در ادامه روال ماههای گذشته، وب کنفرانس «یادی از یاران سفرکرده» بهمنظور گرامیداشت یاد و خاطره شهدای ماه سرطان نهضت اسلامی، جهاد اسلامی افغانستان و یاران سفرکرده وطن عزیز، جمعه شب ۲۷/۴/۱۴۰۴ خورشیدی برابر با ۱۸/۷/۲۰۲۵ میلادی، از طریق پلتفرم Zoom برگزار شد.
این نشست با گردانندگی انجنیر جواد عمر برگزار گردید و شخصیتهایی چون محمد همایون جریر، حجتالاسلام سید جعفر عادلی حسینی، عبدالرئوف توانا، سید ظاهر نوید محسنی، سراج تواب و دکتر فضلالهادی وزین، دیدگاهها و سخنان خود را در محورهای مختلف این مناسبت بیان کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی جهاد فرهنگی، این برنامه گامی ارزشمند در راستای پاسداشت یاد و خاطره شهدای نهضت اسلامی و دوران پرافتخار جهاد افغانستان ارزیابی شده است.
در ادامه، توجه شما را به بیانیه حجتالاسلام والمسلمین سید جعفر عادلی حسینی، محقق و پژوهشگر کشور، در بزرگداشت شهدای نهضت اسلامی افغانستان و علامه سید اسماعیل بلخی جلب مینماییم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ؛
الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا. (سوره الأحزاب، آیه 39)
در آغاز، از برگزارکنندگان و دستاندرکاران وبکنفرانس «یادی از یاران سفرکرده» صمیمانه سپاسگزاری میکنم.
برگزاری اینگونه نشستها، گامی ارزشمند در راستای پاسداشت یاد و خاطرهی شهدای نهضت اسلامی و دوران پرشکوه جهاد افغانستان است. شهدای خاندان بزرگ توانا که اخیراً به کاروان شهدا پیوست تسلیت میگویم.
تاریخ معاصر کشور ما، بهویژه از دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ خورشیدی به اینسو، شاهد خیزشهای عدالتخواهانهی مردمی علیه ظلم، استبداد و خودکامگی بودند و در این دوران، شخصیتهایی چون علامه سید اسماعیل بلخی و نسل آگاه و پرشور جوانان مسلمان، نقشی تعیینکننده در پایهگذاری و پیشبرد مبارزات اسلامی و مردمی ایفا کردند.
در دورهی سلطنت محمد ظاهر شاه، جمهوری محمد داوود خان، و بهویژه پس از کودتای سیاه ۷ ثور ۱۳۵۷ ـ که سرآغاز فاجعهای بیسابقه در تاریخ کشور بود ـ هزاران تن از نخبگان علمی، فرهنگی، سیاسی و دینی یا به شهادت رسیدند و یا سالها در زندانهای تاریک استبداد کمونیستی در بند ماندند.
دوستان بر من وظیفه داند که به مناسبت پنجاهوهفتمین سالگرد درگذشت علامه سید اسماعیل بلخی، نگاهی گذرا به ابعاد فکری، سیاسی و اجتماعی این شخصیت بزرگ و تأثیرگذار داشته باشم؛ کسی که نهتنها پیشگام اندیشه دینی و عدالتمحور در افغانستان بود، بلکه الگویی ماندگار از استقامت، بینش و تعهد اجتماعی برای نسلهای پس از خود به یادگار گذاشت.
اندیشه و مبارزه
علامه سید اسماعیل بلخی از علما، شاعران متعهد و چهرههای انقلابی افغانستان بود. او در نوجوانی برای تحصیل علوم دینی به مشهد مهاجرت کرد و پس از کسب دانش، با الهام از تعالیم اسلام ناب، مبارزه را آغاز نمود و از مهمترین دغدغههای او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
آزادیهای مدنی و دینی
پایاندادن به استبداد سلطنتی
مشارکت مردمی در حکومت
مبارزه با فساد
وحدت امت اسلامی و اتحاد ملی
او نهتنها اندیشمندی عدالتطلب، بلکه صدایی رسا برای همگرایی مسلمانان بود.
حزب ارشاد، آغاز مبارزات و سالهای زندان پس از کودتای ناکام
علامه سید اسماعیل بلخی با همراهی گروهی از علما و روشنفکران مسلمان، برای تأسیس تشکلی سیاسی با نام «حزب ارشاد» اقدام کرد؛ حرکتی با هدف استقرار نظامی جمهوری اسلامی. این جریان، کودتایی را برای اول حمل ۱۳۲۹ خورشیدی برنامهریزی کرده بود، اما طرح پیش از اجرا افشا شد و کودتا به شکست انجامید.
در پی این شکست، ۳۱۴ نفر از اعضا و همفکران بازداشت شدند و ۱۴ تن، از جمله علامه بلخی، به بیش از ۱۴ سال زندان محکوم گردیدند. بلخی سالها بعد، در بازنگری این تجربه، آن حرکت را «عاطفی و فاقد انسجام حزبی» دانست و از رویکرد تدریجی، فکری و فرهنگی آیتالله شهید سید محمد سرور واعظ بهعنوان راهکاری هوشمندانه و مؤثر یاد کرد.
سیاستورزی پس از زندان
پس از آزادی در سال ۱۳۴۳ خورشیدی، بلخی رویکردی اصلاحطلبانه و معتدل در پیش گرفت. اگرچه حزب ارشاد بعدها شهرت یافت، اما هیچ سند معتبر یا اساسنامهای رسمی از آن یا احزاب همنام دیگر مانند «عدالت» و «اتحاد» در دست نیست. بهنظر میرسد فعالیتها بیشتر بهصورت محفلی و غیررسمی جریان داشت.
با وجود تغییر تاکتیک سیاسی، او تا پایان عمر، صدای عدالت و وحدت باقی ماند.
پیشگامی در حمایت از فلسطین
علامه بلخی از پیشگامان حمایت از آرمان فلسطین در افغانستان بود.
در سالهای نخست اشغال سرزمینهای فلسطینی، او همراه با علامه عطاالله فیضانی گردهمایی بزرگی در مسجد پلخشتی کابل برگزار کرد و مردم را به حمایت سیاسی و مالی از ملت مظلوم فلسطین فراخواند.
در پی این حرکت، تکیهخانه میر اکبر آغا در منطقه چنداول، با مدیریت استاد میر علیاصغر شعاع و نورالمشایخ مجددی، به مرکزی برای جمعآوری کمکهای مردمی بدل شد.
سندی مربوط به جوزای ۱۳۲۷ خورشیدی که نشان میدهد مبلغ ۹۰۰ افغانی برای کمک به فلسطین جمعآوری شده بود، در قالب یک قبض رسمی در یکی از آثار پژوهشیام چاپ شده است.
بلخی در سخنرانیهای پرشور خود، مسلمانان را به اتحاد عملی علیه صهیونیسم دعوت میکرد و چنین میگفت:
«روز حملهی صهیونیستها، افغانستان یکپارچه ماتم شد. طلاب، کسبه و علما همگی برای مظاهره بیرون آمدند. در مسجد پلخشتی، بازار کابل و وزارت خارجه سخنرانی کردم و پیام ملت مسلمان را به سفارتخانههای عربی رساندم.»
بلخی، فلسطین را نهتنها مسألهای سیاسی بلکه نمادی از ستم جهانی و تفرقهی امت اسلامی میدانست و بر ضرورت وحدت عملی تأکید میکرد و در یکی از خطابههایش گفت:
«وحدت نظر کافی نیست؛ وحدت عمل لازم است. پیامبر اسلام با یتیم مینشست، با فقیر غذا میخورد. این همان وحدتی بود که پرچم اسلام را تا کوههای پیرنهی فرانسه و سواحل نهر لوار برد، جنوب شرق آسیا را گشود و به دروازههای چین رسید.»
به باور بلخی، ریشههای تفرقه در امتیازطلبی، نژادگرایی، خودخواهی و جاهطلبی نهفته است و تا زمانی که این رذایل اخلاقی ریشهکن نشوند، وحدت امت اسلامی تحقق نخواهد یافت.
علامه بلخی در یکی از سخنرانیهای خود در سال ۱۳۴۶ خورشیدی در مشهد، با نقد صریح نژادپرستی و قومگرایی، چنین گفت:
«کشوری چون آمریکا با نژادهای گوناگون اروپایی، توانسته آمریکای واحدی بسازد و حالا بهدنبال رفع تبعیض نژادی است؛ آنوقت ما هنوز درگیر ایرانی، عربی و افغانی هستیم؟ هنوز هم وقت هست. با همین حوزههای علمی، مغزهای توانا و قلمهای بیدار، میتوان آب رفتهی اسلام را به جوی بازگرداند.»(1)
پایان زندگی، آغاز ماندگاری
فعالیتهای انقلابی بلخی، بهویژه حمایت از فلسطین و اعتراض به بیتفاوتی حکومت، موجب شد در سال ۱۳۲۷ خورشیدی بهدلیل ایراد خطابههای ضدصهیونیستی سه شب زندانی و سپس در جریان کشف قیام حزب ارشاد، به ۱۴ سال حبس محکوم شود.
پس از آزادی، همچنان به دفاع از عدالت، آزادی، وحدت اسلامی و آرمان فلسطین ادامه داد و تا پایان عمر، از صادقترین و بیدارترین صداهای این سرزمین باقی ماند.
ابعاد گوناگون اشعار بلخی
اشعار علامه سید اسماعیل بلخی، آیینهای از تأملات عمیق درباره عدالت، آزادی، رنج بشر و مسئولیت اجتماعیاند. این اشعار از چند بُعد قابل بررسیاند:
اندیشه و دغدغههای اجتماعی:
بلخی در بسیاری از اشعار خود، وضعیت جامعه را با زبانی گزنده و پر از کنایههای انتقادی تصویر میکند:
حاجتی نیست به پرسش که چه نام است اینجا
جهل را مسند و بر فقر مقام است اینجا
علم و فضل و هنر و سعی و تفکر ممنوع
آنچه در شرع حلال است حرام است اینجا
در پایان میگه:
بلخیا نکبت و ادبار ز سستی پیداست
چارۀ این همه یکبار قیام است اینجا
این اشعار بلخی در اوج جنگ سرد و رقابت استعمار شرق و غرب، پرده از چهره وابسته حکومت وقت برمیداشت؛ در زمانی که آمریکا شاه محمود خان (عموی محمد ظاهرشاه) و شوروی داوود خان (پسرعمو و داماد محمد ظاهرشاه) را در اختیار خود داشتند.
بلخی، در شعر بلند خود با عنوان «شب دیجور» که در زندان دهمزنگ سروده شد، گفتوگویی خیالی بین اعضای خاندان سلطنتی را روایت میکند:
گفت آن پیرک(2) هشیارک لرزان امشب
بهتر آن است به امریکه فروشیم وطن
تا ضمانت کند آینده مایان امشب
دیگری(3) گفت که امریکه ز ما دور شده
در کف روس گذاریم گروگان امشب
دگرش گفت: پس وعده به ملت چه دهیم؟
گفته شد: نَقل بُزک با جو لغمان امشب
بلخی، در برابر این فساد ریشهدار، راهحل را نه در مدارا بلکه در انقلاب میدید:
جوانا! در قلم رنگ شفا نیست
دوای درد استبداد خون است
ز خون بنویس بر دیوار ظالم
که آخر سیل این بنیاد، خون است
وطندوستی و دعوت به وحدت
بلخی با روحی پر از عشق به میهن و مردم، فراتر از قوم، زبان و مذهب، سخن از وحدت میگفت و چهرهای ملی از خود به نمایش گذاشت. در اشعارش، اتحاد و همبستگی محور اصلی است:
چه ابتلا است که در هر بلاد مینگرم
نزاع مذهب و جنگ نژاد مینگرم
به نام صلح، به اسباب جنگ میکوشند
ز بهر تفرقه، در اتحاد مینگرم
در ادامه دارد:
بیا، بیا! همه اعضای یک بدن باشیم
امور جمله به وفق مراد مینگرم
به رغم شیخ، اگر وحدتی پدید آریم
متاع شیعه و سنی کساد مینگرم
پیام ماندگار و آخرین سفارشها
بلخی در واپسین سرودههایش، چون شمعی خودسوز، نسل آینده را خطاب قرار میدهد و از آنان میخواهد مسیر آگاهی و مبارزه را ادامه دهند:
ما جان به فنا دادیم تا زنده شما باشید
بر خاک مزار ما مشغول دعا باشید
چو شمع، وجود ما قربان شما گردید
روشنگر شمع ما شاید که شما باشید
در ادامه دارد:
یک روز اگر آیید بر خاک مزار ما
قرآن خدا خوانید، مشغول ثنا باشید
با خورد و بزرگ قوم، از مهر چنین گویید:
با سید خود، بلخی دایم به وفا باشید
یادی از استاد شهید علیآقا بلخی
پیش از سال ۱۳۴۸ خورشیدی، گروههای کمونیستی بهویژه جریان شعله جاوید در دانشگاههای افغانستان فعال بودند. اما با گذشت زمان، این جریانها تضعیف شدند و جای خود را به گروههای خلق و پرچم دادند. در چنین فضایی، نهضت اسلامی با نام «جوانان مسلمان» پا به عرصه گذاشت و رفتهرفته قدرت گروههای کمونیستی در محیطهای تحصیلی کاهش یافت. تا آنجا که در سال ۱۳۵۳ خورشیدی، اکثریت کرسیهای اتحادیه محصلین دانشگاه کابل به نمایندگان جوانان مسلمان تعلق گرفت.
در آن دوران، اعضای نهضت اسلامی در پی شناسایی و برقراری ارتباط با شخصیتهای متعهد و مسلمان بودند. در همین زمان بود که شهید علیآقا بلخی، فرزند علامه سید اسماعیل بلخی، بهعنوان استاد در دانشکده اقتصاد دانشگاه کابل شناخته میشد. او با نبوغ علمی، استدلال قوی، اخلاق نیکو و پیشینه پرافتخار خانوادگی، توجه بسیاری از دانشجویان مسلمان را به خود جلب کرده بود. خودش میگفت از کودکی با زندان آشناست؛ اشارهای به دیدارهای مکررش با پدر زندانیاش در رژیم سلطنتی.
پس از کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ خورشیدی، استاد بلخی نیز مانند بسیاری از متفکران و فعالان اسلامی دستگیر شد. برخی از استادان وابسته به گروههای کمونیستی، با کینهتوزی و بدون هیچگونه محاکمهای، او را به جرم باور اسلامیاش به شهادت رساندند.
از جمله شاگردان برجسته استاد علیآقا بلخی میتوان به شخصیتهایی چون استاد سید مسعود، عبدالهادی ارغندیوال، حمیدالله فاروقی، وحید مژده و عمر خطاب اشاره کرد.
بلخی؛ صدای آزاد در عصر سکوت
علامه بلخی را نمیتوان در چارچوبهای معمول شناخت. او در روزگاری که سکوت فضیلت بود، فریاد شد و در چهارده سال زندان، اندیشهاش را به زنجیر نسپرد. بلخی نماد آگاهی، ایمان و اصلاحگری بود؛ نه مرد شعار، که معمار فکر و جسارت. یاد و راه او، چراغیست برای آینده. پنجاهوهفتمین سالگرد درگذشت این مجاهد راه آزادی؛ یاد و خاطره همه شهدا گرامی و جاودان باد.
پیوستها:
- منبع: مجله عاشورا، جبهه آزادیبخش اسلامی افغانستان، قم، شماره دوم، سال ۱۳۵۸؛ سخنرانی علامه شهید بلخی، تدوین و نگارش: محقق بلخی، صص ۴۸–۵۱
- منظور از مارشال شاهولیخان، عموی محمد ظاهر شاه است.
- منظور از محمد داوود، پسرکاکای ظاهر شاه و شوهر خواهر او میباشد.
گزارش از: پایگاه اطلاع رسانی جهاد فرهنگی