نمایش نوار ابزار

ديدگاه

چهارشنبه 21 میزان 1389

در این میان مفکوره و نظریات اکثر ناظران با خوش‌بینی نسبت به نشریه پامیر این بوده است که نشریه نامبرده در دوسال گذشته مستقل و شفاف رسالت رسانه ی شان را به پیش می برد. نشریه پامیر که مربوط شهرداری کابل  است و عملا نشریه رسمی دولتی می باشد، ولی در دوسال گذشته به گونه های مختلف به انعکاس مواضع و دیدگاهها ومشکلات شهروندان شهرکابل می پرداخت.

دست اندکاران این نشریه نظرات منتقدان منصف و خردمند را می پذیرفتند واز نقد عالمانه و آگاهانه شهروندان کابل استقبال می نمودند، رئیس ومعاون ریاست نشرات شهرداری معتقد بودند که تندترين نقدها را مي شود در يك بستر دوستانه و موثر نوشت و بيان كرد؛ زیرا این گونه اقدامات موجب از بین رفتن بی اعتماد عمومی نسبت به رسانه ها می شود.

در این قسمت دیدگاه و  نقطه نظریات فرهیختگان علمی، فرهنگی و اصحاب مطبوعات را در باره  محتوا ومطالب نشریه پامیرکه در دوسال گذشته به نشر می رسید مورد ارزیابی قرار گرفته که از میان صدها نظریه وگفتار چکیدة  از گفته های برخی بزرگواران  نقل می گردد.

حاج شیخ نادرعلی مهدوی وزیرمشاور رئیس جمهور در امور دینی و قومی:

نشریه پامیر را  اکثرا در دوران مدیریت جناب آقای عادلی مطالعه می نمودم،  براستی که عملا وظیفه رسمی خویش را در شهرداری کابل انجام داده  و بخوبی و وجه احسن  وقابل تأیید بگونه های مختلف مواضع ودیدگاهها ونظریات مردم را انتشار داده و بدون ستایش وتعریف از قدرت مندان حقایق  موجوده را منعکس  ساخته که بحق ایشان وهمکاران فعالش شایستة تشویق و تحسین می باشند.

حاج سیدحسین عالمی بلخی نماینده مردم کابل در پارلمان و صاحب امتیاز روزنامه راه نجات:

از زمانیکه  جناب آقای سیدجعفرعادلی مسئولیت نشریه پامیر را به عهده گرفت، این نشریه از نظر شکل، محتوا  وکیفیت رشد چشم گیر وتغییر مثبت پیدا نمود.

دیزاین وآرایش ظاهر آن جذاب شد واز جانب دیگر محتوای آن نسبت به گذشته با کیفیت عالی سبب جذب بیشتر خواننده ها گردید؛ آقای عادلی در دوران مسئولیتش در ریاست نشرات شهرداری کابل توانست این نشریه را که درگذشته به صورت نا منظم هفته یکبار  منتشر می گردید،  هفته دو بار به دست نشر بسپارد، که بی تردید بیانگر تلاش همه جانبه وپشت کار دلسوزانه مدیرمسئول آن  را می رساند.

معاون سرمحقق عبدالباری راشد رئیس آکادمی علوم  افغانستان:

در عصرکنونی که عصر ارتباطات نام گرفته، ملت ها وکشورهای مختلف بیش از پیش به همدیگر نزدیک گردیده که همگام با این حرکت عظیم متأسفانه برخی از رسانه ها واهل مطبوعات کشور به مثابه حربة تبلیغات بیگانگان  قرار گرفتند ودر چنین شرایطی ژورنالیست فرهیخته کشور جناب آقای عادلی«حسینی» در مدت دوسال مسئولیتش در مدیریت نشریه پامیر متعهدانه با نشرمطالب مفید وارزشمند در جامعه  مصدرخدمات فرهنگ دینی قرار گرفته وبه قانون رسانه ها پایبند بوده واز قلم و فکرش در راستای پیاده نمودن ارزش های مکتب حیاتبخش اسلام سعی وتلاش مؤثر نموده است.  همانطوریکه ما به عنوان مسلمان به نظام اسلامی رأی دادیم وطرفدار حکومت اسلامی هستیم، در پیاده کردن محتوای اسلام وسالم سازی برنامه های مطبوعاتی تلاش نمائیم؛ مطبوعات واقعی باید استقلالش را حفظ نموده و به خواسته های مردم اهمیت دهند.

حاج سیدمحمدهادی«هادی» رئیس بنیاد فرهنگی، تبلیغی پیامبراعظم(ص)، مسئول كميسيون تبليغات شوراي علما وعضوشورای اخوت اسلامی:

پس از توافق اجلاس بن وروی کار آمدن دولت انتقالی و نظام جمهوری اسلامی در این کشور و با پشت سرگذاشتن دو  دهه تحولات سیاسی علاوه بر جنگ های خانمانسوز وتحمیلی؛  ملت  مسلمان افغانستان در پناه آزادی بیان و اندیشه مورد تهاجم فرهنگی بیگانگان نیز قرار گرفتند.

در چنین شرایطی حضور دانشمند فرهیخته جناب آقای سید جعفرعادلی و محمد مهدی ثاقب در بخش فرهنگی شهرداری کابل  زمینه فعالیت های فرهنگی و فکری در این اداره خدمات رسانی وعام المنفعه ایجاد گردید و نشریه پامیر در پنجاه وهشت سال عمرخویش  در دوسال اخیر مطابق قانون نافذه کشور  مخصوصا قانون رسانه ها بطور شفاف وگویا در راستای روشن سازی افکار عامه و به دفاع از ارزشهای اعتقادی و ملی و ایجاد اعتماد شهروندان پیش رفت های مفید و موثر داشت.

بدون تردید مدیرمسئول نشریه پامیر و همکاران صادق ایشان  رسالتمندانه مسئولیت های خطیر فرهنگی و اطلاع رسانی شان را  شجاعانه،  با تلاش پیگیر شبانه روزی  پیش  بردند که قابل قدر و ستایش می باشد.

سیدآقا حسین فاضل سنگچارکی سخنگوی جبهه ملی و معین اسبق نشراتی وزارت اطلاعات وفرهنگ:

فکر می کنم شخصیت علمی وفضل ودانش جناب آقای عا دلی و همکارشان جناب آقای ثاقب فراتر از قالب تنگ نشریه «پامیر» شناختنی وقابل درک است. آنان نویسنده های با احساس، باورمند و با انگیزه ای هستند که به داشته های فرهنگی وتاریخی کشور واقفند و در بستر این فرهنگ وهویت غنی افغانی قلم زده ومی زنند، پامیر اگرچه در زمان تصدی ایشان حال وهوای تازه یافت و فراتر از کلیشه ها و رسمیات معمول جلوه کرد، اما به حق باید گفت که این نشریه ظرفیت بیان تمام شخصیت فرهنگی ورسانه ای آقایان عادلی و ثاقب را نداشت ودیدیم که همان اندک فرا روی ها  از چوکات مرسوم این نشریه، درد سرساز شد وبقایشان در آن را برنتافت.

من برای هردوتن، بویژه برای جناب آقای عادلی که دل و دماغ سرشار از آفرینش وکارهای تحقیقی، پژوهشی دارد، آرزوی نشاط کاری بیشتر وفعالیت های رسانه ای گسترده تر در قالب های فراخ تر را دارم، بگذاریم «پامیر» به عادت دیرینه، سردر دامان کوته نظری ها وخیره اندیشی ها بگذارد و همچنان اسیر کلیشه ها باشد….

مولوی حبیب الله حسام رئیس اسبق شورای ولایتی کابل و عضو شورای اخوت اسلامی:

اهل مطبوعات به خاطر اصلاح جامعه باید منصفانه از قلم و قدمش استفاده درست نمایند و با نشر مطالب مفید و ارزشمند الگو ونمونه قرار گیرند؛ شهروندان کابل از گذشته های دور با سابقه ترین نشریه پامیر آشنا هستند،  این نشریه در دوره های قبل از دوسال گذشته متأسفانه به ارزش های دین مداری و فرهنگ شهروندی توجه نداشت؛ اما در این دو سال اخیر که آقای عادلی مسئولیت این نشریه را عهده دار بود،  من مقالات ومطالب ارزشمنداعتقادی وشهری را  با مقتضیات زمان  تحریر می یافت مطالعه می نمودم و  برای من خیلی جذاب بود و باورم این است که در این مدت زمان تبلور فرهنگ اسلامی و نیازهای جامعه در این نشریه تبارز نموده و من به نوبه خود به  تلاش وهمت گردانندگان آن ارج می گذارم،  باآنکه آقای عادلی وهمکارانش  در ریاست نشرات شهرداری کابل با محدودیت های رو برو بودند، اما نشریه پامیر را با محتوای آموزنده وجهت دهنده به نشر می رسانید و در این مدت زمان، بطور جدی ومتعهدانه رسالت خطیر ژورنالیستی خودشان  را با همت بلند و حفظ استقلالیت مطبوعاتی ادامه دادند.

سیدحسین اشراق حسینی نویسنده، پژوهشگر و معین اسبق وزارت معارف افغانستان:

سالیان متمادی است که من  نشریة پامیر را مطالعه می نمایم، بدون تردید در دو سال گذشته که مدیریت این نشریه  را جناب آقای سیدجعفرعادلی که  از جمله شخصیت های علمی وفرهنگی  کشورهستند عهده دار می باشند، تحول مثبت در آن بوجود آمده بود که نسبت به گذشته ها مطالب جالب و خواندنی وقابل استفاده داشت؛  در این  شکی وجود ندارد که قلم وقدم جناب آقای عادلی در قلمرو فعالیت های فرهنگی کشور از تأثیرات شایانی برخور دار بوده وهست که مصداق بارز آن در نشریه پامیر مربوط شهرداری کابل در زمان تصدی ایشان در جایگاه ریاست نشرات و مدیریت نشریه پامیر می توان یاد آوری کرد.

رضوانی بامیانی رئیس بنیاد فرهنگی سینا و مدیر مسئول مجله معرفت دینی:

نشریه پامیر در طول تاریخ پنجاه وهشت سالة خویش هیچگاه از چنین غنا، تنوع، جامعیت وجذابیت برخوردار نبوده واین برجستگی از زمان حضور نویسنده چیره دست آقای سیدجعفرعادلی وهمکار باذوق وسخت کوش ایشان جناب آقای محمد مهدی ثاقب نمایان گردید.

استاد بشیراحمد شبیری رئیس عمومی آژانس باختر:

نشریه پامیر یکی از نشریات باسابقه وقدیمی افغانستان بوده که مسئوولان زیادی را پشت  سرگذارنده که هرکدام از آن مسئوولان دست بلندی در مسائل فرهنگی کشور داشته اند، بعد از آمدن دانشمند محترم آقای سیدجعفرعادلی«حسینی» به عنوان مدیرمسئول نشریة پامیر وهمکار ایشان ژورنالیزم چیره دست جناب آقای محمدمهدی ثاقب این نشریه از هر لحاظ بهبود کیفی پیدا نمود وسیرصعودی در مسائل فرهنگی واجتماعی داشته است، در این میان نشریه پامیر به تدریج بعد از بحران تحولات گوناگون در کشور توانست جایگاه خود را در میان مطبوعات درجه اول کشور بدست آورد که این همه مرهون زحمات ومشقات فراوان پژوهشگر فرهیخته وفرد با شهامت در عرصه اندیشه و قلم جناب آقای عادلی می باشد که امید است کسانی که در آینده به عنوان مدیرمسئول نشریه پامیر مصروف وظیفه می شوند رسالت درست ژورنالیستی را همانند جناب عادلی و ثاقب در نظرداشته باشند.

استاد محمدعارف رحمانی، مشاور ارشد وزارت ارشاد، حج واوقاف:

نشریه پامیر در عهد مدیریت جناب استاد عادلی وهمکاران ایشان یکی از خواننده ترین نشریات پایتخت کشور بود. این نشریه با مسائلی گسترده مرتبط با مدیریت شهری به ویژه شهر آشفتة مثل کابل می پرداخت.

انصافا این نشریه هم نگاه آموزگارانه به مسائل شهری داشت وهم نگاه نقادانه وآسیب شناسانه،  نا کارآمدی ها وکاستی های مدیریت ارشد شهرداری کابل را که خلاف معمول توجیه نمی کرد. نکته جالب دیگر اینکه نشریه پامیربازهم برخلاف تمام نشریات دولتی دیگر به مسایل ومناسبت های دینی عمیقا توجه داشت که این امر در ذات خود ممتازترین ویژگی نشریه پامیر در مدیریت فرهیخته گرامی جناب آقای عادلی بود.

استاد لطف الله حق پرست، استاد و رئیس دانشکده  علوم اجتماعی دانشگاه  تعلیم وتربیه کابل:

من از آن جهت علاقمند مطالعه نشریه پامیر بودم که در این نشریه شهری مطالب مفید،  مؤثر وارزشمندی مخصوصا به قلم جناب عادلی صاحب  و ثاقب صاحب به نشر می رسید که هرنوشته ی آنان جوابگوی خواسته های شهروندان و جامعه ما بود؛ نشر مطالب ارزشمند آنان باعث افتخار ماست و همین طور دوستانی را که من در دانشگاه  می شناسم، آنها نیز همین علاقه مندی را به مطالعه این نشریه شهری دارند، اما در شماره های بعدی نشریه پامیر آن سلسله موارد دیده نمی شود و تعریفات زیادی از کسانی  صورت می گیرد که مورد انتقادکابلیان هستند و متأسفانه نشریه پامیر در نزد اهل مطبوعات وقلم آن جایگاه قبلی خود را ندارد.

سیدعیسی حسینی مزاری رئیس خبرگزاری صدای افغان:

نفس کار مطبوعاتی در جای خود، خوب وپسندیده است وبه هرمیزانی که جهت رشد وتقویت مطبوعات درکشورکارشود نه تنها نیکو که ازجمله ضروریات محسوب می شود؛  نشریه پامیر که از نشریات قدیمی کشور است،  من آن را  اکثرا مطالعه می نمایم  وازسابق هم با این نشریه آشنایی داشته ام؛   ازین رو صرفا وجودنشریه ای به نام پامیر که انعکاس دهنده فعالیت های شهری وبرنامه های شهرداری کابل است کاربس مهم وستودنی است وهرچند گفته می شود که این نشریه درگذشته ازکیفیت چندانی برخوردارنبوده ،  اما دو سال اخیری که من این نشریه رادیده ام  می شود به عنوان یک نشریه خوب وبامواضع پسندیده واطلاع رسانی به موقع قبول کرد وقطعا آن طوری که ازشیوه کاراین نشریه پیدابود گویا  دست اندرکاران پامیر به خصوص مدیرمسول محترم آن جناب آقای سیدجعفرعادلی  وهمکارانش زحمات بی شایبه وطاقت فرسایی را در این راستا محتمل شدند  تا اینکه نشریه پامیر باکیفیت بهتر به دست نشر سپرده شود. به هرحال تنها خودکارنشراتی کاربسیارسنگین است چه برسد به اینکه نشریه ازکیفیت مطلوب وبالایی هم بهره مند باشد؛ امیدواریم که جناب آقای عادلی ازتوفیقات بیشتربرخوردارشود تاکارهای بزرگتراز این نشریه را روی دست گرفته، درآبادانی وتوسعه فکری وفرهنگی مردم افغانستان نقش اساسی را ایفا نمایند.

ضیا دانش، روزنامه نگار ومدیر مسئول دوهفته نامه گزیده رسانه ها:

خط مشی پامیر، جوانمردانه ومنصفانه بود؛ دولت جمهوری اسلامی افغانستان – طبق متداول دول – چند رسانه عمومی برای منعکس ساختن عملکردها وفعالیت دستگاه خویش واطلاع رسانی دقیق تر در اختیار دارد، اما اکثریت قریب به اتفاق رسانه های دولتی متأسفانه کاملا به تریبون یک جانبه دولت ودولتی ها تبدیل شد وبه مرور زمان به همین دلیل اعتبار مردمی و وجهه ی ملی خود را از دست داده اند، ولی در این میان نشریه پامیر(ارگان نشراتی شهرداری کابل) از مدت دوسال پیش بدینسو، به صورت روشن وصریح، خط سیرخویش را از این قافله جدا  کرد وخط مشی کاملا معقول، مردم پسند ومبتنی برقوانین نافذه کشور از جمله قانون رسانه های همگانی را انتخاب نمود.

دانشمند ونویسنده قابل قدر کشور، جناب استاد عادلی«حسینی» که از قلم بدستان وبزرگان علمی وصاحب اثر تألیفات وزین می باشد، توانست با مدیریت وخردمندی قابل ارج، پامیر را هم به یک تریبون ملی تبدیل کند ودرعین حال سخن ها، کارکردها فعالیت های بخش مربوطه دولتی را نیز کاملا صادقانه ومنصفانه در جامعه منعکس کند. چاپ ودرج انتقادات، نظریات وپیشنهادات وگلایه های شهروندان در اکثریت از شماره های نشریه پامیر، دفاع از ارزشها وآموزه های اسلامی  هموطنان، بیان کمی ها وکاستی های ادارات دولتی ونشر جواب ها وپاسخ های مسئولان نهادهای شهرداری به انتقادات واعتراضات مردم به صورت مساویانه وبدور از بی تعهدی های که مسئولان برخی از رسانه های دولتی مرتکب می شوند، از ویژه گیهای ممتاز نشریه پامیر در دوران کاری این بزرگوار است؛ چیزی که در رسانه های همقطار هرگز رعایت نشد ونمی شود.

استاد عبدالوکیل عیار نجرابی، استاد دانشگاه پولتخنیک کابل:

یگانه نشریة دولتی که پیوند دستی را بین مردم وحکومت استحکام بخشیده ونارسایی های دولت را برجسته وراه حل برایش جستجو نمود، نشریه پامیر مربوط شهرداری کابل می باشد، این نشریه  با مدیریت دانش پژوه گرامی برادرمحترم آقای عادلی داشته های دینی واسلامی را با مقتضیات عصر وزمان درهم آمیخته از جمع آن راهکارهای تازه ای جهت بهبود وضع شهر وشهروندان کابل پیش کش می نمود.

از ویژه گی های دیگر  دوره مدیریت جناب آقای عادلی را می توان برجستگی داشته های دینی واسلامی وی درنشریة پامیر که باعث توجه نسل جوان  روشنفکر و شهروندان معارف دوست ودین پرور شهر کابل شمرد؛ این نشریه در روزهای قبل وبعد از آن عاری از چنین ممیزات می باشد، از برکت همین تلاش ها بود که نشریه پامیر در سطح دانشگاهیان بیشترین خوانندگان دانشجو را بخود جلب نمود.

احمد شفایی روزنامه نگار و مدیرمسئول نشریه شهر:

مطبوعات دولتی افغانستان متاسفانه به دلیل جو سیاسی حاکم  همواره  به بیراهه رفته اند. بی سامانی های روزگار در این کشور به گونه بوده است که ما کمتر شاهد شکوفایی واقعی مطبوعات در کشور باشیم. به این دلیل است که رشد مطبوعات آزاد همواره در کشور با چالش روبرو بوده  و تعداد این نوع مطبوعات نیز در تاریخ کشور  از تعداد انگشتان یک دست تجاوز نمی کند.

در اغلب نهادها و جریانهای سیاسی کشور زمانی به مطبوعات احساس نیاز می شود که باید مدحی گفته شود و در ذم دیگران سخن رانده شود  که این خود آفت بزرگ برای مطبوعات ما درگذشته بوده و تا ایجاد  نهادها و یک سیستم ملی در کشور ما هر روز این را شاهد  خواهیم.

نشریه پامیر نیز یکی از نشریات است که در طول عمرش بیشتر وقت را در تمجید و تعریف از زمامداران شهر کابل سپری کرده و اکنون نیز برگشته تا گذشته خود را احیا کند. در دوران مدیریت محترم سیدجعفرعادلی «حسینی» و همکارش مهدی ثاقب این نشریه گام های  اولیه را به سمت حرفه ای شدن برداشت و در افغانستان برای اولین باری بود که یک نشریه به سمت حرکت کند که خلاف میل صاحبان امور  و فقط منعکس کننده وقایع و دردهای مردمش باشد.

 در دوران این دو فرهیخته نشریه پامیر تک ستاره  در آسمان مطبوعات افغانستان بود که تن به مدیحه سرای زمامداران نداد و ذم دیگران را نیز به دستور افراد والا مقام نگفت. ولی متاسفانه که این روند به مذاق ارباب قدرت در شهرداری  کابل خوش نیامد و با کنار گذاشتن عادلی حسینی و  مهدی ثاقب بار دیگر ستارۀ از آسمان مطبوعات ما صید کرد تا  پامیر نیز به سرنوشت سایرین دچار شود و کارهای نکرده را چنان بزرگ نشان دهد که چشم صاحبان چوکی کور گردد و این روند می تواند زهر کشنده برای روند ملی سازی سیاست و اداره  در کشور باشد.

سید زکریا راحل، روزنامه نگار، مدیرمسئول مجله همدلی  و تحلیلگر مسائل سیاسی:

در افغانستان، بسیاری از مطبوعات دولتی، با دردها ورنج های مردم بیگانه اند. این ویژه گی عمدتا از عدم شفافیت در گزارش دهی واطلاع رسانی آنان ناشی می شود. در واقع نشریات ورسانه های دولتی به گونه های مختلفی سعی می کنند با پنهان کردن واقعیت های عینی زندگی مردم ورضایت بخش نمایاندن اوضاع،  به جعل وتحریف واقعیت ها و درنتیجه انحراف ذهنی مردم کمک کنند. اما در این میان، کارنامه ی هفته نامه پامیر، که از سوی شهرداری کابل منتشر می شود، تأمل برانگیز ودرخشان است. ولی باید به یاد داشته باشیم که درخشان این کارنامه، با دریغ فراوان مقطعی بوده و در یک مرحله ی خاص تبارز یافت: زمانی که جناب آقای عادلی مسئولیت این نشریه وریاست فرهنگی شهردرای را بر عهده داشتند.

حضور ایشان در چنین جایگاهی، موجب تغییرات عمده وچشمگیری در این هفته نامه شد که هم دگر گونی های صوری و ظاهری، به لحاظ برگ آرایی ودیزاین جالب توجه را شامل می شود وهم ناظر به تغییرات محتوایی آن است. در واقع، با حضور جناب آقای عادلی در ریاست فرهنگی شهرداری کابل، هفته نامه ی پامیر، بیش از آن که یک نشریه ی دولتی باشد؛ به نشریه ای تبدیل شد که به خواست ها و انتظارات مردم نزدیک بود. چنین روی کردی، موجب آن شده بود که مردم، میان خود وارگان های دولتی، فاصله ای حس نکنند و به آینده ی مفید وکار آیی سازمان های دولتی نسبت  به امور شهروندی خود امیدوار شوند. اما این احساس نزدیکی، دیری نپایید واکنون شاهد بازگشت این نشریه به سیاست های محافظه کارانه ی پیشین خود در زمینه ی سیاست گذاری های نشراتی هستیم. ای کاش، این روند مبارک ادامه می یافت ومسئولین دولتی نیز در می یافتند که نقش مردم در همه ی امور، مهم  وتعیین کننده است.

در پایان پیروزی های ارجمند جناب آقای عادلی  را به ایشان وهمکاران شان تبریک می گویم و برای شان سودمندی و اثرگذاری بیشتر در انجام مسئولیت های فرهنگی شان آرزومی کنم.

تهیه کننده: سید مهدی موسوی

دیدگاه ها
  • سید علی یوسف 28 میزان 1390 9:28

    با سالم خدمت آقای حسینی امروز طنزی را در مورد اجداد سادات در سایت غرجستان خواندم که منبع آن را کتاب شما به اسم کوثر النبی ، انتشارات گلهای بهشت قم را آدرس داده بود . خواهشمندم کتابتان را به ایمل بنده دانلود فرمایید چون کتابتان را پیدا نکردم در ضمن بعید می دانم که شما اجداد خودتان وهمه سادا ت محترم را به باد استهزا گرفته باشید و آنها را به سید قلندر شاه شیر برنج و… توصیف کرده باشید .با سپاس بر ادرتان سید علی یوسف حسینی طباطبایی

  • علوی بیخط هستم 23 جوزا 1391 9:32

    عادلی
    صاحب سلام ، از شما دعوت می کنم به این دو تا وب سایت مراجعه کنید :
    1 – محقق کله خر .
    2 – به وب سایت ” سید زدایی ” و عکس خود تان در هرم سادات ببینید و نظر
    بدهید .
    ——————————————-
    همچنین این مطلب را به یک چند جا بدهید تا خوب روشنگری شود ، من این مطلب
    را امشب نوشتم و به وبسایت محقق کله خر گذاشتم ، لکن بلد نیستم که به جاهای
    زیاد ارسال کنم .
    مطلب این است :
    بازهم شیادی محقق کله خر گل کرد:
    این روزها زوج محقق کله خر و جنرال دوستم روز خوشی ندارند ، فروپاشی جبهه
    ملی ! و موضع گیری های مسئولان کشوری و رسانه های جمعی در برابر نقشه های
    تجزیه طلبانه آن ها ، فراخوانی دوستم به لوی سارنوالی ، و مهم تر از همه
    تشکیل پرونده ابتدایی جنایات جنگی و نقض حقوق بشر برای ده نفر از
    قوماندانان در دادگاه لاهه ، که زوج محقق و دستم نیز جزء آنان هستند و …
    عوامل بی شمار از این قبیل سبب شد که محقق کله خر بار دیگر به عوام فریبی
    و شیادی و مداری گری روی آورد ! او اخیرا در سفر به با میان ادعا کرد که
    مقامات دولتی قصد ترور وی را داشته اند ! ظاهرا صحنه سازی های هم شده بوده
    … لکن نقشه ی آن از ناحیه ی عوامل خود محقق طراحی و اجرا شده است . محقق
    می خواهد بدین وسیله فشار ها ی وارده برخود را کاهش دهد و جلب توجه حشرات
    الارض را به دست آورد …
    شتر در خواب بیند پنبه دانه !
    گفتنی است این حوادث در حالی روی می دهد که محقق خان کله خر (دارای درجه
    ی داکتری از جامعه المصطفی قم !) هوای کسب معاونت دوم را در دولت بعد از
    کرزی به سر می پروراند !
    او که موقعیت خود در بین مردم را چندان از دست داده که حتی به شهر خود ،
    مزار شریف هم رفته نمی تواند ، برای حفظ خان خانی خویش به مناطق هزارجات و
    به خصوص قلمرو نفوذ آقای خلیلی دست انداخته است. امری که برای خلیلی غیر
    قابل تحمل است و از این ناحیه پیش بینی می شود که خلیلی همان روزی که سر
    مزاری آورد ، سر محقق نیز خواهد آورد .
    به قرار معلوم ، خلیلی بار دیگر با پشتون ها ساخته است ولی محقق کله خر
    اداهای مزاری را در می آورد و دیر یا زود با دلالی خلیلی به همان سرنوشت
    گرفتار خواهد شد .
    محقق کله خر باید بداند : پشتون ها با سرعت زیاد خود را بازسازی نموده و
    جبهه ی شمال را زمین گیر ، از هم پاشیده و تهی دست نموده است . دیگر پشتون
    ها آن پشتون شب و روز اجلاس بن نیست .
    و عبدالرشید دوستم نیز در حال احداث کانال به سمت عربستان برای توبه و
    تطهیر و کسب شفاعت برای خود است . ..
    مجموعه ی این عوامل ، محقق کله خر را در انزوا و تجرید فرو برده و آینده ی
    او را تیره و تار ساخته است .

  • عبدالعلی هزاره 29 سرطان 1391 13:30

    دست پرخون حاجی محمد محقق کله خر از جان و مال و ناموس مردم بیچاره کوتاه !

    محقق کله خر از خر دوانی تا کادیلاک دوانی،
    محقق کله خر از کمیشن کاری فساد خانه های مزار تا ادعای رهبری هزاره ها !!

    محقق کله خر و شیادی برای فرار از مکافات جنایات جنگی,
    محقق کله خر ، فساد گسترده اخلاقی و ارتباط با فواحش…

    این روزها زوج محقق کله خر و جنرال دوستم روز خوشی ندارند ، فروپاشی جبهه ملی ! و موضع گیری های مسئولان کشوری و رسانه های جمعی در برابر نقشه های تجزیه طلبانه آن ها ، ایراد اتهام خیانت ملی به سران جبهه و فراخوانی دوستم به لوی سارنوالی ، و مهم تر از همه تشکیل پرونده ابتدایی جنایات جنگی و نقض حقوق بشر برای ده نفر از قوماندانان جنگ های داخلی ، در دادگاه لاهه ، که زوج محقق و دستم نیز جزء آنان هستند و … عوامل بی شمار از این قبیل سبب شد که محقق کله خر بار دیگر به عوام فریبی و شیادی و مداری گری روی آورد ! او اخیرا در سفر به بامیان ادعا کرد که مقامات دولتی قصد ترور وی را داشته اند ! ظاهرا صحنه سازی های هم شده بوده … لکن نقشه ی آن از ناحیه ی عوامل خود محقق طراحی و اجرا شده است . محقق می خواهد بدین وسیله فشار ها ی وارده برخود را کاهش دهد و جلب توجه و حس همدردی حشرات الارض را به دست آورد …
    شتر در خواب می دید پنبه دانه !
    گفتنی است این حوادث در حالی روی می دهد که محقق خان کله خر (دارای درجه ی دکترا ! از جامعه المصطفی العالمیه ! قم) هوای کسب معاونت دوم را در دولت بعد از کرزی به سر می پروراند !
    او که موقعیت خود در بین مردم را چندان از دست داده که حتی به شهر خود ، مزار شریف هم رفته نمی تواند ، برای حفظ خان خانی خویش به مناطق هزارجات و به خصوص قلمرو نفوذ آقای خلیلی دست انداخته است. امری که برای خلیلی غیر قابل تحمل است و از این ناحیه پیش بینی می شود که خلیلی همان روزی که سر مزاری و شفیع دیوانه و سید سرور و … آورد ، سر محقق نیز خواهد آورد .
    به قرار معلوم ، خلیلی بار دیگر با پشتون ها ساخته است ولی محقق کله خر اداهای مزاری و شفیع دیوانه را از خود بروز می دهد و دیر یا زود با دلالی خلیلی به همان سرنوشت گرفتار خواهد شد .
    از دیگر سو نشانه ها حاکی از آن است که در سال 2014 انتقال قدرت از نوع مدل یمنی در افغانستان اعمال خواهد شد و کرزی با شیادی و گاوبازی کسی از خویشاوندان یا عضو تیم خود را به قدرت می رساند و خود به پشت صحنه تغییر موقعیت می دهد . چنین عملی شانس آفتاب مهتاب کردن (از نوع پوتین مدویدیف) را نیز برای کرزی محفوظ می دارد .
    این وضعیت مفروض بهترین شانس برای تیم خلیلی نیز است ، چیزی که تمام احلام و رویاهای محقق کله خر را به کابوس مبدل می کند .
    محقق کله خر باید بداند که در چند قدمی تناب دار قرار دارد : پشتون ها از او و همپاله اش دوستم و سران دانه درشت شورای نظار نخواهند گذشت. این هم شامل پشتون های درون دولت ، هم جبهه ی طالب و هم پشتون های تکنوکرات مقیم غرب می شود . دیگر ، پشتون ها آن پشتون شب و روز اجلاس بن نیست . پشتون ها با سرعت زیاد خود را بازسازی نموده و جبهه ی شمال را زمین گیر ، از هم پاشیده و تهی دست و بی اعتبار کرده است . مهم تر از همه این که طی چند دهه ی گذشته پیاز پشتون ها در غرب (به ویژه آمریکا) نیز بیخ گرفته و هم اکنون گروه لابی پشتون ها در آمریکا شکل یافته است که برای آینده آنان بسیار مهم است .
    اعراب نیز بالکل با آنان است و هند و چین همواره از نظام مستقر در افغانستان حمایت می کند .
    در حالی که جبهه ی شمال با افسردگی و یآس و بی اعتباری مواجه شده و نا امیدانه چشم انتظار لطف و کرم روسها و جمهوری اسلامی ایران نشسته است !
    در همین حال عبدالرشید دوستم نیز در حال احداث کانال به سمت عربستان سعودی برای توبه و تطهیر و کسب شفاعت برای خود است . ..
    مجموعه ی این عوامل ، محقق کله خر را در انزوا و تجرید فرو برده و آینده ی او را تیره و تار ساخته است .
    محقق کله خر تا حال توانسته بود چند صفت متضاد گدایی گری و شیادی و کلاشی و تروریسم و آدم فروشی و موج سواری و باجگیری و کمیشن کاری با فساد خانه های مزار شرف … را یک جا در خود جمع کند ، و شرم آور تر این که ثروت اولیه ی محقق از اخذ کمیشن از فساد خانه های مزار شریف به دست آمده بود . او از هر فرد حداکثر مبالغ را کمیشن می گرفت و سر مبلغ چانه می زد . دراین مورد مطالب و اسناد تکان دهنده وجود دارد که به موقع نشر خواهد شد …
    اما اکنون اوضاع تغییر کرده است. یعنی هم مردم آگاه شده اند ، هم اوضاع و شرایط داخلی و بین المللی عوض شده است و هم دست ایشان نزد همگان باز شده است طوری که اکنون محقق برای تآمین مخارج گزاف خود نیز دچار عسرت مالی شده است .

  • sdasd 12 عقرب 1391 14:50

    حضور ایشان در چنین جایگاهی، موجب تغییرات عمده وچشمگیری در این هفته نامه شد که هم دگر گونی های صوری و ظاهری، به لحاظ برگ آرایی ودیزاین جالب توجه را شامل می شود وهم ناظر به تغییرات محتوایی آن است. در واقع، با حضور جناب آقای عادلی در ریاست فرهنگی شهرداری کابل، هفته نامه ی پامیر، بیش از آن که یک نشریه ی دولتی باشد؛ به نشریه ای تبدیل شد که به خواست ها و انتظارات مردم نزدیک بود. چنین روی کردی، موجب آن شده بود که مردم، میان خود وارگان های دولتی، فاصله ای حس نکنند و به آینده ی مفید وکار آیی سازمان های دولتی نسبت به امور شهروندی خود امیدوار شوند. اما این احساس نزدیکی، دیری نپایید واکنون شاهد بازگشت این نشریه به سیاست های محافظه کارانه ی پیشین خود در زمینه ی سیاست گذاری های نشراتی هستیم. ای کاش، این روند مبارک ادامه می یافت ومسئولین دولتی نیز در می یافتند که نقش مردم در همه ی امور، مهم وتعیین کننده است.

    در پایان پیروزی های ارجمند جناب آقای عادلی را به ایشان وهمکاران شان تبریک می گویم و برای شان سودمندی و اثرگذاری بیشتر در انجام مسئولیت های فرهنگی شان آرزومی کنم.

  • سید کمیل ادیبی 25 عقرب 1391 23:25

    جناب آقای عادلی سلام علیکم. وب سایت زیبایی است. موفق و پیروز باشید. سید کمیل ادیبی. ایران. قم المقدسه.

  • ghj 23 جدی 1391 18:07

    عبدالچنگیز مزاری نرخر آزادی !

    اندر اوصاف و حکایات یک نرخر!

    از دشت مزار آمد آن نرخر آزادی

    جفتک زده و سرداد او عرعر آزادی

    چون گشت دبیر حزب آن مردک بی وجدان

    با قرت و لگد بشکست بام و در آزادی

    آندم که جوانان را بنمود جدا از دین

    مادر به فغان آمد از دختر آزادی

    در برچی و در افشار شد مایه بد بختی

    برمردم آن سامان از سنگر آزادی

    هتاکی‌ای در مسجد بی‌باکی‌ای با قرآن

    شد باعث بی‌دینی در کشور آزادی

    از بسکه جسارت شد برحیدر و برزهرا

    سوزد دل هر مؤمن با آذر آزادی

    اندر اثر بدعت کاخ شرف و عزت

    یکباره فرود آمد روی سر آزادی

    در داخل و در خارج از وسوسه این قوم

    رقصید زن شیعه با معجر آزادی

    از بسکه جنایت کرد، آخر دم جان دادن

    در مقعد او کوبید چوب تر آزادی

    لعنت به ابوجهل و آنها که پس از مرگش

    کردند خلیلی را کیلینر آزادی

    برعترت و برقرآن یک دسته بی ایمان

    کردند جسارت ها در منبر آزادی

    هرجا که قدم بنهاد آن دسته بی بنیاد

    هرلحظه ستم می زاد شور و شر آزادی

    بی‌دینی و بد کاری تا چرس و شراب و می

    یکباره فرا بگرفت دور و بر آزادی

    ظلم و ستم و طغیان با عترت و با قرآن

    ببرید زبی‌دینی بال و پر آزادی

    با نام طرفداری از ملت بی چاره

    شد پاره دل ملت از خنجر آزادی

    القصه جنایت ها گردید رواج آنگه

    کز شهر مزار آمد آن نرخر آزادی

    ظریفی گفت :

    ” پس از تحقق عمل یعنی هلاکت عبدالعلی مزاری توسط گروه طالبان ، پیروان او تصاویری از نامبرده در معابر و مناظر الصاق نمودند که در دامن آن تصاویر این آیت مبارکه ی قرآنی درج شده بود : ” بای ذنب قتلت ؟ ”

    متعاقبا، عابرین در پاسخ به این آیه ی قرآنی با خط جلی روی همان تصاویر نوشته بودند : «لخریته!»
    «و این عین واقعیت است»

  • Elena 15 اسد 1392 17:29

    The forum is a brgtiher place thanks to your posts. Thanks!

  • سيدحكيم موسوي 31 ثور 1393 10:06

    دورد ميفريستم خدمت آقاي عادلي وتشكر ميكنم از زحمات ايشان. درمورد كتاب كوثرالنبي كه كتاب خوبي است ميخواستم بگويم كه سادات مشهور و مناطق وموقعيت هاي سادات خيلي گذرا وفشرده ذكر شده واز اكثر مناطق كه سادات در آنجا وجود دارد نام برده نشده مثلاً در ولسوالي خدير ولايت دايكندي تنها از ناوه سنگ چلك نام برده شده درحاليكه در مناطق چون برغس، وئيرمنا، پشتروق، سبزك وغيره سادات زياد ومشهور وجود داشته ودارندو همينطور در ديگر ولسوالي ها كه من آشنايي دارم.

  • Adeli110 31 ثور 1393 19:04

    باتشکر از جناب آقای سیدحکیم موسوی، بنده در خدمت هستم، چنانچه اطلاعاتی را جع به شخصیت ها و تیره های که از چاپ های قبلی مانده بفرستید حتما در چاپ بعدی که قرار است اصلاحات و اضافاتی انجام گردد، افزوده می شود.
    یکبار دیگر از توجه تان سپاسگذارم.