نمایش نوار ابزار

ساختار بازسازي نظام

یکشنبه ۲۵ میزان ۱۳۸۹

(به بهانه ي 21 جوزا سالروز لويه جرگه اضطراري 1381 در كابل)

  تدوير لويه جرگه اضطراري براي ادامه كار بازسازي  سياسي در دولت  مركزي، كه بايد « حكومت انتقالي»  را بعد از سپري شدن مدت كار « اداره موقت»  بوجود بياورد، مورد مهم  از بازسازي سياسي حكومت محسوب ميگردد كه در اين نوشتار سعي  شده  تا بمناسبت 21 جوزا سالروز افتتاح لويه جرگه اضطراري نكاتي را  يا د آوري نمايم.

در تاريخ افغانستان اولين لويه جرگه در سال 1707 ميلادي توسط ميرويس خان هوتك داير گرديد و دومين لويه جرگه در سال 1737 ميلادي توسط احمد شاه ابدالي برگزار شده  كه سر آغاز سلطنت دراني ها در افغانستان به شمار مي رود.

از آن پس لويه جرگه هاي ديگري نيز تا زمان سلطنت امان الله خان داير گرديد كه همانند دو لويه جرگه اولي، همه داراي تركيب كامل فيودالي و قبيلوي بوده است.  در زمان امان الله خان براي اولين بار بعضي از تحصيل كرده ها به لويه جرگه راه يافتند (در لويه جرگه اي موسوم به لويه جرگه پغمان) كه عاقبت نظرات و پيشنهادات آنها نيز به جائي نرسيد.

آخرين لويه جرگه تدوير شده در تاريخ افغانستان، لويه جرگه زمان داكتر نجيب ا… بود كه قانون اساسي پيشنهادي حكومت وي را تصويب نمود و خودش را بحيث رئيس جمهور افغانستان انتخاب كرد. لويه جرگه زمان نجيب ا… موقعي داير گرديد كه خروج قواي « شوروي»  از افغانستان تكميل گرديده بود. اما  لويه جرگه اضطراري كه بدنبال خواهد آمد نيز همانند  «جلسه بن»  تجمعي چهره هاي متفاوت قومي و سياسي بوده است.

يكي از نكات مربوط به « لويه جرگه اضطراري»  كه در مورد آن تبليغات زيادي صورت  گرفته بود اين است كه علاوه بر بازسازي ساختار نظام،   زنان و نمايندگان اقوام مختلف در آن شركت داشتند كه طرح لويه جرگه اضطراري در اجلاس بن صورت گرفته و اولين دستاورد پس از سقوط طالبان،  موافقت نامه بن است كه در ١٤ قوس ١٣٨٠ ( ٢٥ / ١٢ / ٢٠٠١) در آلمان به امضا رسيد. اين موافقت نامه كه از سوي قدرتهاي درگير در داخل افغانستان ( غير از طالبان) مجامع بين المللي و كشورهاي خارجي ذي نفوذ در قضاياي افغانستان،  به دست آمد. در حقيقت تهداب گذاري يك ساختار جديد در كشور به حساب مي آيد و اهميت ويژه اي در روند صلح، بازسازي و ساختار سازي نظام نوين افغانستان را  دارد.

  متن موافقت نامه ساده و كلي است و  هدف اساسي خود را در آغاز چنين بيان مي كند: «به قصد پايان دادن به جنگ فاجعه بار در افغانستان و برقراري آشتي ملي، صلح پايدار و ثبات و رعايت حقوق بشر در اين كشور، با تاييد مجدد استقلال، حاكميت ملي و تماميت ارضي افغانستان، با شناسايي حق مردم افغانستان در تعيين آزادانه آينده سياسي خويش،  مطابق اصول اسلام، دموكراسي،  پلوراليسم و عدالت اجتماعي… به قرار ذيل توافق نموده اند.»

اين اهداف با تشكيل دولت موقت ٦ ماهه با تركيب نسبي اقوام و قدرت هاي سياسي ـ نظام در افغانستان واجراي قانون اساسي مشروطيت دوره ظاهرشاه و تشكيل كميسيون مستقل براي تشكيل لويه جرگه اضطراري و حضور نيروهاي خارجي آمريكا و آيساف( به عنوان مجري امنيت و مبارزه با تروريسم) قابل اجرا بود.

آنچه به آن اهميت مي داد،  اجماع كلي قدرتهاي داخلي وخارجي و بين المللي براي خاتمه بخشيدن جنگ،  ايجاد صلح و تشكيل دولت ملي،  با حضور طرف هاي درگير بود.

1 — تشكيل دو لت موقت:

تشكيل دولت موقت دومين دستاورد بعد از سقوط طالبان است،  اين دولت كه جانشين دو دولت آقاي رباني و طالبان گرديد،  ويژگي آن در اين است كه در آن تناسب قومي به صورت تخميني رعايت شده بود،  و نيز قدرتهاي حامي دولت موقت به اين نتيجه رسيده بودند كه خشونت هاي مسلحانه نتيجه اي جز ويراني و تباهي، دستاورد ديگري ندارد.

2 — لويه جرگه ا ضطراري:

لويه جرگه بر گرفته از يك سنت و باورهاي مذهبي،  قومي و محلي به دست مي آيد. به مرور زمان اين سنت تبديل به يك عرف ملي و يا حكومتي شده است كه در شرايط حساس و مهم بزرگان اقوام افغانستان در آن گردهم مي آيند و تصميم مي گيرند.

اما در لويه جرگه اضطراري سعي گرديد تا تناسب قومي به صورت تخميني رعايت شود و تمثيل حضور نمايندگان اقوام نسبت به گذشته ها،  كمي به واقعيت نزديكتر بود و يك امتياز نسبت به ديگر لويه جرگه به حساب مي‌آید. هر چند كه همين لويه جرگه نيز به اهداف خود به طور كامل دست پيدا نكرد و فقط توانست آقاي كرزي را بار ديگر به مدت ١٨ ماه به رياست دولت انتقالي انتخاب كنند،  تا زمينه را براي تدوين قانون اساسي و انتخابات آزاد رياست جمهوري فراهم سازد.

3 — تدوين و تصويب قانون اساسي:

تدوين قانون اساسي جديدگام ديگري در راستاي ثبات و امنيت كشور محسوب مي شود،  قطعا اين قانون ضعف هايي دارد،  اما نفس تدوين قانون اساسي جديد و تصويب آن توسط لويه جرگه قانون اساسي،  يك دستاورد بزرگ سياسي طي چند  سال اخير است.

ـ همياري كشورهاي خارجي در بازسازي افغانستان:

 

پس از موافقت نامه بن،  در اجلاس توكيو،  چندين كشور وعده كمك هاي اقتصادي و فني دادند و مشاركت خود را در بازسازي افغانستان اعلام كردند. وعده هاي ياد شده اميدهاي تازه اي را براي آباداني كشور بوجود آورد،  هر چند كه برخي كشورها به طور جدي به وعده هاي شان عمل نكردند و  نيازهاي بازسازي افغانستان نيز به مراتب بيشتر از وعده هاي داده شده است. اما همين بازسازي هاي اندك كه رونق تازه اي در زندگي مردم بوجود آورده، خود يك دستاورد به شمار مي رود.

5– توسعه روابط خارجي:

با توجه به ثبات بدست آمده روابط خارجي افغانستان با ديگر كشورها توسعه نسبي پيدا كرده است. سفر هاي متعدد رئيس جمهور  و وزراي او به كشور هاي خارجي و قرار دادها و تفاهم نامه هاي سياسي،  اقتصادي و فرهنگي  به عمل آمده و طي چند سال اخير،  نشان دهنده ي توسعه سياسي نسبي شده است.

از آنجايي كه هنوز ثبات كامل در كشور به وجود نيامده و توسعه اقتصادي كه پيشبيني شده بود،  تحقق نيافته و سرمايه گذاري هاي خارجي در داخل كشور جذب نشده،  پس ما به اهداف كامل خود در صحنه روابط خارجي دست پيدا نتوانسته ايم و به صورت نسبي به توسعه روابط خارجي نايل آمده ايم.

6 –   لويه جرگه اضطراري اولين تجربه دموكراسي:

لويه جرگه اضطراري اولين گام عملي پس از گذشت ٦ ماه از موافقت نامه بن،  در راه اعاده دموكراسي در كشور به شمار مي رود.

وقتي كه  لويه جرگه تدوير يافت و رئيس دولت تعيين گرديد تا امروز كه حكومت شكل انتخابي را دارد، در ا ين مدت ديد وبينش برخي  حكومت گران ما متأسفانه يك ديد كلان نگر وافغانستان شمول نبوده است، درتصاميم مهم  و اساسي مي كوشيده اند تا فاكتور هاي قومي و نژادي را لحاظ كنند.

دولت سازي و ملت سازي از مواد مطرح شده دركنفرانس بن بود و رياست دولت موقت تعيين شد تا آن مصوبات را شكل عملي ببخشد اما باز هم به دلايل مختلف امنيتي، سياسي و…. دولت در انجام پروسه ساختار بازسازي نظام موفق نبوده است.

7 –  سر انجام از جمله دستاوردهاي لويه جرگه اضطراري قانون اساسي كه سرنوشت آينده كشور و مردم را تعيين مي‌كند مشروعيت پيدا كرد و با تصويب قانون اساسي جديد، اكنون زمينه براي انتخابات رياست جمهوري فراهم شد، در همين راستا حوزه هاي انتخابيه متعدد در سطح كشور فعال شده و به كساني كه واجد شرايط راي دهي بودند، كارت ويژه اي داده شد. اما نكته اي كه قابل توجه است كارت‌هاي ويژه انتخابات است كه نوعي سر‌شماري و آمارگيري از جمعيت و نفوس افغانستان رانيز درنظر دارد و در موافقت نامه بن نيز بر سر شماري دقيق نفوس كشور تاكيد شده بود.

نويسنده:

سيدجعفرعادلي«حسيني»

منبع:

پامیر نشریه  شهر کابل – شماره 287 چهارشنبه 22 جوزا  1387

مطالب مشابه