نمایش نوار ابزار

طرح پیمان استراتژیک و پیامدها

پنجشنبه ۵ عقرب ۱۳۹۰

    مدتهاست که حرف و تبصره هایی درباره امضاء سند پیمان استراتژیک بین افغانستان و امریکا بر سر زبان‌هاست؛ یکی از نکات مهم پیمان استراتژیک در واقع درخواست مقامات امریکا از دولت افغانستان برای ایجاد پایگاههای دائمی نظامی در خاک افغانستان می باشد که اولین بار این درخواست از سوی یک سناتور جمهوری خواه امریکا در دیدار با حامد کرزی در کابل مطرح شد که واکنش‌های موافق و مخالفی در سطوح مختلف رسمی و غیررسمی افغانستان و در میان شخصیت‌های حقیقی و حقوقی این کشور و جهان برانگیخت.

پس از درخواست سناتور امریکایی بلافاصله جنرال «محمدرحیم وردک» وزیردفاع افغانستان در یک اظهارنظر از این طرح استقبال کرد و تحقق این امر را با منافع ملی افغانها مرتبط دانست. اما «اسماعیل خان» یکی از شخصیت‌های جهادی افغانستان و وزیر انرژی و آب دولت کرزی با واکنشی تند و موضع‌گیری علیه وزیر دفاع افغانستان به صراحت اعلام کرد که ملت افغانستان قیام نکرده‌اند که یک دشمن را از خانه خود بیرون کنند و دشمن دیگری را به جایش بنشانند. رئیس‌جمهوری افغانستان برای جلوگیری از تنش‌های به وجود آمده بر سر ایجاد پایگاه‌های دائمی امریکا در میان اعضای کابینه‌اش، اعلام کرد که در رابطه با سیاست‌های کلان، باید نمایندگان لویه جرگه تصمیم‌ بگیرند و نتایج نهایی را در این مورد اعلام کنند؛ این پیشنهاد وی علاوه بر مخالفت بسیاری ازشخصیت ها، سازمانها و نهادهای مردمی، فرهنگی و سیاسی افغانستان و کشورهای منطقه با اين طرح، هرکدام  تاکید کردند که ایجاد پایگاه دایمی امریکا نه تنها کمکی به استقرار صلح پایدار در افغانستان می باشد،  بلکه باعث تشدید تنش ها در منطقه خواهد شد.

یکی از نهاد های مخالف ایجاد پایگاه نظامی تشکيل «جبهه وحدت ملي در افغانستان براي مخالفت با ايجاد پايگاههاي دائمي آمريكا» با حضور چهره هاي جهادي همراه با علما، دانشگاهیان و شخصیت های سیاسی افغانستان می باشد که در تشكيل اين جبهه نقش دارند.

در اولین همایش جبهه نامبرده بتاریخ 25/5/1390 در هوتل انصاف شهر کابل با صدور اطلاعیه و امضاء شرکت کنندگان مخالفت شان را با پایگاه نظامی امریکا اعلام نمودند و آن را حرام خواندند و در این اطلاعیه آمده بود: ایجاد پایگاههای نظامی امریکا در کشور، به معنی پیروی از کفار بوده و بر اساس آیات قرآن کریم و روایات نبوی و نیز فتوای علمای دینی، دوستی با کفار و پیروی از آنها حرام است.

علمای شرکت کننده در این همایش در بخش دیگر اطلاعیه شان بر اساس آیات قرآن کریم و روایات اسلامی، تأکید کردند که مسلمان حق ندارد حتی برای تقویت خویش، کفار را به عنوان دوست برای خود برگزیند و کسانی که دوستی کفار را اختیار کند، از دوستی خداوند بی بهره هستند در این اطلاعیه با ذکر مطلبی از کتاب «الهدایه» (یکی از معروف ترین کتابهای فقهی پیروان مذهب حنفی) خاطر نشان کرداند که کافر فقط در صورتی می تواند در کشور اسلامی زندگی کند که در ذمه مسلمانان باشد و در ضمن پرداخت جزیه، توانایی و قدرت لازم برای ضربه زدن به مسلمانان را نداشته باشد و چنانچه حضور غیر مسلمانان در جامعه اسلامی تحت هر عنوانی که صورت بگیرد منجر به غلبه کفار بر مسلمانان شود، بنا به نص قرآن، حرام بوده و هیچ مسلمانی حق ندارد به آن تن دهد..

در بخش دیگری این اطلاعیه آمده بود: ما علمای افغانستان با درنظرداشت اقوال فقها، حکم شرعی ایجاد پایگاههای نظامی آمریکا در کشور را چنین بیان می داریم: ایجاد پایگاههای نظامی امریکا در افغانستان به صورت قطعی به هر نام و عنوانی که باشد حرام است.

و همچنین شورای علمای شیعه افغانستان به ریاست آیت الله محسنی در نهمین مجمع عمومی سالانه اش مورخ 3/7/1390 در حوزه علمیه خاتم النبیین(ص) و با تصويب ماده 14 قطعنامه اي نهمین مجمع عمومی شوراي علماي شيعه، مخالفت با ایجاد پایگاه دایمی امريکا در این کشور، آن را نقض حاکمیت و تماميت ملی افغانستان دانست و تاکيد کرد ایجاد چنين پايگاهي در این کشور به نفع مردم نیست و عامل ناامني بيشتر و بي ثباتي افغانستان است .

با تشکیل «جبهه وحدت ملي در افغانستان براي مخالفت با ايجاد پايگاههاي دائمي آمريكا» هرچند ابتداء انتظار می رفت که این جبهه با حضور شماری از علمای دینی اهل سنت و تشیع، چهره های مختلف علمی، سیاسی، فرهنگی، دانشگاهیان، قوماندانان جهادی و دیگر شخصیت های شناخته شده این کشور بتوانند، دیدگاه دولت مردان افغانستان و امریکایی ها را تغییر دهند، چنانچه در نخستین جلسات جبهه حضور هواداران احزاب جهادی، مراکز علمی و فرهنگی و همچنین پیراون مذاهب تشیع و تسنن  برجسته و امیدوار کننده بود، در این جبهه از سوی اهل تشیع داکتر عبدالقیوم سجادی، عضو شورای ملی و عضوی شورای علمای شیعه افغانستان، سید محمدهادی«هادی» رئیس کمیسیون تبلیغات شورای علمای شیعه و شیخ محمدحسین جعفری قندوزی عضو شورای علمای شیعه و نگارنده منشی شورای اخوت اسلامی در جلسات اجرایی جبهه حضور داشتیم، در آن جلسات جهت تدویر بزرگترين گردهمايى مردمى بتاريخ دوم عقرب سال ١٣٩٠ مصادف با ٢٤ اکتوبر ٢٠١١ ميلادى در مخالفت با ايجاد پايگاه هاى نظامى دايمى امريکا در افغانستان برنامه ریزی می گردید، متأسفانه در این جبهه بیشتر سلیقه های جناحی بکار گرفته می شد، هرچند وحید مژده سخنگو و مسؤول بخش رسانه هاى جبهه وحدت ملى و صدر اعظم اسبق افغانستان و رهبر حزب اقتدار اسلامی، انجنیر احمدشاه احمدزی تلاش داشتند تا این جبهه صبغه ملی بخود بگیرد، اما حضور جمعیت اصلاح که نقش بیشتر در گردانندگی این گردهمایی را  داشت، مانع حضور طیف های مختلف بود.

امیدوارم بیشتر از این تلاش صورت گیرد تا با حضور اقشار مختلف و با شرکت تمامی بزرگان قومی و متنفذین علمی، سیاسی و اجتماعی این جبهه به دور از تعصبات تقویت گردیده و بصورت خود جوش و ملی در صحنه مخالف با حضور بیگانگان ظاهر گردد، متأسفانه در افغانستان به دلیل بروز اختلافات سمتی و قومی شایستگی ها نادیده گرفته شده ولو اگر شخص ناکار آمدی هم باشد بخاطر مسائل سمتی و قومی از او حمایت می گردد، اینجاست که ثابت می شود تعصب قومی و قبیله ای وجود دارد، کاری که باید در طول تاریخ از میان برداشته می شد، البته نه با زور، بلکه با ایجاد بستر های فکری و ذهنیت های فراتر از قومی که به آن ملی اطلاق می کنند. اما متأسفانه حکومت ها نه تنها این کار را نکردند، بلکه بالعکس به اختلافات قومی و مذهبی بیشتر دامن زدند. گروهی را برده و گروه دیگر را بادار خطاب نمودند، مذهبی را آزاد گذاشتند و مذهب دیگر را به زیر زمینی ها روانه نمودند. تا خود بتوانند به راحتی حکومت سلطه وار داشته باشند. صرف نظر از تلاش براي جلوگيري از ايجاد پايگاههاي دائمي امريكا؛ مبارزه با تبعيض هاي نژادي، قومي، زباني و مذهبی  از ديگر اهداف اين جبهه ملي باید باشد.

نکته مهم دیگر و قابل رنجش مردم افغانستان در مورد پایگاه دائمی نظامی  این است که چرا دولت افغانستان در طول ده سال، در مقابل این کشتار مردم بی گناه به خصوص زنان و کودکان توسط نیروهای خارجی، جز محکوم نمودن های تکراری، هیچ اقدام مناسبی را جهت جلوگیری از این خود سری ها انجام نداده اند، چنانچه در سال های 1385 یا 1386، آقای کرزی صرف کشتار مردم بی گناه را توسط عساکر خارجی محکوم نمود و اظهار داشت که دیگر باید عملیات ها با هماهنگی ارگانهای دولتی صورت گرد و قتل عام غیر نظامیان متوقف شود. متأسفانه این گفتار  نه تنها جامه عمل نپوشید و کشتار متوقف نگردید، بلکه بر تعداد آنان افزوده شد.

علاوه برخشونت خارجی ها در مناطق مختلف این کشور، متأسفانه به دلیل ناهمگونی ها و اختلافات شدید دینی، فرهنگی، اخلاقی و فکری است که سربازان خارجی مستقر در افغانستان نتوانسته اند یک رابطه حسنه را با ملت افغانستان برقرار نمایند و همیشه دو طرف به دیدۀ شک به همدیگر می نگرند.  نیروهای خارجی مستقر در افغانستان باید به ارزشهای دینی، اخلاقیات فرهنگی و کرامت انسانی ملت افغانستان به دیدۀ احترام می نگریست، آنها باید بدانند که بی احترامی غربی ها به ارزشهای دینی مردم این سرزمین تبعات خطرناک و عواقب شومی برای ادامه حضور نیروهای نظامی و حتی غیرنظامی آنها در افغانستان خواهد داشت و یکی از عوامل مهم عدم موفقیت این نیروها در کشور خشونت و تهاجم فرهنگی و دخالت های بی مورد آنها به امورات دینی و فرهنگی ماست و می بینیم که با گذشت یک دهه از حضور نیروهای خارجی، در اکثر ولایات افغانستان جنگ ودرگیری ادامه دارد و حتی مخالفین تا نزدیک قصر ریاست جمهوری و پشت دروازۀ دفتر وزیر دفاع نیز نزدیک شدند.

بنا بر این هدف امریکا از حضور دائمی شان در افغانستان، کنار مساله کنترل اوضاع کشورهای چین، روسیه، ایران، هند و پاکستان، موضوع دست یابی به منابع دست ناخورده کشور و در منطقه و خاورمیانه از دیگر اهداف آن بوده که به صورت طبیعی می خواهند جهت کنترل حرکت های دینی و احیانا برنامه های اسلامگرایان در قلب این منطقه حضور جدی نظامی و استخباراتی داشته باشند.

روی هم رفته با گذشت یک دهه از حضور نیروهای نظامی از 46 کشور جهان، متأسفانه شاهد هستیم که اوضاع امنیتی کشور همچنان با تشنج و درگیری بین نیروهای خارجی و دولتی در یک جناح و گروهای مسلح طالبان به عنوان مخالفین در حال جنگ با نظام حاکم همچنان ادامه داشته و به قربانیان آن که اکثراً زنان و کودکان می باشند، افزوده می شود وطبق اعترافات فرماندهان نظامی نیروهای خارجی مستقر در افغانستان، این جنگ تا اکنون برنده ای نداشته است.  قبل ازهمه بايد بگويم که خارج نمودن تعداد محدود نيروهای اشغالگر به صورت کلی حل مشکل افغانستان شده نمی تواند، برای اینکه اين اقدام نمايشی قضيه افغانستان را بیشتر پيچيده مي سازد ونتائج زيان باری دارد، نيروهای خارجی که در میان مردم افغانستان بنام اشغالگر یاد می شود، آنها خارج گردند و راه حل بیرون رفت از این بحران را به خود مردم افغانستان واگذار نمایند.

بهرحال! ملت مسلمان افغانستان به هیچ وجه آماده نیست که امریکایی ها اینجا پایگاههای دایمی داشته باشند. افغانها اینجا موجودیت کم يا زياد نيروهای اشغالگر را به معنای اشغال اجنبی میدانند، اگر امریکایی ها دراین مورد نیز از زورگویی کار میگیرند وخواسته های مردم افغانستان ومقاومت جهادی را درنظر نمی گيرند، پس از این نیز چنان توقع داشته باشند، مثل اشغال ده ساله افغانستان که در نتیجهء آن بعد از به مصرف رسانیدن ملیاردها دالر وکشته شدن هزاران عسکر برای یک لحظه ای هم نمی توانند در این کشور احساس آرامش کنند. با توجه به روحیه بیگانه ستیزی افغانها به نظر می رسد امریکایی ها در ایجاد این ایده خود با شکست مواجه خواهند شد .

ما امید واریم که افغانستان درآينده دارای نظامی واقعاً اسلامی وبرای همهء ساکنان کشور قابل اعتماد باشد، همهء اقوام وملیت های کشور در آن جای داشته باشند، وکار به اهل آن سپرده شود، با کشورهای جهان و منطقه روابط متکی به احترام متقابل واستوار به موقف منافع اسلامی وملی داشته باشد، وهمه توجه آن بر این باشد که خسارات مادی ومعنوی ناشی از جنگ بیشتر از سی سالهء کشور را جبران کند، اینکه افغانستان زمین های وسیع زراعتی، معادن غنی ومنابع بیشمار انرژی دارد، پس در حالت صلح وامنیت مي توانيم دراين عرصه ها سرمايه گذاری نمايم واز بربادی، فقر، بيکاری، عقب ماندگی بی علمی که عامل همه مشکلات اجتماعی واقتصادی شمرده مي شود نجات يابيم.

نویسنده:

سید جعفرعادلی«حسینی» منشی شورای اخوت اسلامی افغانستان و عضو اجرایی جبهه ملی

مطالب مشابه