1. امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی
2. پیشگامان و داعیه داران نهضت های اسلامی
3. علل و انگيزه بيداري اسلامي
4. نقش شهداء در بيداري اسلامي
منشی شورای اخوت اسلامی در بخش دیگر از صحبت هایش گفت: 9 ماه پس از کودتای مارکسیستی که علمای افغانستان مردم را به قیام و جهاد دعوت نمود که این حرکت مردمی با خشونت رژیم کمونیستی سرکوب و علماء دسته جمعی زندان و قتل عام شدند، در چنین شرایطی انقلاب اسلامی ایران به زعامت ابرمرد تاریخ معاصر، مرجع دینی حضرت آیت الله العظمی امام خمینی(ره) که با تکیه براصول و آموزهای دینی و پشتوانه توده های مردمی به پیروزی رسید.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران امام خمینی به عنوان مهم‌ترین شاخصه انقلاب اسلامی بر اتحاد امت اسلام تاکید داشتند. ایشان بازپروری اعتماد به نفس و خودباوری در میان مسلمانان جهان و تلاش آنها برای مبارزه با بی‌عدالتی را اساس نهضت اسلامی برمی‌شمردند. مطابق فرمایش امام خمینی: «صادر کردن انقلاب به معنی آن است که مردم کشورها باید بیدار شوند و برای نجات خود از گرفتاری و بدبختی حرکت کنند»
یا اینکه آن مجتهد انقلابی و یگانه رهبر مستضعفین در عصر حاضر می فرماید: «وصیت من به ملتهای کشور های اسلامی است که انتظار نداشته باشید که از خارج کسی به شما در رسیدن به هدف که آن اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است کمک کند، خود باید به این امر حیاتی که آزادی و استقلال را تحقق می بخشد قیام کنید.»
وی گفت: پس از سید جمال، شاگردان او از جمله محمد عبده که سمت ریاست الازهر مصر را نیز به عهده داشت، در تداوم جریان بیداری اسلامی نقش زیادی داشت و تفکرات سید جمال و محمد عبده، در آثار مکتوب رشید رضا به خوبی تبلور یافت.
معاون خبرگزاری صدای افغان(آوا)، سید قطب و حسن البنا را از دیگر شخصیت های جریان بیداری اسلامی عنوان کرد و گفت که حزب اخوان المسلمین، تحت تاثیر اندیشه های سید جمال و با هدف ایجاد تحول بنیادین در جوامع اسلامی به وجود آمد.
وی افزود: آنچه که سید جمال و همفکران او به آن اعتقاد داشتند، اصلاح حکومت های موجود و پیاده کردن دستوارت اسلام در قالب همان حکومت ها بود، در حالیکه در در دیدگاه امام خمینی(ره) و همفکران او، خود حاکمان مسلط بر سرزمین های اسلامی به دلیل اینکه از مجرای مشروع دینی این مقام را در دست نگرفته بودند، صلاحیت اداره جوامع را نداشته و لذا باید حکومتی مبتنی بر دستورات دینی که شرع مقدس آن را تایید کند به جای آن حکام، زمام اداره امور مسلمین را به عهده می گرفتند.
معاون مرکز فعالیت های سیاسی فرهنکی تبیان تاکید کرد: در موج اول بیداری اسلامی، این فقها بودند که زیر سایه حاکمیت کار می کردند، اما در تئوری حکومتی که در موج دوم بیداری و توسط امام راحل ارائه شد، این حکام هستند که باید تحت سایه فقها و علمای دینی کار کنند.
این عالم دینی، در بخش دیگری از سخنان خود، به نهضت اسلامی مردم مسلمان افغانستان که همزمان با نهضت اسلامی ایران آغاز شده بود اشاره کرده و بزرگانی همچون سید اسماعیل بلخی، سرور جویا، شعاع، نیازی و … را از بزرگان این جریان دانست و گفت که جریان بیداری اسلامی در افغانستانف نهایتا با جهاد ضد روسی پیوند خورد.
وی تاکید کرد: آنچه که موجب شد تا انقلاب اسلامی در ایران روز به روز قوی تر شده و با توان بیشتر به روند رو به رشد خود ادامه دهد، پایبندی سران نهضت به مبانی تفکر دینی می باشد. همان مبانی که پیامبر گرامی اسلام، قدرتمندی جامعه اسلامی را در گرو آن نی داند.
وی در بخش پایانی سخنان خود، انقلاب های اخیر در کشورهای اسلامی را الگو پذیری طرفداران موج اول بیداری اسلامی از موج دوم آن دانست و گفت: همان گونه که موج دوم جریان بیداری اسلامی در سایه فقه سیاسی اسلام ، در راستای ایجاد یک ساختار حکومتی دینی تلاش کرد، جریانهای متاثر از حرکت سید جمال در کشورهای عربی نیز با استفاده از این الگو، در یک انقلاب جدید، اقدام به سرنگون کردن نظام های نا مشروع کرده و تلاش می کنند تا حکومت هایی دینی در کشورهای خود ایجاد نمایند.
مولوی مفلح افزود:انقلاب اسلامی ایران را به سان سدی استوار و صخره های پولادین باید دانست که در برابر دیو استعمار قد علم کرده است و با شجاعت به خواسته های استعمارگران غرب جواب رد داده است.
وی ادامه داد:آنچه مهم است اینست که ما باید بدانیم که ملت مومن افغانستان و ایران دو کشوری هستند با یک سرنوشت ،دو پیکری هستند با یک روح ،دو لباسی اند بر یک تن .
مفلح ادامه داد: ما افتخار می کنیم که بسان ملتی با افتخاردر شکستن امپراطوری سرخ نام و کارنامه ما در تاریخ ثبت است ،همچنین به ملتی باور داریم که در بیرون راندن پای استعمار سیاه از منطقه کار نامه ای به یاد ماندنی از خود بر جای گذاشته است.
ایشان در مورد انقلاب اسلامی و امام خمنی(ره) با ذکر خاطرات از دوران مبارزات امام(ره) در عراق و ایران با دعائیه این نشست خاتمه یافت.