نمایش نوار ابزار

اسارت زن

شنبه ۲۴ میزان ۱۳۸۹

   زن چنانچه در عصر جاهلیت اسیر بوده وزنجیرهای اسارت وبردگی وخانگی دست و پایش را بسته بود، حالا هم که عصر تمدن است با زنجیر های اسارت چشم وقلب، دست وپای او را بسته اند.

زن همیشه محکوم خانواده های متحجر، سرمایه داران و دلالان  بازار مصرف و خرافه گویان بازار تدین بوده و در شرایط کنونی  نیز بنام آزادی زن این قشر را به برهنگی و بی حجابی  ذلت بار می کشانند؛  ما تردیدی نداریم که آزادی بی حساب و بی بند و باری امروز زنان اروپایی وغربی وجمعی از زنان مقلد مآب ما که به صورت یک بیماری خطرناک اجتماعی در آمده و هزاران نفر را قربانی خود کرده وخانواده های بیشماری را متلاشی ساخته است. موضوع پوشش ناکامل زنان و فلسفه برهنگی سخن تازه ای نیست ؛ بیش از یکصد سال است که جهانیان بیش از پیش به موضوع حقوق زن پرداخته، می کوشند با ارائه طرحهایی مسأله امنیت زنان را مورد تحقیق و چاره اندیشی قرار دهند. هر ساله سیمینارها و کنگره های از سوی کارشناسان امور زنان برگزار می شود و در این باره به رایزنی می پردازند که بیشتر پرسش ها این است:

چگونه می توان حقوق از دست رفته زنان را که سالها و بلکه قرن ها بدان توجه نمی شده است؛ بدان ها باز گرداند؟

چگونه می توان امنیت ربوده شده از آنان را بار دیگر به دست آورد و جهان را برای زن جایگاه امنیت و آرامش ساخت؟

چه عواملی او را از دست یابی به حقوقش باز داشته است؟

چه عواملی مردان را به بی توجهی به حقوق زن فرا خوانده است؟

این پرسش ها از دیر باز در مجامع جهانی مطرح بوده، کارشناسان پیرامون آن اظهار نظر کرده اند آنچه مشکل را بر این محققان پیچیده تر ساخته، آن است که آنها، در یافتن راه چاره هرگز به آموزه های دین توجه نمی کنند و مسائل را تنها از نظر جامعه شناسی و روان شناسی مورد ارزیابی قرار می دهند بدین سبب،  تاکنون طرح های شان نتیجه رضایت بخشی نداشته است.

از اولین نسخه ها و طرحهای که از سوی غریبان برای این موضوع ارائه شد، نظریه فروید (روانکاو اترشی) بود او که پدر روانکاوی غرب شهرت دارد، به کمک انگیزه های سراسر آلوده ای صاحبان سرمایه و قدرت در اروپا ، موضوع غرایز جنسی در مرد و زن را به گونه ای تحلیل کرد که ثمره آن ترویج فرهنگ برهنگی بود.

وی وجود هر گونه محدودیت میان جنس زن و مرد را عاملی بر تشدید بیماری روانی قلمداد کرد و راه چاره را آزادی جنسی بر شمرد.

براساس  نظر او، زنان باید در روابط شان با مردان و به هر نحو که بخواهند رفتار کنند و میان خود  و دنیای مردان فاصله ای نیندازند تا شاید مردان رام شوند و دست از تجاوز به حریم آنان بپردازند در آن صورت، دیگر هیچ ناامنی آنها را تهدید نمی کند و همه در کنار هم همچون اعضای یک خانواده به زندگی سالم ادامه خواهند داد.

هر چند فروید آشکارا سخنی از بی حجابی به میان نیاورد، نتیجه آنچه او در جهان منتشر ساخت چیزی جز قانونی کردن «زنا» و آزادی بی مرز در «شهوت رانی» نبود. البته پس از فروید افرادی مانند راسل و سارتر نیز با او در این طرح همنوا شدند.

 بر تر اندراسل می گوید: « اگر برهنگی مد روز می شد، مسلما مردان از دیدن بدن برهنهء یک زن دچار تحریک نمی شدند.»

ژان پل سارتر، پس از سفرش به قاهره در نامه ای به همسرش چنین نوشت: «به همسرم اجازه می دهم با هر که دوست داشت روابط جنسی برقرار کند ، چنانچه به خودم همین اجازه را می دهم . چه آنکه تمام ما برای لذت بردن آفریده شده ایم و هر گاه خواسته باشیم باید به سرچشمه های آن دست یابیم.»

گر چه امروز بسیاری از اندیشمندان بر نظرات فروید اتریشی، راسل انگلیسی و ژان پل سارتر فرانسوی پوزخند می زنند، ولی اگر قلب بسیاری از زنان بی حجاب و مردان بی مبالات را بشکافیم، در اعماق آن، پس مانده هایی از عقاید صاحب نظران غربی و اروپایی را مشاهده خواهیم کرد.

شگفتی آن جاست که در جهان،  بیشتر گروهی که از نظریه برهنگی استقبال کرد و به اجرای آن تاکید ورزید، سرمایه داران اروپا بودند،  تولید فروید و زمان ارائه تئو ری او با دوران رشد سرمایه داری اروپا و غرب مصادف بود. همان روزهای بود که مستعمران کشورهای سلطه جو، روز به روز گسترش و فزونی می یافت و کشورهای تحت سلطه استعمار فرهنگی و اقتصادی فزاینده ای یافتند.  بازار مصرف در این کشورها رونق چشمگیری پیدا کرد و مواد خام از این مناطق به سهولت در اروپا و غرب انتقال می یافت، رفته فته فرهنگ مصرف به سویی اوج گرفت که استعمارگران می خواستند و عمده ترین مانع این رشد، فرهنگ اصیل دینی و ملی کشور ما بود که با طرح برهنگی و بی مقدار کردن ارزشهای معنوی، دستیابی به آن آسان بود.

به تدریج که زندگی زن و مردم به در آمیخته و مرزها خرافه پنداشته شد و پوشش های ملی و مذهبی فرسودگی پذیرفت و زمینه اشتغال آزاد زنان بیشتر فراهم گردید، راه برای هر اقدام فرهنگی و سیاسی ویرانگر هموار شد.

بدین ترتیب هنوز فروید به دههء   پایان عمرش گام ننهاده بود که امان الله خان (شاه وقت افغانستان)  پس از بازگشت از سفر اروپایی اش در سال 1306 خورشیدی ، لزوم بی حجاب زنان افغانستان را اعلام کرد.

در سال 1313 خورشيدی کمال آتاترک نیز پس از سفر به اروپا چنین کرد و حجاب را در ترکیه ممنوع ساخت. یک سال پس از این ، رضاخان شاه ایران در پی ملاقاتش با آتاترک در ترکیه، فرمان کشف حجاب را در سراسر ایران صادر کرد.

سیاست بازان و سرمایه داران اروپا و غرب با ترویج و تبلیغ نظر فروید، دو هدف را دنبال کردند. یکی اینکه بی بند و باری جنسی و مصرف گرایی را رواج دهند و نسل جوان را به راحتی به دام اندازند و نابود کنند؛ دوم اینکه به نام آزادی زن او را ازخانه به کار خانه و شرکت بکشند و از قدرت بدنی او با مزد کمتر سود جویند؛ یعنی هم حقوق کمتری به وی دهند و هم از اندام و ویژگی های زنان، او را در راه فروش و تولید اجناس شان بهره برند و با کشاندن زنها به بیرون خانه و کار در مراکز تولیدی، نظام خانواده متزلزل شد و آمار طلاق، جرایم و فساد فرزندان  افزود گشت.

امروز در کشور اسلامی ما افغانستان پس از سه دهه جنگ به طور رسمی طرح پوشش ناکامل و بی حجابی زنان از سوی بیگانگان تعقیب می شود مخصوصاً دوران حاکمیت طالبان که آنها به رسمی پوشش چادری را مورد تبلیغ قرار دادند. در آن دوران زنان اجازه بیرون شدن از منزل را نداشتند با این گونه رفتار هدف شان متحجر معرفی نمودن اسلام و مسلمانان بود ولی طولی نکشید،  پس از سقوط طالبان ، رفته رفته این چادری هویت خود را تغییر داد، زمانی نگذشت دختران از خانواده های متدین که چادر به سر می کردند چادر و مانتو را به بی حجابی تبدیل کردند.

جذب دختران و زنان جوان به مؤسسات و مراکز انجوهای غربی و اروپایی برای گروه بیشماری از زنان، بهانه ای برای نپوشیدن چادر و روسری گردید و چون رو سری  به کنار رفت  پوشش زنان رفته رفته به وضعی در آمد که زمینه فاصله گرفتن از ارزشهای دینی و مذهبی را بهتر فراهم کرد.

در این روزها است که چادر به روسری ، شلوار و جوراب تبدیل شد، روسری  ها و جوراب ها روز به روز نازکتر و بی خاصیت تر شدند، کم کم روسری ها از جلو سر به عقب کشیده شد و مانتو نیز به بلوز و شلوار با پیراهن بلند و جوراب بدل شد و جنس های چسپنده ، اما طولی نکشید که …!

به عقیده ما این پوشش ها را باید بی حجابی نامید نه بد حجابی ، بد حجابی آن است که حجاب دارد اما مختصری و ناکامل است.

در جامعه فعلی ما کم نیستند . خانواده هایی که دختران جوان شان را به موسسات می فرستند و وضعی که پیش آمده بعید نیست روزی همهء  آنها بتواند ناپوشیده از خانه بیرون روند و کسی هم با آنها اعتراض نکند.

یکی از راههای به انحراف کشانیدن این قشر جذب به مؤسسات و مراکز مختلف می باشد و دیگر برنامه های تلویزیون ها و سریال های خارجی که با استفاده از انواع لباس زنانه هندی بنام «ساری» بین دختران وزنان جوان شهر کابل طی سالهای اخیر، چندین برابر افزایش یافته است. ساری که دامن وشال چین دار همرنگ دارد که  از تکه های مختلف با رنگ های گوناگون ساخت می شود. بر علاوه هندوستان در کشورهای پاکستان بنگلادیش و سریلانکا نیز پوشیدن آن مروج می باشد؛  به نظر شماری  از مردم، پخش متواتر سریالهای هندی از طریق تلویزیون های خصوصی یکی از عمده ترین عوامل علاقمندی دختران و زنان جوان به پوشیدن لباس ساری گردیده است.

از مدتی به این طرف در شبکه های تلویزیونی کشور سریالهای هندی با دوبله دری یا پشتو طور نشر می گردد که با ختم سریال در یک شبکه تلویزونی ، سریال دیگری در شبکه دیگر آغاز می شود.

 به راستی که در زمان ما از آنجا که با همین رفتارها بسیار مورد  زشت پذیرفته شده است تشخیص معروف و منکر دشوار گشته و گاه هر کدام دیگری را پوشیده است. این رفتار و واکنش های ماست که هویت معروف را در هم آمیزد و معیارها را وارونه می کند.

بنا بر این، زن سالها درازی را  قربانی دیدگاههای اشتباه آمیز درباره خود بوده است؛ زیرا کسانی او را جزئی از دارایی خود می دانستند و به او اجازه نمی دادند تا جهان را به دیدهء  خود بنگرند و با خرد خود در پیرامونش به اندیشه و تفکر برخیزد… و هر گاه اراده می کرد که دربارهء  مسأله ای سخن بگوید او را سرکوب می کردند و هر گاه می خواست پیرامون موضوعی نظر بدهد،  او نیشخند می زند.

و اراده مرد براین بود که او تنها حاکم هر کوچک و بزرگی است و زن در خدمت او جز ابزاری برای بر آوردن نیازها و پاسخ گفتن به تمایلات او نیست.

اما برخلاف آنان، گروهی دیگر با زن به گونه ای برخورد می کردند که گویا تمام زندگی است و مرد  در برابر او هیچ رأیی ندارند زن آزادی مطلق دارد و زمام امور به دست اوست.

هر دوی اینها درباره زن دیده افراط و تفریط دارند، و به خطا رفته اند، اما اسلام زن را از حقوق قانونی محروم نکرده نقش او را نادیده نگرفته و مسوولیت هایش را ساقط  نکرده است بلکه او را با حفظ حجاب، عفت و پاکدامنی به طلب دانش و حضور در اجتماع  و انجام کارهای نیک و احسان تشویق نموده است که در این مورد به تاریخ پر افتخار زنان صدر اسلام مراجعه گردد.

بهتر خواهد بود که ما شخصیت ومقام ارزشی زن  را از دیدگاه مکتب حیاتبخش اسلام بررسی  نمائیم ومقلد مآبانه نباشیم و باید از نتیجه تجربیات دیگران نیز  استفاده کنیم،  از راههای که آنها رفتند و آن همه زیان دیدند نرویم؛ طرز فکر خود را در باره زنان و آزادی آنها عوض کنیم، این مظاهر که امروز در دنیای به ظاهر متمدن دیده می شود با روح آزادی ابدا سازش ندارد، این همان اسارت زن در چنگال شهوت است، مؤسسین این نوع آزادی خود شان از عواقب آن به وحشت افتاده اند.

بازسازی اندیشه دینی در زمینه های مختلف از جمله دیدگاه اسلام نسبت به زن، در شرایط فعلی بسیار ضروری است و در این زمینه  تأملات و گفتگوهای فراوانی را می طلبد.

دین مقدس اسلام در حالیکه تبعیضات بین زن ومرد را مخالف اساسات خود می داند به رأی ونظر زنان جهت سهم گیری در امور اجتماعی وسیاسی مانند مردان حق قایل شده که می توان بیعت عقبه وامثال آن را یاد آوری نمائیم؛ اسلام زنان را از حق انتخاب نمودن وانتخاب شدن محروم نمی سازد.

نويسنده:

سيدجعفرعادلي«حسيني»

منبع:

پامیر نشریه  شهر کابل – شماره 266 سه شنبه 21 حوت 1386

مطالب مشابه
دیدگاه ها