(بمناسبت نوزدهمین سالگرد شهادت کاشفی)
شهید کاشفی از سال 1358 خورشیدی بدینسو در جریان حزب حرکت اسلامی افغانستان به رهبری آیت الله محسنی، رسماً فعالیتهای خود را آغاز و مهم ترین فعالیتهای شهید کاشفی در دوران جهاد مسئولیت نظامی دفتر مرکزی حرکت اسلامی در قم بود.
او در دوران جهاد از یاران نزدیک آیت الله محسنی و داکتر سید محمد علی جاوید بود، سابقه‌ی دوستی و همکاری ایشان پس از تاسیس حزب حرکت اسلامی از سال 1358 خورشیدی بازمیگردد که وی در آن دوران، علاوه بر اینکه با این دو عالم روابط نزدیکی داشت، در بسیاری از مسائل سیاسی بعنوان یکی از اعضای شورای مرکزی آن حزب بیشترین همکاری های فرهنگی و سیاسی خویش را با مشوره این دو شخصیت پیش می برد، دوستی و همراهی کاشفی با رهبر و رئیس شورای مرکزی حرکت اسلامی تا پیروزی جهاد در دهه هفتاد همچنان پایدار و مداوم بود و کاشفی براساس پیشنهاد این دو مقام بلند مرتبه حزب حرکت اسلامی، چندین بار به مناطق مرکزی و شمال کشور سفر نمود و جهت حل منازعات میان گروههای در گیر و جنگهای خانمانسوز داخلی تلاش و گاها در افشای خیانتهای برخی مخالفین حزبی خویش بی پروا سخن می گفت و تا اینکه در دهه هفتاد همین مسئله در نهایت باعث شد تا مخالفین کور دل به فکر ترور وی بیفتند.
نگارنده از سال 1365 بدینسو از نزدیک با شهید کاشفی آشنایی حاصل نمودم، او یکی از چهرهای شاخص حزب حرکت اسلامی که سالها عمر خویش را بعنوان شخصیت فرهنگی، سیاسی و نظامی در بر ابر ظلم و استبداد گذرانید، اوسخنور شجاع و نترسی بود که دوران جهاد و پس از بقدرت رسیدن حکومت مجاهدین، حقایق را با بیان زیبا و رسایی که داشت اظهار می نمود، در بهار 1373 بمناسبت تجلیل از شهدای دوران جهاد در مدرسه محمدیه شهید آیت الله العظمی واعظ(ره) واقع تپه سلام کارته سخی برگزار شده بود، شهید کاشفی یکی از سخنرانان آن محفل بود که سخنرانی حماسی و افشاگرایانه ای داشت، وی که در گفتار خویش صراحت لهجه داشت که در بخش از سخنانش اظهار نمود که برخی سران احزاب جهادی با عملکرد شان انقلاب اسلامی افغانستان که خون بهای میلیونها شهید می باشد، آن را از مسیر اصلی اش منحرف می سازند، نباید بزرگان و شخصیت های دینمدار در این موضوع غفلت و بی توجهی نمایند.
وقتی که مراسم پایان یافت، شهید کاشفی از من تقاضا نمود که لحاظاتی را در خدمت شان باشم و بقول خودش که چایی با هم بخوریم، نگارنده در آن سالها تازه ازدواج نموده بودم، در کارته سه کابل ساکن بودم، آن زمان شهید کاشفی نیز در کابل مقیم بود، او شخصیت عاطفی و مهربانی بود، خواست که خودمانی احوال مرا بگیرد، حدود دو ساعت در خدمتش بودم، از وی تقاضا نمودم و گفتم حاج آقای کاشفی خیلی تند و بی پروا سخن می گویید، این حرف من او را وا دار به سخنانی نمود و از سوی دیگر با یاد آوری بعضی مسائل مرا متوجه ساخت که یکی از محورهای اصلی اهداف شهید کاشفی بعد از پیروزی جهاد، افشاگری خیانتهای منافقین و مخالفین جهاد بود که همین عامل اسباب کینه و دشمنی مخالفینش نسبت به وی را ایجاد کرد و باعث گردید تا آنها نقشه‌ی ترور کاشفی را طراحی کنند.
کاشفی در دهه هفتاد بقول خودش بخاطر بی توجهی و غفلت سران حرکت اسلامی، از بزرگان آن حزب دلخور شده بود، در عین حال که از منتقدین حریفان حزبی اش بود، بخاطر اینکه بتواند در شمال زمینه فعالیت خویش را فراهم نماید، کم کم رابطه اش را با حزب وحدت اسلامی نرم ساخته بود، شاید بدین جهت که در شمال کشور رقبای حزبی اش برای وی مزاحمت نکنند و در آنجا بتواند به فعالیت های دینی و فرهنگی خویش ادامه دهند، غافل از اینکه حضور وی در شمال کشور برای رقبای قبلی اش خطرناک و نگران کننده بود.
شهید کاشفی مدتی را که در مزار شرییف ساکن بود، با فعالیت های فرهنگی و سیاسی و نیز سخنرانی هایش پایگاه مردمی برای خود ایجاد نموده و پس از مدتی موفق شد مرکزی را برای فعالیت های دینی بنام مسجد امیرالمومنین(ع) در کارته شفاخانه شهر مزار شریف تاسیس نمایند.
حضور فعال شهید کاشفی در مزار شریف، حساسیت های مخالفینش را بیشتر نموده و سرانجام در بهار 1375 خورشیدی وی در کمین مخالفین خویش قرار گرفته و پس از دستگیری فجیعانه و مظلومانه او را به شهادت رسانیدند و پیکرش را غریبانه و با ایجاد رعب و وحشت در میان طرفداران و دوستانش به خاک سپرده و با کمال تاسف تا هم اکنون مسئولین حزب حرکت اسلامی و حکومت افغانستان در شناسایی قاتلین، علت و انگیزه شهادتش اقدام عملی ننمودند، حتی دوستان و همسنگرانش نتوانستند برای آن شخصیت پرتلاش تجلیل و تقدیر از خدمات دوران جهاد و پس از آن را انجام دهند. زیرا کاشفی در دوران جهاد با حزب حرکت اسلامی صادقانه و متعهدانه احساس مسئولیت نموده و نسبت به این جریان با سخنرانی های حماسی و خستگی نا پذیر خویش که در دلهای هوا داران حزبی خویش طنین انداز نموده بود و با فریاد و سخنان حماسی خویش از مردم می خواست: که ای مردم از آرمان جهاد برحق خودتان هوشیارانه دفاع کنید.
یاد وخاطره اش گرامی باد.