نمایش نوار ابزار

فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها در منابع اهل سنت

شنبه ۴ جدی ۱۴۰۰

به مناسبت فاطمیه­ی اول در مجمع فرهنگی بقیۀالله(عج) مطرح شد: حضرت زهرا (س) در نزد اهل سنت به عنوان سیده نساء العالمین شهرت دارد.

به گزارش خبرگزاری فرهنگی، تحلیلی عصر انتظار، حجت‌الاسلام سید جعفرعادلی حسینی رئیس مجمع فرهنگی بقیهالله(عج) صبح جمعه ۲۰ جمادی الاول ۱۳۴۳ قمری(۳ جدی ۱۴۰۰ خورشیدی) در جلسه­ی مجمع  طی سخنان به فضائل حضرت زهرا(س) از منابع اهل سنت پرداخت و بیان داشت:

بسم الله الرحمن الرحیم؛ قال رسول الله(ص): «فاطِمَه بَضْعَهُ مِنّی فَمَنْ أَغْضَبَها أَغْضَبَنِی».

در ایام فاطمیه­ی اول قرار داریم، شهادت فاطمه زهرا(س) را به همه­ی پیروان و دوستداران بی بی دو عالم تسلیت عرض می­کنم.

یکی از شخصیت­هایی که محل تامل موافقین و مخالفین بسیاری واقع شده، دختر گرامی پیامبراسلام(ص) فاطمه زهرا(س) می­باشد. در نظر دارم در این فرصت کوتاه، به مناسبت فاطمیه­ی اول نگاه برخی دانشمندان اهل سنت از منابع معتبر آنان­را در مورد شخصیت، عصمت، کردار، رفتار… آن بی­بی دو عالم اختصاراً بیان کنم.

حضرت زهرا (س) در نزد اهل سنت به عنوان سیده نساء العالمین شهرت دارد.[۱] از عایشه نقل است که پیامبر اکرم، فاطمه را بهترین زنان عالم(خیر النساء) خوانده است.[۲] سیوطی می‌گوید: «ما عقیده داریم برترین زنان عالم، مریم و فاطمه(س)اند»[۳]  آلوسی می‌گوید: در حدیث آمده است: «ان الفاطمه البتول افضل نساء المتقدمات و المتاخرات.»[۴] یعنی حضرت فاطمه (بتول) برترین زنان پیشین و پسین است. با این حدیث، افضل بودن فاطمه(س) بر تمام زنان ثابت می‌شود. زیرا او روح و روان رسول خدا بود. از این رو بر عایشه نیز برتری داشت.[۵]  روایاتی به همین مضمون در صحیح بخاری، صحیح ترمذی، مستدرک الصحیحین، حلیه الاولیاء ابی نعیم، خصائص النسائی، کنز العمال و … نیز نقل شده است.[۶]

زمخشری در تفسیر خود درباره آیه ۱۲ سوره تحریم می نویسد: «تنها چهار تن از زنان عالم کامل ترین هستند: آسیه همسر فرعون، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد(ص)»[۷]  این روایت را نجار، مسلم و ترمذی نیز از پیامبر اکرم نقل کرده اند.[۸]  پیامبراسلام(ص) فرمود: «حَسْبُک مِنْ نساءِ العالَمیَن أَرْبَع: مَرْیمَ وَآسیَه وَخَدیجَه وَفاطِمَه». از زنان عالم ۴ نفر بهترینانند: مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه (س).[۹] و نیز فرمود: «سیّدَهُ نِساءِ أَهْلِ الجَنَّهِ فاطِمَه». سرور زنان بهشت فاطمه است.[۱۰]

در جامعه‏اى که فاطمه زهرا(س) به دنیا آمد، مردمى مى‏زیستند که به فرموده قرآن وقتى به آن­ها اطلاع مى‏دادند که صاحب دختر شده‏اى، خشمگین شده و از شدّت خشم صورت آنان سیاه مى‏شد. در این جامعه اگر فردى داراى چندین دختر بود، لکن پسرى نداشت، به اصطلاح آنان ابتر، و یا بدون فرزند محسوب مى‏شد، و مردم جاه پرست و دنیا زده آن روز این را به عنوان یک عیب به رخ او مى‏کشیدند. اما در مورد پیامبر مسأله‏اى دیگر نیز وجود داشت و آن این که پیامبراسلام(ص) فرزندى ندارد و وقتى از دنیا برود نسل او منقطع شده و در نتیجه از رسالت و دعوى او نیز اثرى باقى نخواهد ماند.

این تنها عاص بن وائل نبود که آن حضرت را به نداشتن پسر مذمّت و سرزنش مى‏کرد، بلکه عاص بن وائل سخنگوى فرهنگ جاهلیت و ضدّ انسانى آن روز بود که با تمام قوا در مقابل پیامبر اکرم و تعالیم الهى او ایستادگى مى‏کردند.
در مقابل این سرزنش‏ها و خیال‏هاى خام براى براندازى رسالت آخرین پیامبر خداوند متعال به رسول اکرم(ص) «کوثر» یعنى فاطمه را اعطا کرد، و در وصف او سوره‏اى نازل فرمود، آرى این سوره کوثر بود که حتى اگر آن را خیر کثیر تفسیر کنیم باز بر وجود مقدس و مطهر فاطمه زهرا(س) منطبق است، زیرا یازده امام از نسل و ذریه پاک پیامبر اکرم و على همه از اولاد فاطمه زهرایند، و آن امام و حجتى که خداوند متعال به واسطه او جهان را پر از عدل و داد مى‏کند مهدى فاطمه است. و امروز هرچه از اولاد پیامبر(ص) مشاهده مى‏کنیم که در بین آنان فحول و بزرگانى از علما هستند همه از اولاد فاطمه زهرا(ص) مى‏باشند.
و این خیر کثیر، و این کوثر، و این ذریه طیبه و پاک و مطهر تا قیام قیامت ادامه دارد و روز بروز نسل پیامبر اسلام در تزاید است، و این موضوع را درباره هیچ کس از خلقت آدم تا امروز هیچ کس سراغ ندارد.

مسلم در صحیح معروف خود که از منابع پر ارزش اهل سنت است از زبان پیامبراسلام(ص) نقل شده: «فاطمه پاره تن پیامبر است. رسول اکرم(ص) فرمود: «اَشهدُ اَنَّکَ بِضعهٌ مِنّی»[۱۱]؛ حقا که تو پاره تن من هستی.[۱۲] کسی که او را برنجاند پیامبر را رنجانده است و کسی که او را شادان سازد پیامبر را خوشحال کرده است.»[۱۳] این حدیث از عایشه نیز نقل شده  و در کتب صحیح مسلم و صحیح بخاری و صحیح ترمذی و غیره نیز نقل شده است.[۱۴] پیامبر(ص) فرمود: «فاطِمَه بَضْعَهُ مِنّی فَمَنْ أَغْضَبَها أَغْضَبَنِی». فاطمه پاره وجود من است، هر چه او را غضبناک کند مرا غضبناک کرده است.[۱۵]

در سال یازدهم هجرت فاجعه کبرى اتفاق افتاد و آن سال رحلت اشرف مخلوقات یعنى خاتم پیامبران حضرت محمد مصطفى(ص) بود، همان پیامبرى که امیر مؤمنان خطاب به آن حضرت بعد از وفات گفت: اى رسول خدا با رحلت تو چیزى قطع شد که با مرگ هیچ کس قطع نشد، و آن رابطه بین خدا و خلق یعنى وحى و نبوت بود.

آرى خاتم پیامبران و آخرین سفیر الهى از دنیا رفته بود، در این ایام و در این سال چه گذشت شرح آن نیاز به کتابى مفصل دارد، اما به طور اجمال وصیت پیامبر نادیده گرفته شد، فدک غصب شد، امامت خانه نشین شد، و در نهایت خانه پیامبر یعنى جایى که جبرئیل امین بدون اذن وارد نمى‏شد به آتش کشیده شد، و فاطمه زهرا(س) با آن همه فضیلت و سفارش پیامبر درباره او بین در و دیوار قرار گرفت و با لگد ستم و دست ظلم و تعدى پهلویش شکست و محسنش سقط شد و بازوى مبارکش به مزد زحمات پیامبر مدال کبودى گرفت. فاطمه زهرا(س) که از مهاجر و انصار مأیوش شد و فریادش به جایى نرسید به خانه‏اى در بقیع پناه برد که در آنجا گریه مى‏کرد و نزد قبور شهدا از ظلمى که بر او رفته بود شکایت مى‏کرد.
گاهى نیز کنار قبر پیامبر مى‏آمد و آن قدر گریه مى‏کرد تا بى‏هوش مى‏شد، و سپس او را به خانه مى‏آوردند، و در خانه هم آن قدر گریه کرد که امیر مؤمنان به او گفت: اى دختر پیامبر: بزرگان مدینه مى‏گویند به فاطمه بگو یا شب گریه کند یا روز.
فاطمه(س) در جواب گفت: اى ابا الحسن من مدت زیادى در بین آن­ها زندگى نخواهم کرد و به زودى به دیدار پدرم خواهم شتافت قسم به خدا تا آن زمان شب و روز آرام نخواهم داشت.

آرى ظلم به خاندان نبوت آن چنان بود که فاطمه زهرا را چنین غمگین و گریان کرده بود که در مدت هفتاد و پنج روز یا نود و پنج روز به اندازه‏اى گریست که نام او در کنار نام گریه کنندگان همچون یعقوب که مدت زیادى در فراق یوسف گریست قرار گرفت. آرى فاطمه این مدت را بر امت و اسلام گریه کرد.

السلام علیک یَا فَاطِمَهُ الزَّهْرَاءُ یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ یَا سَیِّدَتَنَا وَ مَوْلاتَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکِ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکِ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهَهً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعِی لَنَا عِنْدَ اللَّهِ‏؛ دل های شما را روانۀ مدینه کنار قبر مخفی زهرا(س) کنم. آن هایی که مدینه مشرف شده­اند از همان اول زمزمه شان این است.

یا فاطمه من عقده دل وا نکردم / گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم

نقل شده که حضرت زهرا(س) مشتی از خاک قبر پدر را در دست گرفته و آن‌را بر چشمان مبارک خود گذاشت و این ابیات را خواند:

مَا ذَا عَلَى مَنْ شَمَّ تُرْبَهَ أَحْمَدَ / أَنْ لَا یَشَمَّ مَدَى الزَّمَانِ غَوَالِیَا

 صُبَّــــــتْ عَلَیَّ مَصَائِــبُ لَوْ أَنَّهَا / صُبَّـتْ عَلَـى الْأَیَّـامِ صِـرْنَ لَیَالِیَا[۱۶]

کسی که خاک احمد را می‌بوید دیگر چه ضرری برای او دارد که در تمام عمرش هیچ عطر خوشبوی دیگری را نبوید؟![۱۷]

مصیبت‌هایی بر من وارد شد که اگر این مصیبت‌ها بر روزها وارد می‌شد، آن روزها تبدیل به شب می‌شدند.

مخفی بودن قبر نیز نشانه و سند مظلومیت زهرا(س) است. مصائب حضرت فاطمه(س) نیز مثل قبر آن بی بی مخفی است.

«وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»[۱۸]

گزارش از: خبرگزاری فرهنگی، تحلیلی عصر انتظار / سید نور آقا احسانی .

 

[۱]. فاطمه زهرا مستوره آفتاب سرمد، ص ۵۵ .

[۲] . فضایل حضرت علی و فاطمه زهرا به روایت عایشه، ص ۶۸ .

[۳] . شخصیت حضرت زهرا علیه السلام در قرآن از منظر منابع اهل سنت ، ص ۱۱۷ .

[۴] . روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، ج ۲، ص ۱۴۹ .

[۵] . شخصیت حضرت زهرا علیه السلام در قرآن از منظر منابع اهل سنت ، ص ۱۱۷ .

[۶] . فضایل الخمسه من الصحاح السته، ج ۳، ص ۱۶۴-۱۷۵ .

[۷] . الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل، ج ۴، ص ۵۷۳  و نوریه آسمانی، سیرت و سنت فاطمه زهرا (ع)، ص ۸۵ .

[۸] . الفصول المهمه فی معرفه الائمه، ج ۱، ۶۵۹ .

[۹] . مستدرک الصحیحین ج ۳ باب مناقب فاطِمَه ص ۱۷۱/ سیر أعلام النبلاء ج ۲ ص ۱۲۶/ البدایه والنهایه ج ۲ ص ۵۹/ مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص ۳۶۳٫

[۱۰] کنز العمّال ج۱۳ ص۹۴/ صحیح البخاری، کتاب الفضائل، باب مناقب فاطمه/ البدایه والنهایه ج ۲ ص۶۱٫

[۱۱] . مناقب علی بن ابی طالب، ص ۳۸۰-۳۸۱ .

[۱۲] . حضرت زهرا و روایت حدیث (در منابع اهل سنت)، ص ۱۹۳-۱۹۴ .

[۱۳] . الفصول المهمه فی معرفه الائمه، ج ۱، ص ۶۶۴ و  صدیقه طاهره ، ص ۱۷۲-۱۷۳ .

[۱۴] . فضایل حضرت علی و فاطمه زهرا به روایت عایشه، ص ۵۰ و فضایل الخمسه من الصحاح السته، ج ۳، ص ۱۸۰-۱۸۶ .

[۱۵] . صحیح البخاری ج ۳ کتاب الفضائل باب مناقب فاطِمَه ص ۱۳۷۴/ خصائص الإمام علیّ للنسائی ص ۱۲۲/ الجامع الصغیر ج ۲ ص ۶۵۳ ح ۵۸۵۸/ کنز العمّال ج ۳ ص ۹۳ ـ ۹۷/ منتخب بهامش المسند ج ۵ ص ۹۶/ مصابیح السنّه ج ۴ ص ۱۸۵/ إسعاف الراغبین ص ۱۸۸/ ذخائر العقبى ص ۳۷/ ینابیع المودّه ج ۲ ص ۵۲ ـ ۷۹٫

[۱۶]. شهید ثانی، زین الدین بن علی‏، مسکن الفؤاد عند فقد الأحبّه و الأولاد، ص ۱۱۲، قم، بصیرتی‏، بی‌تا.

[۱۷]. «غالیه» به معنای ماده‌ای خوش بو است که از ترکیب مشک و عنبر و عود و روغن به دست می‌آید (ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج ۳، ص ۳۸۳، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، چاپ اول، ۱۳۶۷ش).

[۱۸]. سوره شعراء، آیه ۲۲۷٫