امروز در شبکههای اجتماعی خبرهایی از وخامت وضعیت سلامتی حاجی محمد محقق، رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان منتشر شد. او صبح امروز در شهر انقره (ترکیه) به دلیل فشار خون و فشار عصبی بالا دچار تنگی نفس و حمله عصبی گردید. پزشکان پس از معاینه توصیه کردهاند که وی مدتی از تماسهای تلفنی و گفتوگوهای غیرضروری پرهیز کند.
من وقتی خبر بیماری او را شنیدم، برایش آرزوی سلامتی کردم؛ اما در عین حال از او میخواهم که پس از بازیابی تندرستی، نذر کند بخشی از ناگفتههایی را که سالها در گعدههای خصوصی با دوستانش مطرح میکرد، آشکار سازد. در مصاحبه اخیر او بخشی از همین ناگفتهها مطرح شد که باعث عصبانیت عزیز رویش گردید؛ زیرا طی سه دهه گذشته منابع اصلی روایتهای مربوط به مزاری و طرفدارانش همان نوشتهها و خاطرات عزیز رویش و دایفولادی بوده است؛ روایتهایی که امروز بسیاری آن را «جعلیات» میدانند.
پس از گفتوگوی محقق با تلویزیون آمو، عزیز رویش تاکنون شش پرسش خطاب به محقق مطرح کرده و نخستین پرسش این بود: «چرا آقای محقق بعد از سی سال روایت رسمی حزب وحدت در مورد شهادت استاد مزاری را باطل و روایت طالبان را تأیید میکند؟» سخنان محقق در این مصاحبه پرده از بخشی از جعلیات عزیز رویش برداشت؛ جعلیاتی که همواره بهعنوان منبع معتبر از سوی نزدیکان مزاری معرفی و در کتاب خاطرات او ثبت گردیده است.
از همینرو بار دیگر برای محقق آرزوی سلامتی دارم تا فرصت یابد دین خود را ادا کند و گذشته از عملکردهایش در دهههای شصت و هفتاد، به پرسشهای بیپاسخ، پاسخ دهد. متأسفانه بخشی از رهبران شاخههای حزب وحدت و شماری از روشنفکران سکولار جامعه هزاره با تردید به این فضا نگاه کردهاند؛ در حالیکه زمان شکستن سکوت و تأکید بر افشاگریهای واقعی فرارسیده است، نه بازتولید جعلیات، و باید سیاستمداران وادار به پاسخگویی شوند.
هرچند برخی محقق را با وجود «کارنامه نهچندان درخشان» و حتی اتهام حذف رقبای سیاسی شیعه در شمال افغانستان، همچنان «خیرالموجودین» در میان رهبران متفرق حزب وحدت میدانند و صراحت لهجه و بیباکی او را از نقاط متمایزش برمیشمرند. همین ویژگی رسانهای و صراحت گفتار او بارها موجب خشم روشنفکران سکولار جامعه هزاره شده و انتقاد آنان را برانگیخته است. با این حال، من بهعنوان یکی از منتقدان، همچنان آرزوی زندهماندنش را دارم؛ زیرا چنین افرادی باید زنده بمانند تا وجدانشان آنان را در غربت محکمه کند.
در پایان، بار دیگر ضمن آرزوی سلامتی برای حاجی محمد محقق، از او میخواهم پیش از مرگ رسالت انسانیاش را ادا کند و خیانتها و جعلیاتی را که طی سه دهه گذشته از سوی افرادی چون عزیز رویش و دایفولادی ـ بهعنوان بنیانگذاران نفرتپراکنی قومی ـ تولید شده است، یکایک افشا نماید؛ چرا که خود او نیز بارها در محافل خصوصی، از جمله در نشست مدرسه قائم (عج) مشهد به میزبانی مشکور کابلی، اعتراف کرده است که عزیز رویش از جمله کسانی است که با بیدینی خود ضربات زیادی به باورهای ارزشی جامعه هزاره وارد ساخته است.
با احترام
سید جعفر عادلی حسینی
هامبورگ آلمان / 10 اسد 1404 خورشیدی