نمایش نوار ابزار

نگاهی به زمینه های قیام امام حسین(ع)

شنبه ۱۶ جدی ۱۳۹۱

 در سالهاي اخير مراسم اربعين در سراسر افغانستان، مخصوصا شهر کابل از سوی نهادهای مختلف دینی و فرهنگی با حضور تمام اقشار جامعه به خصوص دانشجويان و طلاب برگزار ميگردد. قبل از ظهر جمعه 15 جدی 1391 از سوی مجمع فرهنگی بقیه الله(عج) مراسمی واقع در پل سوخته کابل منزل آقای میرزایی یکی از اعضای این مجمع برگزار گردید، در این مراسم که باشرکت علما و اقشار مختلف برگزارگردید.

سخنرانان به ابعاد مختلف قیام حضرت امام حسین(ع) پرداختند و عظمت اربعین را در فرهنگ عاشورا بیان داشتند، حجه الاسلام والمسلمین سید جعفرعادلی حسینی رئیس مجمع فرهنگی بقیه الله(عج) و رئیس فرهنگی حزب حرکت اسلامی افغانستان، زمینه های قیام امام حسین(ع) فساد دستگاه خلافت و رهبري در جامعه اسلامي، ظهور بدعت ها و انتقام بنی امیه از اسلام،  بي عدالتي و گسترش ظلم در جامعه اسلامي بیان داشتند و حادثه عاشورا، شهادت امام حسین(ع) و یارانش و به اسارت رفتن اهلبیتش را در راستای احیای دین و ارزشهای اسلامی دانستند.

حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن فاضل زاده رئیس حوزه علمیه خاتم الانبیا(ص)  نیز با بیان اینکه قیام امام حسین(ع) معیار حق و باطل است و باید در هر زمان و شرایط معیار باشد تا گزندی به جامعه اسلامی نرسد.

در این مراسم عزاداران ضمن قرائت زیارت اربعین به عزاداری و نوحه سرایی مداحان اهل بیت(ع) آقایان؛ سید عبدالعظیم هاشمی، حجت الاسلام سیدرضاجوادی، سید رضااحسانی، سید عباس حسینی و سیدهادی میرزایی پرداختند.در پایان نیز نذری که تدارک دیده شده بود

از عزاداران پذیرائی شد. و این هم متن سخنرانی رئیس مجمع فرهنگی بقیه الله(عج) در این مراسم.

بسم الله الرحمن الرحيم، اََلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى دَلَّ عَلى ذاتِهِ بِذاتِهِ، وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجانِسَةِ مَخْلُوقاتِهِ، وَ صَلَّ اللّهُ عَلى نُورِ الْأَنْوارِ وَ سِرِّ الْأَسْرار، عَقْلِ الْكُلْ وَ أَشْرَفِ الُّرسُل، حَبِيبِهِ وَ صَفِيِّهِ وَ خَاتَمُ السُّفَرائِهِ سَيِّدِ نَا وَنَبِيِّنَا وَ مَوْ لا نَا أَبِى الْقَاسِمِ مُحَمَّد صَلَّ اللّه عَلَيْهِ وَ الِيهِ الطَّيبين الطّاهرِينَ‏الْمَعْصُومينَ الْمُكرّمين .

اما بعد عن ابی عدالله الحسین(ع): اني لَم أَخرُج أَشِراً وَ لابَطراً وَ لامُفسِداً وَ لاظالِماً و اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الإصلاحِ فِي امّة جدّي أُرِيدُ أَن آمُر بِالمَعرُوفِ وَ أَنهي عَنِ المُنكَرِ وَ أَسيرَ بِسيرَةِ جَدّي وَ أبي علي بن ابي‏طالب فمَن

اربعين حسيني، تكرار ياد و خاطره حماسه سازان كربلاست.

سلام بر حسين و اربعينش، سلام بر اندوه هاي دل آنان كه به سوغات بر مزار كشتگان، عشق بردند و به مويه نشستند.

پس از رحلت پیامبراسلام(ص)، امانت الهی را به اهلش باز ندادند و اسلام که در دوران پیامبر اسلام(ص)، سرعت پر‌شتابی به خود گرفته بود و امید می‌رفت تا در مدت کوتاهی دعوتش جهان را فرا گیرد، از مسیر خویش منحرف شد.

پس از شهادت امام علی(ع) و فرزند بزرگش امام حسن مجتبی(ع)، امام حسین(ع) در وضعیت خاصی قرار گرفته بود. یزید که بر جای پدر نشسته بود حتی در ظاهر هم به دستورات اسلام پایبند نبود و به هیچ وجه اعتقادی به مبانی اسلام نداشت. امام حسین(ع) در این مرحله به این نتیجه قطعی رسید که دیگر وقت قیام رسیده است؛ آن حضرت خود وصیتی که به برادرش محمدبن حنیفه نگاشته است به همین موضوع اشاره می‌کند: «انگیزه نهضت من، هوی و هوس و تمایلات بشری نیست، هدف من فساد و ستمگری نیست، بلکه من فقط برای اصلاح در امت جدم از وطنم خارج شدم، هدفم امر به معروف و نهی از منکر است، هرکس دعوت مرا به پاس احترام حق پذیرفت، زهی سعادت! چه خدا همیشه پشتیبان حق است و هر کس نپذیرفت شکیبایی اختیار خواهم کرد تا خدای داور، میان من و این قوم به حقیقت داوری کند، زیرا او بهترین داورهاست.»(1)

زمينه هاي قيام امام حسين(ع): ظهور مفاسد اعتقادی،  سیاسی و اخلاقی که عبارتند از:

1. فساد دستگاه خلافت و رهبري در جامعه اسلامي

2. ظهور بدعت ها و انتقام بنی امیه از اسلام

3. انحطاط اخلاقي و خطر بازگشت به جاهليت

4. بي عدالتي و گسترش ظلم در جامعه اسلامي

5. فرهنگ دنيا گرايي دنيا گرايي عوام و خواص. ارزيابي همه چيز براساس ارزش مادي

حاكميت بني اميه و تحميل فقر، خفقان بر مسلمانان ، تخدير افكار عمومي و مشروعيت دادن بنی امیه به خود از طريق جعل حديث و تفسير به رأي آيات قرآن با اجير كردن عالم نمايان و ترويج فرقه هاي باطل مثل مرجئه و جبريه.

عامل قیام عاشورا: امر به معروف و نهي از منكر و  اصلاح امت بود و امام حسین(ع) ارزشمندترين ياران را داشت و عاشورا، میقات پاک باخته‌ جمال و جلال معبود پاک، یادآور شکوه و عظمت روح بزرگوار و حماسه ساز رادمرد عرصه‌ پیکار و ستم ستیز بشریت بوده است.

شناخت امام حسین(ع) کلید فهم عاشورا است

کلید فهم عاشورا در شناخت امام حسین(ع) است و عمل کردن به درس های عاشورا تکلیف بزرگی است.

عزاداری امام حسین(ع) ضروریتی بزرگ است که باید در جامعه حفظ و همیشه بر برگزاری آن تاکید شود.

برگزاری عزاداری برای امام حسین(ع) روشی است که همیشه جامعه را برای حریت زنده نگه می‌دارد.

این حماسه بزرگ نه تنها در زندگی فردی بلکه در ابعاد اجتماعی زندگانی بشر تاثیرات فراوانی داشت، که می‌توان جهاد اسلامی افغانستان را نمونه ای از این اقتباس بدانیم دفاعی که به تاسی از حرکت امام حسین(ع) عزت و شرف را برای مردم افغانستان به ارمغان آورد و نیز بسیاری از قیام‌های بزرگ در جهان از امام حسین(ع) منشا گرفته‌اند و به این دلیل باید برای شناخت صحیح این قیام بزرگ در جامعه تلاش کرد.
قیام عاشورا تاثیرات شگرفی در تحولات تاریخ بشر و همچنین زندگی افراد داشته است.

سوگواری در اسلام

عزاداری و سوگواری هدفمند بر عزیزان از دست رفته رویکردی طبیعی است که از مِهر و محبت سرچشمه می گیرد و از آغاز آفرینش انسان تا حال رواج داشته است و خدای سبحان نیز بر این واکنش طبیعی بشر مُهر تایید زده است. پیامبر اسلام(ص) نیز در مرگ برخی افراد از جمله حضرت حمزه (عمویش)، جعفر طیار، ابراهیم (فرزندش) و عثمان بن مظعون گریسته است و سال وفات حضرت خدیجه و ابوطالب را در مکّه، عام الحزن نامید. مسلمانان نیز برای شهدای صدر اسلام سوگواری و مرثیه خوانی کردند و پیامبراسلام(ص) نه تنها آنها را نهی نکرد، بلکه تاییدشان فرمود. به دنبال ارتحال پیامبربزرگوار اسلام(ص) صحابه بزرگوار نیز بی تابی کردند و گریستند و در رثای او سروده ها انشاد کردند و عایشه به صورت خود سیلی زد. بعد از شهادت امام حسین(ع) و یارانش، عالم عزادار گردید و عزاداری و سوگواری برای آن مظلومان به مدرسه ای عمومی تبدیل شد تا برای تربیت و احیای امر پیامبر و ائمه(ع) به صورت الهام در آید و وسیله ای برای روشن شدن حق و باطل و شناخت حسینیان از یزیدیان باشد. در جواز اشک ریختن (گریه آهسته و بدون صدا) در غم از دست رفتگان، همه مذاهب اسلامی اتفاق نظر دارند، امّا درباره گریه با صدای بلند، شیعه، شافعیان و حنبلیان حکم به جواز کرده اند؛ گر چه در عمل بیشتر اهل سنّت به گریه کردن شیعه خرده می گیرند.صاحب جواهر الکلام می گوید:«بدون شک گریستن بر متوفا به دلیل روایات متعددی که به حد تواتر معنوی رسیده و فتاوای فقها جایز است». آن گاه به روایات گریستن رسول خدا بر حمزه و … و گریه حضرت فاطمه(س) بر پدر بزرگوار و خواهرش رقیه و گریه طولانی امام سجاد(ع) بر پدر بزرگوارش اشاره می کند و می فرماید: «تمام این موارد نشان می دهد که ندبه و نوحه سرایی برای کسانی که دارای ویژگی های برجسته اند، مانعی ندارد، بلکه مستحب است تا در پرتو مجالس عزا، فضایل آنان نشر یابد و دیگران سرمشق گیرند».صرف نظر از لزوم یاد ایام الله و تعظیم شعائر الهی، اظهار مودّت به اهل بیت(ع)، مواسات با آنها، اخبار و احادیث و رفتار معصومان(ع) و سیره مستمری که بر مشروعیت عزاداری در دست است، می توان گفت بر پایی این گونه مجالس امری عقلایی و در تمام مناطق جهان معمول است که در برابر حوادث شخصی یا اجتماعی مراسم بزرگداشت تشکیل می دهند و به سوگ می نشینند.

بنابراین عزاداری نه تنها جایز بلکه با توجه به آثار و فواید آن امری رایج و مورد قبول خردمندان و اهل دانش است و مؤمنان با شهادت امام حسین(ع) و یارانش عزادار شدند و گریستند و مرثیه گفتند و به زیارت مزار آنان رفتند و تا زمانی که اسلام در صحنه است، این عزاداری ها باقی خواهد ماند و مورد تایید علما و مراجع بزرگ بوده است و بقای عاشورا را ضامن بقای اسلام و عزّت مسلمین می دانند و لذا توصیه کردند که عاشورا را زنده نگه دارید.

خطبه حضرت زینب(س) در شام

پس از شهادت امام حسین(ع) در روز دهم محرم سال 61 هـ .ق اهل بیت(ع) و حرم امام به اسارت دشمن درآمدند. در بامداد دوازدهم محرم خاندان رسول اسلام (ص) به رهبری زینب کبری(س) و امام زین العابدین(ع) از کربلا بطرف کوفه حرکت کردند و پس از ورود به کوفه، و خوشحالی درباریان و ابن زیاد و گرفتن مراسمی به خاطره پیروزی، به طرف شام، محل استقرار یزید حرکت نمودند. وقتی سر امام حسین(ع) و یارانش و اسراء در مقابل یزید حاضر شدند، تشریفات درباری به همان فراوانی بارگاه ابن زیاد انجام شد.

شيخ صدوق از بزرگان بنى هاشم و ديگران روايت مى كند: چون امام سجاد(ع) و اهل بيت(ع) بر يزيد وارد شدند و سر امام حسين(ع) را آورده، جلو يزيد در تشتى گذاشتند، با چوبى كه در دست داشت، شروع كرد به زدن بر دندانهاى آن حضرت و اين اشعار را مى خواند: «لعبت هاشم بالملك …» بنى هاشم با حكومت بازى كردند، نه خبرى آمده و نه وحيى نازل شه است .كاش اجدادم كه در بدر شاهد بودند كه قوم خزرج از فرود آمدن تيغهاى تيز مى ناليدند، از خوشحالى چهره افروخته مى شدند و گفتند: اى يزيد! دستانت شل مباد! كيفر بدر را داديم و بدرى ديگر آفريديم و حساب، برابر شد.از خندف نيستم اگر از فرزندان احمد، انتقام كارهايشان را نگيرم!

چون زينب آن صحنه را ديد، با صدايى سوزناك صدا زد: يا حسين(ع)! اى حبيب پيامبر(ص)! اى فرزند مكه و منا! اى زاده فاطمه زهرا(س)! اى پسر محمد مصطفى(ص)! همه را گرياند. يزيد ساكت بود. سپس به پا ايستاد و نگاهى به مجلس افكند و شروع به خطابه كرد و در آغاز، كمالات پيامبر(ص) را اظهار كرد:

به جانم سوگند اى يزيد! با ريختن خون سرور جوانان بهشت ، بر زخم ديرين نيشتر زدى و ريشه ما را بر آوردى و پدرانت را صدا زده با ريختن خون وى به نياكان مشركت تقرب جستى و پدرانت را صدا زدى به گمان آنكه صدايت را مى شنوند و بزودى آرزو خواهى كرد كه كاش دستانت شل و قطع مى شد و مادرت تو را نمى زاييد، وقتى كه ببينى به سوى خشم الهى مى روى و دشمنت رسول خدا(ص) است.

 ای یزید! هر کید و مکر که داری بکن، هر کوشش که خواهی بنمای، هر جهد که داری به کار گیر، به خدا سوگند هرگز نتوانی نام و یاد ما را محو کنی، وحی ما را نتوانی از بین ببری، به نهایت ما نتوانی رسید، هرگز ننگ این ستم را از خود نتوانی زدود، رای توست و روزهای قدرت تو اندک و جمعیت تو رو به پراکندگی است،‌در روزی که منادی حق ندا کند که لعنت خدا بر ستمکاران باد. (2)

اربعین

اربعین یعنی گذشت چهل روز از مصیبت جانگداز شهادت سرور و سالار شهیدان. روز 20 صفر( اربعین) زمانی است که اهل بیت  امام حسین(ع) یعنی کاروان ‌اسرا، از شام به مدینه مراجعت کردند و روزی است که جابر بن عبدالله انصاری‌، صحابی رسول خدا(ص‌)، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت‌ قبر امام حسین(ع) بشتابد و او نخستین کسی است از مردم که قبر آن ‌حضرت را زیارت کرد.در این روز زیارت امام حسین(ع) مستحب است و این زیارت‌، همانا خواندن زیارت اربعین است.

 چرا فقط برای امام حسین(ع) روز اربعین تعیین شده و برای امامان دیگر و حتی پیامبر اکرم(ص)، مراسم روز اربعین نداریم؟

برای توضیح جواب این سؤال، به این مطالب توجه کنید:

1) فداکاری‏های امام حسین(ع)، دین را زنده کرد و نقش او در زنده نگه داشتن دین اسلام، ویژه و حائز اهمیت است. این فداکاری‏ها را باید زنده نگه داشت؛ چون زنده نگه داشتن دین اسلام است. گرامی‏داشت روز عاشورا و اربعین، در حقیقت زنده نگه داشتن دین اسلام و مبارزه با دشمنان دین است.

2) مصیبت حضرت امام حسین(ع)، برای هیچ امام و پیامبری پیش نیامده است. مصیبت امام حسین(ع)، از همه مصیبت‏ها بزرگ‏تر و سخت‏تر بود. اگر عامل دیگری هم در کار نبود، همین عامل کافی است که نشان بدهد چرا برای امام حسین(ع) بیش از امامان دیگر و حتی بیش از پیامبر اسلام‏(ص) عزاداری می‏کنیم و مراسم متعددی برپا می‏کنیم.

 3) در ماه محرم سال ۶۱ هجری قمر، امام حسین(ع)، فرزندان، خویشان و یاران آن حضرت را کشتند و اسیران کربلا را به کوفه و شام بردند و همین اسیران داغدیده، روز اربعین شهادت امام حسین(ع) و یارانش، به کربلا رسیدند و همه مصائب روز عاشورا در آن روز تجدید شد و آن روز، روز سختی برای خاندان پیامبر بود.

4) دشمنان اسلام با به شهادت رساندن امام حسین(ع)، قصد نابود کردن دین اسلام را داشتند. دشمنان امام حسین(ع) تلاش کردند تا حادثه کربلا، به کلی فراموش شود و حتی کسانی را که برای زیارت امام حسین(ع) می‏آمدند، شکنجه می‏کردند و می‏کشتند. در زمان متوکل عباسی، همه قبرهای کربلا را شخم زدند؛ مزرعه کردند و مردم را از آمدن برای زیارت قبر امام حسین(ع)، منع کردند. شیعیان هم برای مقابله با اینها، از هر مناسبتی استفاده می‏کردند که یکی از این مناسبت‏ها، حادثه روز اربعین است.

5) یکی از نشانه‏های مؤمن، زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین است. از حضرت امام حسن عسکری(ع) روایت شده است که علامت‏های مؤمن پنج چیز است؛ پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شبانه‏روز، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن در سجده و بسم الله را بلند گفتن‏(3) و یکی از وظایف شیعیان را اهتمام به زیارت اربعین بر شمرده‏اند.

نخستين اربعين

در اوّلین اربعین بعد از شهادت امام حسین(ع)، یعنی روز بیستم صفرسال۶۱ه.ق، چه کسانی مزار شهیدان کربلا را زیارت کردند و آیا در همین اربعین بود که اهلبیت پیامبر(ص) خود را به مزار شهیدان کربلا رسانیدند،یا در اربعین های دیگر،میان موّرخان اختلاف بسیاری است. اما مسَلم است که در اربعین اوّل،«جابر بن عبدالله انصاری» و «عطیّه بن سعد بن خباده عوفی»، مزار شهدای عاشورا را زیارت کردند.زمانی که جابر از مدینه برای زیارت قبر امام حسین(ع) به کربلا آمد،عطیّه نیز در کنار او در کربلا حاضر شد.

این دو بزرگوار اساس اربعین حسینی(ع) را بنا نهادند و از آن پس،هر سال مراسم بزرگداشت اربعین عاشورای حسینی(ع) باشکوه و عظمت تمام برگزار شد که تاکنون نیز ادامه دارد و شیعیان در اربعین حسینی(ع) در کشورهای مختلف به یاد حماسه اباعبدالله(ع) این روز را گرامی می دارند و به سینه زنی و عزاداری و تعظیم شعائر دینی می پردازند.

در نخستين اربعين شهادت امام حسين(ع)، جابر بن عبدالله انصاري و عطيه عوفي موفق به زيارت تربت و قبر سيد الشهدا شدند. بنا به برخي نقلها، در همان اربعين، کاروان اسراي اهل بيت(ع) دربازگشت از شام و سر راه مدينه، از کربلا گذشتند و با جابر ديدار کردند. به هر حال، تکريم اين روز و احياي خاطره غمبار عاشورا، رمز تداوم شعور عاشورايي در زمانهاي بعد بوده است.

به ياد كربلا دلها غمين است         دلا خون گريه كن چون اربعين است

پيام خون، خطاب آتشين است        بقاء دين، رهين اربعين است

كه تاريخ پر از خون و شهادت      سراسر اربعين در اربعين است

بسوز اى دل كه امروز اربعين است   عزاى پور ختم‏المرسلين است

مرام شيعه در خون ريشه داردنگهبانى ز خط خون چنين است

عطيّه كوفى مى‏گويند: من با جابر بن عبداللّه انصارى به زيارت قبر امام‏حسين(ع) رفتيم،وقتى به كربلا رسيديم، جابر كنار فرات رفت و غسل كرد، و به شكل زائران خانه خدا لباس احرام پوشيد و در حالى كه ذكر مى‏گفت به طرف مرقد مطهر حركت كرد و بمن دستور داد او را كنار قبر سيّدالشّهداء(ع) راهنمايى كنم، من هم دستش را به قبر امام حسین(ع) رساندم، چنان اشك مى‏ريخت و شيون مى‏كرد كه بى‏هوش شد، وقتى به هوش آمد سه بار گفت: يا حسين، ياحسين، يا حسين!!! بعد عرض كرد: «حَبيبٌ لا يُجيبُ حَبيبَهُ» آيا دوست جواب دوستش را نمى‏دهد؟ آنگاه خودش جواب خود را مى‏دهد، كه جابر چگونه جواب ترا بدهد، كسى كه رگهاى گردنش قطع شده و بين سر و بدنش جدايى افتاده، در بعضى از تاريخ آمده است كه جابر و عطيّه ديدند كه از دور قافله به سوى آنها مى‏آيد، خوب كه نزديك شدند ديدند آنها كاروان رنج كشيده حسينى هستند كه به همراه امام سجّاد(ع) مى‏آيند، جابر به استقبال آنان شتافت، همينكه امام سجّاد(ع) جابر را و جابر امام سجّاد(ع) را ديد دوباره مصيبت‏ها تداعى كرد و داغ ‏شان تازه شد، با گريه و زارى كه مى‏كردند امام سجّاد(ع) فرمود: «يا جابِر هيهُنا وَاللّه قُتِلَتْ رِجالُنا وَ ذُبِحَتْ اَطْفالُنا، وَ سُبِيَتْ نِسائُنا و حُرِقَتْ خِيامِنا» «اى جابر به خدا قسم همينجا بود كه مردان ما را كشتند و كودكان و جوانان ما را بخاك و خون كشاندند، زنان ما را اسير كردند و خيمه‏هاى ما را به آتش سوزاندند».

 پی نوشت ها:

1. تاریخ طبری- ج6 – ص 197.

2.

3. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ۵۴۵

4. ابومخنف، مقتل الحسین (اولین مقتل سالار شهیدان)، مترجم سید علی محمد موسوی جزایری، قم، انتشارات امام حسن، چ اول، 80، ص 393.

تهیه کننده گزارش؛ سیدمحمدحسینی

مطالب مشابه