نمایش نوار ابزار

پیام و عبرت های عاشورا

پنجشنبه ۱۵ عقرب ۱۳۹۳

 به ادامه جلساتی که بمناسبت ایام سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) و یاران فداکارش در مسجد اسد الله الغالب(ع) واقع قلعه سعدالله وزیر آباد شرق کابل، آخرین جلسه شب سیزدهم محرم الحرام 1436 هجری قمری برابر 14 عقرب 1393 خورشیدی با سخنرانی استاد محمد طاهر محمد یکاولنگی آغاز  و با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سید جعفرعادلی«حسینی» پایان یافت.

رئیس دارالانشاء شورای اخوت اسلامی در این مراسم  پیرامون پیام و عبرت های عاشورا سخنرانی نموده و اظهار داشت: اولین عبرتی که در قضیه عاشورا ما را به خود متوجه می کند، این است که ببینیم چه شد که پنجاه سال بعد از درگذشت پیامبر اکرم(ص) جامعه اسلامی به آن حدی رسید که کسی مثل امام حسین(ع) ناچار شد برای نجات جامعه اسلامی، چنین فداکاری ای بکند. این فداکاری حسین بن علی(ع) یک وقت بعد از هزار سال از صدر اسلام است؛ یک وقت درقلب کشورها و ملت های مخالف و معاند با اسلام است؛ این یک حرفی است؛ اما حسین بن علی(ع) در مرکز اسلام، در مدینه و مکه – مرکز وحی نبوی – وضعیتی دید که هر چه نگاه کرد، چاره ای جز فداکاری نداشت؛ آن هم چنین فداکاری خونین و باعظمتی!

لذا نهضت سید الشّهدا(ع) قضیه‏ای شخصی نیست، بلکه همانند سایر اولیای بزرگ خدا جریانی تاریخی است که سنّت الهی محسوب می‏شود. از این رو، یقیناً پیام دارد؛ زیرا سنّت‏های الهی بر همگان و در همهٴ عصرها و نسل‏ها و مصرها جاری است و محدود به زمان و مکان مخصوص و افرادی خاص نیست. سنّت بودن نهضت عاشورا ایجاب می‏کند که حوادث پیش از کربلا، رخدادهای روز عاشورا و حوادث پس از آن، از سوی موافقان و مخالفان تحلیل شود؛ یعنی باید سخنان و رفتار حاکمان دربار اموی، پیش از قیام حسین بن علی(ع)، دستورهای آنان در روز عاشورا و حرکت‏های آن‏ها پس از عاشورا بررسی شود تا روشن گردد که دشمنان اسلام می‏خواستند دربارهٴ براندازی آن تا کجا پیش‏روند.

این عالم دینی قلمرو نهضت امام حسین(ع) نا محدود خوانده و گفت: قلمرو پیام نهضت حسینی محدود نیست؛ بلکه مخاطب اصیل آن، انسان است و مؤید آن، سخن وجود مبارک رسول اکرم(ص) است که «حسین منّى و أنا من حسین»(1)؛ «حسین(ع) از من است و من از او هستم». درست است که حسین بن علی(ع) نوهٴ پیامبر(ص) است، ولی آن حضرت نوه‏های دیگری هم داشته‏اند که دربارهٴ آن‏ها چنین تعبیری نفرمودند. بنابراین، سخن رسول خدا(ص) به این معناست که کیان دین و نبوّت و رسالت من با قیام حسین(ع) زنده است. از این‏رو، پیام نهضت حسینی تا شعاع رسالت و نبوّت رسول اکرم(ص) نفوذ دارد.

 بهترین سند برای ارزیابی منطقهٴ رسالت رسول اکرم(ص) قرآن کریم است. بر پایهٴ قرآن، وجود پربرکت رسول اکرم(ص) برای همهٴ مردم و جوامع بشری (جهانیان) منشأ رحمت است؛ «و ما أرسلناک إلّا رحمة للعالمین»(2) و «و ما أرسلناک إلّا کافّة للنّاس»(۴). اگر خداوند پیامبر(ص) را به نام رحمت عوالم ارسال کرده است و اگر همین پیغمبر(ص) می‏فرمایدکه من از حسین(ع) هستم، با این شکل منطقی قلمرو پیام کربلا روشن می‏شود.

 زیرا خدا دربارهٴ پیامبر(ص) می‏فرماید: برکت وجود او جهانی است و ایشان نیز با چنان شعاع رحمتی فرمودند: کیان من به کربلای حسین زنده است؛ «و أنا من حسین». از این رو، پیام نهضت حسینی نیز جهانی است. معنای جهانی بودن یک مکتب، حفظ دو اصل جامع و کلی است: یکی همگانی بودن به لحاظ افراد و دیگری همیشگی بودن به لحاظ زمان.

 پیام نهضت حسینی فراگیر است و اختصاص به زمان خاص ندارد. حسین بن علی(ع) در جایی فرموده است؛ «وقتی هیئت حاکمهٴ ملّتی مثل یزید شد، باید اسلام را وداع کرد و دیگر اسلامی باقی نمی‏ماند»(3). این سخن سید الشّهدا سه ضلعی است: ناظر به قبل از حادثهٴ کربلا، ناظر به زمان معاصر آن حضرت(ع) و نیز ناظر به زمان پس از کربلاست. و چنانچه آن حضرت می فرماید: «إن کانَ دينُ محمد) لم يستَقم إلاّ بقَتلي فيا سيوف خُذيني »(4)؛ اگر دين محمد استوار وپايدار نمي شود جز با کشته شدن مکن پس اي شمشيرها مرا بگيريد.

این عضو شورای رهبری حزب حرکت اسلامی گفت: در مورد شکستن ابهت و اقتدار يزيد گفت: سخن گفتن يک زن در حال اسارت در مقابل قدرت خودکامه که به حسب ظاهر يک قيام را سرکوب کرده، احساس غرور و پيروزي مي کند، کار معمولي و در چارچوب معيارهاي متعارف، مشکل به نظر مي رسد؛ اما دختر زهراي اطهر(س)، زينب کبري(س) چنين معجزه اي را از خود نشان داد و چنان ضربه محکمي بر پيکر حکومت خودکامه و قدرت يزيد وارد کرد که اين ضربه ارکان حکومت را متزلزل نمود. آنجا که با يک تعبير کوبنده خطاب به يزيد فرمود: «يابن الطلقاء» و اين جمله کوتاه شجره نامه حکومت اموي را به مردم معرفي کرد.

در يکي از فرازهاي سخن خود اشاره کرد: «ألافَالعجب کُلّ العجب لقتل حزب الله النُجباء بِحزب الشيطلان الطُلقاء»آه چه شگفت انگيز است که ؛ مردان خدا به دست حزب الشيطان کشته شوند.

بعد اضافه کرد :اي يزيد! هرآنچه مي خواهي، مکر و فريب و کوشش خود را به کارگير، ولي هرچه تلاش ومکر به کار گيري، هرگز توان آن را نداري که ذکر ما را از يادها بيرون ببري و هرگز توان آن را نداري که وحي ما را نابود کني.

بالاخره، زينب کبري در طول مدت زندگي و پس از حرکت از شام در مسير راه و در مدينه نقش بسيار مهمي را در تبيين اهداف نهضت عاشورا و افشاي جريان ضد ديني بني اميه و تاثير گسترده اي در روشن شدن افکار عمومي جامعه و تزلزل در ارکان حکومت و سقوط تدريجي آن داشت. (5)

حسینی رئیس دارالانشاء شورای  اخوت اسلامی در مورد ايثار و از خود گذشتگي و سجایای اخلاقی امام حسین(ع) و یاران فداکارش اظهار داشت: ايثار و از خود گذشتگي، از سجايا و اخلاق نيکو و والاي اهل بيت(ع)  و از جلوه هاي برجسته عرفان و معنويت کربلا بود که اساس و شاکله حرکت امام حسين(ع) و ياران باوفايش، ايثار و فداکاري است.

در ظهر عاشورا که تنور جنگ به شدت گرم و درگيري و نبرد به نهايت درجه رسيده بود، هنگامي که ابوثمامه صاعدي دخول ظهر را به امام حسین(ع) خبر داد، امام فرمود: «ذکرت الصلاه جعلک الله من المصلين نعم هذا أول وقتها ثم قال سلوهم أن يکفوا عنا حتى تصلي»؛ نماز را به يادمان آوردي، خدا تو را از نماز گزاران قرار دهد، بله اکنون اول وقت نماز است از دشمنان بخواهيد که دست از جنگ بردارند تا نمازمان را بخوانيم. (6) و چون آنها حاضر به تعطيل کردن جنگ نشدند امام حسین(ع) در حالي که مسافر بود و امکان نماز فرادي در مکان ديگري بود در جهت اهتمام به امر جماعت با انتخاب افرادي به عنوان نگهبان نماز جماعت را برپا کردند. در ميان اصحاب، سعيد بن عبدالله حنفي و زهير بن قين پاسداري از جان امام(ع) را عهده دار شدند و در نهايت اين دو شهيد، فداي نماز شدند.

از ديگر جلوه هاي اقامه و برپايي نماز در حماسه عاشورا، تهجد شبانه دخت علي مرتضي، حضرت زينب کبري(س) بود؛ آنجا که امام سجاد(ع) نقل مي کند که من شاهد بودم عمه ام شب يازدهم نماز نافله شب را نشسته بجا آوردند.»

بنابراين، از پيام و عبرت هاي عملي حادثه جاودانه کربلا، توجه و عنايت خاصه امام حسين(ع) وياران با وفايش به اصيل ترين ارتباط بين انسان و خدا و مهم ترين عبادت انسان ساز يعني توجه به نماز است.

عزا داران ما به این نکته توجه داشته باشند، زمان عزداری و زحماتی را که در این شبانه روز می کشند ارزش و اهمیت پیدا می کند که به نماز اهمیت دهند، ایگونه نباشند که تا دیر شب را عزاداری و سینه زنی نمایند ولی صبح نمازش را نخوانند که امام حسین(ع) نیز از این گونه عزاداری ها راضی نخواهد بود.

لذا عاشورا مكتب انسان سازي و امام حسین(ع) آموزگار بزرگ بشريت؛ عاشورا يك حادثه نيست، بلكه يك مكتب است، مكتبي كه درس ايمان و عقيده، شهامت و شهادت، عدالت و آزادي خواهي، همّت و غيرت، جهاد و قيام، صبر و استقامت، امامت و ولايت، ايثار و رشادت و در يك كلام درس انسانيت به تمامي بشر و تمام آنها كه مي خواهند انسان باشند و انسان زندگي كنند، مي دهد. عاشورا در ظاهر يك روز، ولي در واقع به بلنداي تمام اعصار و قرون است و عاشوراييان در ظاهر تعدادي محدود، اما در واقع به تعداد تمام عدالت جويان و آزادي خواهان جهان و تمام آنهايي كه قلب شان براي انسانيت مي تپد ونبايد فقط به نقل تاريخ عاشورا وعزاداري بر مصائب بسنده کرد، بلکه بايد با سرمشق گرفتن از پيام هاي نهضت عاشورا، آرمان هاي حسيني را زنده کرده و فرهنگ عاشورايي را در جامعه تحقّق عيني ببخشيم.

عادلی حسینی با یاد آوری نقش امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) در افشاگري علیه دستگاه اموی تاکید نمود باید علما و مردم مومن افغانستان علیه این تهاجم فرهنگی در شعاع آزادی بیان، اعتقادات مردم مسلمان ما را خدشه دار می کند باید مبارزه و افشاگری علیه این تهاجم فرهنگی صورت گیرد و گفت: در حادثه كربلا يكي از رسالت هاي بازماندگان حادثه افشاگري عليه دشمن بود وضربه زدن به رژيم اموي از طريق تبيين آنچه در كربلا گذشت. نقش امام سجاد(ع) وحضرت زينب در اين ميان حائز اهميت بود، نطقی که آن حضرت در کوفه داشت و در حضور انبوه مردم اين گونه خود را معرفي كرد: «اي مردم! هركس مرا مي شناسد، كه شناخته است و هر كس مرا نمي شناسد، من علي بن الحسين هستم، پسر آن كه حرمتش را زير پا نهادند و نعمت را از او سلب كردند، مالش را به غارت بردند، خانواده اش را به اسارت گرفتند، من پسر كسي هستم كه بي گناه او را در كنار شط فرات سر بريدند».

این پیام و عبرت را عاشورا به ما می آموزاند که در برابر تهاجم فرهنگی بیگانگان و یا کسانیکه به بهانه آزادی بیان در این کشور اسلامی علیه دین و مقدسات در فضای مجازی مقالاتی را تحت عنوان براداران ناراضی که به پیامبر ا سلام(ص) و اهلبت(ع) و دیگر مقدسات اهانت می کنند و برخی سُست عنصرها این عمل کفر آمیز آنان را توجیه می کنند که آنها برای پناهندگی این کار را انجام می دهند، با کمال تاسف که اینگونه افراد فاسد در جامعه اسلامی بالخصوص شیعی کسانی هستند که مدتی را در حوزه دینی درس خوانده اند و باید علما در برابر این کفرگویی هایی اینها سکوت نکنند وگرنه همان داستان کشور اسلامی اندلس که به کشور مسیحی تبدیل شد، در کشور ما نیز این گونه افراد لایک و ضد دینی با دامن زدن به اختلافات مذهبی، قومی، سمتی اختلافات میان حکام و دولت مردان ما تجربه جنگهای خانمانسوز داخلی دهه هفتاد را تکرار و دشمن به راحتی نسل جوان امروز را به سوی بی دینی و تقویت در جهت تضعیف دین بکار گیرند.

از عوامل مهمى كه در شكست حكومت مسلمانان در اندلس نقش اساسى داشت، فعاليت حكومت‏هاى كوچك مسيحى در شمال اندلس بود. آنان حكومت‏هاى خود را با استفاده از تفرقه و اختلاف موجود بين حاكمان مسلمان، ايجاد كرده بودند.

از زمانى كه ارباب كليسا، خطر گسترش و نفوذ اسلام را در اروپا احساس كردند، همسو با پادشاهان اروپايى همچون شارلمانى در فرانسه، خود را براى حمله به اندلس آماده كرده بودند.

عوامل شکست مسلمانان در اندلس عبارتند از:

1. اختلاف‏هاى داخلى حاكمان مسلمان و دامن زدن دست نشانده‏هاى مسيحى به آن.

2. تجزيه‏ى حكومت يگانه‏ى اسلامى اندلس به دولت‏هاى كوچك و ضعيف که اين سياست در اثر هواى نفس و خوى مقام خواهى برخى سران مسلمان و در نتيجه تضعيف قدرت دفاعى مسلمانان صورت گرفت.

3.  رقابت حاكمان مسلمان براى برترى جويى بر هم كيشان ديگرش، كه به ناتوانى روز افزون قدرت نظامى و دفاعى آنان انجاميد.

4. نژادپرستى عرب‏ها و كوچك شمردن مسلمانان ديگر كه به بروز شكاف و چنددستگى در صف‏هاى واحد مسلمانان انجاميد.

5. كم توجهى مسلمانان به امور فرهنگى و جوانان به آموزش گاه‏هاى مسيحى روى آوردند و سرانجام در فرهنگ مبتذل بيگانه حل شدند. چنانچه می بینیم که یکی از شبکه های تلویزیونی کشور همان سیاست را در افغانستان دنبال می کنند، مثلا  در سالهای اخیر اوج برنامه ستاره افغان را در ماه محرم و عاشورا تنظیم می کنند، بدون شک این برنامه و مدیریت بیگان برای حرمت شکنی امام حسین(ع) و ارزشهای دینی است.

6. گستردن دام‏هاى شراب خوارگى و مى‏گسارى در ميان جوانان.

7. حضور كم فقيهان و عالمان مسلمان در انجام رسالت شان، امروز اگر ما اینگونه عزاداری می کنیم و افتخار پیروی اهل بیت(ع) را داریم، از توجه و تلاش های علمای گذشته کشور مان بوده و ما مدیون و مرهون خدمات، حجت، واعظ، افشار، بلخی ودیگر بزرگانی هستیم که در گذشته مصدر خدمت در این کشور گردیدند و ما عزاداری ها را اینگونه برگزا رمی نماییم با کمال تاسف علمای فعلی ما در برابر تهاجم فرهنگی بیگانگان و حتی خودی هایی که ارزشهای دینی را می کوبند بی تفاوت هستند و داستان اندلس، مصرعى از قصيده‏ى شومى است كه اربابان كليسا در تاريكىِ خيالِ باطلشان براى همه‏ى مسلمانان سروده‏اند، قصيده‏اى كه نخستين مصرع آن را به خون مسلمانان اندلس آغشته‏اند و هر بيتش را با پايان بخشيدن به زندگى مسلمانانِ ديگر عالم به فرجام خواهند رسانيد……

اكنون ماييم و اين رُمانِ تلخ تاريخى؛ ماييم و اين همه عبرت‏هاى تاريخى. اكنون ماييم كه فردا آيندگان درباره‏ى عملكرد ما داورى خواهند كرد كه آيا مانند اندلسى‏ها عمل كرديم يا نه، حماسه آفريديم.

والسلام علي من اتّبع الهدي قوله سبحانه: إنّا لا نضيع أجر من أحسن عملاً

پی نوشت ها :

1. بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۲۶۱.

2. سورهٴ انبیاء، آیهٴ ۱۰۷.

3. کلمات الإمام الحسین(ع)، ص ۲۸۴.

4. ناسخ التواريخ، ج 3، ص 119 / به نقل از معارف عاشورا، ص 86.

5. معارف عاشورا، ص 174.

6. بحارالأنوار، ج 45، ص 21.

تهیه و تنظیم: مجمع فرهنگی بقیۀ الله(عج)

مطالب مشابه