نمایش نوار ابزار

12رمضان برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (ص)

چهارشنبه ۲ اسد ۱۳۹۲

 اسلام به عنوان يك دين حيات بخش و نشاط آفرين در جامعه انساني، هميشه مسلمانان را به وحدت و محبت و بالاتر از آن، به اخوت و برادري دعوت و همگان را به صلح و همزيستي مسالمت آميز فراخوانده است. در آيه اي از قرآن كريم آمده است: انّمَا الْمُؤْمِنُونَ اِخْوَهٌ فَأصْلِحُوا بَيْنَ اَخَوَيْكُمْ؛(1) مؤمنان، برادر يكديگرند و ميان دو برادر ديني، صلح و آشتي برقرار كنيد.

پيامبراكرم(ص) از آغاز دعوت، به مسئله اخوت ديني عنايت ويژه اي داشت و آن را نهادي مهم در از ميان بردن كفر و شرك و ايجاد جامعه اسلامي مي دانست. به همين جهت پس از هجرت به مدينه منوره، در روز دوازدهم ماه مبارك رمضان سال اول قمري به امر پروردگار متعال، ميان هر دو نفر از مهاجر و انصار را پيمان برادري بست و آن دو را برادران ديني يكديگر نمود.(2)

معمولاً افرادي كه با هم تجانس داشته و از جهت افكار و انديشه به هم نزديك بوده و سابقه دوستي و رفاقت داشتند، رسماً برادر يكديگر شدند. مثلاً ابوبكر با عمر، طلحه با زبير، عثمان با عبدالرحمن، ابومسعود با ابوذر، سلمان با حذيفه، مقداد با عمار و همين طور ساير صحابه.

اما خود پيامبر(ص) در ميان تمامي ياران و فاميلان و صحابه خويش كسي را شايسته برادري خويش نديد، جز علي بن ابي طالب(ع) را و از آن پس، حضرت علي(ع) علاوه بر رابطه هاي گوناگون خويشاوندي و اسلامي با پيامبر(ص)، رسماً برادر ديني وي نيز محسوب گرديد و فضيلتي بزرگ بر فضايلش افزوده شد.(3)

زيرا علي(ع)، هم شأن و هم فكر پيامبر(ص) بود و آن حضرت درباره علي(ع) فرموده بود: أنت مني بمنزله هارون من موسي، الاّ انّه لا نبيّ بعدي؛ اي علي! تو در نزد من، به منزله هارون در نزد موسي(ع) هستي، مگر اين كه پس از من، پيامبري نخواهد آمد.(4)

«ابن اثير» در كتاب معروف «اسدالغابه» گفت: پيامبر(ص) دوبار ميان خويش و علي(ع) عقد برادري بست و در هر دوبار به وي فرمود: أنت اخي في الدنيا و الآخره.(5)

خود علي(ع) بارها فرمود: من بنده خدا و برادر رسول خدا(ص) هستم. اين جمله را پس از من، كسي ادّعا نخواهد كرد، مگر شخص دروغ گو.(6)

1- سوره حجرات(49)، آيه 10

2- رمضان در تاريخ (لطف الله صافي گلپايگاني)، ص 92

3- زندگاني چهارده معصوم(ع) (ترجمه اعلام الوري)، ص 267

4- رمضان در تاريخ، ص 95

5- همان، ص 98

6- زندگاني چهارده معصوم(ع)، ص 268

مطالب مشابه
دیدگاه ها