دکتر نجیبا…، رئیس جمهور پیشین افغانستان که ۱۵ سال پیش و همزمان با تصرف کابل به دست طالبان از سوی افراد این گروه به قتل رسید، فراز و فرودهای زیادی را در عرصه سیاسی افغانستان تجربه کرده بود.
او در میان سیاستمداران و گروه های مختلف افغانستان، دوستان و دشمنان زیادی داشت.
مخالفانش کارکرد او را زمانی که رئیس سازمان مخوف خدمات امنیت دولتی(خاد) بود، «بی رحمانه» توصیف می کنند؛ شکنجه و کشتار جمعی در بسیاری از مناطق افغانستان، از جمله کابل، به ویژه در میدان تمرینات نظامی ارتش، پلیگون، در شرق کابل، خاد را به دستگاهی بدنام و نجیب را به «قصاب کابل» معروف ساخت.
اما زمانی که به ریاست جمهوری رسید، چهره صلح طلب از خود نشان داد و طرح مصالحه ملی را با گروه های جهادی اعلام کرد، سران احزاب جهاد دولت نجیب را وابسته به روسها و دست نشانده میخواندند و حاضر به مذاکره نمیشدند؛ طرحی که نجیب برای مصالحه و گفتگوه داد هرگز در عمل پیاده نشد؛ ولی با حاکمیت مجاهدین و ادامه جنگ های میان گروهها در افغانستان و به ویژه قتل نجیبا… به دست طالبان در ۵ میزان سال ۱۳۷۵ خورشیدی او را در میان گروهی از مردم او را شخص پاک و از آینده و بعد از خودش را پیش بینی میکرد و به او لقب شهید و قهرمان را دادند و دوران نجیب به رویای شیرین به تعداد از مردم مبدل شد.
افغانستان امروز نزدیک ۲۳ سال پس از مرگ دکتر نجیب، با شرایط مشابهی روبروست: یک بار دیگر رئیس جمهوری افغانستان روی طرح آشتی ملی و مصالحه با گروه های مخالف دولت پافشاری دارد، مخالفان به آن جواب رد می دهند و حکومت فعلی را طالبان مزدور، با همان دلائل احزاب جهادی که با روسها وارد مذاکره گردیدند، امروز نیز سرنوشت دکتر محمد اشرف غنی و شورای عالی صلح همان سرنوشت دکتر نجیبا… . مشی مصالحه ملی دوران نجیب گردیده و مذاکره با امریکاییها به عنوان مخالفین اصلی و متجاوزین به این کشور ادامه دارد و با همه تفاوتها و شباهتها، هم طرح مصالحه ملی دکتر نجیب و هم طرح آشتی ملی حکومت کنونی افغانستان، از سوی مخالفان دولت رد شده و امید وارم که طالبان در موضع شان دقت نموده و همان اشتباه رهبران احزاب به اصطلاح جهادی را تکرا ننماید.