به گزارش پایگاه اطلاعرسانی جهاد فرهنگی، مجمع فرهنگی توحید مقیم شهر روستوک در شمال شرق آلمان، به مناسبت فرارسیدن پایان ماه صفر مراسمی برگزار کرد.
این محفل با مداحی جواد کریمی و دیگر ذاکران اهلبیت (ع) و گردانندگی فرهاد کریمی همراه بود.
در این مراسم، حجتالاسلام والمسلمین سید جعفر عادلی حسینی با استناد به آیات قرآن و روایات، یادآور شد که اسلام تنها قائم به شخص پیامبر اکرم (ص) و عصر حضور آن حضرت نیست؛ بلکه راه و مکتب اوست که باید پس از رحلتش همچنان ادامه یابد.
رئیس سازمان جهاد فرهنگی با اشاره به وقایع مهم ماه صفر، از جمله:
رحلت پیامبر اکرم (ص)،
شهادت امام حسن مجتبی (ع)،
شهادت امام علی بن موسی الرضا (ع)،
این ایام را نماد غربت اهلبیت (ع) و استمرار خط رسالت در خاندان پاک ایشان دانست.
وی در ادامه با ذکر احادیثی از پیامبر اکرم (ص) و امام رضا (ع) بر جایگاه اهلبیت در هدایت امت تأکید کرد:
حدیث سفینه: «اهلبیت من همچون کشتی نوحاند؛ هر که بر آن سوار شود نجات یابد و هر که بازماند هلاک شود.»
حدیث امام رضا (ع): «هر کس مجلسی برپا کند که در آن امر ما زنده شود، قلبش روزی که همه قلبها میمیرند، زنده خواهد ماند.»
حدیث وحدت از پیامبر (ص): «مؤمن برای مؤمن همچون ساختمان است که اجزای آن یکدیگر را استوار میسازند.»
حجتالاسلام عادلی حسینی در سخنان خود افزود: مجالس اهلبیت (ع) میراث گرانسنگ علمای سلف است و باید بهعنوان کانون آگاهی، تربیت و بیداری نسلها پاسداری شود. در روزگاری که تهاجم فرهنگی و تفرقهافکنی اعتقادات مردم را تهدید میکند، این مجالس سنگر ایمان و وحدتاند.
وی در پایان با اشاره به پیام ماه صفر گفت:
همچون پیامبر (ص)، باید در برابر ظلم، جهل و فساد ایستادگی کنیم.
همچون امام حسن مجتبی (ع)، مصالح امت را بر منافع فردی مقدم بداریم.
همچون امام رضا (ع)، در برابر طاغوتهای زمان، صدای حقطلبی را بلند کنیم.
ماه صفر، پیام وحدت، صبر و ایستادگی دارد. بیاییم در پرتو سیره پیامبر (ص) و اهلبیت (ع)، برای عدالت، برادری و رهایی از تفرقه تلاش کنیم و دلهایمان را در این ایام به نور محبت آنان روشن سازیم. در ادامه به تفصیل سخنان حجتالاسلام سید جعفر عادلی حسینی جلب مینماییم.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله ربّ العالمین، نحمده و نستعینه و نستغفره، و نصلّی و نسلّم علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین، و لعنة الله علی أعدائهم أجمعین.
قال الله تعالی فی کتابه المجید:
«وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ ٱنقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَـبِكُمْ» (آلعمران، آیه 144).
این آیه به روشنی بیان میدارد که اسلام قائم به شخص پیامبر اکرم (ص) نیست؛ بلکه پیامبر (ص) راه و مکتب را برای امت ترسیم کرده است. وظیفه امت اسلامی این است که پس از رحلت آن حضرت، همچنان در مسیر حق و عدالت پایدار بمانند.
وقایع ماه صفر
ماه صفر یادآور سه واقعه بزرگ در تاریخ اسلام است:
1. رحلت پیامبر اکرم (ص).
2. شهادت امام حسن مجتبی (ع).
3. شهادت امام علی بن موسی الرضا (ع).
این ایام، ایام غربت اهلبیت پیامبر (ع) و نشانهای از استمرار خط رسالت در خاندان پاک ایشان است.
حدیث سفینه
پیامبر اکرم (ص) در حدیثی معروف فرمودهاند:
«إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ؛ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا، وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَكَ.»
(المستدرك على الصحيحين للحاكم، ج 3، ص 151؛ مسند أحمد، ج 3، ص 17؛ بحارالأنوار، ج 27، ص 113).
یعنی خاندان من همچون کشتی نوحاند؛ هر که بر آن سوار شود نجات مییابد و هر که بازماند هلاک میشود.
حدیث امام رضا (ع)
امام علی بن موسی الرضا (ع) ـ که این روزها مصادف با شهادت آن حضرت است ـ فرمودهاند:
«مَنْ جَلَسَ مَجْلِسًا يُحْيَى فِيهِ أَمْرُنَا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ.»
(وسائل الشيعة، ج 14، ص 502، ح 19693؛ بحارالأنوار، ج 44، ص 293).
این روایت تأکید میکند که احیای مکتب اهلبیت (ع) و برگزاری مجالس ذکر ایشان، مایه حیات قلبهاست.
وظیفه ما در احیای مجالس اهلبیت (ع)
این مجالس، به برکت زحمات علمای سلف پایهگذاری شده و باید بهعنوان کانون آگاهی، تربیت و بیداری نسلها حفظ شوند. در روزگار کنونی که دشمنان با تهاجم فرهنگی و شبههافکنی در فضای مجازی، باورهای دینی مردم را هدف گرفتهاند، اهمیت این محافل دوچندان است. متأسفانه برخی به نام روشنفکری یا دینداری ظاهری، اختلافات قومی و سمتی را دامن میزنند، در حالی که پیامبر (ص) همواره امت را از تفرقه و دنیاطلبی برحذر داشتهاند.
حدیث وحدت
رسول خدا (ص) فرمودند:
«المُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِ كَالْبُنْيَانِ يَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا.»
(صحیح بخاری، ج 1، ص 512؛ صحیح مسلم، ج 4، ص 1999).
مؤمن نسبت به مؤمن همچون اجزای یک ساختمان است که یکدیگر را استوار نگاه میدارند.
پیام آخر ماه صفر
ای مؤمنان! آخر ماه صفر به ما میآموزد که:
همانگونه که پیامبر (ص) در برابر جاهلیت ایستاد، ما نیز باید در برابر ظلم، جهل و فساد ایستادگی کنیم.
همانگونه که امام حسن مجتبی (ع) برای حفظ اسلام صلح تحمیلی را پذیرفت، ما نیز باید مصلحت امت و نجات مردم را در نظر بگیریم.
همانگونه که امام رضا (ع) در برابر طاغوت زمان خویش ایستاد، ما نیز باید در برابر ستمگران عصر حاضر صدای حقطلبی را بلند کنیم.
نتیجهگیری
پس بیایید در این ایام، با الهام از پیامبر (ص) و اهلبیت (ع)، برای وحدت امت اسلامی، عدالت اجتماعی و رهایی از تفرقه و ستم تلاش کنیم و دست به دعا برداریم.
رحلت پیامبرخدا (ص)
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ ؛ السلام علیک یا رسول الله…
اللّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، یَا أَبَا الْقاسِمِ، یَا رَسُولَ اللّهِ، یَا إِمامَ الرَّحْمَةِ، یَا سَیِّدَنا وَمَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ إِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ…
زمانی که بیماری رسول خدا (ص) شدت یافت و روح او از بدنش مفارقت میکرد، حضرت علی(ع) در کنار بستر او بود.
شيخ مفيد قدسسره نقل ميكند: سپس بيمارى رسول خدا(ص) سخت وخيم شد؛ اميرمؤمنان على(ع) در كنار بسترش بود، همينكه نزديك بود روح از بدنش مفارقت كند به امام على (ع) فرمود: «سرم را بردامن خود بگير، زيراكه امرالهى فرا رسيده، ياعلى! وقتى كه روح از بدنم بيرون رفت… مرا روبه قبله بگذار و كار (غسل و كفن) مرا خودت انجام بده وپيش از همه مردم بر جنازهأم نماز بخوان، واز من جدا نشو تامرابه خاك بسپارى و از خداوندطلب مغفرت كن».
حضرت على (ع) سر آن حضرت را بر دامن گرفت، آن حضرت ازحال رفت وبيهوش شد، فاطمه(س) خود را به روى آن حضرت انداخت در حالى كه نوحه وگريه مى كرد واين شعر را مىخواند:
وَاَبيَضُ يُستَسقَى الغَمامُ بِوَجهِهِ / ثِمالُ الْيَتامى عِصْمَةُ لِلْأَرامِلِ
«وسفيد رويى كه مردم به بركت روى او، طلب باران مىكنند اوكه فرياد رس يتيمان وبيوه زنان است». رسول خدا(ص) چشمش راگشود وباآواز ضعيف فرمود: «دخترجانم، اينگفتار عمويت ابوطالباست، آن رامگو، ولى اين آيه را بخوان:» «وَمَا محمّدٌاِلاّ رَسولٌ قَد خَلَت مِن قَبْلِهِالرُّسُلُ، أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُم عَلىأَعْقابِكُم وَ مَنْ يَنْقَلِبْ…»[1] «محمّد(ص) رسول خدا است، وپيش از او رسولانى نيز بودند، آيا اگر او بميرد و ياكشته شود به عقب بر مىگرديد؟».
در اين هنگام فاطمه(س) گريه طولانى كرد، پيامبر(ص) به او اشاره كرد كه نزديك بيا، فاطمه(س) نزديك رفت، پيامبر(ص) آهسته به او سخنىگفت كه روى فاطمه(س) ازآن سخن شكوفاشد.
در حديث آمده به فاطمه (س) گفته شد، آن سخنى كه پيامبر (ص) آهسته به تو گفت چه بود كه موجب خرسندى توگرديد؟». فاطمه(س) در پاسخ فرمود: پيامبر (ص) به من فرمود كه نخستين كسى ازاهل بيت اوهستم كه به او ملحق مىگردم وبعد از اوچندان نمى گذردكه به آن حضرت مى پيوندم.اين مژده موجب ازبين رفتن اندوه منگرديد».
مرحوم شيخ صدوق ازابن عباس روايت كرده: درآن هنگام حسن وحسين (ع) باديده گريان وارد خانه شدند وخود را به روى رسولخدا (ص) افكندند. امام على (ع) خواست آنان را ازآن حضرت جدا سازد كه پيامبر(ص) به هوش آمد وفرمود: «ياعلى! بگذار من آنهاراببويم، من ازديدار آنهاتوشه برگيرم وآنها ازديدارمن توشه برگيرند، آگاه باش! كه اين دوفرزند، بعد
ازمن ستم هاخواهند ديد وباظلم كشته خواهندشد» سپس سه بارفرمود: «خدالعنت كند كسانى را كه به اين دوتن ظلم كنند.»[2]
آخرین روز ماه صفر، سالروز شهادت حضرت امام رضا(ع) است؛ امام رئوفی که با نخستین ورودش به توس، مهر خویش را در دلهای خراسانیان نشاند و این محبت چنان ریشه دواند که درخت پربارش تا امروز بالنده و پرثمر باقی مانده است. فردا مردم نیشابور با احترام و شکوه، یاد آن حضرت را گرامی خواهند داشت. آقا جان! شما را با احترام غسل دادند، کفن کردند، بر تابوتتان گل ریختند و با عزت و تکریم به خاک سپردند.
اما تاریخ گواهی میدهد که در مورد عموی بزرگوار ایشان، امام حسن مجتبی(ع)، ماجرایی تلخ و جانگداز رخ داد. در مقاتل الطالبیین و نیز در منابع معتبر شیعه و سنی آمده است که امام حسن(ع) وصیت کرده بود بدنش را در کنار قبر جدّ بزرگوارش، پیامبر اکرم(ص)، دفن کنند. هنگامی که پیکر مطهر آن حضرت را برای دفن کنار مرقد پیامبر آوردند، مروان و جمعی از بنیامیه با کینهورزی مخالفت کردند و تهدید به جنگ نمودند. درگیری لفظی شدیدی درگرفت و هر دو طرف آماده نبرد شدند؛ اما با وصیت امام حسن(ع) مبنی بر پرهیز از خونریزی و تدبیر امام حسین(ع)، این فتنه خاموش گشت. با این حال، ابنشهرآشوب از ربیع الأبرار زمخشری نقل کرده است که «هفتاد تیر به تابوت امام حسن(ع) اصابت کرد». در نهایت، بدن مظلومانه سبط اکبر پیامبر(ص) در قبرستان بقیع، در کنار قبر فاطمه بنتاسد به خاک سپرده شد.[3]
امام باقر(ع) روایت کردهاند: روزی امام حسین(ع) به نزد برادرشان آمد و چون نگاهش به امام حسن(ع) افتاد گریست. امام حسن(ع) علت گریه را پرسید. امام حسین(ع) فرمود: «گریهام برای ستمهایی است که بر تو روا داشته میشود». امام حسن(ع) پاسخ داد: «ستم من همین زهری است که با آن به شهادت میرسم؛ ولی بدان: لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِاللهِ؛ هیچ روزی چون روز تو، ای اباعبدالله، نیست». در این سخن، امام حسن(ع) فاجعهی کربلا و عظمت مصیبت آن را پیشگویی کرد. این روایت را شیخ صدوق در امالی به نقل از مفضل بن عمر از امام صادق(ع) ذکر کرده و علامه مجلسی نیز در بحارالانوار آورده است.[4]
آری، «لایوم کیومک یا اباعبدالله»؛ ای کاش امام حسن(ع) در کربلا حضور میداشت تا ببیند چگونه عصر عاشورا اسبان نعل تازه زدند و بر پیکر برادرش تاختند؛ چگونه در برابر دیدگان زنان و کودکان لباسهایش را غارت کردند؛ چگونه شمر ملعون بر سینهاش نشست و کار را به نهایت رساند؛ و چگونه زینب کبری(س) بر بالای گودال ایستاده بود و فریاد میکشید:
«وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ یا حسین…»
گزارش از: پایگاه اطلاع رسانی جهاد فرهنگی
[1] . سوره آل عمران آيه، آيه 144 .
[2] . سوگنامه آل محمد(ص) ص 20 ـ 21 .
[3]. ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۴۴. شیخ عباس قمی، منتهیالآمال، ج۱، ص۴۴۰. مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۵۷؛ ج۴۵، ص۳۲۸. الاستیعاب، ج۱، ص۳۹۱. انسابالاشراف، ج۳، ص۵۵. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۲۵. الفتوح ابناعثم، ج۴، ص۳۱۹.
شیخ طوسی، امالی، ص۱۶۰. کلینی، کافی، ج۱، ص۳۰۰–۳۰۲. مجلسی، مرآة العقول، ج۳، ص۳۱۴. شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۶.
ابن عساکر، تاریخ دمشق، ج۱۳، ص۲۹.
[4]. بحار، ج۴۵، ص۳۲۸.