نمایش نوار ابزار

نقش ايمان در زندگي(4)

پنجشنبه ۹ سنبله ۱۳۹۱

  آثار ايمان در زندگي

بعد از ظهر روز چهارشنبه 8  سنبله 1391 در تلویزیون نور، ابتداء توسط مجری برنامه «هدایت نور» جناب محمد اسماعیل احمدی، پس از خوش آمدگویی حجت الاسلام والمسلمین سید جعفرعادلی«حسینی» منشی اول شورای اخوت اسلامی در برنامه هدایت نور، از وی تقاضا نمود و از ایشان تقاضانمودند تا به ادامه بحث گذشته پیرامون نقش ایمان در زندگی و اثرات آن پرداخته شود.

آقای عادلی حسینی ابتدا ضمن تقدیر و تشکر از گردانندگان این برنامه و اداء سلام و احترام به بینندگان برنامه هدایت نور اظهار داشت: در چند جلسه قبل پس از مباحث پیرامون معنا و اقسام و مراتب ایمان، یاد آوری از ویژگی های اهل ایمان و اثرات آن در زندگی نکاتی را یاد آوری نمودم، اینک درخدمت هستم به برخی دیگر از آثار ایمان اشاراتی داشته باشم.

مجری برنامه هدایت نور:  اولین سئوال از جناب آقای سیدجعفرعادلی حسینی بعنوان کارشناس امور دینی در بحث امروز راجع به اطمینان و آرامش روحی مسلمان است که ایمان چه تأثیری می تواند  بر روح و روان انسان داشته باشد؟

عادلی حسینی: اطمینان و آرامش که از مهم ترین آثار ایمان به خداوند است و در سایه باور به توحید و تسلیم در برابر دستورات الهی پدید می آید، ایمان راه بس دراز تکامل روحی و حیات دنیوی را هموار می سازد.

در دنیای وحشت زا و هراس انگیز امروز و در کشاکش عوامل و موانع فراوان شیطانی و نفسانی، داشتن آرامش و وقار که در پرتو ایمان به خدا پدید می آید.

اگر آدمی زاده، سرنوشت خود را به مشیت الهی نسپرده باشد و کوشش و پاداش خویش را به لطف خداوند نداند، نگرانی از فتنه ها و بیم از به چنگ نیاورده ها او را در آتش اندوه می سوزاند. اما مؤمن با ایمانی که به خدا دارد، زندگی را وسیله و بودن خویش را امانتی خدایی می داند. از این رو زندگی آرامی را سپری می کند و سبک بار کوچ می کند و چشم فرو می بندد .

اما به یقین کاهش ناراحتی های روحی و روانی و جسمی از پیامدهای ایمان به خدا است؛ زیرا «از نظر روانشناسان قطعی است که اکثر بیماری های روانی که ناشی از ناراحتی روحی و تلخی های زندگی است، در میان افراد غیر مذهبی دیده می شود. افراد مذهبی به هر نسبت که ایمان قوی و محکم داشته باشند، از این بیماری ها مصمون ترند. از این رو یکی از عوارض زندگی عصر ما که در اثر ضعف ایمان های مذهبی پدید آمده است، افزایش بیماری های روانی و عصبی است.

چنانچه در آیه 28 سوره رعد خداوند می فرماید: «الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ الله أَلاَ بِذِكْرِ الله تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» یعنی با یاد خدا دلها آرام می گیرد و در جای دیگر قرآن کریم راهمنایی می فرماید که اهل دعوت خدا و رسولش را اجابت نمایند تا زندگی با سعادت داشته باشند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ ….»(1)

مجری برنامه هدایت نور:  آیا استقامت در سختی ها نیز از آثار ایمان حساب خواهد شد؟

عادلی حسینی: از آثار مهم دیگر ایمان به خدا می توان به استواری در دشواری ها و صیانت از لغزش ها اشاره نمود که بر جان مؤمنان سرازیر می گردد و از رهاورد ایمان به خدا، استواری و مقاومت است که مؤمن در این آزمایش ها از خود بروز می دهد و از آن برخوردار است؛ چرا که ایمان، صرف گواهی و گرایش قلبی نیست، بلکه حقیقتی است که صاعقه های زمانه و دگرگونی های روزانه، خللی در آن به وجود نمی آورد. اولین الگوی استقامت در راه دین و پیاده نمودن دستورات پروردگار، خود پیامبراسلام(ص) می باشد، زمانیکه کفار قریش آن حضرت را مورد اذیت و آزار قرار می دادند، سرراهش خوار می کشاد و سنگ بربدن آن بزرگوار می زدند و مدتی آن حضرت در شعب ابی طالب در محاطره اقتصادی قرار داشته ولی هرگز دست از اهدافش بر نداشت.

نه تنها که آن حضرت بلکه تربیت یافتگانش نیز چنین بودند، بعنوان نمونه ایمان غلام سیاه حبشی که آن درسی است در شرایط امروزی جامعه ما برای کسانیکه به بهانه های مسائل قومی، سمتی  ولیسانی ارزشها را می کوبند، اما تربیت یافتگان پیامبراسلام(ص) با ایمان قوی شان هرگونه شکنجه، اذیت و آزار تحمل می کند. نام بلال، همراه است با ايمان و عقيده و استوارى در راه هدف . ياد بلال ، يادآور صبر و مقاومت در برابر دشمن و خاطره بلال ، ثبات قدم و تحمل شكنجه در راه خدا را به ياد مى آورد.

و بالاءخره بلال شكنجه شده ديروزى، اينك در سايه اسلام ، عزيز و گرامى بخاطر استقامت در راه دین می باشد. خداوند متعال در بیست و ششمین جزء از قرآن مجید به عاملی مهم اشاره می کند که در کنار ایمان و تقوا می تواند انسان را به اوج خوبی ها و خوشبختی ها برساند و در نتیجه انسان با تمام وجود طعم واقعی ایمان به خداوند متعال را درک کند: «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا الله ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ»(2). محقّقاً كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداست» سپس ایستادگى كردند، بیمى بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد.

مجری برنامه هدایت نور:  بعنوان آخرین سئوال و فرصت نیز کم است آیا تسلط بر نفس هم از اثرات ایمان محسوب می شود؟

عادلی حسینی: آری! خاصیت دیگر ایمان به خدا تسلط کامل بر نفس است. نباید چنین تصور کرد که مسأله تسلط بر نفس یک مفهوم مذهبی است و فرع بر مذهب است، اگر مذهب نبود تسلط بر نفس هم لازم نیست که  این تصور باطل است.

از آنجاییکه وقت کم است من به دعای صباح حضرت امام علی(ع) اشاره می کنم و چنانچه در آینده فرصتی پیش آمد تفصیل آن را بیان خواهم داشت و آن حضرت می فرماید: «اِلهى قَلْبى مَحْجُوبٌ وَ نَفْسى مَعْيُوبٌ وَ عَقْلى مَغْلُوبٌ وَ هَواَّئى غالِبٌ وَ طاعَتى قَليلٌ وَ مَعْصِيَتى كَثيرٌ، خدايا دلم در پرده است و نفسم معيوب و عقلم مغلوب است و هواى نفس بر من چيره است و طاعتم اندك و گناهانم بسياراست.

در این قسمت یک روایتی را در مورد عقل اشاره می کنم: در کتاب اصول کافی روایتی از امام علی(ع) چنین نقل شده: «عَنْ عَلِیّ(‏ٍع) قَالَ هَبَطَ جَبْرَئِیلُ عَلَى آدَمَ(ع) فَقَالَ یَا آدَمُ إِنّی أُمِرْتُ أَنْ أُخَیّرَکَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلَاثٍ فَاخْتَرْهَا وَ دَعِ اثْنَتَیْنِ فَقَالَ لَهُ آدَمُ یَا جَبْرَئِیلُ وَ مَا الثّلَاثُ فَقَالَ الْعَقْلُ وَ الْحَیَاءُ وَ الدّینُ فَقَالَ آدَمُ إِنّی قَدِ اخْتَرْتُ الْعَقْلَ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ لِلْحَیَاءِ وَ الدّینِ انْصَرِفَا وَ دَعَاهُ فَقَالَا یَا جَبْرَئِیلُ إِنّا أُمِرْنَا أَنْ نَکُونَ مَعَ الْعَقْلِ حَیْثُ کَانَ قَالَ فَشَأْنَکُمَا وَ عَرَجَ….»(3)  امام على(ع) فرمود:  جبرئیل بر آدم نازل شد و گفت: اى آدم من مأمور شده‏ام که ترا در انتخاب یکى از سه چیز مخیر سازم پس یکى را بر گزین و دو تا را واگذار. آدم گفت چیست آن سه چیز؟ گفت: عقل و حیاء و دین آدم گفت عقل را برگزیدم، جبرئیل به حیاء و دین گفت شما باز گردید و او را واگذارید، آن دو گفتند اى جبرئیل ما مأموریم هر جا که عقل باشد با او باشیم. گفت خود دانید و بالا رفت.

چنان که در احادیث بسیاری از معصومان(ع) از جمله امام صادق(ع) وارد شده است که راوی در مورد عقل از حضرت سوال می کند که عقل چیست؟ حضرت عقل را چنین توصیف می کند:«مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان‏»(4) عقل آن است که به وسیله آن خداى رحمان پرستش، و بهشت کسب شود.

از این روایت چنین استفاده مى‏ شود که عقل با حیاء و دین لازم و ملزوم اند و از یک دیگر جدا نمی شوند، پس خدای متعال به هر کس عقل عنایت کند، حیاء و دین هم عنایت کرده است و کسی را که با حیاء و متدین یافتیم، باید او را عاقل هم بدانیم.

در ادامه دعا آن حضرت می فرماید: وَ لِسانى مُقِرُّ بِالذُّنُوبِ فَكَيْفَ حيلَتى يا سَتّارَ الْعُيُوبِ وَ ياعَلاّمَ الْغُيُوبِ وَ يا كاشِفَ الْكُرُوبِ، و زبانم به گناهان اقرار دارد پس چاره ام چيست اى پرده پوش عيبها و اى داناى ناديدنيها و اى برطرف كننده اندوهها… (5)

پاورقی:

1. سوره انفال، آیه 24 .

2. سوره الاحقاق، آیه 13 .

3. اصول کافى، ج 1، ص11، روایت  2 .

4. شیخ کلینی،الکافی،انتشارات دار الکتب اسلامیه،سال 1362 ه.ش،چاپ دوم، ج‏1،ص 12 .

5. دعای صباح منسوب به امام علی(ع)

تهیه و تنظیم: سیدرضا احسانی، عضو مجمع فرهنگی بقیة الله(عج)

مطالب مشابه