نمایش نوار ابزار

هدف من و نیرنگ دشمن

پنجشنبه ۱۰ حوت ۱۳۹۱

 ای بسا پشتون و فارس و همزبان

ای به ظاهر بین چون بیگانگان

همدلی کن همدلی نیکوتر است

همدلی از همزبانی بهتر  است

ایامیست بسا رنجبار و عجیب بین، در این یوم ها روپوش اصیل آنهایی را گشوده دیدم، که نمی دیدم، لب های آنهایی را شگفته  دیدم، که هرگز گمان چنین شگفته بودن را از خود تبارز نمی داد. بسیاری پر و بال پریدن به سوی خود را چون پرنده آموخت، حال و هوس پریدن با گله های بی شماری از قوم گرایان شان جرات بیشتری را به ایشان بخشید تا هم زبانان خود را دریابند و امروزه در جمع از آنان خود رابرتر جلوه دهند. حال آنکه هیچ میل از ایشان به برتری جویی اصیل خود نسبت به برادران  رانده شده شان احساس خاطر من و برادران مسلمانم نشده بود و نه خواهد شد. با اتکا بر خواست نفس، تو را پشتون گفتند و من  را تاجک، یکی را از جمع خود دانستند و دیگری را از جمع دیگران. با وجود اینکه از تعدد صفات تعدد ذات لازم نميشود، را یا نمی دانند، ویا هم تمثیل از ندانستن را می کنند، آن هم اصلیست که قرن ها پیش الله پاک به آن اشاره کرده و سوی تفاهم گروه های متخاصمین را در زمان زنده گانی رسول مقبولش رفع نمود.

 و بعد آن، همه امت مسلمان را مخاطب قرار داده، فرمود: ترجمه: (ما شما را فرقه فرقه بخاطري ساختيم تا با يكديگر آشنايي  پيدا كنيد و با كرامت ترين شما نزد من با تقوا ترين شما است.) اما سوال این جاست که تا اکنون ما چرا ذات خود را درک نه  کردیم؟ و اگر درک کردیم، پس چرا با این همه صفت های بی جا اصلیت خود را فراموش می کنیم؟

حال آنکه خود میدانیم، نامهاي كه در جوامع امروزي بين اقوام و اشخاص مختلف زیر نام پشتون، ازبك، هزاره، تاجك و… رد و  بدل می شود، در حقیقت صفات متفاوتی است که ما خود کاسب آن اطلاق میشویم، ولی با آن هم به اثر تغیر آن تغیری در ذات  ما به میان نمی آید. و یکی از برتری های که ما مردم جوامع اسلامی در ذات خود به آن میبالیم، همانا مسلمان بودن ما است، با  این وصف نام هایی را که یکی بر دیگری نسبت میدهیم، همانا صفاتیست که در جهان مادی به آن سمت و سو اختیار می کنیم.  اگر به خالق هستی جز الله (ج)، رحیم خطاب کنیم. آیا صفت الله بودن خود را نعوذبالله  از دست میدهد؟ بدون شک که غیر قابل  برداشت است.

پس همین سوژه را اساس قرار داده و برادر خود را که در ذات خود مسلمان میباشد،  به هر نوع صفت اکتسابی و اطلاقی چون  پشتون و تاجک نسبت دهیم، باز هم همان مسلمان است. پیامبر بزرگ اسلام میفرماید: ترجمه: (مسلمان برادر مسلمان است نبايد  بر يكديگر ظلم كند، نبايد با يكديگر ترك كمك كند، و نبايد بالاي يكديگر قهر شود.)

طوریکه ما میدانیم در افغانستان بيش از 32 زبان مستقل وجود دارد، پس اگر هريك از متکلمین اين ها نسبت به ديگري خود را  برتر جلوه دهد، و يا به نحوه ی لسان خود را نسبت به لسان هاي ديگران برتر ترجيح دهد،  اخوت و رعایت اصلیت خود را  ترجيح  ندهد، چگونه ممکن است تا داد از اتحاد و همبستگی بزنند؟  با این وضع، همه این قوم گرایی ها سبب میشود، تا مکانی  چون پشتونستانی دیگری را طعمه دهن غول پیکر دیگری کرد. پس نباید نظیر جهان اسلام از هم پاشید، بلکه آن رانده شده ها را  مورد هدف قرار داده و از هم پاشاند.

عزیزانم!

بیایید تا راهي را براي بيرون رفت از اين معضل بزرگ دريافت كرد، نگذاریم تا بار دیگر شکار هدف های قدرت طلبانه و  اسلام ستیزانه شیطانی دیگر چون امریکا شویم، نگذاریم تا این ملعون ها کشور عزیز ما را هم به نام های گوناگون، نظیر  سودان گذشته به طرف خود بکشانند.

برادرم!  من نه، بلکه تاریخ نتیجه از دوستی وپیمان کشور عزیز ما افغانستان راچند بار با انگلیس و چند بار هم با شوروی سابق  بیان کرده است، آیا از این همه دوستی های ایشان مگر چیزی دیده و چشیده یی، ویا اینکه درس عبرت نگرفته یی؟

با آن هم جای قابل تاسف اینکه مقام های افغانستان از امریکا و سایر دول های منفور اسلام نسبت به کشور های اسلامی خوبتر  استقبال می کند، در حالیکه بار ها به تکرار از ایام طفولیت تا به اکنون، نقل قول حق را از جانب خورد و بزرگ مسلمانان شنیده  ایم: (ای کسانانیکه ایمان آوردید، دوستی نکنید با یهود و نصارا…) ولی با آن هم غرق خیالات شیطان صفتانه خود و اطرافیان  خود هستیم. اگر نیک بنگریم، بعد از جنگ دوم جهانی پالیسی جنگ و قدرت طلبی ایشان بیشتر جهان اسلام را به مخاطره  انداخته است ویا به نحوی جهان خود شان را؟ آشکار است که با این همه بازی هایی که به نحوی سیاست اسلام ستیزی خوانده  شده است، بیشتر کشور های اسلامی را مورد تاخت تاز قرار داده اند، و این بار هم خواستار بر انگیختن اغتشاشات داخلی و خارجی در کشور های دیگر اسلامی چون ترکیه و ایران شده اند. افغانستان بی دست و پا را همانطوریکه نسل های گذشته اش را در ایام جنگ های تنظیمی تربیه کرده بود، باز هم بیشتر تربیه می کند. اما با آن هم مردم دلیرافغانستان تا حال هم تمثیل از به پا ایستادن را می کنند.

پس خود به اندیشیم، که در چنین بحران چه باید کرد، حال هم نشسته و کمر کینه علیه برادر یکدیگر بست؟ با آنکه ما پیش از این شاهد ظلم  و برتري  طلبي سفيد پوست هاي امريكایي نسبت به سياه پوست هاي شان بوديم، آن ها سياه پوست های شان را بدترين عضو جامعه شان مي ناميدند، اما فعلاً ریيس جمهور شان سياه پوست است. به جای اينكه دست به دست هم داده راهي را براي بيرون رفت كفار از اين سرزمين ستمدیده پيدا كنیم، با آن ها پيمان هاي دروغين تحت نام های مختلف که اصلاً هدف و مرام شان را جز محافظین شان کسی نمیداند، مي بندیم. بنابرین اتکا و رخت عمل پوشیدن برای همبستگی جامعه اسلامی جز به شعار(از تعدد صفات، تعدد ذات لازم نمیشود) به چیزی دیگری امکان پذیر نیست. پس يگانه راه بيرون رفت از اين معضله، تکیه بر ذات است، نه به پشتون و تاجک و پوهنتون و دانشگاه که حالا جز یاوه سرایی چیزی بیش نیست.

نویسنده: محمد امان ریاضت- دانشجوی ژورنالیزم

مطالب مشابه