود: اي خديجه(س)، «اما علمت انّ الله قد زوجّني معك في الجنّة» آيا مي داني كه خداوند تو را در بهشت نيز همسر من ساخته است؟! آنگاه از خديجه(س) دل جويي و تفقّد كرد او را وعده بهشت داد و درجات عالي بهشت را به شكرانه خدمات او توصيف فرمود.(45)

چون بيماري خديجه(س) شدّت يافت، عرض كرد: يا رسول الله! چند وصيت دارم: من در حق تو كوتاهي كردم، مرا عفو كن. پيامبر(ص) فرمود: هرگز از تو تقصيري نديدم و نهايت تلاش خود را به كار بردي. در خانه ام بسيار خسته شدي و اموالت را در راه خدا مصرف كردي.

عرض كرد يا رسول الله! وصيت دوم من اين است كه مواظب اين دختر باشيد و به فاطمه زهرا(س) اشاره كرد. چون او بعد از من يتيم و غريب خواهد شد. پس مبادا كسي از زنان قريش به او آزار برساند.

اما وصيت سوم را شرم مي كنم برايت بگويم. آن را به فاطمه مي كنم تا برايت بازگو كند. سپس فاطمه(س) را فراخواند و به وي فرمود: «نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم مي گويد: من از قبر در هراسم از تو مي خواهم مرا در لباسي كه هنگام نزول وحي به تن داشتي، كفن كني.» پس فاطمه زهرا(س) ازاتاق بيرون آمد و مطلب را به پيامبر(ص) عرض كرد. پيامبر اكرم (ص)آن پيراهن را براي خديجه(س) فرستاد واو بسيار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خديجه(س) پيامبراكرم(ص) غسل و كفن وي را به عهده گرفت. ناگهان جبرئيل در حالي كه كفن از بهشت همراه داشت نازل شد و عرض كرد: يا رسول الله، خداوند به تو سلام مي رساند و مي فرمايد: «ايشان اموالش را در راه ما صرف كرد و ما سزاوار تريم كه كفنش را به عهده بگريم.»(46)

وفات خديجه(س)

حضرت خديجه(س) در سن 65 سالگي در ماه رمضان(47) سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب(48) جان به جان آفرين تسليم كرد. پيامبرخدا(ص) شخصاً خديجه(س) راغسل داد، حنوط كرد و با همان پارچه اي كه جبرئيل از طرف خداوند عزوجل براي خديجه(س)آورده بود،كفن كرد. رسول خدا(ص)شخصاً درون قبر رفت، و سپس خديجه(س)را در خاك نهاد و آنگاه سنگ لحد را در جاي خويش استوار ساخت.

او بر خديجه(س) اشك مي ريخت، دعا مي كرد و برايش آمرزش مي طلبيد.آرامگاه خديجه در گورستان مكه در «حجون» واقع است.(49) رحلت خديجه(س) براي پيامبر(ص) مصيبتي بزرگ بود زيرا خديجه(س) ياور پيامبر خدا(ص) بود.

آوردن کفن از سوی خدابرای خدیجه

در کتاب «الخصائص الفاطمیه» نقل شده : طبق روایت مشهور هنگامی که حضرت خدیجه(س) رحلت کرد، فرشتگان رحمت از جانب خداوند کفن مخصوصی برای خدیجه نزد رسول خدا(ص) آوردند واین علاوه بر اینکه مایه برکت برای خدیجه بود،مایه تسلی خاطررسول خدا گردید. وبه این عنوان تقدیر وتجلیل جالبی از طرف خداوند؟ حضرت خدیجه به عمل آمد.

پیامبر اکرم(ص) پیکر مطهرحضرت خدیجه(س) را با آن کفن پوشانید.سپس جنازه او را با همراهان به سوی قبرستان معلی بردند تا در کنار مادرش حضرت آمنه به خاک بسپارند . درآنجا قبری برای حضرت خدیجه(س) آماده کردند، رسول خدا(ص) درمیان آن قبر رفت و خوابید ، سپس بیرون آمد وآن گوهر پاک را در آنجا به خاک سپرد.(50)

تشريف فرمايى حضرت خديجه(س) به محشر

پيامبر اكرم(ص) تشريفات ورود حضرت خديجه كبرى(س) را به صحراى محشر چنين توصيف مى نمايد: هفتاد هزار فرشته در حالى كه پرچم هايى منقّش ومزيّن با جمله «الله اكبر» را در دست دارند، به استقبال او مى شتابند.(51)

حضرت پیامبراسلام(ص) بعد از وفات حضرت خدیجه(س)
پیامبر اسلام(ص) سالها بعد از وفات حضرت خدیجه(س) به خوبی از تنها یار وفادار خود یاد می کرد. بارها بیاد او گریه می کرد. به نقل از عایشه که هر وقت پیامبر اسلام(ص) گوسفندی را ذبح می کرد، می فرمود: گوشت های آن را برای دوستان خدیجه بفرستید و عایشه بر او رشک می برد و می گفت که پیامبر اسلام(ص) زیاد از او یاد می کرد. در روایت مشهور دیگری است که چون برای پیامبر(ص) هدیه ای می آوردند گااهی می فرمود: برای فلان بانویی ببرید که از دوستان خدیجه بوده است. رسول خدا(ص) درباره خدیجه می فرماید: خداوند بهتر از او را به من نداده است. او به من ایمان آورد در هنگامی که مردم کفر داشتند، تصدیق نبوت من کرد، زمانی که دیگران مرا تکذیب کردند و اموال خود را در اختیار من گذاشت در وقتی که دیگران محروم کردند و خداوند متعال از او فرزندانی به من عطا کرد و در روز فتح مکه معظمه، پیامبراسلام(ص) مسیر حرکت را به گونه ای تنظیم کرد که از کنار مزار خدیجه(س) عبور نمود.

برخی وقایع دوران زندگی حضرت خدیجه(س) با رسول گرامی اسلام(ص)
1.  تجدید بنای خانه کعبه و حکمیت رسول خدا(ص) که در 35 سالگی رسول اکرم(ص) اتقاف افتاد (مراجعه به کتب روایی و تاریخی)
2.  مبارزه با بت پرستی و اختلاف بین بت پرستان، توسط مردان و سران جامعه آن روز
3.  بعثت رسول اکرم و پیغمبری آن حضرت(ص)
4.  جنگ های پیغمبر(ص)

همسران پیامبر اسلام

خدیجه دختر خویلد

سوده دختر زمعه

عایشه دختر ابوبکر

حفصه دختر عمر خطاب

زینب دختر خزیمه

ام سلمه دختر ابوامیه

زینب دختر جحش

جویریه دختر حارث

رمله دختر ابوسفیان

ریحانه دختر زید قرظی*

صفیه دختر حیی بن اخطب

میمونه دختر حارث

 خدایا! به عظمت مقام حضرت خدیجه (ع) ما را ازشیوه زندگی سراسر درخشان اوبهره مند فرما و از شفاعتش در قیامت مسرور گردان .

پی نوشته ها:

1. شيخ طوسى، الأمالى، ص 259، مجلس 10، ح 467 .

2 . علامه مجلسى، بحارالانوار، ج18، ص 232 .

3 . نسائى، خصائص اميرالمؤمنين، ص 45 .

4 . هيثمى، مجمع الزوائد، ج 9، ص 225 .

5. علی اکبر ، بابا زاده ، سیمای زنان در قرآن ، قم ، انتشارات لوح محفوظ،چاپ دوم ،1378،ص23

6. ابن هشام، السيرة النوبية، ج 2، ص 8 .

7 . الصحيح في سيرة النبي الاعظم(ص)، علامه سيد جعفر مرتضي عاملي، ج 3، ص 198.

8 . همان .

9 . ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، ج 1، ص 228 .

10 . تفسير عياشى، ج2، ص 279 ـ صحيح بخارى، ج 5، ص 112 .

11 . شيخ طوسى، الأمالى، ص 175، مجلس 6، ح 46 .

12. صحيح بخارى، ج 5، ص 112 ـ گنجى، كفاية الطالب، ص 359 .

13 . رياحين الشريعه، ج2،ص206 .

14 . سير اعلام النّبلاء،ج2،ص114 .

15 . استیعاب و صحیح بخارى.

16 . بحارالانوار، ج 6، ص 7 .

17.  رک؛ محمدتقی مجلسی ، …. ج16،ص7 .

18 . تنقيح المقال،ج3،ص77 .

19 . عمدة ابن بطریق، ص 24 .

20 . رک؛ نهج البلاغه فیض الاسلام ، ص811 .

21 . رک:محمدتقی مجلسی،همان،ج43،ص216 .

22 . صحیح بخارى، جزو پنجم، باب 30، ص 114.

23.  همسران رسول خدا، ص 18. به نقل از استیعاب ابن عبدالبر.

24.  منبر الاسلام و توفیق الاعلم .

25 . بحارالانوار، ج16،ص21و 79 .

26.  سیره ابن‏هشام، ج1، ص 114- 116.

27 . علامه مجلسى، بحار الانوار، ج 18، ص 243 ـ اربلى، كشف الغمه، ج 2، ص 72.

28 . ذهبى، سِيَر اعلام النبلاء، ج 2، ص 82 ـ ابن حجر ، الاصابه، ج 4، ص 275.

29 . ابن اثير، اُسْد الغابه، ج 5، ص 537.

30 . ابن عبد البرّ، الاستيعاب، ج2، ص 720.

31 . حاكم، مستدرك صحيحين، ج2، ص720.

32 . بحرانى، العوالم، ج 11، ص 32.

33 . محلاتى، رياحين الشريعة، ج 2، ص 206.

34 . ابن هشام، السيرة النبوية، ج 1، ص 80.

35 . علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 37، ص 63.

36 . قاضى نعمان، شرح الاخبار، ج 3، ص 20.

37 . ذهبى، سير اعلام النبلاء، ج 2، ص 109.

38 . ابن حجر، فتح البارى، ج 7، ص 134.

39 . سهيلى، الروض الانف، ج 1، ص 215.

40 . ابن حجر، الإصابة، ج 4، ص 275.

41 . سيلاوى، الأنوار الساطعه، ص 375.

42 . شرهانى، حياة السيّدة خديجه، ص 282.

43 . محلاتى، رباحين الشريعة، ج 2، ص 412.

44. رياحين الشريعه،ج2،ص77 .

45. بحارالانوار،ج19،ص20 .

46 . شجره طوبي، ج2،ص235پند تاريخ، ج2،ص22 .

 47 . سيز الاعلام النبلاء،ج2،ص112 .

48 . بحارالانوار،ج9،ص14 .

49 . بحارالانوار،ج9،ص14 .

50 . محمد، محمدی اشتهاردی ، 264 .

51 . ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 170 .

* همسر یا کنیز بودن مورد اختلاف است.

نویسنده: سیدجعفرعادلی«حسینی»

مطالب مشابه