ملی گرایی یا ناسیونالیزم از جریانهایی است که با تأسف در برخی کشورهای اسلامی و از جمله در جمهوری اسلامی ایران از گذشتهها مطرح بوده و در چهار دههی اخیر مهاجرین و اتباع افغانستان ساکن در جمهوری اسلامی ایران با واژههایی افغان، افغانی و… قربانی این تعصب ملی گرایی شده و بارها شنیدهایم؛ هربار حادثهی طبیعی و غیر طبیعی، جرم و جنایتی، بیکاری، گرانی، اعتیاد… در ایران رو به افزایش بوده، ذهن برخی مسئولان و شهروندان ایرانی به سمت مهاجرین و یا اتباع افغانستان میرود؛ در مقابل هربار خواستند به کارگرهای سخت کوش و کارهای شاقه بروند به سراغ کارگران افغانی رفتند؛ زیرا کارگرانی اغلب با مزد کمتر و زور و بازوی قویترهستند و هر قدر به این گونه موارد ادامه دهیم، به نگاهی حاشیهای و تنشزا از اتباع افغانستانی میرسیم و در حدی مسالهای که ذهن کارشناسان فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را به خود مشغول ساخته و گاهاً به مغازه داران دستور صادر نمودند که به مهاجرین افغانستانی در برخی شهرها مواد غذایی نفروشند و اقامت مهاجرین در بعضی شهرها ممنوع قرار داده شد.
روزهای اخیر با ورود ویروس کرونا در شهر مذهبی قم، نظریات برخی مسئولین و حتی کارشناسان اعتقادی تبلیغات تازهی در فضای حقیقی و مجازی نگرانیهایی جهت برهم زدن آرامش و امنیت اتباع افغانستان در جمهوری اسلامی ایران را بوجود آورد.
خبرگزاری صدای افغان(آوا) به نقل از اسدالله عباسی، سخنگوی هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی ایران که وزیر بهداشت مجلس، گفته: عامل ابتلا به کرونا در ایران افرادی بودند که از مبادی خروجی غیرقانونی ازپاکستان، افغانستان و چین به ایران آمده اند.
همچنان شیخ رضا محمدی به عنوان روحانی و کارشناس اخلاق، تربیت و عقاید در رادیو معارف صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز بدون سند، ویروس کرونا را به افغانها نسبت میدهد و مدعی هست؛ ویروس کرونا از همسایهی شرقی ایران به قم آمده واضافه میکند: اینها کسانی هستند که از خود ایرانیها بیشتر در قم هست، کشورشان هم حساب و کتاب نداره.
متأسفانه این گونه فرا فکنی نا مردانه ناشی از حس تعصب بیجا، خود بزرگ بینی، و احساس کاذب وضعف اطلاعات شان را نشان میدهد و من معتقدم که این گونه فرافکنی روابط دو ملت را ضربه و لطمه میزند، باید مسئولین دلسوز جمهوری اسلامی ایران از اینگونه افراد وضاحت بخواهند تا در آینده ادعای کاذب نکنند، زیرا هر ادعایی محتاج دلیل است باید با مدرک اعلام کند، در صورتی که این سخن نیز از سلک همان سخنان هست که میگفتند: هوا پیمای اکراینی به دلیل نقص فنی سقوط کرده و بعداً جعبه سیاه قضیه و سناریوی حقیقی ماجرا را برملا ساخت.
در مورد ویروس کرونا؛ اولین مورد ابتلا ویروس کرونا در افغانستان، از میان کسانی بود که به شهر قم سفر کرده بودند، پس چگونه از اتباع و یا کشور افغانستان به ایران این بیماری منتقل شده، در صورتی که قبل از آن خود افغانستان هیچ موردی نداشته و از اینرو سخن گفتن غیر مسئولانه، بازتاب منفی در جامعه دارد و موج بد بینی را ایجاد و روابط خوب دو کشور را تحت تأثیر قرار میدهد و در گذشته نیز انتصاب برخی خبر و رویدادها به جامعهی مهاجر افغانستانی در جمهوری اسلامی ایران، با تبعات منفی و مخرب وسیعی همراه بود و حتی سبب درگیری فیزیکی قسمتی از جامعهی میزبان با مهاجرین شده بود.
از اینرو برخیها که دنبال بهانه موضوعگیری و مخالفت با ایرانیها هستند، از سوی دیگر برخی مسئولین ایران نیز به دور از مشترکات اعتقادی و فرهنگی، بخاطر منافع سیاسی شان در حال وگذشتهها آنها عدهی را مورد حمایت قرار میدهند و دادهاند که به دلایل نا معلوم به منافع آنها رسیدگی نشده، آنعده به بهانهی مختلف، بیشترین اعتراضات و راهپیماییها را در افغانستان علیه سیاستهای ایران به راه انداختهاند.
اما در میان مهاجرین افغانستان نژادهای مختلف وجود دارد؛ از میان آوارهگان ساکن ایران قشر آسیب پذیر، قوم هزاره هستند که برخلاف سایر اقوام از یکسو بیخاصیت بودن و وابستگی بیش از حد رهبران و بزرگان شان و از جانب دیگر نزدیکی زبانی و مذهبی که آنها با ایرانیان دارند همانگونه که در گذشته در خود افغانستان هم بیشترین تبعیض مذهبی و نژادی را تحمل نمودند و در ایران هم مورد حداکثر نامهربانی بودهاند، زیرا هر وقت قرار بر شناسایی و اخراج افغانها بوده، آنها را به سادگی شناخته و دستگیر کردند و معمولاً چهرهشان را به تمسخر گرفتند، این یکی دیگر از مشکلات آوارهگان است، واقعاً برای یک ملت مسلمان(حتی اگر توسعه یافته و امروزی هم نباشد) متأثر کننده هست، مردمی که بعد ازتجاوز اتحاد جماهیر شوروی سابق به افغانستان، آنها ایران را به عنوان کشور اسلامی برای مهاجرت انتخاب نمودند، سالهاست که حتی پزشک و استاد دانشگاه آنان را به عنوان کارگر ساده به کار نگرفتند و در مورد فرزندان آنان که در ایران به دنیا آمدهاند وحدود چهل سال است در این کشور زندگی میکنند نمیتوانند تابعیت ایرانی کسب کنند و دائماً در معرض اخراج هستند.
و این کار مغایر با کنوانسیون های حقوق بشری و تفاهمنامه های امضا شده میان دو کشور هست و قول سعدی شیرازی:
«تو کز محنت دیگران بی غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی»
بارها گفتهایم که فلان کشور غربی مثلاً آمریکا از محل مهاجرت ایرانیها و سایر ملل، فلان قدر منفعت میبرد و در این کشور اسلامی چقدر توانستند نخبگان افغانستان را شناسایی کنند و بکار بگیرند و منفعت ببرند!
از اینکه؛ جمهوری اسلامی ایران حدود چهار دهه پذیرای چند میلیون مهاجر افغانستان بوده که در نوع خود در جهان کم نظیر و البته قابل تقدیر می باشد و بروز مشکلاتی برای طرفین دور از ذهن نیست و از سوی دیگر باید گفت مشکلات مهاجرین در ایران به مشکلات قانونی برمیگردد. متاسفانه با گذشت چندین سال از آغاز هجرت، جمهوری اسلامی ایران هنوز نتوانستهاند مهاجرین را در یک قالب مشخص بگنجاند که دارای شرایط، ضوابط و قوانین خاص باشد و به همین دلیل مدیران اداره اتباع در ایران اکثرا سلیقهای عمل کرده و به دلیل نبود یک قانون واحد درباره مهاجرین، بر مبنای نظرات خود تصمیمات شان را اتخاد نمودند که هنوز نیز این روند ادامه دارد و بروز این همه مشکلات و احساس ناامنیهای اجتماعی، سبب شد تا در سالهای اخیر عده زیادی از مسلمان افغانستان که حدود چهل سال قبل به خاطر تجاوز بیگانه از کشور خود به ایران آواره شده بودند، از بلاد اسلامی ایران به بلاد غیر مسلمان اروپایی و آمریکایی بصورت غیرقانونی نقل مکان نمایند.
در پایان انتظار میرود که در این کشور با تدوین منشور حقوق شهروندی، این منشور شامل حال همه کسانی شود که در این سرزمین زندگی میکنند. ملتی که نتوانسته باشد به حقوق اتباع دیگر کشورها احترام بگذارد، حقوق شهروندی برایش چیزی بیش از یک شعار نخواهد بود؛ همانطوری که ایرانیها توقع دارندکه به کشورهای دیگر میروند مورد احترام باشند، باید به اتباع دیگر کشورها احترام بگذارند.
امید آن داریم که عزیزان مسئول دو کشور، در راستای بهبود وضعیت مهاجرین گامهای مفید و موثر برداشته و تصمیماتی را اتخاذ نمایند تا هموطنان مهاجر ما نیز بار دیگر از اضطراب و دلهرهگی رهایی یابند؛ همانگونه که ما راضی نیستیم که حتی با پناهندگان غیر مجاز ایرانی برخورد نا مناسب صورت گیرد، این انتظار را از مسئولین و شهروندان ایرانی نسبت به اتباع دیگر کشورها و از جمله افغانستان داریم.
با احترام
سید جعفرعادلی حسینی
۹ حوت(اسفندماه) ۱۳۹۸ خورشیدی/ مشهد مقدس